شاید بتوانیم برگردیم
کیهان- احمد صدري كه خود از همكاران دايمي ارگان حلقه لندن (جرس) است در واكنش به يكي از مطالب انتقادي اين سايت با نام مستعار نوشت: «آقا مشكلي داريم به نام بي نامي نويسندگان. پناه گرفتن در پس نام مستعار چيز تازه اي نيست. همه مي دانيم كه نصف دوستانمان در فيسبوك يكباره بعد از جنبش سبز اسم فاميل خودشان رابه «ايراني» تغيير دادند و بعضي حتي اسم نخست خود را هم عوض كردند. حرجي بر آنان نيست چون همه مي خواهند حتي الامكان به ايران برگردند و گفته مي شود كه اينترنت موش دارد و موش هم گوش- و از همان مأخذ منقول است كه «كار از محكم كاري عيب نمي كند.»
وي مي نويسد: اشكال از آنجاست كه عده اي با سوء استفاده از سنگر بي نامي، ديگراني را كه خطر كرده و با اسم حقيقي خود در عرصه عمومي باقي مانده اند آماج نقد، توهين و يا لااقل استيضاح قرار مي دهند. آسيب شناسي قضيه از وقتي آغاز مي شود كه وبسايتهاي زيادي براي گرمي بازار خود اين قبيل مقالات را منتشر مي كنند. اينجا به صراحت بگويم كه منظور من از اين وبسايتها جرس نيست. نگراني من از اينست كه اين رفتار چنان عادي شود كه اماكني مانند جرس هم به آن آلوده گردند.
صدري مي افزايد: اجازه بدهيد براي آن دوستاني كه صابون تهاجم از سنگر بي نامي به تنشان نخورده چند سطري بنويسم. اين بنده حقير مدتها در سايتي مقاله مي نوشتم كه اجازه مي داد در قسمت كامنتها عده اي با نامهائي قلابي از قبيل «فرد» و «ممد» و چند نام پهلواني از شاهنامه بيابند و هر چه فحش و فضيحت بود نثار اين نگارنده بنمايند و بروند. به مدير آن سايت نوشتم كه مقاله نويسي در مسائل كلي ولو به اسم مستعار اشكالي ندارد ولي اگر كسي خواست به شخصي با اسم حقيقي حمله كند بايد خودش هم اسمش را بنويسد. آنكه ضربتي زد بايد آماده باشد كه ضربتي نيز نوش كند. آن ويراستار محترم به اين سخن وقعي نگذاشت و من هم عطاي آن سايت را به لقايش بخشيدم. چرا بايد باعث رونق بازار كساني شد كه اجازه مي دهند موجودات ترحم انگيزي با نامهاي مسخره اي مانند «آريوبرزن» و «رستم دستان» (به مصداق «زلفعلي» خواندن آدم كچل) و بدون تحمل كوچكترين هزينه اي آنچه به قلمشان مي آيد نثار شخصيتهاي حقيقي كنند؟
خاطرنشان مي شود «جرس» يكي از سايت هايي است كه نيمي از مطالب منتشر در آن داراي اسامي مستعار است.
انتهای پیام/20