اقرا باسم ربک الذی خلق؛
برداشتی از کلام معمار انقلاب اسلامی درباره بعثت حضرت ختمی مرتبت
بعثت پیامبر اکرم(ص) بیگمان نقطه عطفی نه در محدوده شبه جزیره عربستان و برای مسلمانان که در تاریخ بشریت محسوب میشود که خط سیر کمال و تعالی انسان را روشن کرد.
به گزارش سرویس فرهنگ و اندیشههای دینی شیرازه، بعثت پیامبر اکرم (ص) بی گمان نقطه عطفی نه در محدوده شبه جزیره عربستان و برای مسلمانان که در تاریخ بشریت محسوب میشود که خط سیر کمال و تعالی انسان را روشن کرد.
آغاز رسالت پیامبر خاتم و نزول قرآن کریم به معنای تبیین تمام اهداف پیامبران و کتاب های آسمانی، و اجرای آن اهداف به طور کامل بود که این امر بر دوش کاملترین انسان ها یعنی پیامبر اسلام نهاده شده بود.
لذا بعثت تنها طلیعه تشعشع اسلام نبود بلکه سرآغاز تبلور شخصیت عظیم پیامبر نیز بود. بعثت یعنی تثبیت توحید ناب در تمام ابعادش، تثبیت وحی الهی و نبوّت. بعثت یعنی برقراری عدالت فردی و اجتماعی، و پیکار با هرگونه ظلم، تبعیض و بهره کشی های ظالمانه.
بعثت یعنی برافراشتن پرچم حقّ در همه نقاط جهان، و واژگون سازی پرچم های باطل. بعثت یعنی همان عروة الوثقی نجات و پیروزی که به تعبیر قرآن در دو چیز خلاصه می شود: تکفیر طاغوت و ایمان به خدای بزرگ.
این حادثه عظیم جایگاه برجسته ای در بیانات امام راحل داشته و ایشان ضمن تبیین این رویداد مهم توجه به غایت و اهداف آن را برای همگان بسیار مهم می دانستند. «و امروز سالروز این بعثت بزرگ است و این نعمت عظیم الهى است، توجه کنید که بعثت براى چه بوده، انگیزه بعثت چه بوده است و اگر کسى تخلف کند از انگیزه بعثت چه خواهد شد. انگیزه بعثت تزکیه نفوس بوده است و تزکیه نفوس به این است که خودخواهیها برود از بین، خودبینیها برود از بین، ریاست طلبیها برود از بین، دنیا طلبیها برود از بین، و به جاى همه، خداى تبارک و تعالى و هواىِ براى خدا بنشیند. انگیزه بعثت این است که حکومت خدا در دلهاى بشر حکومت کند تا اینکه در جامعههاى بشر هم حکومت کند. تا تزکیه در ردههاى بالا حاصل نشود و تصفیه در ردههاى بالا حاصل نشود، این مملکت و همه ممالکى که هستند اصلاح نخواهند شد.» (صحیفه امام، جلد14، ص393)
ماهیت بعثت:
امام خمینی بعثت را فراتر از یک اتفاق صرف تاریخی دانسته و بیان می دارند: «مسئله مبعث و ماهیّت آن و برکات آن چیزى نیست که بتوان با زبانهاى الکن ما از آن ذکرى کرد؛ و به قدرى ابعاد آن زیاد است و جهات معنوى و مادى او زیاد است که گمان ندارم بتوان حول و بر او هم صحبت کرد.» (همان، جلد17، ص430)
