ترفندهاى ایران هراسى در رویکرد آمریکا
مقدمه
موج اول ایران هراسى همزمان با پیروزى شکوهمند انقلاب اسلامى آغاز شد که تجاوز عراق به خاک ایران، شکلگیرى شوراى همکارى خلیج فارس و انعقاد پیمانهاى دوجانبه امریکا با برخى کشورهاى عرب منطقه از مهمترین تبعات آن بود.
موج دوم ایران هراسى همسو با پروژه "اسلام هراسى"(2) پس از حوادث یازده سپتامبر با استفاده ابزارى از "گفتمان مبارزه با تروریسم"(3) آغاز شد. حضور نظامى آمریکا در پیرامون جمهورى اسلامى ایران و معرفى عراق، کره شمالى و ایران به عنوان محور شرارت از پیامدهاى این موج بود.
مرحله سوم ایران هراسى به دنبال دستاوردهاى جمهورى اسلامى ایران در دانش هستهاى صلحآمیز، بازدارندگى موشکى متعارف و صنایع هوا فضا آغاز شده است. در این مقاله ضمن معرفى ترفندهاى تبلیغاتى ایران هراسى، مهمترین اهداف و ابعاد آن را بررسى مىکنیم.
گفتار اول : ترفندهاى تبلیغاتى ایران هراسى
مهمترین ترفندهاى تبلیغاتى واشنگتن براى ایران هراسى عبارت است از:
اسناد
"اسناد"(4) به مفهوم مستندسازى جعلى شایعات براى اثرگذارى بر مخاطب است؛ براى مثال در اوت 2005 نهادهاى جاسوسى ایالات متحده بدون ارائه مدارک معتبر مدعى شدند به "مدارک اسنادى"(5) دست یافته اند که بیانگر برنامهریزى جمهورى اسلامى ایران براى افزایش "بازده انفجار از طریق نصب کلاهکهاى هستهاى براى موشکهاى میان برد بالستیک شهاب 3"(6) است.(7) مصداق دیگر مىتوان به نمایش عکسها و اسلایدهاى مطالعات ادعایى تسلیحاتى شدن در خصوص تغییر کلاهک موشکهاى ارتقا یافته شهاب 3 است.(8)
مرعوبسازى
تداعى تصاویر خشنى از اهداف، ماهیت و دورنماى انقلاب اسلامى ایران، بخشى از ترفند تبلیغاتى ارعاب محسوب مىشود. استفاده از این ترفند در دیپلماسى عمومى آمریکا بسیار پررنگ است، به طورى که نمایش فیلمهاى "پرسپولیس"،(9) "هواپیماى 103"،(10) "فرار از تهران"،(11) "مستند نسل جدید تهران"،(12) "ترس مقدس"(13) و "بدون دخترم هرگز"(14) در این چارچوب قابل ارزیابى است.
برچسبزنى
در ترفند برچسبزنى رسانههاى مخالف نظام بر تبلیغ واژههایى متمرکز مىشوند که قابلیت ایجاد اصطکاک سیاسى بین جمهورى اسلامى ایران با کشورهاى همسایه را داشته باشد؛ براى مثال رسانههاى غربى پس از پیروزى انقلاب با منفى سازى مفهوم بنیادگرایى(15) و اطلاق آن به جمهورى اسلامى ایران، از آن به عنوان ترفند و ابزارى براى ارعاب کشورهاى عرب سنى منطقه بهویژه کشورهاى برخوردار از اقلیت شیعه، بهره بردهاند. یکى از مصداقهاى این ترفند، تهدید سازى مجازى از نظریه ام القراى شیعه بود. بازتاب استفاده از ترفند برچسبزنى، در سطح وسیعتر در تهاجم تبلیغاتى اسلام هراسى نیز مشاهده مىشود.
شبه واقعیت
استفاده از شبه واقعیتها، روشى معمول در جنگ رسانهاى کشورها علیه یکدیگر است. در این روش ارتباطگر با خلق خبرى که اثبات یا رد آن به آسانى براى مخاطب ممکن نیست، طرف مقابل را مورد هجمه رسانهاى قرار مىدهد.16 نشانههاى کلامى قابل تشخیص در این روش، استفاده از کلماتى داراى بار سنگین تهاجمى، ترس آور و ابهام انگیز است: براى نمونه مانور تبلیغاتى اسرائیل مبنى بر توان تخریب بالاى موشکهاى ارتقا یافته شهاب 3 در صورت تهاجم موشکى ایران به اروپا در همین چارچوب ارزیابى مىشود.
