راه شهید رئیسی از عبرت تا الگو
به گزارش خبرنگار گروه سیاسی پایگاه تحلیلی خبری «شیرازه»، این روزها با مراسم تنفیذ حکم جناب آقای پزشکیان به عنوان رئیسجمهور، جمهوری اسلامی ایران و بررسی آرا و تفکرات حامیان سیاسی ایشان آنچه به عنوان یک توصیه میتوان به ایشان و دولتمردان دولت چهاردهم مطرح داشت، امتداد مسیری بود که شهید رئیسی در سه سال ریاستجمهوری خود در پیش گرفته بودند.
این مسیر فقط یک راه اجرایی محدود نبوده و گفتمانی است که علاوه بر مبانی انقلابی و دینی، پشتوانه تاریخی و تجربهای خونین را به همراه دارد که مطمئناً میتوان از آن درسی گرفت که دیگر به جای عبرتآموزی به الگوبرداری روی آوریم.
تجربه سهساله دولت آقای رئیسی در حوزه سیاست خارجی و داخلی الگویی شد که بارها توسط امام انقلاب از آن تعریف و تمجید گردید. الگویی که ایشان خواهان ادامه آن و عدم گرهزدن مشکلات داخلی به مسائل خارجی و منوط کردن آنها به یکدیگر است.
در این الگو ایران خود را زیر مجموعه قدرتهای جهانی تعریف نکرده و حتی خود را قدرتی نوظهور میداند که ضمن حفظ استقلال و موجودیت سیاسی خویش از عوامل درونزا برای تقویت قدرت ملی نهایت بهره را میبرد.
هرچند که تلاش خویش را برای توسعه روابط دیپلماتیک با توجه به مواضع سیاسی گروههای هدف و همسایگی جغرافیایی به کار برده تا بتواند رسیدن به اهداف خویش و استفاده حداکثری از ظرفیتهای داخلی را تسریع دارد.
بررسی تاریخ ایران نشان میدهد که هیچگاه توسل به قدرتهای خارجی و تلاش برای ایجاد توازن حضور و نفوذ آنان نتوانسته است کشور را به ثبات برساند. چنانچه تجربیات تلخ اقدامات انگلیس در اواسط دولت قاجاری، باعث جدایی بخش بزرگی از مناطق شرقی شد و سپس دشمنیهای روسیه و دست به دامن روباه پیرشدن باعث انعقاد دو قرارداد ترکمنچای و گلستان و از دست رفتن بخشهای شمالی کشور شد.
دوره پهلوی نیز بجای عبرتگیری از این رویدادهای تلخ، رضاخان که با نقشه انگلیس روی کار آمده بود، با تأسی به آلمان هیتلری، خشم انگلیس را سبب شد و آخرین تسخیر ایران را سبب گردید.
دوره پهلوی دوم نیز عبرتگیریها انجام نشد و محمد مصدق بجای تکیه بر توان داخلی برای امتداد پیروزی جنبش ملیشدن صنعت نفت، به سراغ آمریکا رفت تا بتواند توازن مثبت ایجاد کند که حتی نتوانست توازن منفی را ایجاد کرده و نهایتاً با تأسی محمدرضا پهلوی به آمریکا، شکست خورد تا الگویی برای آیندگان باشد.
اما در انقلاب اسلامی که با شعار نه شرقی، نه غربی روی کارآمد، عدهای سعی کردند تا درسآموخته را تکرار کرده و بجای الگوگیری از موفقیتها تاریخ را تکرار کنند که بارزترین آن، همان موضوع برجام و گرهزدن همه مسائل کشور حتی آبخوردن مردم به رابطه با غرب است.
برجامی که نهایتاً توسط رئیسجمهور آمریکا پاره شد و آب سردی بر گفتمان شکستخورده تأسی از قدرت خارجی ریخت.
اما در دولت آقای رئیسی در حالی که تلاش شد تا مذاکرات هستهای به سرانجام برسد؛ اما تکیه اصلی بر تقویت قدرت ملی از طریق مولفههای داخلی بود که حتی سبب تقویت نگاه خارجی به کشور نیز شد که نمونه آن عضویت در سازمانهای مختلف بینالمللی و گشایش کریدورهای بینالمللی به ایران بود بهگونهای که وزیر امور خارجه آمریکا احضار میشود و از او در مورد چند برابر شدن درآمدهای نفتی ایران علیرغم تحریمهای فراوان سؤال میشود.
حال در دولت جدید باید از گذشته عبرت گرفت و ضمن امتداد گفتمان مقاومت در عرصههای مختلف از آن به عنوان الگویی موفق بهره جست که اگر چنین نباشد آیندگان دولت چهاردهم را مایه عبرت خواهند دانست.
انتهای خبر/224224