حضرت زینب(س)، الگوی حضور اجتماعی زن مسلمان
حضرت زینب (سلاماللهعلیها) شخصیتی است که عمدتاً به واسطهی حضور بیمانندش در قیام احیاگر و تاریخساز کربلا شناخته میشود. شخصیتی که آثار وجودیاش منتهی به زمان حیات نبوده و اعصار و قرون پس از آن را نیز درنوردیده است. اساساً ابعاد وجودی زینب کبری (سلاماللهعلیها) را میتوان در دو سطح مورد واکاوی قرار داد.
آگاهی از اصول کلی حاکم بر شخصیت ایشان و سپس در ذیل آن، بیان مصادیق حضور اجتماعی حضرت بر مبنای شواهد تاریخی- روایی است. باید دانست، چند اصل کلی بر شخصیت زینب کبری (سلاماللهعلیها) حکمفرماست که حضور اجتماعی ایشان را نیز در برداشته و به عبارتی، مبانیِ الگوی حضور اجتماعی زن مسلمان به شمار میرود.
اولین و مهمترین این اصول، خدامحوری حضرت زینب (سلاماللهعلیها) در نظر و عمل است. تسلط فکری زینب کبری(سلاماللهعلیها) بر حدود شرعی و التزام عملی به آنها، حتی در شرایط طاقت فرسای جنگ و اسارت، ویژگی برجستهی ایشان در تمامیِ مراحل قیام و قبل و بعد از آن است.
زینب کبری (سلاماللهعلیها) که در محضر اهل بیت (علیهمالسلام) تربیت و نمو داشته است، اشراف کاملی بر حدود شرعیِ اسلام دارد و علاوه بر آن، به شب زنده داری و اقامهی نماز شب و برقراری ارتباطی فراتر از حدود واجب شرعی با خداوند شناخته میشدند. امام سجاد (علیهالسلام) در این باره میفرمایند: «عمهام زینب در مسیر کوفه تا شام همهی نمازهاى واجب و مستحب را اقامه مىنمود و در بعضى منازل به خاطر شدت گرسنگى و ضعف، نشسته اداى تکلیف مىکرد.»[1]
از این رو آنچه بر تمامی ابعاد وجودیِ زینب (سلاماللهعلیها) حکمفرماست و حدّ و مرز حضور اجتماعی ایشان را نیز تعیین میکند؛ ارتباط بیوقفه و خالصانهی ایشان با خداوند متعال و اتصال حضرتش به سرمنشأ هدایت است. در همین باره نقل شده که وقتی اسرا را وارد کوفه کردند؛ مردم کوفه از روی ترحم به اطفال و به اسیران، نان و خرما میدادند.
زینب کبری (سلاماللهعلیها) فریاد میزد: «ای اهل کوفه، صدقه بر ما حرام است.» ایشان در رعایت حلال و حرام الهی هیچگونه سهل انگاری نمیکند. اگرچه اطفال و زنان اهل بیت (علیهمالسلام) راه دور و درازی طی کرده و خسته و گرسنه هستند، اما ایشان در چنین شرایط طاقت فرسایی نیز أکل صدقه را بر ذریّهی پیامبر(صلیاللهعلیهوآله) جایز نمیشمارد.
اگر گرسنهاند، زینب (سلاماللهعلیها) حاضر است از سهمیهی غذایش بگذرد و نان خود را بین بچهها تقسیم کند و 3 روز یا بیشتر چیزی نخورد و از شدت ضعف و گرسنگی نشسته نماز بخواند، اما اجازه نمیدهد که ذرهای از صدقه را تناول کنند.[2]
بدینترتیب، مشی عملی زینب کبری (سلاماللهعلیها) در اطاعت و انقیاد از حدود الهی با این عمل کاملاً نمایان میگردد؛ بنابراین، از دیدگاه آن بانو، اساساً تبعیت از اوامر الهی، اصلی است که در همه حال، حاکم میباشد و تغییر حکم کلی، به حسب تغییر شرایط نیز امری است که به حکم همان دستورات شرعی صورت میپذیرد و عمل به آن، عین عمل به تکلیف الهی است. پس میتوان گفت: در ارائهی الگوی حضور اجتماعی زن مسلمان، اولین مؤلّفه، آشنایی و شناخت حدود شرعی و التزام عملی به آنها میباشد.