ترفند فرافکنى
بخشى از عملیات روانى آمریکا از طریق فرافکنى از تروریسم دنبال مىشود؛ براى مثال در "گزارش وزارت امور خارجه آمریکا براى سال (17)"2009 مورخ پنجم اوت 2009، بدون اشاره به جنایات رژیم صهیونیستى، جمهورى اسلامى ایران را فعالترین حامى تروریسم معرفى کرد.(18)
تحریف
در این روش طراحان جنگ رسانهاى با توسل به سه حربه مخدوش سازى اطلاعات حریف، حذف اطلاعات مغایر با نیت ارتباطگر و جهت دادن ذهن مخاطب به اخبار غیر مهم یا کاذب، در راستاى مدیریت افکار عمومى گام بر مىدارند.
استناد مجازى
استناد به آمار، ارقام و اسنادى که در عمل، امکان بررسى صحت و سقم آنها وجود ندارد، از جمله روشهاى دیگرى است که دستگاه عملیات روانى آمریکا از آن بهره مىبرد.(19)
انحراف اخبار واقعى
براى مثال مىتوان به ادعاى ژاپن مبنى بر انتقال دستاوردهاى دانش موشکهاى کوتاه برد وزارت دفاع و سپاه پاسداران به کره شمالى و اعزام پانزده تیم قوى از متخصصان موشکى صنایع موشکى شهید همت به این کشور براى آموزش موشکهاى بالستیک با قابلیت حمل کلاهک هستهاى اشاره کرد.(20) مصداق دیگر مىتوان به ادعاى جاسوسى "هواپیماهاى بدون سرنشین"(21) جمهورى اسلامى ایران بر فراز خاک عراق بدون نمایش هیچگونه فیلم یا تصویرى اشاره کرد؛ براى مثال سخنگوى ارتش آمریکا در 25 فوریه 2009 (هفتم اسفند 1387) مدعى شد جنگندههاى نیروهاى ائتلاف یک فروند هواپیماى جاسوسى بدون سرنشین ایران با نام ابابیل 3 را در صد کیلومترى (60 مایلى) شمال شرقى بغداد پس از یک ساعت و ده دقیقه پرواز ساقط کردهاند.(22)
سیماسازى مجازى
یکى از ابزارهاى مبارزه در نظریه امنیت نرم، بزرگنمایى یا کوچکنمایى ضریب تهدید یا دستاوردهاى بازیگر رقیب، مخالف یا معارض است؛ براى مثال اقدام ایالات متحده در کوچکنمایى دستاوردهاى جمهورى اسلامى ایران و برعکس بزرگنمایى ماهیت برنامههاى موشکى یا فعالیتهاى صلحآمیز هستهاى که در راستاى ایران هراسى و انعکاس تهدید مجازى سازماندهى مىشود مبتنى بر نظریه کاریکاتوریسم تبلیغاتى است؛ براى مثال کشورهاى غربى با استناد به تصاویر "ماهواره دیجیتال گلوب کوئیک برد"(23) که چند روز پس از پرتاب موفقیت آمیز موشک فضایى "کاوشگر یک"(24) در پنجم فوریه 2008 (16 بهمن 1386) در نشریه "جینز اینتلیجنس ریویو"(25) منتشر شد،(26) مدعى شدند جمهورى اسلامى ایران در مکان پرتاب شده این موشک (230 کیلومترى جنوب شرق تهران)، در حال ساخت موشک بالستیک مدل "شهاب 3 بى"(27) با برد شش هزار کیلومتر شبیه "موشکهاى نادونگ دو"(28) کره شمالى با "سوخت جامد"(29) است.
