کد خبر: ۱۶۴۱۸۰
تاریخ انتشار: ۲۲:۴۸ - ۲۹ خرداد ۱۴۰۳
وصیت شهید رحمت‌اله حيدری:

قلب سردم با نور عشقت روشن شد

شهید «رحمت‌اله حيدری» در وصیت خود می‌نویسد: «اى خداى من سپاست می‌گويم از آنكه نور عشقت را در قلب من تاباندى و اين قلب سرد خاموش را با نور عشق فروزانت روشن گردانيدى و قلب پرتلاطم مرا با يادت آرامش بخشيد و...» متن دوم وصیت این شهید بزرگوار را دراین پایگاه تحلیلی خبری بخوانید.

به گزارش خبرنگارگروه سیاسی پایگاه تحلیلی خبری«شیرازه» به نقل از نوید شاهد، شهید «رحمت اله حیدری» ١٢ مرداد سال ١٣٤٦ در روستای آهنگری شهرستان نورآباد ممسنی در خانواده‌ای ساده و بی‌آلایش دیده به جهان گشود.

در هفت‌سالگی به مدرسه رفت و تحصیلات ابتدایی و راهنمایی را در روستای آهنگری با موفقیت به‌پایان رساند. پس از گذراندن دوران راهنمایی به شهرستان نورآباد رفت و در رشته ریاضی به تحصیل مشغول شد. با آغاز جنگ تحمیلی عزم خود را جزم کرد که به جبهه برود ولی به خاطر شرایط سنی از رفتنش ممانعت شد. پس از چندی با دست بردن در شناسنامه عازم جبهه شد. وی سرانجام ١٧ خرداد سال ١٣٦٢ در درگیری با کومله به شهادت رسید.

متن وصیت:

بسم الله الرحمن الرحیم، امیدوارم که خون سرخم بر خاک پاک خون شهیدان آغشته می‌هنم بسراید: الله اکبر خمینی رهبر.‌ای قادر متعال سپاست می‌گویم،‌ای آفریدگار توانا از آنکه مرا سعادت آن بخشیدی که در راهت قدم بردارم و برای تو به جهاد و تلاش دست بازم، هزاران بار سپاست می‌گویم.

‌ای دانای بخشنده تو مرا توفیق آن دادی خویشتن خویش را درک کنم، پی ببرم که مرا برای چه آفریده‌ای و آنگاه سعادتم بخشیدی که از میان فراوان راه‌های موجود زندگیم شاه‌راه ایثار حسین گونه بپذیرم.

‌ای خدای من سپاست می‌گویم از آنکه نور عشقت را در قلب من تاباندی و این قلب سرد خاموش را با نور عشق فروزانت روشن گردانیدی و قلب پرتلاطم مرا با یادت آرامش بخشیدی، بدرستی‌ که «الا بذکر الله تطمئن القلوب»‌ای خدای بزرگ کنون بنده شرمسارت تو را به‌ خاطر آنچه که خواستم و اجابت نمودی و آنچه که نخواسته بودم بواسطه لطف و کرمت عطا نمودی سپاس می‌گویم.

خدایا تو را به جلال و کرمت سوگند می‌دهم که لحظه‌ای این بنده‌ حقیر را به‌حال خود وامگذاری تا آنکه بی‌لطف تو تباهم و شکر و سپاس خدای را که برآدمی منت نهاد تا خود انتخابگر راه خود باشد.

ما که وارث راه حسینم نباید مرگ با خواری را انتخاب کنیم

در این زمان که دین حق و حقیقت در خطر است و تمام دولت‌های کفر پیشه جهان کمر به نابودی آن گرفته‌اند و در این زمان که کشور جمهوری اسلامی مورد حمله‌ دشمنان خدا قرار‌گرفته وظیفه شرعی خود دانستم که پا در چکمه کنم و دین خدا را یاری کنم و به ندای حسین زمان ‌رهبر دینم و در کربلای ایران جان بی‌قابل خود را نثار دین و راه حسین (ع) نمایم، چون می‌دانم که مرگ سرخ و با شرافت بهتر از زندگی با خواری و با ذلت است.

ما که وارث راه حسینم نباید مرگ با خواری را انتخاب کنیم. پس این راه را انتخاب کردم و چون اینطور پیش‌آمده که آمریکای جنایتکار بوسیله مزدور و ژاندارمش در منطقه صدام به خاک میهن اسلامی ما تجاور کرده این وظیفه ما است که از کشور و انقلابمان محافظت و دفاع کنیم. 

انتهای خبر/

برچسب ها: شیراز ، وصیت ، فارس
نظرات بینندگان