برخورد عبرت آمیز با مفسدان اقتصادی
سرعت عمل بدون شتابزدگی در پرونده های مفاسد اقتصادی
بنده در پروندههاى مفاسد اقتصادى معتقد به جنجال و هیاهو نیستم، لیکن معتقد به سرعت و قاطعیت در کار هستم. سرعت غیر از عجله است؛ سرعت عمل با شتابزدگى و عجله تفاوت میکند. این پروندههائى که مورد توجه مردم است – که من حالا اشارهاى در اهمیت این مسئله عرض خواهم کرد – بالخصوص و در عموم پروندهها، مسئلهى اطالهى دادرسى بایستى مورد توجه قرار بگیرد.
دیدار مسئولان قضائى کشور – ۰۵/۰۴/۱۳۸۷
تقوا
برادران و خواهران عزیز! مواظب خودتان باشید. آدمهاى فاسدى که اسمهایشان را شنیدهاید یا توصیفشان را مىشنوید، اینها از اول که فاسد نبودند؛ یک وقت یک لقمهى چرب و نرمى، دهن شیرینکنى – دانسته یا ندانسته – کسى توى دهن اینها گذاشته، به کامشان شیرین آمده، بعد لقمهى بعدى و لقمهى بعدى را خودشان برداشتهاند و شدهاند فاسد. خیلى مراقب باشید. این چندسالى که مشغول خدمتید – حالا هر چه هست؛ ده سال است، پانزده سال است، چهار سال است، پنج سال است – خیلى از خودتان مراقبت کنید. تقوا یعنى همین؛ یعنى همین مراقبت.
دیدار رئیسجمهور، مسئولان و اعضای دولت – ۰۹/۰۴/۱۳۸۶
خطر
باید مقررات را شفاف کنند، راهها را کوتاه کنند، پیچ و خمهاى ادارى را کم کنند. اینکه اختیار یک فعالیت اقتصادى ناگهان برگردد به یک مأمورى که پشت فلان میز و در فلان اداره نشسته، که او بتواند بگوید آرى یا نه، و سرنوشت یک کار را فراهم بکند، این بزرگترین ضربه است. این مأمور در معرض خطر است؛ در معرض لغزش است. باید کارى کرد که این، پیش نیاید.
دیدار مسئولان اقتصادى و دستاندرکاران اجراى اصل ۴۴ قانون اساسى – ۳۰/۱۱/۱۳۸۵
فساد
این که شما مىبینید جنسى نباید وارد شود، اما وارد مىشود؛ نباید به کسى امتیازى داده شود، اما داده مىشود؛ اولین چیزى که به ذهن انسان مىرسد، باید گمان وجود فساد و ارادهى فاسدى باشد.
دیدار مسؤولان و نخبگان استان همدان – ۱۹/۰۴/۱۳۸۳
نامشروع
حقیقت قضیه این است که اگر ما دنبال عدالت نباشیم، حقیقتاً من که اینجا نشستهام، وجودم نامشروع خواهد بود؛ یعنى هرچه اختیار دارم و هرچه تصرّف کنم، تصرّف نامشروع خواهد بود؛ دیگران هم همینطور. ما براى عدالت و رفع تبعیض آمدهایم.
دیدار اعضاى هیأت دولت – ۰۵/۰۶/۱۳۸۲
موافق نیستم
یک وقت این انتظار وجود دارد که مرتّب اعلامیه داده شود و بگویند فلان کس را گرفتیم، پدر فلان کس را درآوردیم، فلان کس این فساد را کرده؛ این درست نیست و برخلاف سیاست اعلام شدهى ماست؛ ما گفتیم اصلاً نگویید. در مواردى هم که اعلام و جنجال شد، بنده با آن وضعیت موافق نبودم. این تصمیم را بر اساس محاسبه گرفتیم و این محاسبه هم حکیمانه است و بر این اساس نیست که چیزى لاپوشى و پنهان نگه داشته شود؛ ابداً. بنده نمىخواهم ملاحظهى کسى را بکنم؛ منتها فکر نمىکنم تا چیزى قطعى و اثبات نشده، بزرگ بودن و اهمیتش ثابت نشده، محاکمه نشده و روى آن قضاوتى نیست، باید سرِ زبانها بیفتد و مطرح شود. هر کس این کار را بکند، بنده موافق نیستم؛ چه مطبوعاتی ها، چه رادیو و تلویزیون و چه دیگران؛ اما آمارِ کارشان را بیان کنند؛ آن هم در صورتى که اسم افراد آورده نشود.