"مدیر جاسوسى مرکزى"(30) آمریکا نیز در گزارش سال 2008 به کنگره مدعى شد جمهورى اسلامى ایران یکى از بیشترین ذخایر بالستیک خاورمیانه را دارد.(31)
همسان سازى نام ایران در کنار گروههاى تروریستى
تصویب کنگره آمریکا به قرارگیرى نام سپاه پاسداران در فهرست سازمانهاى تروریستى وزارت امور خارجه ایالات متحده، بخشى از پازلهاى مدیریت پارلمانى عملیات روانى آمریکا علیه جمهورى اسلامى ایران است. بهرهگیرى از این ترفند در سطوح اجرایى نیز پررنگ است، به طورىکه هیلارى کلینتون(32) در کنفرانس مطبوعاتى ششم مارس 2009 (15 اسفند 1387) با همتاى روسى خود در ژنو سوئیس مدعى شد استقرار سامانه دفاع موشکى آمریکا در شرق اروپا، تهدیدى براى مسکو نیست و فقط براى مقابله با گروههاى تروریستى است.(33)
گفتار دوم : دلایل و اهداف طراحان ایران هراسى
مهمترین اهداف آمریکا و متحدانش از گسترش ایران هراسى عبارتند از :
1. هموارسازى فروش تجهیزات نظامى
با توجه به "رکود اقتصاد جهانى"(34) و نیاز صنایع تسلیحاتى غرب براى حضور در بازارهاى جدید بهویژه در کشورهاى ثروتمند شوراى همکارى خلیج فارس، پیش بینى مىشود بر عمق و دامنه تبلیغات ایران هراسى افزوده شود؛ براى مثال کشورهاى غربى با حضور فعال در نمایشگاههاى دفاعى کشورهاى عرب حوزه خلیج فارس خواهان انعقاد توافقنامههاى نظامى با این کشورها هستند که از مصادیق آن مىتوان به توافق فرانسه و امارات در حاشیه برگزارى "کنفرانس و نمایشگاه دفاعى بینالمللى"(35) ابوظبى اشاره کرد، از جمله: موافقت "شرکت ریتون"(36) با تحویل پیشرفتهترین مدل "موشکهاى میان برد هوا به هوا"،(37) و اعلان آمادگى فرانسه براى استقرار "سامانه دفاع موشکى چند لایهاى".(38) در همین چارچوب ارزیابى مىشود(39)
2. احداث پایگاههاى نظامى در پیرامون جمهورى اسلامى ایران
یکى از اهداف طراحان و مجریان ایران هراسى در میان کشورهاى منطقه، همراه سازى دولتهاى عرب حوزه خلیج فارس با تداوم حضور مراکز نظامى یا احداث پایگاههاى جدید است. براى مثال موافقت امارات با تأسیس پایگاه نظامى دائمى فرانسه در ابوظبى با 500 نیرو در مه 2009 از مصادیق تأثیر ایران هراسى بر سیاستهاى دفاعى برخى کشورهاى عرب حوزه خلیج فارس است.(40)
3. استقرار سامانههاى موشکى آمریکا محور در منظومه امنیتى جمهورى اسلامى ایران
بررسى پازلهاى جنگ تبلیغاتى ایران هراسى مبین این واقعیت است که بخشى از مرکز ثقل اهداف آنان به سمت بسترسازى روانى - رسانهاى براى استقرار سامانههاى موشکى آمریکا در پیرامون جمهورى اسلامى ایران سازماندهى مىشود. به عبارتى توجیه استقرار سامانههاى موشکى ثابت و متحرک آمریکا در ساختار دفاعى خلیج فارس مستلزم تداوم ایران هراسى و انعکاس تصاویر مجازى از ماهیت، دامنه و اهداف توسعه صنعت موشکى جمهورى اسلامى ایران است. در همین رابطه وزیر دفاع وقت آمریکا رابرت گیتس در چهارمین "کنفرانس امنیتى منامه"(41) پیشنهاد کرد با هدف مقابله بإ؛ تهدید موشکهاى بالستیک میان برد جمهورى اسلامى ایران، یک "چتر دفاع موشکى مؤثر"(42) در کشورهاى شوراى همکارى خلیج فارس مستقر شود.(43) این کنفرانس هر ساله توسط مرکز پژوهشى انگلیسى "مؤسسه بینالملل مطالعات راهبردى"(44) برگزار مىشود.
