کد خبر: ۳۶۲۷۵
تاریخ انتشار: ۲۰:۰۶ - ۰۸ مهر ۱۳۹۱

یک سوال اساسی از روحانیت

چرا امام جماعت(ظاهراً) منحصر شده است به روحانيت در حالي كه اسلام شرط امام جماعت را عدالت يكي از شرايط امام جماعت قرار داده است؟

به گزارش شیرازه به نقل از سخن فارس توضيحي از استاد شهيد مطهري در مورد كلمه روحانيت بياوريم كه در متن سؤال آمده كه خالي از فايده نيست و بعد به اصل سؤال بپردازيم.
متفكر شهيد استاد مرتضي مطهري در كتاب خاتميّت مي فرمايند : "لفظ (روحاني) كه خيلي جديدالولادة است، معاصر است با خودمان، يعني با نسل ما. شما در شصت هفتاد سال پيش، يعني قبل از مشروطه، يك جا پيدا نمي كنيد كه به علماي دين روحانيّين گفته باشند. اين اقتباس از مسيحيت است. مسيحيها روي حساب اينكه در نظر آنها روح از تن، آخرت از دنيا، معني از ظاهر جدا است، و عالم ديني بايد اصطلاح تارك دنيا باشد، به علماي خودشان مي گفتند روحانيّون، و بعد هم اين اصطلاح در ايران ما شايع شد. به هر حال اسلام جزء كارهايي كه نكرده است يكي اين است كه براي علماي دين اسم مخصوص انتخاب نكرده است"(1)
اما اينكه سؤال فرموديد چرا منحصر شده به روحانيّت يا به تعبير دقيق تر چرا منحصر شده به علماء؟ در جواب اين شبهه نيز استاد مطهري در همان كتاب مي فرمايند : "[اسلام] لباس مخصوص هم انتخاب نكرده است، يعني اسلام نگفته است آن عده كه علماي دين اند چون علماي دين اند بايد يك لباس مخصوص داشته باشند. البته مسلّم است كه افرادي كه عمامه به سرشان مي گذارند يا ردا مي پوشند، مجموعاً با مقايسه با لباس ديگران كه امروز شايع است، لباسشان به لباس پيغمبر اكرم( نزديك تر است. اين اختصاص به علماء ندارد، شما هم اگر به قصد اينكه چون پيغمبر اكرم( عمامه به سر مي گذاشته است، عمامه بگذاريد و قصد تأسّي داشته باشيد، شايد اجر و ثوابي داشته باشيد. اگر كسي خيال كند كه اسلام براي علماي دين يك لباس به خصوص وضع كرده و گفته است كه چون تو عالم ديني هستي بايد لباسي داشته باشي كه با غير عالم فرق بكند، خير، ما در دين يك چنين چيزي نداريم. ما در اخبار و احاديث، باب لباس پوشيدن و كيفيت لباس پوشيدن، آداب و مستحبات آن داريم، ما هيچكدام اختصاص به علماء ندارد، اگر يك لباس با كيفيّت بالخصوصي مستحب باشد همينطور كه براي عالم مستحب است براي غير عالم هم مستحب است، و اگر مكروه باشد همان جوري كه براي علما مكروه است براي غير علما هم مكروه است.
اگر امروز در پاره اي از تشريفات به علماء مراجعه مي كنند، از آن جهت است كه خود مردم مي خواهند، چون به علماء اعتقاد بيشتري دارند، والا اسلام نگفته است، مثلاً امام جماعت.
آيا اسلام گفته است كه امام جماعت بايد از علماء باشد؟ خير، گفته است كه بايد عادل باشد، ولي البته چون مردم ازنظر عدالت به علماء بيشتر اعتماد دارند، كم اتفاق مي افتد كه براي امام جماعت، غيرعالمي را انتخاب بكنند. امام جماعت از نظر فضائل انساني : تقوا، علم، سيادت، حتي احياناً از نظر صباحت منظر و زيبايي، از نظر هر چيزي كه براي بشر خوبي شمرده مي شود، هر چه فضائل بيشتري داشته باشد بهتر است، ولي به هر حال اين يك وظيفه اختصاصي كه مربوط به علماء باشد نيست."(2)
