یکی از خلاهای ازدواج و خانوادهها، سست شدن باورها و عدم وجود نگاه خدامحوری است
به گزارش سرویس اجتماعی شیرازه، خانواده
بهعنوان کوچکترین نهاد اجتماعی و هسته مرکزی تربیت میتواند در ایجاد جامعهای
پویا، سالم و بانشاط مؤثر واقع شود و یا بر عکس ممکن است با سیاستگذاریهای
اشتباه و اعمال آنها جامعه را به ورطه تباهی و نابودی بکشاند.
گاهی رعایت مسئلهای که پیشپاافتاده به نظر میرسد میتواند از
یک بحران در خانواده جلوگیری نماید و بر عکس گاهی غفلت از یک مسئله که در ظاهر
کوچک به نظر میرسد میتواند پایههای یک خانواده را سست و متزلزل کند و تبعات
ناگواری را برای خانواده و جامعه به دنبال داشته باشد.
دین مبین اسلام به خانواده اهمیت زیادی میدهد و جامعه سالم را در گرو خانواده ی
سالم میداند و ازاینرو دستورات و تکالیفی را ویژه پدر و مادر و هر یک از اعضای
خانواده صادر میکند تا این امر محقق شود.
آشوری روانشناس و مشاوره خانواده در گفتگو با
خبرنگار ما بیان کرد: هرچه که زن و شوهر شناخت و آگاهی کافی و جامعی نسبت به اصول
زندگی مشترک داشته باشند معمولاً آن رابطه، پیوندی مستحکمتر و قابلاعتمادتر است.
وی در خصوص تبعات عدم شناخت زوجین گفت: عدم شناخت زوجین نسبت به یکدیگر، اصول
زندگی مشترک و نسبت به تفاوتهایی که با هم دارند باعث میشود که رابطهای مستحکم
شکل نگیرد.
این کارشناس اظهار کرد: برخی از تفاوتها ریشه در تفاوتهای فرهنگی دارد و برخی
ریشه در تفاوتهای اجتماعی، اخلاقی یا زیستی و فیزیولوژیکی دارد.
وی در رابطه باهدف و انگیزه زندگی مشترک بیان کرد: دو نفر ممکن است با هم ازدواج
کرده و خانواده را تشکیل دهند اما پس از تشکیل خانواده، هدف مشترکی برای زندگی
نداشته باشند و این یکی از آسیبهای روابط زوجین و استحکام خانواده است.
این مشاور خانواده تصریح کرد: بیانصافیها، پیشداوریها و قضاوتکردنها، عدم
احساس مسئولیت باعث عدم استحکام خانواده میشود.
آشوری گفت: بیتوجهی به اصول اخلاقی در سالهای اخیر اساس و بنیاد بسیاری از خانوادهها
را متزلزل کرده است و هر چه افراد به اصول اخلاقی هم پایبندتر باشند و آگاهی کافی
داشته باشند رابطه پایدارتر، سازگارتر و مستحکمتر شکل میگیرد.
این مشاور بیان کرد: امروزه یکی از خلاهای ازدواج و خانوادهها، این است که چارچوب
مذهبیشان مشخص نیست و باورهایشان سست شده و نگاه خدامحوری وجود نداشته و اعمال و
رفتارهایشان رنگ و بوی خدایی ندارد.
وی گفت: در بعضی مواقع، زن و شوهر حرمت پدر و مادری را در رابطه نگه نمیدارند و
این یکی از عوامل تزلزل خانوادههاست.
آشوری نقشپذیری اعضای خانواده در جایگاه خود را عامل استحکام روابط زوجین دانست و
گفت: اگر خانوادهای حریمهای فکری، احساسی و رفتاریاش مشخص باشد خانوادهای
مستحکم و پایدار است ولی چنانچه توهین بین اعضای خانواده زیاد شود این خانواده
حریم کلامی خود را ازدستداده است.
این روانشناس ابراز کرد: انسانها چنانچه تفاوتهای هم را شناخته و مدیریت کنند، رابطهای
مستحکم را شکل خواهند داد.
اشوری در خصوص نقش مدیریت مالی خانواده در استحکام این نهاد ابراز کرد: خانواده
مستحکم و پایدار خانواده ای است که مدیریت مالی و اقتصادی دارد و تورم و مسائل
اقتصادی بیشتر به خانواده هایی آسیب میزند که مدیریت اقتصادی ندارند.
این مشاور خانواده در خصوص اصول تربیت نسل بعد
بیان کرد: طبق یکی از قوانین روانشناسی، الگوی اولیه تربیت فرزند پدر و مادر است و
شاکله و سنگ بنای شخصیت بچه ها، هم در حوزه احساسات و هم در حوزه افکار و رفتار،
در خانه و محیط خانواده شکل می گیرد و نقش اولیه و مهم و اساسی در تربیت نسل بعد
بر عهده خانواده است.