4. به چالش کشاندن عمق استراتژیک حمایت کشورهاى منطقه از برنامههاى هستهاى ایران
یکى از روشهاى دکترین مهار و بازدارندگى آمریکا براى ممانعت از پیشبرد برنامههاى هسته اى ایران، بهره گیرىاز ترفند کاریکاتوریسم تبلیغاتى و تداعى تهدیدات قریب الوقوع ایران براى کشورهاى منطقه بهویژه دولتهاى عرب حوزه خلیج فارس است. در این راستا تأثیرپذیرى کشورهاى عضو شوراى همکارى خلیج فارس از آماج تبلیغات ایران هراسى را مىتوان به وضوح در رفتار و واکنش آنان در قبال فعالیتهاى هستهاى جمهورى اسلامى ایران مشاهده کرد، به طورىکه این شورا هرگونه شکلگیرى ایران هستهاى را از منظر تهدید امنیت ملى ارزیابى کرده و از طرفى خواهان وجود یک حالت بینابینى در روابط میان ایران و آمریکاست؛ به عبارتى، نه خواهان رفع کامل تنش میان واشنگتن و تهران و نه خواهان تصاعد بحران و مواجهه نظامى میان دو کشور است، زیرا غیر از عربستان، بقیه آنان از عمق استراتژیک پایینى برخوردارند که این امر مىتواند منافع آنان را به شدت تهدید کند. از طرفى آنان خواهان وجود یک ایران تضعیف شده با توان بازدارندگى پایین هستند و در نهان از گسترش تحریمها در بخش صنایع نظامى و موشکى جمهورى اسلامى ایران استقبال مىکنند.
5. همراه سازى افکارعمومى بر لزوم گسترش تحریمها
بزرگنمایى یا انحراف اخبار واقعى از اهداف و ماهیت سپاه پاسداران، با هدف بسترسازى براى تحریم اشخاص حقیقى و حقوقى وابسته به سپاه پاسداران انجام مىشود؛ براى مثال مؤسسه مطالعاتى رند با انتشار کتاب "ظهور پاسداران: ارزیابى نقش داخلى نیروهاى سپاه پاسداران" مدعى شده سپاه پاسداران به واسطه بازسازى خود پس از جنگ ایران و عراق، نقش محورى و انحصارى را در ساختار اقتصاد کلان جمهورى اسلامى ایران بهویژه در بخش انرژى ایفا مىکند.(45) این اقدام به منظور آماده سازى افکارعمومى براى تحریمهاى اقتصادى سپاه پاسداران ارزیابى مىشود.
این سناریو بسیار محتمل است که ایالات متحده در مدیریت استراتژیک جنگ تبلیغاتى علیه جمهورى اسلامى ایران با تداعى شائبه حمایت نظامى آموزشى سپاه قدس از شبه نظامیان طالبان و با استناد به قوانین کنگره، فرمانهاى اجرایى جدیدى را با رویکرد گسترش دامنه تحریمها صادر کند،(46) براى مثال وزارت دارایى ایالات متحده در دوم جولاى 2009 در راستاى ساماندهى عملیات روانى علیه سپاه پاسداران با ادعاى حضور "ابومهدىالمهندس" و رهبران شیعى حزب "کتائب حزب الله"(47) در ایران، خواهان تصویب تحریمهاى جدید علیه سپاه پاسداران براساس "فرمان اجرایى 13438 " شد.(48)
از طرفى بررسى شرایط زمانى و ماهیت تصویب تحریمها علیه سپاه پاسداران مبین این واقعیت است که همزمان با افزایش عملیات روانى و تصویرسازى مجازى رسانهاى علیه فعالیتهاى موشکى و هستهاى جمهورى اسلامى ایران، دامنه تحریمها علیه صنایع موشکى وزارت دفاع یا سپاه پاسداران در حال افزایش است؛ براى مثال با گسترش ابعاد عملیات روانى علیه فعالیتهاى موشکى جمهورى اسلامى ایران "قانون منع تکثیر تسلیحات هستهاى"(49) در مارس 2000 با توشیح رئیس جمهور ایالات متحده لازم الاجرا شد و براساس آن تحریمهایى علیه شرکتهایى که در انتقال مواد اولیه یا فناورى ساخت موشکهاى دور برد کروز به جمهورى اسلامى ایران کمک کنند، اعمال مىشود. متعاقب آن در آوریل 2000، اولین شرکت کره شمالى با نام "چانگوانگ سینیانگ"(50) به بهانه کمک به صنعت موشکى جمهورى اسلامى ایران مورد تحریم قرار گرفت.
