پیروزی مقاومت بعد از ۴۶۶ روز جنگ
به گزارش خبرنگار گروه سیاسی پایگاه خبری تحلیلی «شیرازه»، سرانجام پس از ۴۶۶ روز جنگ جهنمی در غزه و نسلکشی تمامعیار رژیم صهیونیستی علیه مردم بیدفاع غزه و حمایت همهجانبه قدرتهای تسلیحاتی با استفاده از بروزترین و مدرنترین سلاحها و جنگافزارهای دنیا، امروز، مورخ ۲۶ ژانویه ۲۰۲۵ « ۲۶ دی ۱۴۰۳» با اعلام رسمی آتشبس جنگ غزه، رژیم صهیونیستی مفتضحانه از اهداف اعلامی خود عدول کرد و با تن دادن به آتشبس، خونینترین جنگ قرن بیست و یکم با سرافرازی نیروهای مقاومت فلسطین پایان یافت.
بر اساس متن توافق آتشبس، رژیم صهیونیستی در مرحله اول در ازای آزادی تعدادی از اسرای خود، هزاران نیروی مقاومت را آزاد کرده و سپس روند عقبنشینی کامل از غزه و پایان جنگ را آغاز میکند.
این توافق آتشبس در حالی است که رژیم صهیونیستی به غیر از ویران کردن غزه، به نسلکشی خیل عظیمی از مردم بیدفاع فلسطین و به شهادت رساندن تعدادی از فرماندهان حماس که بلافاصله جایگزین آنها انتخاب شد، نه تنها هیچ دستاورد دیگری در صحنه میدانی بدست نیاورده است، بلکه در صحنه بینالملل نیز به شدیدترین شکل ممکن دچار انزوا و محکومیتهای حقوقی سنگین و متعددی از سوی اعضای جامعه بینالملل شده است.
این امر تنها به دولت، سران و فرماندهان این رژیم محدود نمیشود، بلکه امروز حتی ساکنان سرزمینهای اشغالی و شهرک نشینانی که در کشورهای خارجی حضور پیدا می کنند، به شدت در میان جوامع خارجی منفور و مطرود محسوب میشوند و به گفته خودشان، برای آنکه مورد غضب جوامع خارجی قرار نگیرند، مجبور به ایجاد هویت جعلی برای خود هستند.
اهداف اعلام رژیم صهیونیستی در جنگ غزه و واقعیتهای میدانی
چند روز پس از شکست فجیع و هولناک رژیم صهیونیستی در ۷ اکتبر و حملات کوبنده نیروهای مقاومت، سران رژیم صهیونیستی که با کمکهای مالی و نظامی آمریکا توانسته بودند کمی بر اوضاع آشفته داخلی خود در سرزمینهای اشغالی مسلط شوند، اقدام به شروع تهدیدات شدیدی علیه غزه و مقاومت فلسطین کردند.
در تمام این تهدیدات و اهداف اعلامی جنگ که از سوی نخستوزیر رژیم صهیونیستی، وزیر جنگ و بسیاری دیگر از سران و فرماندهان نظامی صهیونیست بیان شد، چند محور مشترک وجود داشت.
اولین محور مشترک تمام تهدیدات، آزادسازی سریع صهیونیستهایی بود که توسط رزمندگان مقاومت اسیر گرفته شده بودند. اما در نهایت، پس از چند ماه تلاش مستمر و به کارگیری انواع تجهیزات ماهواره و جاسوسی برای پیدا کردن نشانه و اثری از اسرا، سران رژیم صهیونیستی مجبور شدند تا با پذیرش یک آتشبس موقت، تعدادی از اسرای خود را در قبال آزادی اسرای فلسطینی، تبادل کنند.
مجدداً پس از پایان آتشبس موقت و ادامه حملات به غزه تا قبل از آتشبس نهایی برای پایان جنگ، ارتش رژیم صهیونیستی نه تنها نتوانست اسرای خود در غزه را پیدا کند، بلکه بخش قابل توجهی از اسرای صهیونیست را با آتش حملات خود به کشتن داد و تنها توانست چند نفر از اسرای خود را زنده بیابد.
