در گفتگوی تفصیلی با «شیرازه» مطرح شد؛
شهید قاسم سلیمانی خطرناکتر از حاج قاسم است/ دشمن با ایجاد شبهه و شایعه به دنبال حذف حاج قاسم از اذهان مردم است
سیدمحسن هاشمی تحلیلگر فضای مجازی در شیراز طی گفتگویی تفصیلی با «شیرازه» به بررسی محبوبیت حاج قاسم و ابعاد شخصیتی سیدالشهدای مقاومت و دلیل فشار رسانهای دشمن علیه سردار شهید سلیمانی پرداخت و گفت: شهید قاسم سلیمانی خطرناکتر از حاج قاسم است.
به گزارش سرویس سیاسی شیرازه، سیدمحسن هاشمی مدرس دانشگاه و تحلیلگر فضای مجازی در شیراز طی گفتگویی تفصیلی با این رسانه به بررسی محبوبیت حاج قاسم و ابعاد شخصیتی سیدالشهدای مقاومت و دلیل فشار رسانهای دشمن علیه سردار شهید سلیمانی پرداخت و گفت: فشار رسانه ای بر علیه فعالان فضای مجازی علاقه مند به حاج قاسم نشان داد که شهید قاسم سلیمانی خطرناکتر از حاج قاسم است.
مشروح این مصاحبه را در ادامه میآید:
شیرازه: در ابتدای مصاحبه اجازه دهید نظر شما را در مورد حاج قاسم سلیمانی بپرسیم و علت محبوبیت ایشان را جویا شویم؟
حاج قاسم یعنی یک دنیا سادگی و مهربانی، این رمز محبوبیت ایشان است، محبوبیتی که در طول تاریخ ایران بسیار نادر بوده و آنچه در مراسم تشییع پیکر پاک ایشان تا کنون روی داده، نشان از این افتخاری دارد که جز با اخلاص و تلاشی جهادی به دست نمیآید.
حاج قاسم واقعا سردار دلها بود، سرداری که شهادت ایشان، ما را بر سر دو راهی خوشحالی از شهادت ایشان و ناراحتی از نبود ایشان قرار میدهد. خوشحالیم که حاج قاسم به آروزی دیرینه خویش و شهادتی رسید که سالها بودند در همه جا دنبال آن میرفتند و خداوند مزد ایشان را با شهادت داد. اما ناراحت از اینکه رفتند و غمی بزرگ از نبودنشان بر دلها گذاشتند.
شیرازه: به نظر شما چرا دشمنی که دیروز از سردار به صورت اسطورهای یاد می کرد، امروز حتی اجازه درج تصویر ایشان را هم نمیدهد؟
پاسخ این سوال در مفهومی بنام شهادت است، مفهومی ارزشمند که بنا بر اعتقاد ما شهید نمرده است و نزد خداوند روزیخوار است و امید دهنده به آنهایی که در میان راه ایستاده یا به کندی در حال حرکت هستند، همچون آنچه بعد از شهادت حاج قاسم روی داد که حتی آنهایی که در ارزشهای انقلابی دچار شک شده بودند و یا با جمهوری اسلامی زاویه داشتند نیز توانستند غصه و غم نبود ایشان را تحمل کنند و چون عزیزان خود به اقامه عزا پرداختند.
این موج قوی احساسی در حوزه رسانه نیز خود را نشان داد که درج تصویر سردار در شبکههای اجتماعی و نگارش دلنوشتهها و هشدار به تروریستهای آمریکایی برای گرفتن انتقام سخت، نمود بارزی از غم هایی شد که بر دلها نشسته بود، و بالتبع شبکههای اجتماعی خارجی برای کاهش این حس تنفر از غرب و خصوصا آمریکا به مقابله با موج انقلابی پرداخته و صفحات این قبیل فعالیتها را مسدود می کردند.
شیرازه: حال به نظر شما این برخورد با فعالان رسانهای انقلابی اثر بخش بوده یا خیر؟
اگر بخواهیم اثربخشی را در کاهش فعالیتهای مجازی فعالان این عرصه بدانیم، مطمئنا اینگونه نیست که ترند شدن هشتگهای مختلف حمایت از سردار دلها نشان از عدم ترس و حتی عملیات شهادت طلبانه مجازی فعالان این عرصه دارد.
مطمئنا اگر اثربخشی و موج رسانهای قوی در موضوع تکریم حاج قاسم نبود، هیچگاه شبکههای چون اینستاگرام و توییتر با فعالان فضای مجازی ب برخورد نمیکردند و در یک تناقض فاحش، صفحات بسیار زیادی را مسدود نمیکردند.