بانک سپه نیز اولین بانک جمهورى اسلامى ایران بود که در ژانویه 2007 براساس "فرمان اجرایى 13382" و حمایتهاى مالى از فعالیتهاى موشکى و هستهاى جمهورى اسلامى ایران تحریم شد. نقطه عطف تحریم صنعت موشکى جمهورى اسلامى ایران نیز در ژوئن 2007 اتفاق افتاد که براساس آن دو شرکت وابسته به سازمان صنایع هوا فضا با نامهاى "گروه صنعتى فجر"(51) و "گروه صنایع ماشینى میزان"(52) و در اوت 2008، "شرکت تهیه قطعات ایمنى"(53) و "شرکت صنعتى جوزا"(54) مورد تحریم قرار گرفتند.
6. مانور تبلیغاتى اسرائیل براى جذب کمکهاى نظامى - مالى
یکى از ترفندهاى رژیم صهیونیستى براى مظلوم نمایى و ایجاد حاشیه امنیت و اقناع دولتمردان آمریکا و اتحادیه اروپا براى حمایتهاى نظامى، مالى و سیاسى از اسرائیل، انحراف اخبار غیر واقعى در خصوص کمکهاى ایران به حماس و حزب الله است که برخى مصادیق آن عبارت است از:
ادعاى "آیپک"(55) در دهم اوت 2007 مبنى بر مذاکره مسئول سیاسى حماس، خالد مشعل، با مسئولان ارشد سپاه قدس در سوریه به تاریخ جولاى 2007 در مورد نحوه قاچاق "آر پى جى هفت"،(56) موشکهاى ضد تانک، اسلحه و مواد انفجارى از مرزهاى پر منفذ شبه جزیره سینا و نوار غزه.(57)
ادعاى رژیم صهیونیستى مبنى بر برنامهریزى ایران براى قاچاق اسلحه از طریق خاک اریتره به نوار غزه و لبنان - رژیم صهیونیستى در اواخر ژانویه 2009 مدعى شد جنگندههاى اسرائیلى محموله نظامى سپاه پاسداران حامل راکت فجر 3 (با برد 65 کیلومتر) در مرز سودان و اریتره که قصد قاچاق به نوار غزه (از طریق تونلهاى مرزى در منطقه رفح واقع در مرز بین نوار غزه و مصر) را داشتند منهدم کردند.(58)
ادعاى رژیم صهیونیستى در 21 جولاى 2009 مبنى بر تأسیس شبکههاى نظامى حزب الله در شمال ونزوئلا و "جزیره مارگاریتا"(59) توسط سپاه پاسداران.(60)
- ادعاى ایهود باراک، وزیر دفاع رژیم صهیونیستى، در 30 مه 2010 مبنى بر نشان دادن "تصاویر طبقه بندى شده ماهوارهاى"(61) به رئیس جمهور آمریکا که در آن انتقال محموله موشکهاى دوربرد جمهورى اسلامى ایران از طریق سوریه به جنوب لبنان را نشان مىدهد.(62)
گفتار سوم: ابعاد ایران هراسى
مهمترین ابعاد ایران هراسى در سیاست خارجى آمریکا عبارت است از :
1. سپاه هراسى
یکى از پازلهاى سناریوى ایران هراسى آمریکا، تبلیغات منفى گسترده علیه سپاه پاسداران و بسیج است. به همین دلیل مدیران راهبردى سپاه پاسداران بایسته است با رصد شیوههاى ایران هراسى، راهبردهاى جداگانهاى را در قبال تهاجم تبلیغاتى آمریکا در چهار حوزه افغانستان، عراق، لبنان و کشورهاى عرب حوزه خلیج فارس سازماندهى کنند.
ماهیتکاوى، جریان شناسى و ریشه یابى ابعاد عملیات روانى علیه سپاه پاسداران مبین این است که سپاه هراسى به صورت توأمان در سطوح مراکز پژوهشى، نهادهاى تقنینى، اطلاعاتى و نظامى کانالیزه و مدیریت مىشود.
تهاجم روانى رسانهاى یک تهاجم نرم چند لایهاى است؛ زیرا به صورت همزمان توسط ساختارهاى متعدد پیگیرى شود؛ براى مثال کانونهاى سازماندهى و اجراى سناریوهاى تبلیغاتى سپاه هراسى مىتواند توسط یک یا چند ساختار به صورت لایهاى انجام شود؛ به عبارتى؛ تهدیدات در بخش سپاه هراسى به صورت لایه اى است که این خود بر پیچیدگىهاى تهاجم تبلیغاتى مىافزاید.