این را من به شما عرض کنم: یک نفر جرمى مىکند، آدمِ خیلى بدى هم هست، باید هم مجازات شود؛ اما اگر ما اسم او را اعلام کردیم، با این اعلان، چند نفر مجازات مىشوند؟ پسر و دختر او هم که در مدرسه یا دانشگاه درس مىخوانند و در محلّهى خود رفت و آمد دارند، مجازات مىشوند. این کار چه لزومى دارد؟ بگذارید مجرم زندان برود و فىالجمله گفته شود این کار انجام گرفته؛ دیگر چه لزومى دارد ما بچهى دبستانى، دبیرستانى و دانشگاهىاش را هم – که هیچ گناهى ندارند – مجازات کنیم؟ مگر وقتى که اجبار باشد؛ یعنى زمانى که وضعیت به گونهاى است که غیر از این امکان ندارد. آنجا چارهاى نیست؛ اما تا هنگامى که مىشود اعلان نکرد، با اینطور کارها خیلى موافق نیستم.
جلسه پرسش و پاسخ دانشجویان دانشگاه شهید بهشتى – ۲۲/۰۲/۱۳۸۲
جنجال تبلیغاتی
مراقب باشید اول، کار انجام گیرد و بعد مردم از کارى که انجام گرفت، مطلع شوند. جنجال تبلیغاتى نسبت به کارى که هنوز انجام نگرفته است، نه فقط مفید فایده نیست، بلکه ضررهایى هم ایجاد مىکند. کار را بکنیم، بعد اطلاع دهیم این کار شد – مثلا این پرونده رسیدگى و مختومه شد، یا این طور احقاق حق گردید – نه اینکه قبل از آنکه کارى صورت گیرد، جنجال کنیم که مىخواهیم این کار را بکنیم؛ بعد هم نتوانیم، یا اشکالى پیش آید، یا معلوم شود فلان گوشهاش را اشتباه کرده بودیم.
دیدار رئیس، معاونان و کارکنان قوّه قضاییّه، در آستانه سالروز هفتم تیر – ۰۵/۰۴/۱۳۸۱
عبرت
نقش قوهى قضائیه این است که اگر در مجموعهى این عملکردها و تعامل این دستگاهها با مردم، مفسد اقتصادى به وجود آمد، قوهى قضائیه آنچنان با او برخورد کند که برخوردش موجب عبرت براى کسانى باشد که دستگاه اقتصادى را به فساد میکشانند. این، خود یک عامل مهم در ایجاد امنیت اقتصادى است.
دیدار خانوادهى شهداى هفتم تیر و مسئولان قوه قضائیه – ۰۷/۰۴/۱۳۸۶
قاچاق
پدیدهى قاچاق و قاچاقفروشى، ضربه به اقتصاد و هویت ملى کشور و همهى برنامهریزیهاست. این از لحاظ شرعى، یک عمل ممنوع و حرام قطعى است؛ چون موجب افساد است. جاى مقابله با فساد قاچاق، فقط مرزها نیست. جنس قاچاق را باید دنبال کرد، تا آنجایى که در معرض فروش قرار داده مىشود. جنس قاچاق، تولید داخلى را تضعیف، اشتغال ناسالم را ترویج و اشتغال سالم را محدود مىکند.
دیدار مسئولان و وزرای صنایع و بازرگانی – ۱۰/۰۴/۱۳۸۰
کمبود قانون
من به مجلس شوراى اسلامى عرض مىکنم: نمایندگان محترم! اگر قوهى قضاییه و دستگاه انتظامى، براى مقابله با ثروتهاى بادآورده دچار کمبود قانونند، در اسرع وقت برایشان قانون فراهم کنید. من احتمال مىدهم که در مواردى کمبود قانون باشد؛ چون پیش آمده و دیدهایم.
دیدار با جمعى از فرماندهان و پرسنل نیروى انتظامى – ۲۵/۰۴/۱۳۷۶
بدتر از فقر
یکى از مشکلات عبارت است از شکاف اقتصادى و تبعیض در مسائل اقتصادى و برخوردارىهاى ناروا در مقابل محرومیتهاى سخت و سنگین. این، مردم را آزار مىدهد. بیش از فقر، تبعیض براى مردم گزنده است. در قوانین، شما باید اینها را مراعات کنید؛ با قانون مىتوانید جلوِ اینها را تا حدّ زیادى بگیرید. البته قانون، همه چیز نیست؛ باید مدیریّت اجرایىِ خوب حتماً وجود داشته باشد تا قانون کارایىِ خود را نشان دهد؛ لیکن قانون هم سهم بسیار زیادى دارد.
دیدار هیأت رئیسه و نمایندگان مجلس شوراى اسلامى – ۰۷/۰۳/۱۳۸۱
نامه هشت مادهای
از فرصتهاى شغلى نباید استفادهى شخصى شود. نباید ریخت و پاش صورت گیرد. این نامه هشت مادّهاى که من به آقایان رؤساى سه قوه نوشتهام، جدّى است. ما گذاشتهایم آقایان اقدام کنند؛ اما اگر اقدام نکنند، بنده خودم وارد میدان مىشوم و اقدام مىکنم؛ بعد هم اینها مىآیند گله مىکنند، اما گلهشان به جایى نخواهد رسید؛ چون بالاخره باید کار بشود.