حضرت امام یکی از نکات برجسته در حادثه عظیم بعثت را شخصیت بی نظیر رسول اکرم می دانند: «صلوات و سلام خداوند بر رسول خدا پیامبر عظیم الشأن که یک تنه قیام فرمود در مقابل بت پرستان و مستکبرین، و پرچم توحید را به نفع مستضعفین به اهتزاز درآورد، و از قِلت عُدّه و عدد نهراسید، و با عِده قلیل بدون ساز و برگ جنگى کافى و با نیروى ایمان و قوتِ تصمیم بر سرکشان و ستمکاران تاخت، و نداى توحید را در کمتر از نیم قرن بر بزرگترین معموره جهان به گوش جهانیان رساند.» (همان، جلد10، ص338)
اهمیت بعثت:
مسئله مهم دیگری که در فرمایشات حضرت امام حول موضوع بعثت وجود دارد توجه به اهمیت و جهات اثرگذاری این رویداد بزرگ است بر این اساس امام بعثت را رویدادی بی نظیر در سراسر تاریخ بشریت دانسته، می فرمایند: «روز بعثت رسول اکرم در سرتاسر دهر؛ «مِنَ الازَلِ الَى الابَد»، روزى شریفتر از آن نیست؛ براى اینکه حادثهاى بزرگتر از این حادثه اتفاق نیفتاده. حوادث بسیار بزرگ در دنیا اتفاق افتاده است؛ بعثت انبیاى بزرگ، انبیاى اولوالعزم و بسیارى از حوادث بسیار بزرگ، لکن حادثهاى بزرگتر از بعثت رسول اکرم نشده است و تصور هم ندارد که بشود؛ زیرا که، بزرگتر از رسول اکرم در عالمِ وجود نیست غیر از ذات مقدس حق تعالى و حادثهاى بزرگتر از بعثت او هم نیست؛ بعثتى که بعثت «رسول ختمى» است و بزرگترین شخصیتهاى عالم امکان و بزرگترین قوانین الهى. و این حادثه در یک همچو روزى اتفاق افتاده است و این روز را بزرگ کرده است و شریف. و همچو روزى ما دیگر در ازل و ابد نداریم و نخواهیم داشت.» (همان، جلد12، 419)
«و روز بعثت روزى است که خداى تبارک و تعالى، موجود کاملى که از او کاملتر نیست و نمىشود باشد مأمور کرد که تکمیل کند موجودات را، انسانها را که ابتدائاً یک موجود ضعیف ناقص هست، لکن قابل این است که ترقى کند، انسان را مترقى کند.
ابعاد انسان، ابعاد همه عالم است و اسلام براى تربیت انسان در همه ابعاد است. برداشتهاى مختلفى که از اسلام شده است به حسب نظرهاى مختلفى که صاحب نظرها داشتند و بینشى که داشتند، بسیار اختلاف هست و هیچ کدامش نرسیده است به حدى که اسلام را بشناسد یا انسان را بشناسد یا رسول اکرم را بشناسد یا عالَم را بشناسد، همهشان در یک سطح محدود هستند. چه بسا اشخاصى که خیال مىکنند که پیغمبر اکرم که آمده است، یا سایر انبیایى که خداى تبارک و تعالى فرستاده است، براى این است که مردم را از این ظلمها و بىعدالتیها و امثال این نجات بدهد و مأموریت همین است که عدالت ایجاد کند در اجتماع و در افراد و مأموریت به همین قدر بیشتر نیست.
چه بسا اشخاصى که اقتصاد را یک مسئله با اهمیتى تلقى مىکنند، مأموریت انبیا را محدود به این بکند، که اینها آمدهاند مردم را به یک شکم سیر و یک زندگى رفاه برسانند و همین است مأموریت انبیا. و چه بسا اشخاصى که به حسب دید عرفانى که دارند، بعثت انبیا را محدود مىکنند به اینکه براى بسط معارف الهى است و غیر از این بعثت چیزى نیست.