مهمترین روشهاى واشنگتن براى افزایش بٌرد سپاه هراسى عبارت است از:
الف) تداعى ارتباط سپاه پاسداران با سازمان القاعده
مهمترین اهداف جنگ تبلیغاتى ایالات متحده براى ارتباط دهى میان سپاه پاسداران با سازمان القاعده عبارت است از:
* تنشزایى در روابط خارجى جمهورى اسلامى ایران
یکى از ترفندهاى عملیات روانى آمریکا براى تنشزایى در روابط خارجى جمهورى اسلامى ایران به ویژه با دو کشور افغانستان و عراق، ادعاى مکرر کنگره، نهادهاى دفاعى، اطلاعاتى و رسانهاى آمریکا مبنى بر حمایت نظامى، آموزشى یا مالى سپاه قدس از سازمان القاعده است که مهمترین موارد آن عبارت است از:
انعکاس تصاویر مجازى از نقش غیر مستقیم سپاه پاسداران در حمله به منافع منطقهاى و جهانى آمریکا مانند انفجار پایگاه تفنگداران دریایى آمریکا در بیروت (1982)؛(63) دخالت سپاه قدس و حزب الله در انفجار "مجتمع مسکونى برج خیبر"(64) در 25 ژوئن 1996 یا شائبه سازى در مورد حمایت جمهورى اسلامى ایران از شیعیان ناراضى عربستان سعودى.
- ادعاى "ژنرال دان مک نیل"65 فرمانده وقت ارتش آمریکا در 31 مه 2007 (10 خرداد 1386) مبنى بر آموزش شیوههاى عملیات نامتقارن به نیروهاى القاعده در داخل خاک ایران.(66)
- ادعاى ایالات متحده در 17 آوریل 2007 و ناتو در ششم ژوئن و ششم سپتامبر 2007 مبنى بر توقیف محمولهاى از تجهیزات نظامى ایران شامل قطعات انفجارى و بمبهاى کنار جادهاى براى کمک به القاعده،(67)
ادعاى "نیکلاس برنز" (68) معاون وقت وزیر خارجه آمریکا در مصاحبه سیزدهم ژوئن 2007 با شبکه خبرى CNN مبنى بر وجود مدارکى دال بر نقش سپاه پاسداران در قاچاق اسلحه براى نیروهاى القاعده در مرز افغانستان و پاکستان.
- اتهام سومین گزارش "رویان کروکر و دیوید پترائوس"(69) به کنگره در آوریل 2008 مبنى بر "تجهیز، آموزش و تأمین تسلیحات"(70) شبه نظامیان عراق توسط سپاه قدس (متعاقب این گزارش، جرج بوش، رئیس جمهور وقت آمریکا، براى اولین بار در یک گفتمان جدید در سخنرانى دهم آوریل 2008 به صراحت جمهورى اسلامى ایران را هم ردیف تهدید القاعده در عراق معرفى کرد).(71)
ادعاى وزیر دفاع وقت آمریکا، رابرت گیتس، مبنى بر نقش پذیرى جمهورى اسلامى ایران در تجهیز شبه نظامیان طالبان در گزارش 27 ژانویه 2009 به کمیسیون نیروهاى مسلح مجلس سنا.
عملیات روانى روزنامه واشنگتن پست در ششم ژانویه 2010 مبنى بر ارتباط سپاه پاسداران با برخى عوامل القاعده در یمن و لبنان.(72)
اظهارات ژنرال دیوید پترائوس در هفدهم مارس 2010 مبنى بر حمایت تهران از عوامل القاعده از مصر تا پاکستان.(73)
- اتهام »اریک هولدر«، دادستان کل آمریکا، در یازدهم اکتبر 2011 مبنى بر برنامهریزى شاخه قدس سپاه پاسداران از طریق ارتباط دهى با یکى از سران کارتلهاى قاچاق مواد مخدر در مکزیک با نام " منصور ارباب سیار" براى ترور سفیر عربستان که در راستاى جنگ تبلیغاتى ایران هراسى قابل تفسیر است.
کنار گذاشتن تمام پازلهاى یاد شده تأیید این واقعیت است که یکى از مهمترین مراکز ثقل سپاه هراسى، تنش زایى در روابط خارجى جمهورى اسلامى ایران است.
