نگاهی به مواضع دوگانه مجمع روحانیون؛ دعوت به دو راهپیمایی متناقض
مجمع روحانیون مبارز طی بیانیهای از ملت ایران برای حضور پرشور در راهپیمایی 22 بهمن ماه دعوت کرده است، شاید چنین بیانیهای در روزهای فعلی که مصادف با سی و پنجمین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی است چندان دور از ذهن نباشد. دعوت یک تشکل سیاسی برای حضور مردم در راهپیمایی سالگرد پیروزی انقلاب اما نکته جالب در این میان کارنامه مجمع روحانیون مبارز در طول سالهای گذشته و به ویژه ایام فتنه سال 88 است.
به گزارش شیرازه به نقل از فارس؛ آیا تشکلی که در آن روزها و با وجود تلاش دشمنان و ضد انقلاب برای اتحاد همه جانبه در مقابل نظام جمهوری اسلامی از مردم برای راهپیمایی غیرقانونی علیه نظام دعوت میکرده است میتواند بانی دعوت به راهپیمایی دیگری باشد که با اصل و پایه نظام جمهوری اسلامی پیوندی ناگسستنی دارد.
*نقش مخرب در فتنه 88
پر بیراه نیست حجتالاسلام رحیمیان از اعضای سابق مجمع روحانیون مبارز به صراحت به این نکته اشاره میکند که برخی از اعضای این مجمع در فتنه سال 88 تأثیر مخرب و منفی داشتند.
این اشاره حجتالاسلام رحیمیان به بیانیهها و موضعگیریهای اعضایی همچون سید محمد خاتمی رئیسجمهور اسبق کشورمان و همچنین موسوی خوئینیهاست که گاه از وی به عنوان مرد خاکستری جریان اصلاحات نام برده میشود.
هدایت بیانیههای ساختارشکنانه مجمع روحانیون طی جلساتی که برگزار میشده است همچنین حمایت مستقیم از سران فتنه نکتهای نیست که به راحتی از حافظه تاریخی ملت ایران پاک شود.
*چشم و گوشتان را باز کنید
در بحث بیانیهها نمیتوان از برخی از عناوین و اتهاماتی که به نظام در آنها زده شده است گذر کرد.
مجمع روحانیون مبارز در روز 25 خرداد ماه و پس از راهپیمایی غیرقانونی از مسیر خیابان آزادی و تلاش منافقین برای حمله به مراکز نظامی و تلفاتی که در این بین به بار آمد از آن به عنوان پیامی برای گوشهای شنوا و چشمان باز عنوان میکند.
مجمع روحانیون مبارز در این بیانیه به صراحت نظام را متهم میسازد که اعتراض مردم با خشونت و جرح و قتل سرکوب شده است. جملهای که بارها و بارها از سوی رسانههای استکباری در آن زمان به کرات تکرار میشده است.
*دعوت برای حضور در راهپیمایی 30 خرداد
در روز 26 خرداد ماه مجمع روحانیون مبارز علیرغم اینکه می دانست رهبر معظم انقلاب خطبههای روز جمعه 29 خرداد را ایراد خواهند کرد با صدور بیانیه دیگری مردم را دعوت به تجمع در روز شنبه 30 خرداد ماه کرده و در ادامه طی نامهای به وزارت کشور خواستار صدور اجازه برای این راهپیمایی میشود.
در نهایت پس از مخالفت وزارت کشور با این راهپیمایی که نتایج و تبعات آن مشخص بود این تشکل با صدور بیانیه دیگری در روز سیام خرداد ماه دعوت خود را کانلم یکن اعلام میکند که عملا با توجه به تحریک افکار عمومی به نوعی فرار از مسئولیت اعمال خشونتباری میشود که در جریان این راهپیمایی رخ میدهد.
نتیجه راهپیمایی مسالمتآمیز 30 خرداد ماه نیز کشته شدن برخی از نیروهای انتظامی و بسیج در برخورد با اراذل و اوباش و منافقین و حمله به حوزه بسیج است.
*علما تحت فشارند
شاید بد نباشد که به برخی از بیانیههای دیگر این حزب در روزهای بعد نیز نگاهی بیندازیم. در اول تیر ماه 1388 مجمع روحانیون طی بیانیهای اعلام میکند که باید به مردم سراسر کشور اجازه دهد تا یک روز همه برای کشته شدن شهیدان انتخابات(!) به سوگ بنشینند. همچنین در این بیانیه ادعا میشود که بسیاری از عالمان برجسته حوزه علمیه قم شدیداً تحت فشار قرار گرفتند تا در مقابل میلیونها انسان موضع بگیرند.
همچنین با مقایسه نظام جمهوری اسلامی ایران با رژیمهای گذشته به این مسئله اشاره میکند که آنان همان کاری را کردند که امروز با مردم انجام میشود. در روزهای بعدی نیز باز هم چنین بیانیههایی ادامه پیدا میکند.
*همه پرسی برگزار کنید
در روز 28 تیر ماه 1388 و پس از نماز جمعه هاشمی رفسنجانی و درگیریهای پس از آن این مجمع در بیانیه خود با اشاره به سخنان هاشمی رفسنجانی آن را تنها راه گریز از وضعیت موجود عنوان میکنند.
همچنین در این بیانیه برگزاری یک همهپرسی که عموم ملت ایران بتوانند آزادانه در آن شرکت کنند برای نظرخواهی از مردم پیشنهاد میشود که باید زیر نظر مرجعی بیطرف و تحت نظر ملت انجام شود.
حال سؤال اینجاست که این مرجع بیطرف با وجود حاکمیت ولی فقیه نمیتواند باشد البته این مجمع در بیانیه خود هیچ اشارهای به این نکته نمیکند که با وجود شرایط فوق اجازه مقام معظم رهبری برای برگزاری هر نوع همهپرسی ضروری است.
*مجمع روحانیون و بازی یک با و دو هوا
اگر بخواهیم لیست بیانیههای مجمع روحانیون را باز هم ذکر کنیم شاید خارج از حوصله هر خوانندهای مرور آنها باشد. اما سؤال اینجاست که یک تشکل زمانی که رأس یک نظام را برای برگزاری یک همهپرسی به رسمیت نمیشناسد چگونه میتواند در زمان دیگری از مردم برای بزرگداشت پیروزی آن دعوت کند.
شاید این مسئله را بتوان با رجوع به عملکرد متناقض این تشکل توجیه کرد.
عملکردی که حالا با روی کار آمدن جناح سیاسی طرفدار آن 180 درجه عوض شده است و به گرایش حمایت تمام عیار رسیده است. اما مگر نه اینکه دموکراسی بازیای است که همه باید اصول آن را حتی در موقع شکست به رسمیت بشناسد.