معماری فراماسونری در آمریکا؛ از ساختمان کنگره تا تندیس پسر زرین +تصاویر
مفاهیم سری زیادی در این مکان وجود دارد که با بررسیهای بیشتر میتوان نمادهای مختلف، ارجاعات نجومی به زحل و دیگر سیارات را مطالعه کرد. هر کسی که آشنا به نمادها باشد، حتی بدون دانستن تاریخ، فلسفه یا باورهای قدیسان آخرالزمان نیز میتواند نیت اصلی این کلیسا را با خواندن معانی آثار هنری به کار رفته متوجه شود.
به گزارش شیرازه به نقل از مشرق، واژه
"Symbol" در لغت بهمعنای نماد، نشانه، دالّ، نمودگار،
نمون، رمز است و در عرف علمی، کد و سمبل نیز برای آن بهکار میرود. این اصطلاح، در حوزه فلسفه زبان، زبانشناسی، ارتباطشناسی
و هنر و ادبیات بهکار برده میشود و اصل آن ریشه در ادبیات نشانهشناختی جهان باستان
دارد. گذشتگان همواره منابعی غنی از رمزها (نمادها) را در ادبیات خود دربر داشتهاند
و نمادها از اركان اساطیر كهن است؛ بلكه زبان اسطوره، نماد است. اما اصطلاح نشانه و به تبع آن انواع نشانه از جمله نماد (symbol)، برای اولینبار توسط چارلز
ساندرز پیرس، فیلسوف پراگماتیست آمریکایی و با تقسیم سهگانه نشانه توسط او وارد ادبیات
علمی دوران مدرن شد و مورد استفاده در علوم گوناگون قرار گرفت.
ساختمان کنگره آمریکا
ساختمان کنگره آمریکا تنها یک ساختمان دولتی نیست بلکه کانون روحانی ایالات متحده است. ساختمان، هنر، و نماد های این بنا اهمیت زیاد سازمان های مخفی را در شکل دادن قدرتمندترین حکومت جهان آشکار می سازد.
در این گزارش به بررسی ساختمان کنگره می پردازیم و ویژگی هایی را که این ساختمان را به مکانی فراماسونی، یا یک هيكل سلیمان آمریکایی، تبدیل میکنند پیدا می کنیم.
یک فرد آمریکایی عادی ساختمان کنگره را جایگاه دموکراسی می داند که در آن تصمیمات بزرگ سیاسی گرفته می شوند. افراد كمي هستند كه به عناصر معنوی معماری و نمادین ساختمان که به واقع آن را به معبدی از رازو رمزهای فراماسونی تبدیل می کند توجه نمايند. در پشت همه ماجرا جورج واشنگتن قرار گرفته است، یک فراماسون درجه سی و سوم که "مسیح آمریکایی" خوانده می شد.
ساختمان کنگره مفاهیم زیادی در بر داشت که برای افراد عادی ناشناخته بود اما گویا سازندگان اهمیت زیادی برای آن ها قائل بودند: همترازی با اجسام آسمانی، اهمیت خطوط لی (ley Lines خطوطی که تصور میشد اماکن برجسته مذهبی و روحانی را به هم مرتبط می کند)، روابط و معانی رمزی و مخفی اعداد، انرژی معنوی، و غیره. این ها ممکن بود برای مردم عادی "چیزهای احمقانه عصر جدید" به نظر بیاید ولی نه برای بنیانگذاران آمریکا که به این چیزها اهمیت زیادی می دادند.
نگاهی به معنای ساختمان کنگره
مثل همه ی واشنگتن دی سی، ساختمان کنگره نیز تقریبا کاملا توسط فراماسون ها طراحی شده است و در معماری و کارهای هنری "نشانه ها"یی از این گروه دیده می شود.