حدودی که به روشنی، از منابع و متون اسلامی قابل برداشت و استفاده میباشد. پس از اطاعت محض و البته آگاهانه از دستورات الهی، ولایتمداری حضرت زینب (سلاماللهعلیها) از ویژگیهای شاخص ایشان به شمار میرود. در حقیقت آن کس که دائماً در اندیشهی اطاعت محض از پروردگار میباشد، فرمان الهی «أطیعوا الله و أطیعوا الرَّسول و أولی الأمر منکم » (نساء/59) را با تمام وجود میپذیرد.
بر این اساس ولایتمداری و پیروی از ولیّ خدا، در دین اسلام؛ مصداق أتم پذیرش ولایت خداوند و از مهمترین ویژگیهای مسلمان واقعی به شمار میرود و زینب کبری (سلاماللهعلیها)، در وقایع متعددی این ویژگی را تا سرحد کمال، به منصهی ظهور میرساند.
زینب کبری (سلاماللهعلیها) در خطابهای که در جمع کوفیان ایراد میکند، بعد از حمد و ثنای الهی، به حیاتیترین آموزهی اجتماعی اسلام؛ یعنی مسئلهی هدایت و رهبری جامعه توسط انسانهای صالح و متعهد اشاره میکند. ایشان بر پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) و آل او به عنوان رهبران صالح، پاک و برگزیدهی الهی درود میفرستد و خطر انحراف از این اصل را گوشزد نموده و نتایج زیانبار پیروی نکردن از رهبران شایسته را به مردم هشدار میدهد.
در این راستا، آن حضرت این نکتهی ضروری را یادآور میشود که یک مسلمان همواره باید بعد از یاد خداوند، در اندیشهی پیروی از پیامبر(صلیاللهعلیهوآله) و عترت ایشان باشد و چنانچه نسبت به اتصال خاندان عترت (علیهمالسلام) به ذات اقدس ربوبی و تمسک به تعالیم وحیانی ایشان غفلت و عناد ورزند و راه را بدون راهبر شایسته طی کند، بیشک به ظلمات و تاریکی خواهد رسید.
ایشان مهمترین اشتباه مردم فریب خورده را، جدایی از اهل بیت (علیهمالسلام) عنوان میکنند و این امر را عامل اصلی هلاکت و گرفتاری آنان میشمارند. سپس بر این مطلب تأکید مینمایند که دور شدن از پیامبر(صلیاللهعلیهوآله) و عترت ایشان، نه تنها موجب هلاکت و بدبختی در جهان آخرت خواهد بود بلکه در این جهان نیز سبب ذلت، خواری، رسوایی و پشیمانی میشود.
افزون بر خطابهی ولایت محور حضرت زینب (سلاماللهعلیها) و دعوت مردمان فریب خورده به پذیرش و حمایت از ولیّ امر زمان، حمایتهای بیدریغ و متفکرانهی ایشان از امام حسین (علیهالسلام)، خود نشان واضحی از ولایتپذیری آن بانو میباشد، تا آن جا که ایشان با تدبیر و دوراندیشی، در ازدواج خویش، همراهی با برادر[3]؛ و به تعبیر دقیقتر، همراهی و همرزمی با ولایت را شرط ضمن عقد خویش قرار میدهد و بدین ترتیب، حمایت بیقید و شرط از ولیّ امر خویش را، دغدغهی اصلی زندگی خود عنوان میکنند.
شاخصهی ولایتمداری در ارائهی الگوی حضور اجتماعی زن مسلمان به روشنی میبایست مورد توجه قرار گیرد. ضرورت این امر از آن جا ناشی میشود که؛ ولی فقیه زمان، در مقام نایب امام عصر(عجلاللهتعالی فرجه شریف)، راهبر جامعهی اسلامی بوده و شناخت مقتضیات زمان و طرق نیل به مقاصد امت اسلامی، مقولهای است که جز با ارائهی طریق از سوی شخص ولی فقیه امکانپذیر نمیباشد. از این روست که ایفای نقش حقیقی زن در جامعهی اسلامی نیز در گرو گام برداشتن در مسیر ولایت است.