و همین طور فلاسفه یک طور فکر مىکنند. فقهاى اسلام، ... ملتها یک طور فکر مىکنند، روشنفکرها یک طور فکر مىکنند و مؤمنین هم هر کدام به یک نحو فکرى دارند و همه قاصرند از رسیدن به آنچه که هست. این روایتى که وارد شده است: مَنْ عَرَفَ نَفْسَهُ فَقَدْ عَرَفَ رَبَّهُ «1»، این به ما مىفهماند که انسان آن طور موجودى است که اگر شناخته بشود، شناسایى خدا با این است؛ نسبت به هیچ موجودى این مطلب صادق نیست. ربّ انسان را کسى نمىتواند بشناسد الّا اینکه خودش را بشناسد و خودشناسایى که دنبالش خداشناسى است حاصل نمىشود مگر براى کُلّ اولیاى خدا. و گمان نباید بشود که اسلام آمده است براى اینکه، این دنیا را اداره بکند، یا آمده است فقط براى اینکه مردم را متوجه به آخرت بکند، یا آمده است که مردم را آشناى به معارف الهیه بکند. محدود کردن، هر چه باشد خلاف واقعیت است.
انسان غیر محدود است و مربى انسان غیر محدود است و نسخه تربیت انسان که قرآن است غیر محدود است؛ نه محدود به عالَم طبیعت و ماده است، نه محدود به عالَم غیب است، نه محدود به عالَم تجرد است، همه چیز است.» (همان، جلد12، 421 و 222)
هدف از بعثت پیامبر(ص):
اما مسئله اساسی این است که جهات اهمیت این حادثه چیست، امام هدف و غایتی که بعثت پیامبر به وجود آورده و انگیزه ای را که دنبال می کرده است به عنوان موضوعی اساسی برای تفکر مطرح می کنند. «بعثت براى این است که مردم را تزکیه کند. مقدم بر تعلیم حکمت و تعلیم کتاب. تزکیه را ذکر فرموده است که آیات را بر آنها بخواند تا اینکه آنها تزکیه بشوند. و تعلیم بکند آنها را، کتاب را بر آنها و حکمت را بر آنها عرضه بدارد و تعلیم کند آنها را. در سوره «جمعه» سر بعثت رسول اکرم را ذکر مىفرماید، که سر بعثت رسول اکرم تزکیه امت است و تعلیم و تربیت امت. آن هم تعلیم تمام قشرهاى تعلیم که کتاب و حکمت تمام قشرهاى تعلیمات را واجد است.» (همان، جلد9، ص335)
امام در جایی دیگر هدف بعثت را با تعبیری دیگر، اینچنین مطرح می کنند: «کوشش انبیا و ایده بعثت در تمام قرنها؛ تربیت این موجود است.» (همان، جلد14، 7)
«پس انگیزه بعثت نزول وحی است و نزول قرآن است و انگیزه تلاوت قرآن بر بشر این است که تزکیه پیدا بکنند و نفوس مصفا بشوند از این ظلماتی که در آنها موجود است،تا اینکه بعد از اینکه مصفا شدند ارواح و اذهان آنها،قابل این بشود که کتاب و حکمت را بفهمند.» (صحیفه امام، ج 14، ص 388)
امام خمینی بعثت رسول خدا برای این می دانستند: «که راه رفع ظلم را به مردم بفهماند، راه اینکه مردم بتوانند با قدرت های بزرگ مقابله کنند به مردم بفهماند. بعثت برای این است که اخلاق مردم را، نفوس مردم را، ارواح مردم را و اجسام مردم را، تمام اینها را از ظلمت ها نجات بدهد، ظلمات را بکلی کنار بزند و به جای او نور بنشاند، ظلمت جهل را کنار بزند و به جای او نور علم بیاورد، ظلمت ظلم را به کنار بزند و به جای او عدالت بگذارد، نور عدالت را به جای او بگذارد و راه او را به ما فهمانده است. فهمانده است که تمام مردم، تمام مسلمین برادر هستند و باید با هم وحدت داشته باشند، تفرّق نداشته باشند.» (همان، ج17، ص434 و 435)
انتهای پیام/ م
نظرات بینندگان