ساختمان کنگره آمریکا در واشنگتن دی سی توسط گروهی از معماران که تقریبا همه ی آن ها فراماسون بودند ساخته شد. طراحی اولیه ساختمان توسط "ویلیام ثورنتون" (1828-1759) صورت گرفت و کار آن نهایتا توسط "برودر بنجامین لتروب" ( شاگرد معمار انگلیسی ساموئل پپیس کوکرل، 1827-1754) تکمیل شد که او نیز آن را پس از جنگ 1812 دوباره طراحی کرد. ساختمان های کناری و گنبد بزرگ بعد ها توسط برودر توماس اوستیک والتر اضافه شدند.
گذاشتن سنگ بنای ساختمان توسط جورج واشنگتن در لباس کامل فراماسونی
سنگ بنای ساختمان کنگره ایالات متحده با تشریفات فراماسونی در 18 سپتامبر 1793 تحت نظارت لژ(فراماسون) اعظم مریلند گذاشته شد. رئیس جمهور جورج واشنگتن ریاست مراسم را بر عهده داشت و افرادی چون جوزف کلارک از مریلند، الیشا دیک از ویرجینیا، و ولنتین رینتزل از مریلند وي را همراهي می کردند.
طرح جغرافیایی کنگره
ساختمان کنگره در مقابل بنای یادبود واشنگتن
واشنگتن
دی سی با دقت زیادی مطابق اصول جادوگری قدیم طراحی شد. ساختمان کنگره
بخاطر مکان و شكل ظاهري خود، بخش مهمی از اين شهر است. مهمترین ویژگی
ساختمان کنگره گنبد بزرگ آن است که همانطور که بعد از این خواهیم دید معنای
نمادین عمیقی دارد. این گنبد در مقابل بنای یادبود واشنگتن قرار دارد که
نمونهاي تقریبا 170 متری ازیک ستون هرمی سنگی مصری است. این طرح همچنين به
طرز عجیبی شبیه به میدان سنت پیتر در واتیکان است که در آن یک ستون هرمی
سنگی (ابلیسک) در مقابل یک گنبد عظیم الجثه قرار دارد.
میدان سنت پیتر، واتیکان، ستون هرمی ابلیسک در مقابل گنبد
همین طرح در پاریس، آستانه (در قزاقستان)، وبسیاری از شهرهای دیگر دیده می شود. این ها تصادفی نبوده و معنای مهمی دارند. تئوری های زیادی وجود دارند که ادعا می کنند اشکالی چون هرمها، گنبدها، و قوسها میتوانند از اطراف خود انرژی گرفته یا به اطراف انرژی پخش کنند. حال اينكه اين مطالب تا چه حد درست است هنوز مشخص نيست.
حال از زاویه ای دیگر به ساختمان کنگره نظر می اندازیم. خط مستقیمی را فرض کنید که از نوک گنبد مستقیما به زیرزمین وصل میشود. ما بدین ترتیب ساختمان را واکاوی خواهیم کرد.
مجسمه آزادی بر فراز کنگره
در
بالای گنبد کنگره مجسمه مرموز آزادی روی سطحی کروی که احتمالا نماد زمین
است قرار دارد. در اطراف کره این جمله که "از میان همه، یکی" "E Pluribus
Unum” نوشته شده است.
گفته می شود که مجسمه یک نماد تمثیلی مونث است که در دست راستش دسته شمشیری غلاف شده و در دست چپش تاج پیروزی ساخته شده از برگ بو و نیز سپر ایالات متحده را گرفته است.
این سپر درست شبیه سپری است که در نشان بزرگ ایالات متحده وجود دارد. و مانند آن شامل 13 خط ميشود. با این تفاوت که در قسمت بالای اين زره هم 13 ستاره وجود دارد.
قبای کوتاه او با سنجاق سینه ای که روی آن US یا ایالات متحده نوشته شده، بسته شده است و بخشی از آن با پتوی سنگین ریشه دار به سبک بومیان که از روی شانه ی راست او آویزان شده پوشانده شده است. او به صورت نمادین رو به مشرق و به سمت ورودی اصلی ساختمان دارد که این بدان معناست که خورشید هیچگاه بر آزادی غروب نمیکند."
