پاسخ های دیروز به ادعاهای امروز/ فائزه هاشمی سال ۷۵ چه گفت؟
این ادعا تا آن اندازه گزاف بود که پنداشتیم شاید تحریفی در آن چه او گفته است در روزنامه ها و رسانه های غیرهمسو صورت گرفته باشد از این رو به متن کامل این مصاحبه مراجعه کردیم و دیدیم او بسیار فراتر از آن چه نقل گردید مدعی شده است !
فائزه هاشمی در مصاحبه با الشرق الاوسط می گوید : روندی که در ۳۵ سال بعد از انقلاب ایران در حوزه زنان طی شده است به نظر من روندی یک دست و با شیب صعودی بسیار کند و نامتناسب با فعالیت زنان بوده است.
به گزارش شیرازه به نقل از نماینده وی ادامه داد : به نظر من از نظر سیاسی با توجه به آمار موجود و همچنین با توجه به شرایط زمانی که مربوط به ۳۵ سال قبل است، وضعیت بهتری نسبت به هم اکنون داشت. اگر آن موقع دو وزیر زن (وزیر آموزش و پرورش و وزیر مشاور در امور زنان) داشتیم در شرایط فعلی باید چند برابر آن زمان باشد که یک وزیر زن هم نداریم.همینطور به صورت نسبی و درصدی، تعداد زنان نماینده آن زمان در مجلس ملی و سنا قابل توجه تر از شرایط فعلی بوده است. یعنی اگر جهانی شدن و بهبود وضعیت زنان در این بیش از سه دهه را اضافه کنیم، مشاهده می شود در بخش مشارکت سیاسی زنان خیلی عقب مانده ایم.
می توان با توجه به آمار و ارقام موجود به سخنان و ادعاهای فائزه هاشمی پاسخ گفت و کذب سخنان وی را عیان ساخت چنان چه بسیاری به این مسئله پرداخته و پاسخ گفته اند.
می توان به سوابق نه چندان روشن فائزه هاشمی در این زمینه اشاره کرد و نوشت که او خود را یک فمنیست می داند و از این منظر به نقد سخنان فائزه هاشمی نشست .
کوتاه سخن این که می توان از ابعاد مختلفی به این سخنان که در مصاحبه با یک نشریه خارجی با رویکردی مشخص نسبت به انقلاب و جمهوری اسلامی بیان شده است پرداخت ولی آن چه که تاکنون مغفول مانده است سخنان و پاسخ خود فائزه هاشمی به ادعاهای امروز خود است .
حوزه فعالیت فائزه هاشمی در طول سالیان متمادی پس از انقلاب علاوه بر سیاست ورزی و حضور در محافل سیاسی مدیریت چندین سازمان مرتبط با زنان بوده است .
مصاحبه های زیادی از او در طول این مدت طولانی و در مورد حقوق زنان منتشر شده که نگاهی گذرا به چند نمونه از این مصاحبه ها بسیار راهگشا است .
آن چنان که گفته شد فائزه هاشمی خود را یک فمنیست می داند و شاید عده ای این را یک اتهام ناچسب به فائزه هاشمی بدانند ولی نگاهی به مصاحبه ۲۴ دی ماه سال ۱۳۷۷ او با مجله حقوقی و قضایی دادگستری عمق انحراف عقیدتی این شخص را نشان می دهد .
او در این مصاحبه علنا خود را فمنیست نامیده و با توجیه این تمایل نامشروع خود می گوید : فمنسیم یک معنای علمی و جامع دارد و یک معنای عرفی و مصطلح در فرهنگ جامعه ما در عرف ما معنی مصطلح آن جاری است و آن هایی که به روزنامه ما و بسیاری از خانم های متفکر جامعه ما می تازند معنای مصطلح آن را منظور نظر دارند و گفتار ما را موجب شیوع زن سالاری می دانند نه احقاق حقوق زن ! آنها نگران مقابله زن و مرد و یا به عبارتی نگران نوعی مرد ستیزی هستند در صورتی که معنای واقعی فمنیسم این نیست بلکه معنای آن عبارت است از توجه به حقوق زنان و احیای آن و من می خواهم معنای صحیح آن در ایران شکل گیرد و به عنوان یک ارزش لحاظ شود پس اگر گفته شود فلان خانم فمنیست است نگوئیم طرفدار زن سالاری است و این در او نکته مثبتی شمرده شود.
وی در عین حال در آن مصاحبه به بخشی از ادعای امروز خود نیز اشاره کرده و بدان پاسخ می گوید : امکان دارد که بشنویم که مثلا در پارلمان انگلیس بدون توجه به آمار دقیق ۱۶۰ نماینده زن وجود دارد ولی در مجلس ما ۱۴ زن اما این مشکل متوجه قوانین ما نیست بلکه به فرهنگ ما بر می گردد چرا که حق رای وجود دارد حق کاندید شدن وجود دارد مردم به زن ها رای نمی دهند این مشکل فرهنگی است مردم ما زن ها را کمتر باور دارند و اعتقادشان بر آن است که سیاست برای مردان است . رک مجله حقوقی و قضایی دادگستری، ۲۴/۱۰/۷۷
به هر حال او تا آن روز فمنیست بودن را با مسلمان بودن متمایز نمی دانست و با تعریفی که از این مسلک ضد اسلامی داشت خواهان آن بود که فمنیست بودن در او نکته مثبتی تلقی شود.