تحریف نقش سپاه پاسداران در تغییر آرایش جغرافیاى سیاسى شیعه
با توجه به وجود اقلیتهاى شیعى در برخى کشورهاى عرب منطقه که اکثر آنها بإ؛ففعة حکومت مرکزى خود مشکل دارند، پادشاه اردن ادبیات جدیدى را با نام "جغرافیاى سیاسى هلال شیعه"(74) وارد گفتمان سیاسى منطقهاى کرد که توانست تا حدودى فضاى حاکم بر سیاست خارجى کشورهاى عرب منطقه را به سمت اعتماد زدایى متمایل کند.
بخشى از پازلهاى سناریوى سپاه هراسى در قالب شیعه هراسى و از طریق تداعى ارتباط میان مربع سپاه قدس، حزبالله لبنان، انصارالمهدى عراق و جنبشهاى شیعه در کشورهاى عرب حوزه خلیج فارس سازماندهى مىشود. به طورىکه یکى از ترفندهاى عملیات روانى آمریکا و اسرائیل به منظور تنش زایى میان جمهورى اسلامى ایران و کشورهاى عرب منطقه بهویژه عربستان، مصر و اردن، تصویرسازى مجازى و انحراف اخبار واقعى در مورد حمایتهاى آموزشى، تسلیحاتى و مالى جمهورى اسلامى ایران از حزب الله لبنان است؛ براى مثال مىتوان به ادعاى قائم مقام نخست وزیر اسرائیل، موشه یالن(75) اشاره کرد که یکى از اقدامات تلافى جویانه جمهورى اسلامى ایران در صورت وقوع سناریوى حمله نظامى را ایجاد "جنگ نیابتى"(76) توسط حزبالله لبنان نامیده بود(77)
برخى دیگر از مصادیق سپاه هراسى با تمرکز بر جغرافیاى سیاسى شیعه عبارت است از:
- اظهارات ژنرال شائول موفاز(78) معاون وقت نخست وزیر اسرائیل، در آوریل 2008 مبنى بر برنامهریزى جمهورى اسلامى ایران براى مهندسى امنیتى جغرافیاى سیاسى شیعه.(79)
ادعاى وزارت دارایى آمریکا مبنى بر نقش بانک ملى در بازگشایى اعتبار مالى یا تسریع و تسهیل خرید مواد و فناورىهاى حساس برنامه موشکى و توسعه تأسیسات هستهاى و انتقال برخى منابع به خارج از کشور توسط واسطههاى مالى سپاه قدس از سال 2002 تا 2006.(80)
ادعاى وزارت دارایى آمریکا در 25 اکتبر 2007 مبنى بر آموزش نظامى نیروهاى حزب الله لبنان در دره بقاع و نزدیک به سه هزار نفر آنان در داخل خاک ایران توسط سپاه قدس.(81)
ادعاى وزارت خارجه آمریکا در تاریخ 30 آوریل 2009 مبنى بر آموزش و حمایت سپاه قدس از گروه طالبان و شبه نظامیان شیعه عراق و کشورهاى عرب حوزه خلیج فارس.(82)
گفتار چهارم : تحرکات ایالات متحده در بخش ایران هراسى
بررسى رفتار آمریکا بیانگر این واقعیت است که در ایجاد ایران هراسى نوعى هماهنگى بین دولتمردان و قانونگذاران کنگره آمریکا وجود دارد که مهمترین مصادیق آن عبارت است از:
1. صدور قطعنامه همزمان شماره 16
ابعاد جنگ نرم کنگره آمریکا در این قطعنامه بیشتر بر دو حوزه ایران هراسى و اسلام هراسى متمرکز شده است که اشاره قطعنامه به عباراتى از قبیل گسترش تروریسم اسلامى افراط گرا یا فرافکنى در خصوص حادثه جویى ایران در شاخ آفریقا و تهدید آن براى منافع آمریکا از مهمترین مصداقهاى آن است. این قطعنامه در نهم ژانویه 2009 صادر شد. طراح اولیه پیشنویس قطعنامه، نماینده جمهوریخواه ایالت فلوریدا، خانم ایلنا راس لتینن بود.(83)
2. قطعنامه شماره 256
قطعنامه شماره 256 مجلس نمایندگان در چارچوب بهرهگیرى ابزارى از "گفتمان مقابله با تروریسم" به تصویب رسید.
