کد خبر: ۱۶۵۶۶۸
تاریخ انتشار: ۰۰:۰۵ - ۲۴ آبان ۱۴۰۳
گزیده وصایای شهدا؛

تسليم ضد انقلاب و دشمن خارجى نمى‌شوم

به خدا قسم می‌خواهم به دنيا ثابت كنم كه تسليم ضد انقلاب و دشمن خارجى نمى‌شوم و من معنى تسليم را نمى‌فهمم

به گزارش خبرنگار گروه فرهنگی «شیرازه»، و به نقل از «نوید شاهد فارس»، شهید «حمیدرضا رحیمی» ۲۶ شهریور سال ۱۳۴۳ در روستای راشک سپیدان دیده به جهان گشود. پس از گذراندن دوران طفولیت در ۷ سالگی به مدرسه رفت. دوران ابتدایی و راهنمایی را در راشک گذراند. با آغاز جنگ تحمیلی برای دفاع از خاک و ناموس عازم جبهه جنگ شد. سال ۱۳۶۵ به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی پیوست و سرانجام ۱۴ شهریور ۱۳۶۹ در قله‌های سر به فلک کشیده مهاباد مورد اصابت رگبار تیربارهای دشمن ضدانقلاب قرار گرفت و به شهادت رسید. پیکر پاکش در گلزار شهدای راشک سپیدان به خاک سپرده شد.

تسليم ضد انقلاب و دشمن خارجى نمى‌شوم


 متن وصیت: 
 بسم‌الله الرحمن الرحیم من فرزند کردستانم هرگز فراموش نمی‌کنم آن سرزمین مظلوم را. جان فدایت می‌کنم ای کردستان. سلام همسر عزیزم و سلام بر تو ای فرزند عزیزم مدت مدیدی است از حال و احوال شما خبری ندارم خیلی ناراحت هستم و دوست دارم که بار دیگر شما همسر عزیزم و فرزند مهربانم را زیارت کنم؛ ولی چون‌که در کردستان خدمت به اسلام و قرآن و ملت شهیدپرور می‌کنم و اوضاع منطقه خیلی ناجور است نمی‌توانم به مرخصی بیایم تا اینکه شما همسر عزیزم و فرزند مهربانم را زیارت کنم شما ناراحت نباشید صبر داشته باشید.
 روسفید شدن در برابر امامم
 می‌خواهم به شما همسر عزیزم و فرزند مهربانم بگویم من برای ستمگری و غرور به کردستان نیامده‌ام من می‌خواهم به‌عنوان یک نیروی انسانی تلاش خود را جهت نابودی دمکرات و کومله آغاز کنم. ان‌شاءالله اگر شهید شدم در آن دنیا جلوی امام حسین (ع) و شهدای مظلوم سربلند و روسفید باشم باز می‌گویم من برای شهادت به کردستان نیامده‌ام من می‌خواهم جان این ضدانقلاب را بگیریم در این کردستان عزیزانی بهتر از من شهید شده‌اند.
 اگر درگیری با ضدانقلاب به شهادت برسم راهی است که انتخاب شده است و از شهادت هم نمی‌ترسم. ای کاش صدهزار بار زنده می‌شدم و تا جنگ در کردستان را به این دمکرات‌ها و کومله‌ها نشان می‌دادم همین جوری که الان در حال حاضر می‌جنگم و از هیچ چیزی ترس ندارم؛ از خداوند می‌ترسم که گناهانم را نبخشد.
 تسلیم ضدانقلاب و دشمن خارجی نمی‌شوم
 ای همسر مهربانم من شاید جان خود را دراین درگیری‌ها از دست بدهم شاید هم سالم به زیارت شما به مرخصی بیایم. حالا هر طوری که خداوند نظر داشته باشد ان‌شاءالله تا من هستم نباید کردستان به دست این گروهک‌ها بیفتد. من نیرویی هستم که در مقابل‌همه سختی‌ها تا مرز اسارت رفتم به‌خاطر خدا و راه عزیزان بود. سپاه بنا به هر مأموریتی که به من در کردستان می‌داد من خوشحال می‌شدم و انجام می‌دادم و این حقیقت را به ملت شهیدپرور می‌گویم من در این ملت مظلوم زندگی کردم و مظلوم هم شهید می‌شوم حالا که خدا می‌داند از سپاه پاسداران خیلی راضی هستم. به خدا قسم می‌خواهم به دنیا ثابت کنم که تسلیم ضدانقلاب و دشمن خارجی نمی‌شوم و من معنی تسلیم را نمی‌فهمم.
 کردستان را از لوث ضدانقلاب پاک کنید
 ای برادران پاسدار به خدا قسم هر کسی که در کردستان خدمت کند اجر زیادی دارد. هم‌سنگران و یاران و خوبان و عزیزان در کردستان دارند خدمت می‌کنند به آنها ملحق شوید و این منطقه را از لوث ضدانقلاب پاک‌سازی کنید. من در کردستان زیاد زحمت کشیدم شاید عده‌ای مرا بشناسند بارها زخمی شده‌ام اما نگفتم که زخمی شده‌ام که رفیق یا دوستانم ناراحت شوند. من در هر موقعیت که سپاه لازم بداند به عنوان یک چریک جنگجو در هر عملیاتی شرکت می‌کنم پنهان کردن خودم را از دست ضدانقلاب یا فرار را خیانت به اسلام و خون شهیدان می‌دانم. ای برادران پاسدار ای یاران امام ای رزم‌آوران سفارش و وصیت من یادتان نرود.
 چریک گمنام کردستان
 مادر عزیزم سلام از اینکه زحمت مرا کشیده‌اید تا مرا بزرگ کنید سپاسگزارم و دست شما را می‌بوسم. هوای شهادت نزدیک است ناراحت نباش گریه نکن من خیلی از این کومله‌ها را به درک و جهنم فرستادم من هدفم و نیتم دفاع از اسلام و شرف و مردانی است که شهید شده‌اند. پدرم سلام شما از مادر زیادتر زحمت کشیده‌اید تا مرا بزرگ کرده‌اید از شما می‌خواهم که در موقع شهادت چریک گمنام کردستان گریه نکنید و این را بدانید که همین چند روز پیش که الان هم وصیت می‌کنم با ضدانقلاب درگیر شدیم و تعدادی از آنها را به جهنم فرستادیم جای شما خالی. ای پدر خداحافظ.
 خواهرانم سلام تقاضا دارم برایم ناراحت نشوید و مثل حضرت زینب (سلام‌الله‌علیها) تحمل داشته باشید و دیگر مرا نمی‌بینید خداحافظ من از این دنیا رفتم که رفتم. از قول من به تمام اقوام و خویشاوندان سلام برسانید. این وصیت‌نامه را برای مردم بخوان و به مردم بگویید دست از دعوا و نزاع و خرابکاری در محل بردارند و به آبروی همدیگر لطمه نزنید. از اینکه هرکس در مراسم تشییع‌جنازه من شرکت می‌کند سپاسگزارم اجر همه شما را ان‌شاءالله خداوند می‌دهد هرکس از من ناراحت است مرا حلال کند. چون‌که برای زیارت حضوری فرصتی دیگر نمانده و همه شما را به خدای بزرگ می‌سپارم. خداحافظ.
 خداحافظ کردستان دگر مرا نداری مورخه ۲۵ مرداد ۱۳۶۹ وصیت حمیدرضا رحیمی. والسلام.
 انتهای متن/

نظرات بینندگان