در مقابل امام حسین علیهالسلام شرمنده نباشم
به گزارش خبرنگار گروه فرهنگی پایگاه خبری تحلیلی «شیرازه» و به نقل از نوید شاهد فارس، شهید «فرهاد اجرایی تزنگی» ۲۱ آذر ماه سال ۱۳۴۳ در شیراز دیده به جهان گشود. در هفت سالگی به مدرسه رفت، او تا کلاس سوم دبیرستان در رشته تجربی ادامه تحصیل داد و پس از آن جهت کسب علوم دینی به حوزه علمیه رفت.
با آغاز جنگ تحمیلی به منظور اجرای امر رهبر و کمک به رزمندگان راهی خط مقدم جبهه شد. شهید «فرهاد اجرایی تزنگی» سرانجام ۲۳ دیماه سال ۱۳۶۵ در عملیات کربلای ۵ منطقه شلمچه به شهادت رسید. پیکر پاکش در گلزار شهدای شیراز به خاک سپرده شد.
متن وصیت شهید «فرهاد اجرایی تزنگی» به شرح زیر است:
بهترین مرگها شهادت است
ما که بالاخره میمیریم و این حق است و قابلانکار نیست؛ و خود شما بگویید آیا ما با مرگ پیش خدا میرویم یا نه؟ خوب، ما که با مرگ پیش خدا میرویم آیا بهتر نیست به بهترین وجه نزد او برویم؟ که او خود فرموده به زبان معصومین که بهترین مرگها شهادت است. و از این گذشته آیا در خلق خود کارهای بودهایم؛ یعنی اگر خدا نمیخواست آیا ما به دنیا میآمدیم؟ این به دنیا آمدن ما به خواست او بوده.
پدر و مادر را فقط وسیلهای قرار داده. پس چرا از دادن امانت به صاحبش ناراحت میشوید؟ شما وقتی چیزی را امانت میگیرید، وقتی میخواهید او را پس بدهید آیا باید ناراحت شد و حال اینکه بالاخره این امانت را از ما میگیرند ولو به زور. و شهادت سعادت عظیم و بزرگی است که منتهای خواست تمام بزرگان بوده و هست و خدا حال بر من حقیر منت گذاشته و شهادت را نصیبم کرده و آیا باید ایراد گرفت که چرا شهید شد.
پس بیایید و بدانید که این حق است و سعادتی عظیم و خود میدانید شما هرگز نمیتوانستید اگر تمام امکانات خود را بلکه آنچه در دنیا بوده و هست بدهید لحظهای فکر لذت شهادت را از سرم بیرون کنید. به خدا قسم که تمام زحماتی که کشیدم فقط برای این بوده و این از آرزوهای دیرینهام است که با بدنی پارهپاره خدمت خدا برسم و در مقابل امام حسین علیهالسلام شرمنده نباشم. در حالی که دست در گردن علیاکبر انداخته که از آرزوهای دیرینهام لحظهای نظر به جمالش است.
آیا این دنیا با آن همه بدیها سزاوار است که ما عمرمان را صرفش کنیم و دنیا را هدف برای خود قرار دهیم؟ آیا مگر ثروتمندان نمیروند؟ مگر آنان از جهت مادی در رفاه نبودند؟ آیا موقع رفتن چیزی را توانستند با خود ببرند؟ نه، تنها عملشان بود که بردند. این را مطمئن باشید که فردای قیامت از ما سؤال میکنند که عمرتان را چگونه صرف کردید و این را بدانید اگر از شهادت و مرگ ترس دارید مطمئن باشید که دنیا را بیشتر از خدا دوست میدارید.
آیا میشود کسی مؤمن باشد و خدا و امام حسین علیهالسلام را دوست بدارد ولی بگوید من بدم میآید نزد آنها بروم؟ آیا این درست است؟ پس بیایید این دنیای بیارزش را رها کرده و به خود بیایید و فکر کنید آیا تمام خوشیهای دنیا به لحظهای رضایت امام زمان علیهالسلام ارزش دارد؟ نه، هرگز و به خدا قسم. لحظهای فکر به شهادت، لذتبخش است اگر این جواب را ندهید بدانید مومن نیستید و اگر جواب دادید نه ولی مشتاق شهادت نشدید بدانید که دروغ گفتهاید.
پس بیایید این را در قلب خود فرو کنید که شهادت فوز عظیم و بزرگی است که نصیب همهکس نمیشود و از خدا بخواهید که خود شما هم عاشق شهادت بشوید و ببینید لحظهای با عشق شهادت بودن چقدر لذت دارد و فکر این را نکنید که زن و بچه و خانه را چه کنیم. آیا اگر خدا بخواهد نمیتواند الان شما را بردارد؟ چرا میتواند. ولی بیایید با دست خود جان خود را به صاحبش یعنی خدا هدیه کنیم و در مقابل به سعادت ابدی برسید.
هرچه باشد سختی این دنیا هرچند که صد سال هم باشد در مقابل آخرت لحظهای نیست. پس بیایید آن را که جاودانه است بگیرید و این دنیای فانی را رها کنید. البته من توقع ندارم این حرفها را همین الان بفهمید مگر این که درخط باشید تا درک کنید که خود حقیر با وجودی که از ابتدای بلوغ سنم در این خط بودهام و استادی همچون آقا داشتهام در این درک لنگ هستم و تنها به قدر سر سوزنی درک کردهام.
الحمدلله که از مال و منال دنیا هم چیزی ندارم که دل ببندم به آن و از ترکش و رفتن پیش خدا ناراحت باشم و این را بدانید علت اینکه من شب میخوابم و صبح بیدار میشوم و در رختخواب دق نکردهام به واسطه عشق و امید به شهادت است.
انتهای خبر/