کد خبر: ۱۳۸۸۱۷
تاریخ انتشار: ۱۸:۲۱ - ۱۶ ارديبهشت ۱۳۹۹
جلسه دهم تفسیر قرآن استاد سیدعلی خامنه ای؛

توحید و نفی عبودیت غیرخدا

متن پیش رو حاصل چند هفته خوانش و چند هفته خلاصه کردن متن کتاب شریف «طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن» است. در خلاصه‌سازی سعی بر این شد تا عبارات و جملات تغییر نکند تا فضا و حال و هوای سخنرانی حفظ شود. امید است تا خواندن خلاصه جلسات، شما را به سَمت خواندن اصل کتاب سوق دهد.
توحید و نفی عبودیت غیرخدا


مفهوم واقعی عبادت
توحید موضوعی مهمی است. اولا پایه‌ی اعتقادی است. ثانیا اصل مهم عملی فردی و اجتماعی است. ثالثا ملت مسلمان موحد از آن خیلی کم چیزی می‌داند. اگر چه به بچه‌ها می‌آموزند که خدا یکی است و دو نیست ولیکن غالبا موحدین از شناخت وجهه‌های گوناگون توحید تا سنین نزدیک به رحلت از این جهان چیز درستی نمی‌دانند.
از مفاهیم مرتبط با بحث توحید عبادت است. یک وقت کسی را عبادت می‌کنند به این صورت که او را مقدس و دارای نیروهای مافوق عالم طبیعت می‌دانند. مثل این بت‌هایی که در طول تاریخ مردم عبادت می‌کرده‌اند: یک حالت تقدیس و بزرگداشت روحی و قلبی.
عبادت خدا را هم که می‌گوییم واجب است، در نظر عامه‌ی مردم همین است. البته عبادت فقط این نیست.
برای عبادت در فرهنگ قرآن یک فرهنگ وسیع‌تری وجود دارد که ما باید آن مفهوم وسیع‌تر را پیدا کنیم. یعنی اگر خواستیم موحد و پیرو اصل توحید باشیم، مراقب باشیم که ندانسته عبادت نوع دوم را در مقابل غیر پروردگار عالم انجام ندهیم. یعنی همان چیزی که بیشتر موحدین عالم با اینکه به گمان خود و در ظاهر امر در مقابل غیرخدا تقدیسی انجام نمی‌دادند، با این وجود در عمل در فکر در روح عبادت غیر خدا را می‌کرده‌اند.

معنی دیگر عبادت
معنی دوم عبادت چیست؟ معنای دوم خیلی ساده است و آن عبارت است از اطاعت. اطاعت هر کسی مستقل و بی‌قید و شرط عبادت اوست. اگر کسی یک انسانی یا یک جامعه‌ی انسانی را بی‌قید و شرط اطاعت کند، فرمان او را در زندگی خود، در جسم و جان خود، در عمل خود متبع بشمارد، او را عبادت کرده.
از کجا این حرف را می‌زنیم؟ باستناد آیات قرآن این سخن را می‌گوییم. این قرآن است که برای ما عبادت را اطاعت معنا می‌کند. عدی‌ابن‌حاتم طایی –پسر حاتم معروف- قبل از مسلمان شدن وقتی که وارد مدینه شد، رسول اکرم بمناسبت این‌که زناری بر گردن او آویخته دید، شروع کرد به خواندن این آیه: «اتخذوا احبارهم و رهبانهم اربابا من دون الله». معنای آیه این است که مسیحیان و یهودیان، عالمان و زاهدان خود را خدایان خود گرفتند. وقتی این آیه به گوش عدی‌بن‌حاتم رسید، رو کرد و گفت: «ای پیامبر خدا! این حرف درست نیست. ما کِی احبار و رهبانمان برایمان خدا و رب محسوب شدند؟! کِی آنها را عبادت کردیم؟!»
اعتراض کرد به پیغمبر و به آیه‌ی قرآن؛ چرا؟! چون در ذهنش از عبادت همان معنایی بود که الان در ذهن شما هست یعنی نیایش توام با تقدیس.
پیغمبر اکرم در جواب این تصور عدی‌بن‌حاتم پاسخ داد که بله؛ در مقابل آنها سجده نکردید، لکن آنچه آنها گفتند بی‌قید و شرط پذیرفتید. حرام‌های خدا را آنها در نظر شما حلال وانمود کردند و حلال‌های خدا را حرام و شما بی آنکه درصدد باشید بی قید و شرط عبادتشان کردید.
بنابراین در فرهنگ قرآنی، عبادتِ یک موجود غیرخدایی، می‌خواهد این موجود یک قدرت سیاسی باشد؛ می‌خواهد یک قدرت مذهبی باشد؛ می‌خواهد یک عامل درونی باشد مثل تمایلات نفسانی و شهوانی، عبادت کردن در مقابل اینها یعنی اطاعت کردن اینها. اطاعت بی‌قید و شرط عبارت است از عبادت او.
از جمله چیزهایی که اگر پیروی‌اش کردی، عبادت کردی، قانون است، نظم اجتماعی است. از جمله چیزهایی که اگر اطاعتش کردی، عبادت کردی، سنت و آداب است. پس آیا به قانون و سنت‌ها و آداب عمل نکنیم؟! چرا؛ لکن سعی کن این همه خدایی باشد تا تو در حال اطاعت، در حال تبعیت، بنده‌ی خدا و مشغول عبادت خدا باشی.
و توحید وقتی که با این دیدگاه قرآنی نگاه شود یک فکری است برای زندگیِ مربوط به نظام اجتماعی، مربوط به جهت‌گیری انسان‌ها در همه حال. چقدر این توحید تفاوت دارد با توحید خدا یک است و دو نیستِ خشکِ بی مغزِ بی روح و ندانسته.
توحید خالص، روح دین، پایه دین، عبارت است از آنکه انسان اطاعت را هم منحصرا از خدا بکند و از برنامه خدایی و از نظام خدایی و از تشکیلات الهی. اینکه ما از این مفاهیم دور افتاده‌ایم همه ناشی از دوری مردم از قرآن است.
متاسفانه دام‌های فراوانی برای دور نگه داشتن مردم از قرآن تاکنون در طول زمان تدارک دیده شده و یکی از این بهانه‌ها و دام‌ها که تا امروز هم هست و هنوز یک عده جاهل یا مغرض این مطلب را تکرار می‌کنند، این است که قرآن را هیچ کس نمی‌فهمد جز ائمه‌ی معصومین. در این حرفی نیست. اما اینکه امام(ع) قرآن را خیلی خوب می‌داند به این معنا نیست که بنده و جنابعالی یک کلمه‌اش را هم نمی‌فهمیم، یک قشر از قرآن را هم نمی‌توانیم بفهمیم.
توحید و نفی عبودیت غیرخدا
منظور آن کسی که این حرف را می‌زند این نیست که امام(ع) را بالا ببرد. منظور این است که تو از قرآن دور بمانی. نخیر! قرآن را یاد بگیرید. خودتان را با قرآن مانوس کنید. رفیق کنید. هر روزی و هر ساعتی که بی‌انس با قرآن بگذرد، مایه‌ی حسرت است.
نظرات بینندگان