در نهایت پس چند ماه ناکامی، دولت رژیم صهیونیستی مجبور به پذیرش آتشبس و پایان جنگ برای بازگرداندن باقیمانده اسرا و یا گرفتن اجساد صهیونیستهای کشته شده در حملات هوایی خود به غزه شد.
دومین محور مشترک تمام تهدیدات سران رژیم صهیونیستی، از بین بردن مقاومت فلسطین و اشغال کامل غزه بود، مسئلهای که در حال حاضر منجر به مایه تمسخر رژیم صهیونیستی و مقامات آن در جهان شده است، چرا که در نهایت این رژیم برای پایان جنگ مجبور به رفتن پای میز مذاکره و گفتگو با نیروهای مقاومت فلسطین شد.
برای سران رژیم صهیونیستی، چیزی بدتر از آن نیست که با کسی پای میز مذاکره بنشینند که زمانی شعار و قول نابودی کامل آن را داده بودند؛ اما اکنون به دلیل درماندگی در صحنه میدانی، مجبور به پذیرش شروط و امتیازدهی به آن باشند.
همچنین، تصرف غزه و در دست گرفتن کنترل کامل آن نیز که یکی دیگر از اهداف اعلام شده جنگ از سوی رژیم صهیونیستی بود، کماکان برای صهیونیستها یک رویای دستنیافتنی باقی ماند.
اگرچه ارتش این رژیم با حملات غیر انسانی، به کارگیری تسلیحات ممنوعه و بمبارانهای جنونآمیز بیش از ۹۰ درصد مناطق غزه را ویران کرد، اما در نهایت نتوانست با حضور گسترده نیروهای مقاومت در نقاط مختلف غزه از شمال تا جنوب آن مقابله کند و تا یک روز قبل از اعلام آتشبس، در نبرد با رزمندگان مقاومت در غزه، متحمل تلفات انسانی و خسارت به ادوات نظامی خود شد.
حذف فرماندهان مقاومت نیز یکی دیگر از اهداف حمله نظامی به غزه عنوان شد که اگر چه ارتش این رژیم با محاصره، حملات و بمبارانهای گسترده و غیرانسانی توانست تعدادی از فرماندهان نظامی مقاومت از جمله یحیی سنوار را شهید کند، اما به اذعان کارشناسان، تحلیلگران و برخی از مقامات و فرماندهان رژیم صهیونیستی، مقاومت فلسطین بدون وقفه در جریان جنگ، اقدام به بازسازی ساختار آسیبدیده و جایگزینی فرماندهان شهید شده کرد.
امری که به گفته منابع میدانی عبری زبان، در شکل مدیریت میدانی نبرد، آرایش رزمی نیروهای فلسطینی و ادامه حملات از سوی گروههای مقاومت، آشکار و کاملاً مشخص بود.
در حال حاضر و با پایان یافتن جنگ، تنها و تنها دستاورد رژیم صهیونیستی در جنگ غزه که سران و فرماندهان این رژیم میتوانند به آن افتخار کنند، نسلکشی گسترده مردم بیدفاع غزه و کشتن تعدادی بالغ بر حدود ۵۰ هزار نفر غیرنظامی از جمله هزاران کودک و زن و همچنین ویران کردن خانههای مردم و بسیاری از مناطق غزه است.
جنگ غزه و پیامدهای جبرانناپذیر برای رژیم صهیونیستی
با وجود آنکه دستاورد صهیونیستها در جنگ غزه، چیزی معادل «صفر» است، اما این جنگ سبب آن شد که رژیم صهیونیستی چیزهای زیادی را از دست بدهد، خساراتی که برای جبران شدن به دو شرط اصلی نیاز دارند: اجازه برای گذشت مدت زمان طولانی، همراه با عدم واکنش و رویارویی با تحولات خارجی و صرف هزینههای کلان و هنگفت برای پوشش و ترمیم آسیبهای وارد شده، دو شرطی که در حال حاضر رژیم صهیونیستی قادر به تحقق آنها نیست.
