نقشرستم؛ ظاهری آرام و درونی آشفته/ عکس و فیلم
نقش رستم اثری منحصر به فرد است؛ اثری که از دوره ایلامی تا اواسط دوره اسلامی مورد تقدس بوده و امروز از بروز مشکلاتی چون فرسایش و ترکهای عمیق رنج میبرد. شاید هر کسی که به نقش رستم میرود، ظاهری آرام ببیند، اما این محوطه باستانی درونی آشفته و ویران دارد.
به گزارش شیرازه به نقل از میراث، نقش رستم، تنها یک اثر تاریخی نیست، تابلویی تمامنما از تاریخ، فرهنگ و هنر ایران است که از 1200 قبل از میلاد مسیح تا سالهای 625 هجری قمری به عنوان یک مکان مقدس مورد توجه بودهاست. با اینحال عوامل طبیعی و دخالتهای انسانی این اثر را با خطر جدی مواجه کردهاست.
ترکها، بلای جان نقش رستم شدهاند و از هر سو به این اثر باستانی یورش آوردهاند. با اینحال گویا کاری از دست کسی برنمیآید.
نقشی از دوره عیلامی، کعبه زرتشت، آرامگاههایی از داریوش اول، خشایارشاه، اردشیر یکم، داریوش دوم، نقش اهورامزدا و اردشیربابکان، پیروزی شاپور بر امپراتور رم، بهرام دوم و درباریان، سنگنگاره پیروزی بهرام دوم، آناهیتا و نرسی، نبرد هرمز دوم و نقش نیمه تمام آذرنرسه، نبرد شاپور دوم و نوشتهای از دوره اسلامی، تابلویی تمام نما از تاریخ و تمدن ایران است.
نقش رستم
«کامیار عبدی»، باستانشناس درباره وضعیت حفاظتی این اثر تاریخی به CHN میگوید: «نقش رستم از جمله محوطههای باستانی ایران است که نادیده گرفته میشود و تقریبا به طور جدی کار مرمتی در آن انجام نگرفتهاست.»
وی در ادامه میگوید: «گاهی جلو آرامگاه داریوش داربستهایی زده میشود اما آرامگاههای دیگر و از همه مهمتر، کعبه زرتشت چندان مورد مرمت قرار نگرفتهاست.»
یکی از مشکلات نقش رستم مقبره خشایارشاه است. ترک عظیمی در بخشی از کوه که این آرامگاه در آنجا ساخته شده به وجود آمده است و احتمال فرو ریختن آن وجود دارد.
ترک روی آرامگاه خشایارشاه
عبدی دراینباره میگوید: «در نقش رستم پدیدههای زمینشناسی در حال وقوع است. همانطور که یکی از همکاران به نام آقای عطایی چند سال پیش هم اشاره کردند، ترک بزرگی از وسط آرامگاه خشایارشار میگذرد که چه بسا به زودی این آرامگاه سقوط کند.»
آثار ترک روی نقش برجسته در مقبره خشایارشاه
به گفته وی باید یک برنامه دقیق زمینشناختی و محافظتی در مورد این اثر انجام شود. چنین فرسودگیها و ترکهایی در تختجمشید، به خصوص در ستونها و سرستونها وجود دارد که باید حفاظت شود.
زمانی که نقش رستم برای مدفن شاهان هخامنشی و نقش آنها انتخاب شد، هخامنشیان کانالهایی بالای این کوه ایجاد کردند تا از تجمع و نفوذ آب به دیواره نقش رستم خودداری کنند. این کانالها به مرور زمان مسدود شده به همین دلیل آب پس از تجمع، راهی شیارهایی شد که در کوه ایجاد شده بودند و آنها را به مرور زمان عمیقتر کرد.
کانالهای آب در بالای نقشرستم که زمانی مسدود شده بودند
شکافهایی که امروز به یک دردسر جدی بدل شدهاست. در بخشهای مختلف نقش رستم همین نفوذ آب باعث بروز گلسنگها شدهاست. ترکها که بیشتر بر اثر عوامل طبیعی به وجود آمدهاند، یکی دو تا نیستند و هنوز عمق این ترکها در دل کوه مشخص نشده اما به شدت نقش برجستهها را آسیب رساندهاست.