حقگرایی، ظلمستیزی و تأثیرگذاری اجتماعی، سومین شاخصهی مهم حضرت زینب (سلاماللهعلیها) است. ایشان هم در قیام و هم پس از آن در مدت کوتاه زندگی شریفشان پس از شهادت امام حسین (علیهالسلام) توانست مسیر تاریخ را تغییر دهد. ایشان پس از عاشورا لحظهای آرام ننشست و در امر پیام رسانی به هر شیوهی ممکن فعالیت داشت. به طوری که در کوفه و شام چنان سخنرانی، عزاداری و نوحهسرایی نمود که شرایط، اوضاع و احوال را عوض کرد و یزیدیان را در هراس و وحشت انداخت.
حضرت زینب (سلاماللهعلیها) با فعالیتها و خطابههای خود بذری را در دل کوفیان پاشید که ثمرهی آن در دهههای بعدی حاصل شد و قیامهای سیاسی همچون قیام توابین و مختار، حاصل بیداری سیاسی کوفیان در اثر فعالیتهای بنیادین حضرت زینب (سلاماللهعلیها) بود. از این ویژگی زینب کبری (سلاماللهعلیها) میتوان دو نتیجهی بسیار مهم در زمینهی ارائهی الگوی حضور اجتماعی زن مسلمان برداشت نمود.
اول اینکه؛ ظلمستیزی و یا به عبارت امروزین آن، فعالیت سیاسی، منحصر به مردان نیست. بلکه هر فردی اعم از زن و مرد در جامعهی اسلامی موظف است در سرنوشت دین و جامعهی خویش سهیم و فراتر از آن، مؤثر باشد. یعنی دین اسلام از زنان مسلمان انفعال و انزوای اجتماعی و سیاسی را نپذیرفته و در چارچوب مورد تأیید و با الگومداری حضرت فاطمه (سلاماللهعلیها) و زینب کبری (سلاماللهعلیها) بر وظایف زنان در این زمینه تأکید نموده است
و دوم آنکه؛ تأثیرگذاری اجتماعی، ابزاری خاص و ویژه نیاز ندارد و شاید مستلزم حضور جسمی در صحنهی اجتماع نیز نباشد، بلکه هر انسانی، با هر وسیلهی ممکن و بر مبنای قدرت تفکر و تدبیر و ارائهی نظر و ایده، میتواند به وظیفهی سیاسی و اجتماعی خویش عمل نماید.
عمل بر مبنای دانش، بصیرت و عقلانیت را میتوان شاخصهی دیگری از شخصیت زینب کبری (سلاماللهعلیها) دانست. زینب( سلاماللهعلیها) به تبعیت و الگوگیری از مادر رشیدهی خویش حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) ثابت کرد، عقلانیت و رشادت فکری داشتن؛ جنسیت نمیشناسد. هر انسانی اعم از زن و مرد میتواند و باید، با کسب دانش و بر مبنای بصیرت و عقلانیت عمل کرده و از خود فکر، ایده و نظر داشته باشد. مشهورترین لقبی که زینب (سلاماللهعلیها) با آن شناخته میشوند، «عقیلهی بنیهاشم» است.
همین لقب و توجه به معنای آن، خود به تنهایی میتواند نشان دهندهی کمال عقلی و فکری ایشان باشد. همچنین دانش و بصیرت زینب (سلاماللهعلیها) را میتوان از راه توجه به محتوای خطبهها و پیامهای ایشان فهمید. پیامهایی که انقلاب کربلا را تا درون کاخ یزید در شام پیش برد و یزید و ابن زیاد را به زانو درآورد و تدبیر او بود که کاروان اسرا را با سربلندی به مدینه رساند و در طول اسارت عزت و سربلندی، عبادت و عرفان، حیا و عفّت، پاکدامنی و نجابت را به نمایش گذاشت.
