کد خبر: ۱۶۴۴۸۰
تاریخ انتشار: ۰۰:۱۵ - ۲۳ تير ۱۴۰۳
وصیت‌نامه شهید عباس رضایی: 

 همه می‌رویم چه بهتر که با شهادت باشد

من امانتی از سوی خدا نزد شما بودم و خدا خواست که امانت خود را از شما که امینش بودید؛ بگیرد.

به گزارش خبرنگار گروه فرهنگی پایگاه تحلیلی خبری «شیرازه» به نقل از نوید شاهد، شهید عباس رضایی یکم فروردین‌ماه ۱۳۴۷ در شب عاشورا در خانواده‌ای ساده و مذهبی چشم به جهان گشود و به همین علت نام او را عباس گذاشتند. 

وی پس از دوران کودکی، دوره ابتدایی را در مدرسه قاآنی شیراز پشت سر گذاشت، با اوج‌گیری انقلاب اسلامی او که کودکی ۱۰ساله بود با دوستان خود در راهپیمایی‌ها و تجمعات اعتراضی علیه رژیم ستم‌شاهی شرکت می‌کرد.

شهید رضایی پس از پیروزی انقلاب اسلامی، دوره راهنمایی را در مدرسه بصیری سپری آغاز کرد که شعله‌های جنگ تحمیلی عراق علیه ایران آغاز شد، او که تصمیم داشت به جبهه برود، درس خود را رها کرد و با دست بردن در شناسنامه و تغییر در سال تولدش موفق شد خود را به صف رزمندگان اسلام برساند.

وی که از شجاعت بالایی برخوردار بود همیشه در سخت‌ترین مأموریت‌ها داوطلب خدمت بود و در عملیات‌های بسیاری شرکت داشت و بسیار تأثیرگذار بود و سرانجام پس از سال‌ها خدمت خالصانه در مسئولیت‌های مهم و حساس در تاریخ ۱۸/۱۱/۶۴ در حین شناسایی در منطقه اروندرود بر اثر اصابت ترکش به سرش، جان به جان‌آفرین تسلیم و به‌سوی معبودش پرواز کرد.

وصیت شهید: 
پدر و مادر عزیزم، مرگ چیزی است انکارناپذیر، یکی امروز، یکی فردا، همه می‌رویم، پس چه‌بهتر که این مرگ شهادت در راه خدا باشد، مادرم من امانتی از سوی خدا نزد شما بودم و خدا خواست که امانت خود را از شما که امینش بودید بگیرد.

پدر و مادرم، مبادا در مرگ من جلوی دشمنان خدا که دشمنان شما نیز هستند بگریید و دشمن‌شاد شوید. مادرم و خواهرم، به شما وصیت می‌کنم که مبادا در شهادتم کاری کنید که نامحرم موی شما را ببیند.

خواهرم، همچون زینب که پیام خون حسین (ع) را به جهان رسانید، شما نیز پیام‌رسان خون من باشید و باحجاب و پاک‌دامن و عفت خود را به بی‌عفتان و بی‌حیاهان بنمایید و همچون گذشته پاک‌دامن باشید.

در پایان از پدر و مادرم می‌خواهم مرا ببخشند؛ چون وظیفه فرزندی خود را در قبال زحمات آن‌ها انجام ندادم و از همه التماس دعا دارم.

انتهای خبر/۲۲۴۲۲۴
 

برچسب ها: وصیتنامه ، شهید ، شیراز ، فارس
نظرات بینندگان