کد خبر: ۱۳۹۱۳۷
تاریخ انتشار: ۱۷:۴۵ - ۲۸ ارديبهشت ۱۳۹۹
جلسه بیست و دوم تفسیر قرآن استاد سیدعلی خامنه ای؛

اصل مدرن و مترقی ولایت

متن پیش رو حاصل چند هفته خوانش و چند هفته خلاصه کردن متن کتاب شریف «طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن» است. در خلاصه‌سازی سعی بر این شد تا عبارات و جملات تغییر نکند تا فضا و حال و هوای سخنرانی حفظ شود. امید است تا خواندن خلاصه جلسات، شما را به سَمت خواندن اصل کتاب سوق دهد.
اصل مدرن و مترقی ولایت
ولایت
مسئله ولایت به آن صورتی که ما مطرح کرده و از قرآن استنباط می‌کنیم، کمتر مطرح شده. هرچند گوش شیعه با کلمه ولایت آشناست. ما همیشه به عنوان شیعه خود را دارای ولایت می‌دانیم و اگر قدری شیعه وسواسی، دقیق و محتاط باشد، همیشه از خدا می‌خواهد که او را با ولایت بدارد و با ولایت بمیراند و ولایت را به او بفهماند.
حال مفهوم ولایت را از قرآن و آیات کریمه استنباط و استخارج می‌کنیم تا ببینید چه اصل مدرن، مترقی و جالبی است و یک ملت و جمعیت پیروان یک فکر و یک عقیده اگر دارای ولایت نباشند چطور بی‌خودی ول معطلند. در سایه این بحث به‌خوبی می‌شود فهمید که چرا کسی که ولایت ندارد، نمازش، نماز و روزه‌اش، روزه و عباداتش، عبادت نیست و جامعه‌ و امتی که ولایت ندارد اگر همه عمر به نماز و روزه و صدقه تمام اموال بگذراند باز لایق غفران و لطف خدا نیست. حدیث معروفی است از چند تن از ائمه که می‌فرماید: «اگر کسی تمام عمر را روزه بگیرد و تمام شب‌ها را تا صبح بیدار بماند و تمام اموالش راه در راه خدا بدهد اما ولایت ولیّ خدا را نداشته باشد؛ هر چه انجام داده است بیهوده، خنثی و بی‌ثمر است.»
مسأله ولایت در ادامه بحث نبوت است. پیغمبر خدا برای به تکامل رساندن انسان و تخلّق دادن انسان‌ها به اخلاق الهی می‌آید و ابزار و وسیله‌اش برای ساختن انسان، کارخانه آدم‌سازی است تا بطور خودکار انسانِ کاملِ پیغمبرپسند تحویل بدهد. کارخانه انسان‌سازی، جامعه و نظام اسلامی است.
جامعه اسلامی یعنی آن جامعه و تمدنی که در رأس آن جامعه خدا حکومت می‌کند؛ قوانین آن جامعه قوانین خدایی است؛ حدود الهی در آن جامعه جاری می‌شود و عزل و نصب را خدا می‌کند. قانون صلح و جنگ، روابط اجتماعی، اقتصاد، حکومت، حقوق و همه و همه را دین خدا تعیین می‌کند و دین خدا اجرا می‌کند و دین خدا دنبال این قانون می‌ایستد. این جامعه اسلامی است. شبیه آنچه در مدینه بود.
اصل مدرن و مترقی ولایت


پیوستگی و هم جبهگی
پیغمبر برای اداره جامعه نیاز دارد به یک عده‌ای که این تشکیلات را اداره بکنند، از این جامعه دفاع کنند، پیغمبر را یاری کنند و دعوت نبی را نشر دهند. پس پیغمبر برای ایجاد جامعه اسلامی نیازمند یک جمع به‌هم‌پیوسته متحد دارای ایمان راسخ، از اعماق قلب مومن و معتقد به این مکتب، با گام استوار، پویا و جویای آن هدف است. این جامعه برای آنکه هضم نشود و حل نشود باید آن‌چنان به هم متصل و مرتبط شوند که هیچ عاملی نتواند اینها را از یکدیگر جدا کند. باید اینها را هرچه بیشتر به هم بچسبانند و هرچه بیشتر از جبهه‌ها و جریانهای دیگر دور نگه دارند چون اینها در اقلیتند. جمعیتی که در اقلیتند ممکن است فکرشان تحت الشعاع اکثریت قرار بگیرد و عمل و حیثیت و شخصیتشان در لابلای بقیه مردم گم بشود. این به هم پیوستگی در قرآن نامش ولایت است.
پس ولایت در اصطلاح اولی قرآنی یعنی به هم پیوستگی و هم‌جبهگی و اتصال شدید یک عده انسانی که دارای فکر واحد و جویای یک هدف واحدند؛ در یک راه دارند قدم بر‌می‌دارند و برای یک مقصود تلاش و حرکت می‌کنند و یک فکر و عقیده را پذیرفته‌اند. افراد این جبهه باید هرچه بیشتر به هم متصل باشند و از جبهه‌ها و قطب های دیگر خودشان را جدا و کنار بگیرند برای اینکه از بین نروند و هضم نشوند. «یا ایها الذین آمنوا لا تتخذوا عدوی و عدوکم اولیاء»
علاوه بر مثال مدینه، جمع کوچک تشیع در زمان خلافت‌های ضدشیعی و ضد اسلامی در تاریخ آغاز اسلام نیز به‌خاطر ولایت ماند. یحیی بن ام طویل، حواری امام سجاد ع در مسجد مدینه می‌آمد در میان مردمی که امام حسن(ع) و امام حسین(ع) ۲۰ سال در میان آنها زندگی کرده بودند و نه اموی بودند، نه وابسته به بنی امیه، اما بزدلانی بودند که به خاطر عاشورا و کربلا و از ترس خفقانی که بنی امیه به وجود آورده بود دور آل محمد را خالی گذاشته بودند ولی افراد معتقدی بودند. شیعه امام سجاد(ع) در زمان خود دارای ولایت است. همدیگر را باید داشته باشند و از دشمنان جدا باشند. اگر شیعه‌ای از شیعیان امام سجاد(ع) در زمان امام سجاد(ع) از روی ترس یا طمع به دنبال جبهه دشمن رفت، از ولایت امام سجاد(ع) خارج است. لذا یحیی ‌ابن ام طویل به مردم مسجد مدینه می‌آمد و به آن مردم می‌گفت ما به شما کافر شدیم و میان ما و شما خشم و کینه نمودار شد؛ یعنی همان حرفی که ابراهیم(ع) به کفار و مشرکین و منحرفین و گمراهان معاصر خودش می‌گفت.
يك جامعه اسلامی و يك امت اسلامی، اگر بخواهند برسند به آن ولایتی که در قرآن مطرح شده، دو جهت را باید مراعات کند. يك جهت، جهت ارتباطات داخلی ست، در داخل جامعه اسلامی؛ يك جهت، ارتباطات خارجی ست، یعنی رابطه امت اسلام با جوامع دیگر. در زمینه ارتباطات داخلی، امت اسلام آن وقتی دارای ولایت به معنای قرآنی ست که کمال همبستگی و اتصال و ارتباط و اتحاد صفوف و فشردگی هر چه بیشتر آحاد و جناح‌های گوناگون را در خودش تأمین کند. هیچ گونه تفرق و اختلافی در سرتاسر امت عظیم اسلامی نباشد. صف های گوناگون در داخل این امت تشکیل نشود.
نظرات بینندگان