منشأ علم و بصیرت زینب (سلاماللهعلیها) را میتوان به یقین کلام وحی یعنی آیات شریفهی قرآن کریم دانست. ایشان در خطبهی خود در کاخ یزید، بارها و به صورت کاملاً متناسب و دقیق، بر کلام وحی استناد میکنند و از آیات حیاتبخش آن در القای سخن خود به مردم بهره میبرد. آن حضرت بیوفایی و خیانت کوفیان را به زنی مثال میزند که رشتههای خود را بعد از بافتن پنبه میکند و تمام زحمات خود را بدون علت تلف میسازد.
این سخن بانوی کربلا برگرفته از آیهی 92 سورهی نحل است که خداوند متعال در مورد وفای به عهد و اهمیت آن سخن گفته، آن گاه میفرماید: «و لاتکونوا کالّتی نقضت غزلها من بعد قوّهٍ انکاثا» و همانند آن زن سبک مغز نباشید که پشمهای تابیدهی خود را پس از کامل شدن دوباره وا میتابید!
عقیلهی بنیهاشم در فراز دیگری از خطبهاش بر مبنای آیات وحی، وجدان عهد شکنان را به محاکمه کشیده و به آنان هشدار میدهد: «ألا ساء ما یزرون؛ بدانید که شما خیلی بد عمل کردید» و این لکّهی ننگ با هیچ وسیلهای پاک شدنی نیست و این همان هشدار قرآن کریم است که در آیهی 31 سورهی انعام، به دنیاپرستان و آنان که زندگی ناچیز دنیا را در مقابل ارزشهای الهی و زندگی جاویدان آخرت خریدهاند بیان شده است.
یکی از مهمترین آثار عقلانیت در شخصیت حضرت زینب (سلاماللهعلیها) در صبر ایشان بر مصیبتهای بسیار دلخراش و متعدد وارد شده نمایان است. غم از دست دادن عزیزترین افراد، سفر طولانی و طاقت فرسای اسارت از کربلا تا کوفه و از کوفه تا شام، قافله سالاری کاروان مصیبت دیدهی اسرا به دلیل وجود بیماری امام سجاد (علیهالسلام)، نشان دادن سرهای بریدهی شهدا بر سر نیزهها، بیتابی کودکان یتیم و ماتم زده و خسته، شادمانی مردم کوفه و خارجی خواندن خاندان پیامبر اسلام (صلیاللهعلیهوآله) و صدها فجایع و مصیبت دیگر، مصیبتهایی که یکی از آنها برای از پا درآوردن هر انسان کافی است؛ اما زینب کبری (سلاماللهعلیها) همچون کوهی سترگ و استوار، با خطبههای آتشین خود در کوفه و شام وظیفهی افشاگری ظلم بنیامیه را به خوبی انجام داد و نهضت حسینی را به جهانیان عرضه کرد. این صبر و ایستادگی نشان از عقلانیت و بینش اسلامیِ حضرت دارد. ایشان همچنین در غم مصیبتهای وارده به توصیهی امام حسین (علیهالسلام) به شیوهی رایج زنان عربِ هم عصر خویش عزاداری نکرده و با نمایش این اقتدار و ایستادگی باعث خشم دشمنان آلالله شدند.
دانش و بصیرت زینب کبری (سلاماللهعلیها) مبیّن اهمیت بسیار زیاد آموزش زنان در جامعهی اسلامی است. زنان چه در حوزهی روابط خانوادگی و چه در حضور اجتماعیشان میتوانند تأثیرگذاری بسیار زیادی داشته و با عمل بر مبنای دانش صحیح و مورد نیاز، نقشهای بدون جایگزینی را ایفا کنند. بنابراین، از مهمترین ارکان حضور اجتماعی زن مسلمان، دانش، بصیرت و آگاهی و تسلط عقلانیت بر عمل است.
عزت نفس و مناعت طبع که از مهمترین ابزار و لوازم حضور اجتماعی به شمار میرود، مشخصهی دیگری است که به روشنی و کمال، در شخصیت زینب کبری (سلاماللهعلیها) دیده میشود. در حوادث قیام کربلا و پس از آن، زینب (سلاماللهعلیها) بدون ذرهای اظهار ذلت، ضعف و شکستگی؛ با سیمایی پر صلابت و قاطع و گفتاری فصیح و بلیغ همچون پدرش علی (علیهالسلام)، کوفیان و یزیدیان را خطاب قرار میدهد و یک سخنرانی کم نظیر و کوبنده با رعایت فنون خطابه، منظم و منسجم و بدون دغدغهی خاطر ایراد میکند.
