۱۹ رمضان؛ ضربت خوردن حضرت علی (ع)
به گزارش خبرنگار گروه فرهنگی پایگاه تحلیلی خبری «شیرازه»، شب قَدر یا لَیلَةُ القَدر بافضیلتترین شب سال در فرهنگ اسلامی است وضربت خوردن حضرت علی بن ابیطالب (ع) در روز ۱۹ ماه رمضان و بهشهادترسیدن ایشان در روز ۲۱ ماه رمضان بر اهمیت این شبها نزد شیعیان افزوده است.
۱۹ رمضان و ضربت خوردن حضرت علی (ع) در مسجد کوفه
عبدالرحمن بن ملجم مرادی، از گروه خوارج و از آن سهنفری بود که در مکه معظمه با هم پیمان بسته و هم سوگند شدند که سه شخصیت مؤثر در جامعه اسلامی، یعنی امام علی بن ابیطالب (ع)، معاویه بن ابیسفیان و عمرو بن عاص را در یک شب واحد ترور کرده و آنها را به قتل رسانند.
هر کدام بهسوی شهرهای محل مأموریت خویش رهسپار شدند و عبدالرحمن بن ملجم مرادی بهسوی کوفه رفت و در بیستم شعبان سال ۴۰ قمری وارد این شهر بزرگ شد. وی به همراهی شبیب بن بجره اشجعی که از همفکران وی بود و هر دوی آنها از سوی "قطام بنت علقمه" تحریک و تحریث شده بودند، در سحرگاه شب نوزدهم ماه مبارک رمضان سال ۴۰ قمری در مسجد اعظم کوفه کمین کرده و منتظر ورود امیرمؤمنان علی بن ابیطالب (ع) شدند. هم چنین قطام، شخصی به نام «وردان بن مجالد» را که از افراد طایفهاش بود، به یاری آن دو نفر فرستاد.
حضرت علی (ع) در شب نوزدهم ماه مبارک رمضان، مهمان دخترش ام کلثوم (س) بود و در آن شب حالت عجیبی داشت و دخترش را به شگفتی درآورد. روایت شده که آن حضرت در آن شببیدار بود و بسیار از اتاق بیرون میرفت و به آسمان نظر میکرد و میفرمود: به خدا سوگند، دروغ نمیگویم و به من دروغ گفته نشده است. این است آن شبی که به من وعده شهادت دادند. به هر روی، آن حضرت به هنگام نماز صبح وارد مسجد اعظم کوفه شد و خفتهگان را برای ادای نماز بیدار کرد. از جمله، خود عبدالرحمن بن ملجم مرادی را که به رو خوابیده بود، بیدار و خواندن نماز را به وی گوش زد کرد.
هنگامی که حضرت علی (ع) وارد محراب مسجد شد و مشغول خواندن نماز گردید و سر از سجده اول برداشت، نخست شبیث بن بجره با شمشیر برّان بر وی هجوم آورد، ولیکن شمشیرش به طاق محراب اصابت کرد و پس از او، عبدالرحمن بن ملجم مرادی فریادی برداشت:«لله الحکم یا علی، لا لک و لا لأصحابک» و شمشیر خویش را بر فرق نازنین حضرت علی (ع) فرود آورد و سر مبارکش را تا به محل سجدهگاهش شکافت.
حضرت علی (ع) در محراب مسجد، افتاد و در همان هنگام فرمود: بسمالله و بالله و علی ملّه رسولالله، فزت و ربّ الکعبه؛ سوگند به خدای کعبه، رستگار شدم.
نمازگزاران مسجد کوفه، برخی در پی شبیب و ابن ملجم رفته تا آنها را بیابند و برخی در اطراف حضرت علی (ع) گردآمده و به سروصورت خود میزدند و برای آن حضرت گریه میکردند. حضرت علی (ع)، درحالیکه خون از سروصورت شریفش جاری بود، فرمود: هذا ما وعدنا الله و رسوله؛ این همان وعدهای است که خداوند متعال و رسول گرامیاش به من دادهاند. دو روز پس از ضربت خوردن حضرت علی (ع)، ایشان در ۲۱ ماه رمضان به شهادت رسیدند.
بدینگونه پیشوایی شایسته، امامی عادل، خلیفهای حق جو، حاکمی دلسوز و یتیمنواز، کاملترین انسان برگزیده خدا و جانشین بر حق محمد مصطفی (ص)، به دست شقیترین و تیرهبختترین انسان روی زمین، یعنی ابن ملجم مرادی ملعون، از پای درآمد و بهسوی ابدیت و لقاءالله و همنشینی با پیامبران الهی و رسول خدا (ص) رهسپار گردید و امت را از وجود شریف خویش محروم نمود.
احوال زمین و آسمان در هنگام ضربت خوردن امیرالمؤمنین
روایت شد که در هنگام ضربت زدن عبدالرحمن بن ملجم بر سر مطهر حضرت علی (ع)، زمین به لرزه در آمد و دریاها مواج و آسمانها متزلزل شدند و درهای مسجد به هم خوردند و خروش از فرشتگان آسمانها بلند شد و باد سیاهی وزید، بهطوریکه جهان را تیره و تاریک ساخت و جبرئیل امین در میان آسمان و زمین ندا داد و همگان ندایش را شنیدند. وی میگفت: تهدمت و الله ارکان الهدی، و انطمست أعلام التّقی، و انفصمت العروه الوثقی، قُتل ابن عمّ المصطفی، قُتل الوصیّ المجتبی، قُتل علیّ المرتضی، قَتَله أشقی الْأشقیاء؛ (8) سوگند به خدا که ارکان هدایت درهم شکست و ستارههای دانش نبوت تاریک و نشانههای پرهیزکاری بر طرف گردید و عروه الوثقی الهی گسیخته شد. زیرا پسر عموی رسول خدا (ص) شهید شد، سید الاوصیا و علی مرتضی به شهادت رسید. وی را سیاهبختترین اشقیاء، یعنی ابن ملجم مرادی به شهادت رسانید.
بدین گونه پیشوایی شایسته، امامی عادل، خلیفه ای حق جو، حاکمی دلسوز و یتیم نواز، کاملترین انسان برگزیده خدا و جانشین بر حق محمد مصطفی (ص)، به دست شقیترین و تیره بخت ترین انسان روی زمین، یعنی ابن ملجم مرادی ملعون، از پای درآمد و به سوی ابدیت و لقاء الله و هم نشینی با پیامبران الهی و رسول خدا (ص) رهسپار گردید و امت را از وجود شریف خویش محروم نمود.
منابع:
۱- الارشاد (شیخ مفید)، ص ۲۰؛ الجوهره فی نسب الامام علی و آله (البری)، ص ۱۱۲،
۲- وقایع الایام (شیخ عباس قمی)، ص ۴۱؛ تاریخ ابن خلدون، ج ۲، ص ۱۸۴،
۳- الارشاد، ص ۲۱؛ وقایع الایام، ص ۴۱؛ منتهی الآمال (شیخ عباس قمی)، ج ۱، ص ۱۷۱،
۴- منتهی الآمال، ج ۱، ص ۱۷۲،
۵- الارشاد، ص ۲۳؛ منتهی الآمال، ج ۱، ص ۱۷۲؛ الجوهره فی نسب الامام علی و آله، ص ۱۱۳؛ وقایع الایام، ص ۴۱،
۶- منتهی الآمال، ج ۱، ص ۱۷۴،
۷- همان
۸- همان
انتهای خبر/