جنگ غزه وجهه بینالمللی رژیم صهیونیستی را نابود و محو کرد و این رژیم امروز مغضوب مجامع بینالمللی است که مهمترین مصداق آن، حکم دادگاه لاهه در معرفی نخستوزیر رژیم صهیونیستی، نتانیاهو، و وزیر جنگ سابق این رژیم، گالانت، به عنوان جنایتکاران جنگی است.
این جنگ همچنین باعث استهلاک شدید و جدی در توان و ظرفیت ارتش رژیم صهیونیستی شد، بهگونهای که برای جبران آن باید سالهای سال تلاش کرد.
جنگ غزه ابهت نظامی و امنیتی رژیم صهیونیستی را در مقابل دنیا از بین برد، هم آنکه در ۷ اکتبر دچار غافلگیری اطلاعاتی و شکست محض شد و هم آنکه پس از ۱۶ ماه جنگ سنگین در غزه همراه با حمایتهای بیدریغ خارجی، از پس یک سازمان نظامی کوچک برنیامد و در نهایت مجبور به پذیرش آتشبس در مقابل آن و عقبنشینی از خاک غزه شد.
جنگ غزه تلاشهای دیپلماتیک رژیم صهیونیستی برای القاء تصویری از فلسطین به عنوان یک سرزمین متعلق به یهودیان را در هم شکست و امروز افکار عمومی جهانی، فارغ از هر گونه اختلاف اجتماعی و فرهنگی، بر اشغالگر بودن رژیم صهیونیستی در فلسطین و غصب حق فلسطینیان توسط صهیونیستها، تأکید دارد.
همچنین، جنگ غزه باعث شد تا مسئله فلسطین بار دیگر موردتوجه جهانیان قرار گرفته و تشکیل کشور فلسطین مجدداً تبدیل به موضوع روز مجامع بینالمللی تبدیل گردد، اتفاقی که در چند ماه گذشته رخ داده است.
جنگ غزه باعث ضربات شدید و جبرانناپذیری بر اقتصاد رژیم صهیونیستی شده و به عقیده کارشناسان و خصوصاً کارشناسان اقتصادی صهیونیست، علیرغم آنکه این جنگ تا این لحظه خسارتهای اقتصادی سنگینی برای رژیم صهیونیستی در پی داشته است، اما تبعات اصلی اقتصادی و مالی جنگ غزه، همچنان خود را نشان نداده است و در ماههای پس از آتشبس و خاتمه جنگ، باید منتظر وقوع چالشهای اقتصادی بسیار جدیتر برای این رژیم و ساکنان آن بود.
جنگ غزه، تصویرسازی صهیونیستها از زندگی همراه با امنیت و آسایش اقتصادی در سرزمینهای اشغالی را از بین برد و به گفته منابع رسمی عبری زبان تبعات جنگ باعث شد تا نه تنها میزان مهاجرتهای خارجی به فلسطین اشغالی کاهش یابد، بلکه مهاجرت معکوس از فلسطین اشغالی نیز شدت یافته و سازمانهای صهیونیستی در رابطه با این مسئله و پیامدهای آن، هشدار جدی میدهند.
مقاومت غزه، پیروز جنگ ارادهها
پس از آغاز عملیات طوفان الاقصی در ۷ اکتبر ۲۰۲۳ و شکست تاریخی رژیم صهیونیستی در مقابل طرح غافلگیرانه مقاومت فلسطین، معادلات جهانی در رابطه با سیر تحولات در منطقه غرب آسیا دچار دگرگونی شده و بار دیگر تمرکزها را به سمت این منطقه ژئوپلیتیک در جهان کشاند.