ایشان در کاخ یزید در لباس اسارت اما از موضع عزت و اقتدار، وی را خطاب قرار داده و میفرماید: «حالا که حوادث تلخ روزگار مرا به این جا کشانده است، با تو هم صحبت شدهام. تو را بسیار خوار و حقیر میدانم و سرزنش تو را کاری ارزشمند و تو را به خاطر عملی که انجام دادی، بسیار توبیخ میکنم.»[4]
تأثیر شاخصهی خودباوری و عزت نفس بر ارائهی الگوی حضور اجتماعی زن مسلمان کاملاً واضح و مبرهن است. خودباوری از مهمترین ارکان سلامت روان به شمار میرود و قدرت و خودکنترلی را در افراد افزایش میدهد. انسانی که از عزت نفس بالایی برخوردار است، نه تنها تسلیم شرایط سخت و ناگوار نمیشود، بلکه از شرایط موجود بیشترین بهرهبرداری را میکند.
حضور زن مسلمان با خودباوری و مناعت طبع در صحنهی اجتماعی، افزون بر آن که تأثیرگذاریِ وی را صدچندان میکند، دست سوداگران و ددمنشان را نیز از سوء استفاده و بهرهبرداریهای منفعتطلبانه کوتاه مینماید و زن را در جایگاهی رفیع، محترم و با منزلت قرار میدهد. همان جایگاهی که حضرت فاطمه و حضرت زینب (سلاماللهعلیهما) در نقطهی اوج آن قرار داشتند.
از مشخصههای دیگر زینب کبری (سلاماللهعلیها)، عفت ورزی، حیا و پاکی ایشان حتی در سختترین مراحل زندگی است. ایشان در دوران اسارت و در حرکت از کربلا تا شام سخت بر عفت خویش پاى مىفشرد. مورخین نوشتهاند: «او صورت خود را با دستش مىپوشاند چون روسریاش از او گرفته شده بود»
و نیز آن بانوى بزرگوار بود که براى پاسدارى از مرزهاى حیا و عفاف بر سر یزید فریاد مىآورد که: «اى پسر آزاد شدهی [جدمان پیامبر اسلام] آیا این از عدالت است که زنان و کنیزکان خویش را پشت پرده نشانى و دختران رسول خدا(صلیاللهعلیهوآله) را به صورت اسیر به این سو و آن سو بکشانى؟ نقاب آنان را دریدى و صورتهاى آنان را آشکار ساختى.»[5]
همچنین ایشان در اولین فرصتى که براى ابراز درخواست مىیابند، تقاضاى بازگرداندن چادرها و حجابهایشان را مىکنند. اهتمام بر حیا و عفت، از مهمترین مبانی حضور اجتماعی زن و مرد در جامعهی اسلامی و در زمرهی عوامل مؤثر بر سلامت روابط اجتماعی و به دنبال آن، انسجام مهمترین نهاد اجتماعی یعنی خانواده است. نهادی که از هم پاشیدگی آن مقدمهای بر اضمحلال انسجام کل جامعه به شمار میرود و ارکان مستحکم یک نظام را میتواند به سهولت به لرزه درآورد. از سوی دیگر، هرگاه حیا از جامعه رخت بر بندد و عفت در آن لگدکوب شود، دین هم بساط خویش را جمع خواهد کرد.
امیرالمؤمنین (علیهالسلام) میفرماید: «نیکوترین لباس دین حیاست.»[6] و امام باقر(علیه السلام) در این باره فرمود: «حیا و ایمان با هم بر یک شاخه قرار گرفتهاند، پس هرگاه یکی از آن دو برود، دیگری نیز از او تبعیت میکند.»[7] یعنی، میان ماندگاری دین در جامعه و وجود حیا، رابطهی تنگاتنگی وجود دارد.
