واپس گرایی مدیران ارشد و اعتماد فراموش شده!
شیرازنا نوشت: یکی از مواردی که متمایز می کند کشور ما با برخی از کشورهای جهان جامعه جوان و رو به رشد ایران اسلامی است . جامعه ای که سرمایه گذاری روی آن ترقی و پویایی را با خود همراه دارد.
اما از جمله نکاتی که بعد از انقلاب اسلامی جز موارد اختلافی مدیران ارشد محسوب می شد استفاده از نیروی جوان در بدنه مدیریتی کشور بود.
گواه این قضیه را می توان در سخنان آیت الله خامنه ای مشاهده کرد ایشان در سال ۷۷ می فرمایند:«از اوایل انقلاب، در کارهایى که در اختیار من بوده، به جوانان مسؤولیت مىدادم؛ هم در نیروهاى مسلّح، هم در کارهاى دولتى، هم در دوران ریاست جمهورى. تجربه من این است که اگر ما به جوان اعتماد کنیم – آن جوانى که شایسته دانستیم به او مسؤولیت بدهیم و صلاحیتش را داشت؛ نه هر جوانى و هر مسؤولیتى – از غیر جوان، هم بهتر و مسؤولانهتر کار را انجام مىدهد؛ هم سریعتر پیش مىبرد، هم کار را تازهتر و همراه با ابتکار بیشترى به ما تحویل خواهد داد؛ یعنى روند پیشرفت در کار حفظ مىشود. برخلاف غیر جوان که ممکن است کار را بالفعل خوب انجام دهد، اما روند پیشرفت در آن متوقّف خواهد شد. غالباً اینگونه است.
آن زمان که ما در شوراى انقلاب بودیم، نسبت به همین موضوع، به ما و دوستان دیگرى که در آن شورا بودیم، اعتراض مىشد. افراد مسنّى – عمدتاً شصت ساله، هفتاد ساله، هفتادوپنج ساله – هم در آن شورا بودند، که خیلى عقیده به جوانان نداشتند و مىگفتند چرا شما به جوانان رو مىدهید و اینها را بىخود وارد کارهاى عمده مىکنید؟! اینها دوست نمىداشتند که به جوانان خیلى میدان داده شود. البته دوست مىداشتند که جوانان از آنها اطاعت کنند و دنبالشان راه بروند! مىگفتند آنها جوانند، ما پیریم؛ باید دنبال ما بیایند. خیلى حاضر نبودند به جوانان اعتماد کنند؛ ولى ما اعتماد مىکردیم و جواب آنها را هم در واقع با تجربه عملىاى که مىدیدند خوب کار انجام مىگیرد و پیشرفت مىکند، مىدادیم و داده مىشد.» (بیانات رهبری در دیدار با جوانان به مناسبت هفته جوان۷/۲/۷۷)
اما چرا سیاست دولتها بعد از جنگ تحمیلی برپایه جوان گرایی تنظیم نشده است جای تامل دارد.
عدم اعتماد به جوانان
به نظر نگارنده نگاه بسته برخی مدیران و استفاده صرف از همقطاران خود و نداشتن اعتماد به جوانان از مواردی است که توجهی به استفاده از نیروی جوان در بدنه مدیریتی ندارد. و از طرفی این بی اعتمادی باعث می شود که بستر مناسب برای ورود این قشر فراهم نشود.
محافظ کاری
محافظ کاری هم از جمله آسیب هایی است که قدرت جسارت را از مدیر می گیرد.مدیری که سیاستی محافظ کارانه در برابر مسائل از خود نشان می دهد طبیعتا نمی تواند به آن افقی که مد نظر است دست یابد.
سهم خواهی احزاب سنتی
اجازه دهید نگاهی داشته باشیم به انتخابات نهم ریاست جمهوری زمانی که دکتر احمدی نژاد توانست در انتخابات نهم ریاست جمهوری خود را با رای مردم به دور دوم انتخابات برساند بسیاری از کارشناسان سیاسی پیش بینی چنین امری را نمی کردند. دلیل آن هم عدم وابستگی محمود احمدی نژاد به احزاب بود.که می توان گفت پیام مهم انتخابات نهم ریاست جمهوری این بود که شاخص انتخاب مردم احزاب نیستند. و به این باور رسیده اند که شایسته سالاری در احزاب خلاصه نمی شود.
این سهم خواهی احزاب سنتی باعث می شود مدیران ارشد برنامه ای برای جایگزینی نسل جوان در بدنه مدیریتی نداشته باشند. رویکردی که نه تنها باعث پیشرفت و خلاقیت نمی شود بلکه واپس گرایی را به همراه خواهد داشت.
از طرفی یکی از شعار های دکتر احمدی نژاد شکستن حلقه بسته مدیرانی بود که بعضا از سوی احزاب انتخاب و به دولت تحمیل می شدند. که تاحدود بسیار زیادی در دولت نهم و دهم این حلقه شکسته شد.
انتظار هم می رود که مدیران ارشد دولت در استان نگاه صرف خاص به یک حزب یا جریان نداشته باشند.و خود را معطوف به حلقه بسته مدیریتی که نقطه ضعف یک مدیر ارشد در دولت دهم محسوب می شود نکنند.
لازم به ذکر است استفاده از نیروی جوان در دوران دفاع مقدس و همچنین بها دادن به جوانان در زمینه های علمی تجربه ی شیرینی است که نظام جمهوری اسلامی آن را درک و باور کرده است.