درتكميل پاسخ به سؤال فتواي 12 تن از مراجع معظم تقليد را از كتاب توضيح المسائل مراجع ذكر مي كنيم، لازم به ذكر است در جاهايي كه مراجع معظم اختلاف فتوي داشته باشند اختلاف فتوي آنها با ذكر اسم مباركشان آمده است. اين نكته را نيز تذكر مي دهيم كه درمورد امام جماعت، به خصوص در مورد عدالت امام جماعت به بايد سهل انگاري كرد و نه وسواسي بود بلكه آنچه مراجع فرموده اند كفايت مي كند.
شرايط امام جماعت :
مسأله 1453 ـ امام جماعت بايد بالغ وعاقل وشيعة دوازده امامي وعادل وحلال زاده باشد ونماز را به طور صحيح بخواند.1ونيز اگر مأموم مرد است امام او هم بايد مرد باشد 2واقتداكردن بچة مميز كه خوب وبد را مي فهمد به بچه مميز ديگر جايز نيست3 واحتياط واجب آن است كه امام زن نيز مرد باشد.
فاضل : ونيز امام جماعت بنابراحتياط واجب بايد مرد باشد واقتدا كردن بچة مميز كه خوب وبد را مي فهمد به بچة مميز ديگر مانعي ندارد.(پايان مسأله)
گلپايگاني : بلكه درغيرنماز ميت احتياط لازم آن است كه زن امامت نكند هر چند مأموم زن باشد...
صافي : ودرغير نماز ميت امامت زن برزنها كراهت دارد ...
زنجاني : واقتداكردن به بچه مميز كه خوب وبد را مي فهمد،‌بنابراحتياط واجب صحيح نيست؛ ولي بچه مميز، مي تواند درنماز جماعت شركت كرده واقتدا نمايد و احكام جماعت هم برآن بار مي شود.
مكارم : ولي امامت زن براي زن مانعي ندارد. وهر انساني حلال زاده است خواه مسلمان يا غير مسلمان، مگر اين كه خلاف آن ثابت شود.
سيستاني : وصحت اقتداء به بچة ده ساله اگر چه خالي از وجه نيست ولي خالي از اشكال هم نمي باشد.
3. اراكي، گلپايگاني،صافي : مانعي ندارد.(پايان مسأله)
خوئي،تبريزي : مانعي ندارد، اگرچه آثار جماعت براو مترتب نمي شود.
بهجت : مسأله ـ امام جماعت بايد شيعة دوازده امامي، عاقل، عادل وحلال زاده باشد ونماز را به طور صحيح بخواند وبنابراحتياط بايد بالغ باشد ونيز اگر مأموم مرد است، امام او هم بايد مردباشد.
بهجت : مسأله1171 ـ عدالت معتبر درامام جماعت عبارت است از حسن ظاهر يعني دوري جستن ازگناهان كبيره بطوري كه ظاهر احوال شخص به طور ظني دلالت كند كه او بنا بر ترك گناه دارد نه‌ آن كه اتفاقاً چند روزي گناه راترك كرده باشد. ومأموم بايد اين حسن ظاهر را احراز كند واصرار برگناهان صغيره به منزله گناه كبيره است.
بهجت : مسأله 1173 ـ اگر امام جماعت دربين نماز از قيام عاجز شد لازم است مأموم نيت فرادي كند ونماز خود را بخواندوهمچنين است هر نقصي كه مانع از اقتدا است.
مكارم : مسأله1268 ـ "عدالت"، يك حالت خداترسي باطني است كه انسان را ازانجام گناه كبيره وتكرار گناه صغيره باز مي دارد وهمين انداره كه با كسي معاشرت داشته باشيم وگناهي ازاو نبينيم، نشانة وجود عدالت است واين را "حُسن ظاهر" كه حاكي ا زملكة باطن است، مي گويند.
مسأله 1454 ـ امامي را كه عادل مي دانسته، اگر شك كند به عدالت خود باقي است يا نه، مي تواند به او اقتدا نمايد1.اين مسأله، دررسالة آيت ا...بهجت نيست.

انتهای خبر/ص

نظرات بینندگان