اگر با تسامح از آن چه او گفت بگذریم و غمض عین کنیم به این بخش از سخنان فائزه هاشمی می رسیم که موقعیت زنان در جامعه هر چند ضعیف مرتبط با فرهنگ عمومی جامعه است نه قوانین که از این لحاظ جمهوری اسلامی محدودیتی بین زنان و مردان قائل نیست و چنان چه یک زن می تواند در انتخابات شرکت کند زنان نیز می توانند ولی این مردم هستند که به زنان رای نمی دهند !
از این نمونه خاص که بگذریم فائزه هاشمی تیرماه سال ۱۳۷۵ در یک مصاحبه مطبوعاتی از نقش زنان پس از انقلاب در مقایسه با پیش از انقلاب سخن گفته و در واقع به نقد اظهارات و ادعاهای امروز خود می پردازد.
استدلال های به کار رفته در این مصاحبه بسیار قابل توجه و تامل است ...
فائزه هاشمی به مقایسه وضعیت زنان در قبل و بعد از انقلاب پرداخته و می گوید : عده ای فکر می کردند که در زمان گذشته زنان راحت تر می توانستند در مسائل اجتماعی فعال باشند در حالی که من فکر می کنم برنامه های اجتماعی و فرهنگی در صورتی می تواند موفق باشد و مورد استقبال مردم قرار گیرد که منطبق بر فرهنگ جامعه ما باشد جامعه ما سنتی و مذهبی است و در طول تاریخ نیز این گونه بوده است و اگر مردم احساس کنند اعتقادات مذهبی سنت ها و عرف جامعه شان شکسته می شود خود را کنار می کشند و همان اتفاقی می افتد که برای زنان قبل از انقلاب افتاد چرا که زنان به دلیل عدم رعایت شئونات اسلامی نمی توانستند در فعالیت های اجتماعی آن زمان شرکت کنند و بسیاری از خانواده ها حتی از فرستادن دختران خود به دبیرستان ها ابا داشتند به طوری که تعداد دانشجویان دختر در قبل از انقلاب ۱۰ درصد بوددر حالی که پس از انقلاب به ۴۰ درصد افزایش یافت زیرا انقلاب اسلامی فرهنگ و قانون جامعه را یکی کرد و باعث استقبال زنان از فعالیت های اجتماعی شد.
وی ادامه می دهد : به نظر من خدمتی که انقلاب به زنان کرد به هیچ قشری نکرد و انقلاب اسلامی زنان را بیمه کرد .
فائزه هاشمی در بخش دیگری از سخنان آن روز خود می گوید : پس از انقلاب ما احساس کردیم یکی از بخش هایی که ما می توانیم به آن بپردازیم ورزش بانوان است چرا که ورزش دارای شرایط ویژه ای است که با سایر فعالیت ها تفاوت دارد لذا وقتی که شروع به کار کردیم باید روشی را پیدا می کردیم که ورزش بانوان همراه با حفظ شئونات اسلامی باشد و ابتدای راهمان همراه با مشکلات نداشتن مربی و داور بود ولی در حال حاضر با کوشش هایی که انجام شده دارای ۳ هزار مربی و ۳ هزار داور زن هستیم که فکر نمی کنم کشورهایی هم که در ورزش بانوان فعال هستند چنین آماری داشته باشند و بسیاری از مربیان و داوران ورزش های بانوان در کشورهای دیگر مرد هستند و لذا انقلاب اسلامی بود که باعث شد زنان خودشان مشکلاتشان را حل کنند و رشد یابند. رک روزنامه اطلاعات ۶ تیر ۱۳۷۵
از تیرماه ۱۳۷۵ تا اسفند ۱۳۹۲ نزدیک ۱۷ سال می گذرد و بی شک وضعیت زنان پس از انقلاب و از سال ۱۳۷۶ به بعد بدتر نشده است ولی سوال این که چرا فائزه هاشمی امروز با فراموشی هر آن چه که در سال ۱۳۷۵ گفته بود مدعی می شود وضعیت زنان پس از انقلاب بدتر از سابق شده است ؟! سوالی که پاسخ به آن سهل و ممتنع است.
سهل از آن رو که خانواده هاشمی موفقیت ها و ناکامی ها را در رابطه با حضور خود در سمت های مختلف می بینند اگر محمد هاشمی دوران مدیریت صدا و سیما در طول دهه ۶۰ را دورانی مشعشع می بیند و به نقد دوره های بعد می پردازد اگر محسن هاشمی مدیریت مترو در طول سالیان متمادی حضور خود در این سازمان را دورانی درخشان و بعد از خود را دوره ای سیاه می پندارد و اگر مهدی هاشمی می کوشد تا دولت غیر همسو با پدرش را سرنگون سازد و اگر فائزه هاشمی همه آن چه بعد از پدرش در کشور روی داده را سیاه می پندارد که با صد من عسل نیز نمی توان به آن دست زد و نزدیک شد همه و همه به آن دلیل است که این خانواده همه چیز را برای خود می خواهند و به اصطلاح عام معتقدند دیگی که برای ما نجوشد خدا کند که سر سگ در آن بجوشد !
دوما، این خانواده عادت دارن فقط خودشونو ببینن
سوما، خوبه یه نگاهی به تاریخ تولدشون بکنن، شاید دچار آلزایمر شدن و خبر ندارن!!!
کسی به کسی گیر نمی داد
مثلا فاحشه ها راحت تر بودند