مجلس نمایندگان در تاریخ 22 مارس 2010 با صدور قطعنامه شماره 256 به ممنوعیت ورود وزرا، معاونان وزیر و مقامهاى عالىرتبه سپاه پاسداران براى سفر به ایالات متحده تأکید کرد.(84) در این قطعنامه سفر افراد ذکر شده، براى معالجات درمانى، گردشگرى و بهرهگیرى از سایر فرصتهاى اقتصادى و اجتماعى ممنوع شده است. یکى از دلایل صدور قطعنامه، مسئولیتپذیرى کنگره در برابر شهروندان آمریکایى کشته شده بر اثر "تلههاى انفجارى"(85) قاچاق شده از ایران اعلام شد.
لابىهاى پارلمانى اسرائیل نقش مهمى را در صدور این قطعنامه ایفا کردند، به طورىکه منافع رژیم صهیونیستى مانند ادعاهاى مرتبط با حمایتهاى اقتصادى، مالى و تبلیغاتى جمهورى اسلامى ایران از حماس و حزبالله نیز در این قطعنامه لحاظ شده است.
در این قطعنامه با انحراف اخبار واقعى، طورى تداعى نموده که تمرکز آن فقط بر دولتمردان بوده و از توسعه مناسبات فرهنگى دو ملت استقبال مىکند.
حامى اصلى این قطعنامه، نماینده دموکرات ایالت کانکتیکات جیمز هایمز(86) بود. وى عضو کمیته امنیت داخلى مجلس نمایندگان(87) است. جیمز هایمز علاوه بر نمایندگى مردم کانکتیکات در مجلس نمایندگان، یکى از اعضاى لابى پارلمانى اسرائیل به نام "کمیته اضطرارى براى اسرائیل"(88) است(89) که این خود مصداق دیگرى از برنامهریزى منسجم اسرائیل براى تقویت لابىهاى پارلمانى در روند اثرگذارى بر طرحها، لوایح و قطعنامههاى کنگره است. سایر حامیان این قطعنامه عبارت بودند از:
3. قطعنامه 548
بخشى از راهبرد عملیات روانى کنگره آمریکا از طریق تهدیدسازى مجازى از قابلیتهاى هستهاى و موشکى جمهورى اسلامى ایران با هدف توجیه حمایتهاى پارلمانى از رژیم صهیونیستى اجرا مىشود که به وضوح مىتوان بازتاب آن را در قطعنامه شماره 548 نهم ژوئن 2010 مجلس سنا مشاهده کرد. در این قطعنامه به صراحت اعلام شده رژیم صهیونیستى مجاز است در برابر تهدیدهاى خارجى مانند تهدیدهاى ناشى از موشکهاى دور برد براساس اصل دفاع از خود اقدام کند.(90) حامى اصلى تهیه پیشنویس این قطعنامه سناتور جمهورىخواه ایالت تگزاس و عضو کمیته قضایى جان کارنین(91) بود. تمام سناتورهاى امضاکننده پیشنویس این قطعنامه از حزب جمهورىخواه بودند.
4. قطعنامه شماره 560
این قطعنامه در نوزدهم ژوئن 2009 صادر شد. طراح اصلى این قطعنامه، نماینده دموکرات مردم کالیفرنیا و رئیس کمیسیون روابط خارجى مجلس نمایندگان، هاوارد برمن(100) بود.(101) وى از قانونگذارانى است که در اکثر موضعگیرىهاى پارلمانى یا سخنرانىهاى خود علیه جمهورى اسلامى ایران، همواره بخشى از جهتگیرىهاى خصمانه خود را علیه سپاه پاسداران متمرکز کرده است که از مصداقهاى آن مىتوان به صدور بیانیه وى در ژوئن 2010 و حمایت از اقدام وزارت خزانهدارى آمریکا در افزودن برخى اشخاص حقیقى و حقوقى وابسته به سپاه پاسداران به فهرست تحریمهاى یکجانبه ایالات متحده اشاره کرد.(102)
جمعبندى و نتیجهگیرى
ایالات متحده با هدف فروش تجهیزات نظامى، انزواى منطقهاى ایران، انعقاد پیمان دفاعى برون سیستمى، تضعیف امنیت بومى و پایدار، توجیه تداوم حضور نظامى خود در منطقه و افزایش ایران هراسى هر گونه توسعه بومى صنعت موشکى و سامانههاى دفاع هوایى جمهورى اسلامى ایران را تهدیدى براى کشورهاى منطقه معرفى مىکند.
پىنوشت در دفتر مجله موجود مىباشد.
دلاور پوراقدم مصطفی
منبع :پگاه حوزه شماره 319