دیدار رئیس جمهوری و اعضاى هیأت دولت – ۰۵/۰۶/۱۳۸۰
پولدار
از نفوذ پول و پولدار در داخل قوّهى قضاییّه باید بهشدّت برحذر باشید و پرهیز کنید.
دیدار رئیس، معاونان و کارکنان قوّه قضاییّه، در آستانه سالروز هفتم تیر – ۰۵/۰۴/۱۳۸۱
بیت المال
امیرالمؤمنین علیهالصّلاةوالسّلام، آن روز به کسانى که مسؤولیت امور کشور را بر عهده داشتند، سختگیرى را به جایى رساندند که به قول امروز، بخشنامه کردند: «ادقوا اقلامکم»؛ سر قلمهاى خودتان را که با آن مىنویسید، ریز بتراشید. هم صرفهجویى در قلم، هم صرفهجویى در کاغذ، هم صرفهجویى در مرکب! «و قاربوا بین سطورکم»؛ سطورى را که در کاغذ مىنویسید به هم نزدیک بنویسید و در کاغذ صرفهجویى کنید. «و اقصدوا قصد المعانى»؛ مطالب لازم را بنویسید. از زیادهروى و زیادهنویسى پرهیز کنید.
اگر امروز بخواهند این حرفها را تکرار کنند، به این شکل خواهد بود که از ایجاد دستگاههاى زاید، استخدامهاى زاید و توسعه دادنهاى زاید، خوددارى کنید. یعنى باید از کاغذپراکنى و زیادهنویسیهاى بیهوده و وقت تضییع کن، خوددارى کنیم.
دیدار مسؤولان و کارگزاران نظام، به مناسبت عید غدیر خم – ۳۰/۰۳/۱۳۷۱
سمیناهار
امسال به نظرم ایران رکورد سمینار را شکست! هر روز در رادیو و تلویزیون خبر برگزارى سمینارى دربارهى فلان مسألهاى که چندان اهمیت ندارد، منعکس مىشود. یک وقت هست که عدّهاى در اینجا جمع مىشوند تا تبادلنظر علمى کنند. در این سمینارها اینطور نیست؛ باید پول هواپیما و هتلشان را بدهند؛ بعد که آنها به اینجا مىآیند، مىگویند بهبه، شما ایرانیها چقدر میهماننوازید؛ ما مىخواهیم دو روز دیگر هم بمانیم! چنین چیزهایى در دنیا معمول نیست. به طور جدّى جلوِ اینها را بگیرید؛ مگر اینکه سمینار لازمى باشد که براى برگزارى آن، واقعاً یک نیاز حقیقى وجود داشته باشد.
دیدار رئیس جمهوری و اعضاى هیأت دولت – ۰۵/۰۶/۱۳۸۰
کاسبی
پذیرفته نیست که مأمور عالىرتبهى نظام جمهورى اسلامى، مثل بقیهى کاسبیها، مسؤولیت خود را یک کاسبى حساب کند. مسؤولیتهاى والا در نظام جمهورى اسلامى، کاسبى و سرمایه نیست که انسان براى ادارهى دنیاى خود به دنبال آن برود. مسؤول نظام جمهورى اسلامى حق ندارد به اعیان و اشراف و پولدارها نگاه کند و زندگى خود را با آنها بسنجد؛ حق ندارد خود را با نظایر و اشباه خود در حکومتهاى طاغوتى بسنجد.
خطبههاى نماز جمعه ۲۱ رمضان – ۱۶/۰۹/۱۳۸۰
مگر مردم کورند؟
شما چگونه مىخواهید محبت و اطمینان مردم را جلب کنید؟ مردم باید به من و شما اعتماد داشته باشند. اگر ما دنبال مسائل خودمان رفتیم، به فکر زندگى شخصى خودمان افتادیم، دنبال تجملات و تشریفاتمان رفتیم، در خرج کردن بیتالمال هیچ حدى براى خودمان قائل نشدیم مگر حدى که دردسر قضائی درست بکند! و هرچه توانستیم خرج کردیم، مگر اعتماد مردم باقى مىماند؟ مگر مردم کورند؟ ایرانیان همیشه جزو هوشیارترین ملتها بودهاند؛ امروز هم به برکت انقلاب از هوشیارترینهایند؛ از هوشیارها هم هوشیارترند. آقایان! مگر مردم نمىبینند که ما چگونه زندگى مىکنیم؟
با مسؤولان و کارگزاران نظام جمهورى اسلامى ایران – ۲۳/۰۵/۱۳۷۰
احسان اکبری تبار/