شیرازه: به نظر شما بعد از فشار به فعالان فضای مجازی، امر دیگری نیز برای مهار موج انقلابی تکریم سردار سلیمانی انجام میگیرد یا خیر؟
مطمئنا دشمن به صورت مکرر در پی اجرای نقشهها و کارهایی است که بتواند حاج قاسم را از اذهان مردم خارج کند، که یکی از مهمترین این اقدامات ایجاد شایعه و بزرگ کردن مواردی است که باعث میشود عدهای فریب بخورند و نسبت به ایشان دچار شک و تردید شوند.
موضوع اخیر کمک مالی به گروههای مقاومت در فلسطین نیز یکی از این موارد است که دشمن آنرا بسیار بزرگ کرده و سعی دارد که با آن خاکی بر چهره آفتاب بپاشد، خاکی که دوباره بر سر و روی آنان سرازیر شده و نه تنها نور خورشید را کم نمی کند، بلکه چشم منحرفان را به درد می آورد.
شیرازه: آیا امکان دارد که مقداری در مورد بزرگ کردن موضوع کمکهای مالی توسط حاج قاسم سلیمانی توضیح دهید.
یک کلیپ از عزیزان فلسطینی پخش شد که در آن بیان میشود که سردار سلیمانی پولی را به گروههای جهادی فلسطین کمک میکنند. اگر بر اساس الزامات سواد رسانهای به این خبر نگاه کنیم، باید به چند موضوع توجه شود، ابتدا اینکه این کمکها در چه سالی صورت گرفته، این مبلغ در مقایسه با هزینههای دشمن برای مقابله با نظام اسلامی چقدر است و این میزان کمک در یک نزاع سخت چقدر مورد اهمیت بوده و بزرگ است.
اول اینکه این دیدار در سال ۲۰۰۶ بوده که در آن سالها یک نزاع سخت نظامی بین اسرائیل و گروههای فلسطینی در جریان بود که ایران نیاز داشت تا برای کاهش هزینههای نظامی خود به این گروهها کمک کرده و اسرائیل را در همان مرزهای جعلی خود مشغول سازد که تاکنون این موضوع نتیجه داده است.
از سوی دیگر این مبلغ در مقابل کمکای دیگر کشورها به گروههای مقاومت بسیار اندک است که برای مثال عربستان در سالیان اخیر حدود ۶ میلیارد دلار یعنی ۳۰۰ برابر بیشتر از کمک حاج قاسم، کمک نقدی کرده است. یا قطر نیز بارها و بارها به ارائه کمکهای چندین برابری نسبت به ایران پرداخته است.
در مقایسه با هزینههای نظامی یک جنگ نیز باید گفت که ارزش یک تانک یا یک هواپیمای جنگی و حتی یک مرکز دولتی و عمومی که در جنگ دچار آسیب می شود، بسیار بیش از این هزینه هایی است که صورت می گیرد، فقط تصور کنید که ایران در جنگ با صدام هزار میلیارد دلار خسارت دید و اگر اکنون چنین جنگی صورت می گرفت که تاریخ نشان داده در مقاطعی چون بعد از یازده سپتامبر باید صورت می گرفت، چه ضربه اقتصادی بزرگی به کشور وارد می شد.
شیرازه: پس به نظر شما در کنار دستاوردهایی که برای مجاهدتهای سردار حاج قاسم سلیمانی بیان می شود، باید دستاوردهای اقتصادی را نیز اضافه کرد؟
دقیقا چنین است، باید برای مردم کشورمان بیان کرد که سردار چگونه سرمایه گذاری عظیمی در منطقه کردهاند و باید از این سرمایه گذاریها استفاده کرد. برای مثال توجه کنید که اگر تلاشها و هماهنگیهای حاج قاسم در عراق نبود ما سالانه بیش از ده میلیارد دلار صادرات به عراق را از دست می دادیم.
حال متاسفانه یک موج رسانهای بجای تقدیر از سردار دلها برای انجام این سرمایه گذاریها، آنرا هزینه فرض کرده و دقیقا بجای مطالبه گری از دولت به منظور استفاده اقتصادی از این سرمایهها برای کاهش فشارهای اقتصادی، در پی بدبین کردن مردم نسبت به حاج قاسم است که مطمئنا نتیجه بخش نخواهد بود.
انتهای پیام/ م
نظرات بینندگان