اشوری گفت: اگر می خواهید خانواده ای متعالی داشته باشید باید اصول تعالی تربیت
فرزند را در خانواده رعایت کنید.
وی افزود: به عبارتی دو فرد متعالی در کنار هم یک زوج متعالی شده و زمانی که فرزند
به این خانواده اضافه می گردد آن تعالی در رابطه سه نفره منجر به ایجاد خانواده
متعالی می گردد.
این روانشناس اظهار کرد: چنانچه خانواده ای بخواهند فرزندانی را در سطح دینداری
مناسب تربیت کنند باید خودشان در روابط شان دیندار باشند.
وی گفت: نسل فردا محصول الگوها و ارتباطات بین اعضای خانواده و پدر و مادر است.
این کارشناس امور خانواده بیان کرد: خانواده با عمل کردن به باور هایشان و زندگی
کردن بر اساس اعتقادات و ارزش های سالم، به سلامت روان خانواده کمک کرده و می
تواند نسلی سالم تحویل جامعه دهد.
وی در رابطه با سلامت روان اذعان کرد: اگر من ارزش و باورهای خودم را از صافی
سلامت روان عبور داده باشم و زندگی سالم و پایداری داشته باشم فرزندان من به آن
سلامت روانی و پایداری در زندگی دست می یابند.
آشوری خاطرنشان کرد: چنانچه خانواده ای سبک زندگی سالم را در پیش گیرد این سبک
زندگی به نسل های بعدی نیز منتقل می شود و چنانچه خانواده ای سبک زندگی آشفته یا
تقلیدی که برگرفته از فرهنگ نامناسب را در پیش گیرد، نسل بعدی هم، نسلی مبهم و سر
در گم خواهد بود.
وی گفت: چنانچه میخواهیم نسل بعدی را خوب تربیت کنیم باید خانواده هایمان سبک
زندگی متناسب با بوم، فرهنگ و اصول اعتقادی حاکم بر کشور خودشان داشته باشند.
این کارشناس در خصوص نقش پوشش بر تحکیم بنیاد خانواده ابراز کرد: ما پوشش را به
نوعی مرتبط با ابعاد درونی افراد می دانیم و پوشش ها نشانه دایره ارزش ها و
باورهای افراد هستند.
آشوری ادامه داد: امروزه با گستره مد و مدگرایی، سطح آگاهی جوانان نسبت به پوشش
برتر کاهش یافته و خیلی از جوانان نمی دانند پوشش مناسب، چه پوششی است.
وی افزود: برای بسیاری از نوجوانان عملا تعریفی مناسب از پوشش مناسب وجود ندارد و
پوششی که در جامعه مرسوم است را استفاده کرده و فکر می کنند پوشش مناسب همین است.
این مشاور بیان کرد: نوجوانان به نوعی مد گرایانه غیرعالمانه را دنبال می کنند ولی
پوشش معرف حریم و مرز خانواده محسوب می شود.
وی در خصوص مرزبندی ها در خانواده گفت: وقتی خانواده پوشش مناسبی را رعایت می کند
قوانین، نقش پذیری و مرزبندی هایش نیز متناسب با پوشش محکم است.
آشوری ادامه داد: گاهی در خانواده ها پوشش های باز وجود دارد خصوصا جایی که افراد
نسبت به هم اعتمادشان را از دست داده اند، و این نوع پوشش ایجاد بدبینی می کند.
وی افزود: در روایت ها و نگاه دینی، تاکیداتی مبنی بر این وجود دارد که برخی پوشش
ها در حریم خانواده هم باید بین مادر و فرزندی رعایت شود.
آشوری ادامه داد: در ماهواره ها تبلیغ لباس زیر می کنند و نوجوانی که در مرحله
دگرخواهی جنسی قرار دارد کنجکاو است و به دنبال تشخیص و شناخت جنس مخالف است و
چنانچه مادرش هم لباس باز بپوشد ناخودآگاه حس کنجکاوی اش تحریک می شود.
وی بیان کرد: پوشش چه در حریم خانواده به عنوان کوچکترین جز خانواده و چه در جامعه
عامل اصلی تزلزل یا استحکام خانواده محسوب می شود.
این مشاور اظهار کرد: به نوعی پوشش درون خانواده تمرینی برای پوشش فرد در جامعه و
در ارتباط با نامحرم است.
به گزارش شیرازه، اجرای تکالیف و دستورات دین مبین اسلام به عنوان کامل ترین آیین
برای زندگی بشر و آگاهی اعضای خانواده نسبت به وظایف، حقوق و تکالیف خود و دیگر
اعضا و عمل به این موارد می تواند بر سلامت، پویایی و نشاط خانواده ها تاثیر گذاشته
و در سایه آن جامعه ی سالم شکل بگیرد.
انتهای پیام/ر