فرسودگی و گلسنگ در نقشرستم
فرسودگیها تنها به ترکها و شکافها مربوط نمیشود. رنگها هم در نقش رستم به مرور زمان از بین میروند. رنگ یکی از عناصر مهم نقشبرجستههای نقش رستم بودهاست. رنگهایی که به مرور زمان پاک شدند و کمتر اثری از آنها باقیمانده است. شاید کسانی که به دیدن نقش رستم میروند ندانند، که خطوط میخی با رنگ آبی تزئین شده بودند، لب داریوش قرمز و ریش او آبی بودهاست.
در این تصویر قرمزی روی لب داریوش و رنگ آبی در ریش او دیده میشود
عبدی درباره وجود رنگ در نقش رستم و تخت جمشید میگوید: «تا مدتها کسی از وجود رنگ در آثار باستانی تخت جمشید و نقش رستم خبر نداشت؛ اما طی چندسال اخیر با متوجه شدیم که این آثار حاوی رنگ بودهاند.»
رنگ روی خطوط میخی نقشرستم
وی در ادامه میگوید: «رنگهای گوناگون نزد پارسیان و هخامنشیان نقش مهمی داشتند و برای مناسبتهای مختلف، رنگهای مختلفی را میپوشیدند. این مسئله یکی از تفاوتهای عمده بین ایرانیها و یونانیها بود. چون یونانیها ردای سادهای داشتند و بر خلاف ایرانیها که در جنگ از لباسها و زیورآلات رنگی استفاده میکردند، فقط زره میپوشیدند.
پیش از این هرتسفلد در کتاب "ایران در شرق باستان" به وجود رنگ در آثار تختجمشید اشاره کردهاست. همچنین آقا و خانم تیلیا که پیش از انقلاب، تختجمشید را مرمت میکردند هم درباره رنگهایی که در بنا نقوش دیدهاند، گفتهاند.
به تازگی هم بررسیهای در تختجمشید توسط "الکساندر ناگل" از دانشگاه میشیگان با خانم "مارگارت کورورت" انجام شد. آنها با استفاده از نور و دوربین مخصوصی که برای همین کار ساخته شده اثر رنگ را دیدهاند.
طیف رنگها گسترده بودهاست. عبدی دراینباره میگوید: «انواع و اقسام رنگها، قرمز، زرد، سبز، بنفش، آبی روشن و تیره، و طیفهای مختلف رنگهایی که امروز به کار برده میشود در آن زمان نیز کاربرد داشته و در پارچهها استفاده میشدهاست.»
بخشی از ریش داریوش
وی درادامه میگوید: «به خوبی میدانیم که نوعی رنگ بنفش مورد توجه شاهان هخامنشی بودهاست. این رنگ از جوشاندن پودر صدفی که توسط فینیقیها و به صورت مالیات به ایران داده میشده به دست میآمده و از آن تنها برای لباس شاه استفاده میکردند.»
آنچه امروز اهمیت دارد، نگهداری از بقایای به جای مانده از رنگها در تخت جمشید و نقش رستم است. رنگهایی که علاوه بر عوامل جوی و بارانهای طبیعی، گرفتار بارانهای اسیدی هم شدهاند.
عبدی دراینباره میگوید: «همانطور که هرتسفید و تیلیا اشاره کردند، رنگها تا زمانی که زیر خاک بودند، سالم ماندهاند؛ اما هنگام بیرون آمدن در کنار عوامل جوی قرار گرفته و در حال پاک شدن هستند. این عوامل بارانهای طبیعی و اسیدی هستند. در اطراف تختجمشید کارخانه پتروشیمی و ذوبآهن ساخته شدهاست. آنها انواع گازها را در جو پخش کرده و پس از بارندگی روی سنگها فرود میآیند.»
پتروشیمی در نزدیکی تخت جمشید و نقش رستم
به گفته وی آب خالی به تنهایی این رنگها را از بین میبرد؛ چه برسد به آبی که اسیدی باشد که نه تنها رنگها را میشوید که نقشها را هم آسیب میزند.
نقش رستم نیاز به حفاظت و مراقبت ویژهای دارد، و شاید کمی غیرمنتظره باشد وقتی بدانیم که این اثر هنوز در فهرست میراث جهانی به ثبت نرسیده است. اگر تختجمشید را عجایبی از میراث فرهنگی بشریت بدانیم، نقش رستم محل دفن کسانی است که دستور ساخت تختجمشید را دادهاند و هر کدام زمان درازی در آن حکومت کردهاند. هرچند نقش رستم به تنهایی یک از عجیبترین آثار دوره هخامنشیان است که شکوه خیرهکنندهای دارد.