طوفان الاقصی، رژیم صهیونیستی را که نماد برتری کامل نظامی و امنیتی در نگاه جهان محسوب میشد، متحمل ضربهای جبرانناپذیر و بیسابقه کرد، بهگونهای که تمجید کارشناسان حوزه نظامی و امنیتی را در جهان به دنبال داشت.
این عملیات که تمامی معیارهای لازم برای انجام یک حمله نظامی موفق را در خود داشت، مسئله فلسطین و ظلم تاریخی در حق مردم آن را بار دیگر در سراسر جهان بر سر زبانها آورد تا نشان دهد اشغال فلسطین صرفاً موضوعی در سیر دیگر جریانات تاریخی نبوده است که اکنون بخواهد نادیده گرفته شود، بلکه موضوعی زنده و جاری است و هنوز جریانهای مقاومت برای احقاق حقوق مردم فلسطین و باز پسگیری سرزمین از دست رفته آنان، به مبارزات بیپایان خود ادامه میدهند.
پس از غافلگیری رژیم صهیونیستی و حضور فوری و تمامعیار کشورهای غربی برای کمک و امداد به صهیونیستها در مقابل مردم فلسطین، حملات تمامعیار و دیوانهوار صهیونیستها به مردم غزه، با هماهنگی و حمایت آمریکا آغاز شد.
چند هفته پس از بمبارانهای ناجوانمردانه هوایی در سراسر غزه و شهادت هزاران غیرنظامی از جمله کودکان و زنان، حملات زمینی گسترده صهیونیستها به غزه با حضور و حمایت نیروهای خارجی از جمله آمریکا آغاز شد، حملهای که باتوجه به تهدیدات سران رژیم صهیونیستی، پشتیبانی گسترده کشورهای غربی و تحلیل بسیاری از کارشناسان، باید طی تنها چند هفته، منجر به نابودی کامل مقاومت فلسطین میشد.
اما پس از گذشت ۱۶ ماه جنگ بدون وقفه و همهجانبه و وارد شدن خسارات جانی و مالی گسترده به رژیم صهیونیستی، به همراه اعتراضات داخلی و فشارهای خارجی گسترده، منجر به تن دادن صهیونیستها به شروط مقاومت برای آزادسازی اسرا و پایان جنگ شد.
بر خلاف پیشبینیها و با شروع نبرد زمینی در غزه، نتایج میدانی بهگونهای شد که حتی بسیاری از کارشناسان و تحلیلگران صهیونیست با اذعان به قدرت مقاومت فلسطین در جنگ و توانایی آن برای بازیابی و بازسازی خود، به این واقعیت که نابودی حماس غیرممکن و دستنیافتنی است اذعان کنند.
تنها در یکی از این موارد، اسحاق بریک، ژنرال برجسته و سابق رژیم صهیونیستی در رابطه با رسیدن به هدف نابودی مقاومت فلسطین اینگونه لب به اعتراف گشود: «فاصله ما در رسیدن به هدف نابودی نیروهای مقاومت در غزه، بهاندازه فاصله شرق تا غرب است» و یا یائیر اسولین نویسنده اسرائیلی، روزنامه عبری زبان هاآرتص اینگونه به وضعیت جنگ در غزه اشاره میکند: «حتی اگر تمام خاورمیانه را اشغال کنیم، بر غزه پیروز نخواهیم شد».
سخنان و اظهارات فوق، از جمله اعترافات صهیونیستها در رابطه با قدرت مقاومت و عدم تحقق پیشبینیها و تحلیلهای کارشناسان از نتایج و چگونگی پایان جنگ غزه و در نهایت، تن دادن رژیم صهیونیستی به آتشبس با مقاومت فلسطین، تنها یک انگاره را بیش از پیش نمایانتر و ثابت میکند: اراده مردم و مقاومت فلسطین به تنهایی بر قدرت ماشین جنگی رژیم صهیونیستی و حمایت نظامی و مالی تمامی قدرتهای جهانی حامی اسرائیل پیروز شده است.
انتهای خبر /