حیا یک ویژگی انسانی است و نه جنسیتی، زن و مرد نمیشناسد. بلکه هر فردی که ادعای انسانیت دارد، در هر جامعه و با هر مسلکی؛ میبایست متصف به حیا و عفت باشد. زنان به عنوان انسانهایی که لطافت ذاتی و زیباییهای تکوینی آنها بیشتر است، برای حفظ شأن و منزلت خویش در جامعه و تزریق حیا به کل پیکرهی اجتماع، بیشتر مورد توصیه به رعایت موازین حیا و عفت شدهاند.
در همین راستا میتوان اذعان داشت، مهمترین شاخصهی اجتماعی شخصیت زینب (سلاماللهعلیها) که سرفصل حضور اجتماعی زن از دیدگاه اسلام نیز به شمار میرود، دوگانگی و تضاد رفتار ایشان در بروز شخصیت زنانه در موقعیتهای متفاوت خانوادگی و اجتماعی است.
ایشان به گواه تاریخ از رقّت قلب و احساسات لطیف زنانه در حدّ نهایت آن برخوردار است و حتی از مشاهدهی تمیز کردن شمشیر توسط برادر در شب عاشورا میگرید و از هوش میرود؛ اما در جریان قیام عاشورا و پس از آن اسارت و تیمارداری بازماندگان قیام، چنان مقاومت و پایداری به اصطلاح غلط رایج، مردانهای از خود نشان میدهد؛ که در جای جای تاریخ، نمونهای حیرت انگیز از حضور اجتماعی یک زن خوانده شده است.
همچنین این دوگانگیِ ظاهری که میتوان آن را عین اتحاد شخصیت زنانه از نظر اسلام دانست؛ در شرایط حضور اجتماعی ایشان نیز مشاهده میشود. میبینیم که زینب(سلاماللهعلیها) تا قبل از حضور در کربلا، زنی است که از شدت حجاب و عفت کسی او را نمیبیند و صدایش به گوش نامحرمی نمیرسد، حتی نزدیکترین همسایهها. نقل شده که ایشان هرگاه میخواستند برای زیارت مرقد نبیاکرم(صلیاللهعلیهوآله) بروند، شبانه و آن هم با همراهی پدر و برادرانش حرکت میکرند.
زینب (سلاماللهعلیها) به پیروی از مادرشان حضرت زهرا(سلاماللهعلیها) که فرمودند: «بهترین چیز برای زنان این است که مردان نامحرم آنان را ندیده و خودشان نیز ایشان را نبینند.»[8] در حفظ حجاب و عفت خود میکوشد. اما همین زینب (سلاماللهعلیها) در عاشورا و در بازار کوفه در میان جمع کثیری از زن و مرد، پیر و جوان فریاد میزند و صدای خود را هرچه توان دارد، بلند میکند تا همه بشنوند، چراکه رسالت الهیاش این گونه اقتضا میکند. ایشان آن چنان حیا و عفت را با فصاحت و بلاغت و نیز شجاعت و شهامت در میآمیزد که اعجاب همگان را برمیانگیزد.
راوی میگوید: «لم اَرَ والله خفره قط انطق منها[9]؛ به خدا سوگند من زنی را ندیدم که به این اندازه حیا و عفت داشته باشد و در عین حال گویاتر و تواناتر از زینب (سلاماللهعلیها) باشد.»
بنابراین، مهمترین ابعاد اجتماعی شخصیت حضرت زینب (سلاماللهعلیها) که مبانی حضور اجتماعی زن مسلمان در تمامی قرون و اعصار به شمار میرود را میتوان در مواردی چند خلاصه نمود:
رعایت حدود شرعی و ارتباط تنگاتنگ با خداوند، ولایتمداری، حقگرایی، ظلمستیزی و تأثیرگذاری اجتماعی، عزت نفس، خودباوری و مناعت طبع، صبر بر مصیبت در راستای رضای خداوند، عمل بر مبنای بینش، بصیرت و عقلانیت و به دنبال آن، رشادت فکری و استقلال نظر در مواجهه با عناصر اجتماعی، اهتمام بر حیا و عفت و عدم برزو لطافتهای تکوینیِ زنانه در انجام وظایف اجتماعی.
انتهای پیام/20