جلسه پنجم تفسیر قرآن استاد سیدعلی خامنه ای؛
تعهد ایمان، همیشگی و همگانی
متن پیش رو حاصل چند هفته خوانش و چند هفته خلاصه کردن متن کتاب شریف «طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن» است. در خلاصهسازی سعی بر این شد تا عبارات و جملات تغییر نکند تا فضا و حال و هوای سخنرانی حفظ شود.
امید است تا خواندن خلاصه جلسات، شما را به سَمت خواندن اصل کتاب سوق دهد.
ایمان نفعطلبانه
تعهدات یک فرد مومن گاهگاهی و دل بخواهی نیست. ما به آنهایی که ایمان و عمل را تا آنجا میخواهند و دوست میدارند که به سود شخص آنهاست و با نام ایمان و تظاهر به عمل میتوانند بهرهای ببرند، صفت نفعطلبان را دادیم. این افراد از نظر اسلام مومن نیستند، بدون هیچ تعارفی. آیهی قرآن به صراحت اعلام میکند که اینها ایمان ندارند. این یک حقیقت است، «تعهدی که باید با ایمان همراه باشد، همیشگی و همگانی است.»
این که من در برابر یک پدیده کوچک و بیدردسر که برخلاف ایمان و مشی اسلام و پیامبر است، به تمام معنا نمایش یک مسلمان واقعی و مستحکم برعقیده را داشته باشم، اما وقتی با یک پدیده بزرگتر که باز برخلاف همان ایمان و مشی اسلامی است ولی مقابله و ایستادگی در برابر آن پُردردسرتر است مسئولیتم را فراموش کنم، خطاست. تعهد حاصل از ایمان، همگانی، همهجایی و همیشگی است.
امام محمد باقر(ع) در حدیثی به این موضوع اشاره دارند که کسانی هستند که به نماز و روزه که بیدردسر است رو میآورند، اما به امربهمعروف و نهی از منکر که پُردردسر و به ظاهر پرضرر است، اقبالی ندارند.
یک مثال مهم که در مدل دینداریاش اصل همگانی، همهجایی و همیشگی بودن را ندارد، اسلام معاویهای است. اگر قرار است کسی که یک مقدار از دین را متعهدانه میپذیرد و مقدار دیگرش را نمیپذیرد را مومن بدانیم، بگذارید اول معاویه را مومن بدانیم؛ چون معاویه هم به همین طریق به نماز و روزه بشدت اظهار پایبندی میکرد. اما آن جایی که دین میگوید فکر و عقل و آگاهی مردم باید رشد کند، آن جایی که اسلام به او حکم می کند که گرسنگی و اختلاف طبقاتی را از میان جامعه بردار، تبعیض روا مدار، ستمگران بیوجدان را بر مردم مگُمار. مردم را به سوی جهنم مکشان و دچار عذاب آخرت و دنیا منما و... آنجا دیگر معاویه با دین فرسنگ ها فاصله دارد.
چون جایگاه بینش و خرد و آگاهی مردم در دین بسیار بااهمیت است. دین در برابر هر عاملی که جلوی بصیرت و درک و عقل و آگاهی مردم را میگیرد، میایستد و مبارزه میکند. دین حقیقی این است.
دینی که افیون توده ها نیست
آن دینی که برخی میگویند مخدر و افیون ملتهاست چیز دیگری است. اسلامی که با کفر میجنگد با این چنین دینی نیز میجنگد. امیرالمومنین میفرماید پیغمبران را خدا فرستاد تا گنجینههای عقل و خرد را در درون مردمان برانگیزند.
آن دینی که برخی میگویند مخدر و افیون ملتهاست چیز دیگری است. اسلامی که با کفر میجنگد با این چنین دینی نیز میجنگد. امیرالمومنین میفرماید پیغمبران را خدا فرستاد تا گنجینههای عقل و خرد را در درون مردمان برانگیزند.
پس هرچیزی که این دفینههای عقول را دفنتر کند، نیروی خرد و فکر انسانها را زیر خروارها عصبیت یا پندار باطل دفنتر کند، درست نقطه مقابل فلسفه بعثت انبیاست و معاویه چنین جایگاه تقابلی با اصل دیانت داشته. او در جایی به ابن عباس میگوید: «قرآن نخوان، یا اگر میخوانی تفسیر نکن، یا اگر تفسیر میگویی، تفسیری که از طریق علی(ع) به تو رسیده است را به مردم نگو.» معاویه نمیخواهد مردم قرآن را بفهمند. هر چه مردم کمتر بفهمند، به نفع معاویه است. لذا اگر بخواهیم غیر از سایر ظلمها و آدمکُشیهای معاویه به او بپردازیم، این جنایت او که به جای جلو بردن کودک نورس جامعه اسلامی، آن را از لحاظ فکر و بینش و اخلاق به عقب برد به مراتب خطایی بزرگتر بود.
نظرات بینندگان