حال این الههای که بر بالاي مهمترین ساختمان آمریکا قرار دارد و کنگره را تحت نظارت دارد کیست؟
مطمئنا او بر خلاف آنچه خیلیها تصور می کنند حضرت مریم نیست و به هیچ یک از الهه های قدیم نیز ربطی ندارد. واقعیت این است که این ناحيه (ناحيه D.C) به اسم همين شخصيت شناخته ميشود و ناحيه "كلمبيا" نام دارد. كلمبيا الهه نمادین آمریکا و شخصیت اسطورهای آمریکایی است.
در قسمت درونی گنبد که از داخل ساختمان کنگره قابل رویت است نقاشی بسیار مهمی دیده می شود که اهداف سیاسی، معنوی و فلسفی بنیانگذاران آمریکا را آشکار می کند.
با وجود آن که میلیونها توریست از این نقاشی دیدن کرده اند اما نویسندگان معدودی معانی عارفانه، مبهم و کیمیایی این اثر را مورد بررسی قرار داده اند . کتاب جالب " دروازه آزادی" اثر ویلیام هنری و مارک گری تنها کتابی است که به تحلیل معنای اسرارآمیز این نقاشی که " آپوتئوسیس" یا "عروج از زندگی خاکی" نام دارد پرداخته است.
آپوتئوسیس اثر هنرمند ایتالیایی "کنستانتینو برومیدی" بود که بخاطر نقاشیهایش که در اختیار واتیکان و پاپ پیوس نهم قرار گرفته بودند مشهور شد.
در سال 1848 جوزپه متزینی که فراماسون نیز بود برای سرنگونی قدرت پاپ اقدام کرد که این باعث ایجاد دورانی از آشوب و نیز فرار پاپ شد. این انقلاب البته موفق نبود و قدرت پاپ طی یک ائتلاف اروپایی به وی بازگشت. اما در کمال تعجب برومیدی دستگیر و متهم به هدایت یکی از گروه های انقلابی متزینی برای سرنگونی واتیکان شد. او بخشی از محکومیت خود را در زندانها گذراند ولی بعدا به او اجازه داده شد که به آمریکا برود و هیچ وقت به واتيكان بازنگردد. او در آمریکا با کار کردن برای گروههای مخفی چون ژزوئیتها (سربازان مسیح) به شهرت رسید. داستان برومیدی در انطباق کامل با وضعیت "ضد واتیکان" کنگره است. حال بیایید نگاهی به شاهکار هنری برومید یعنی آپوتئوسیس بیاندازیم.
آپوتئوسیس چیست؟
آپوتئوسیس به معنای ارتقای یک سوژه به درجه ی الهی است. به عبارت دیگر، این نقاشی ارتقای جورج واشنگنتن را به وضعیتی خدايگونه، همچون وضعیت مسیح مسيحيان به تصویر میکشد.
او روی رنگین کمانی نشسته و پشت سر او دریچه و دروازه خورشید رو به بهشت (یا عالم ارواح) است. به عبارت بهتر، واشنگتن در حال خروج از رحم گنبد است تا تولدی دوباره را در قالب خدایی جاودان تجربه کند. ویلیام هنری در کتاب خود اشاره کرده است که خدایی حضرت مسیح هم در هنر مذهبی قدیمی به شکل مشابهی مصور شده بود.
تابلو "آخرین حکم" اثر هانس مملینگ
مسیح نشسته بر رنگین کمان و دروازه ی خورشید پشت او
تابلو "مسیح در عظمت"
در این اثر نیز مسح روی رنگین کمان نشسته و شخصیت های مذهبی در اطراف او هستند
بنابراین آپوتئوسیس یک پیام روشن دارد: جورج واشنگتن مسیح آمریکایی است. این ممکن است به نظر یک مسیحی عادی کفرآمیز باشد اما در توازن کامل با فلسفه ی ماسونی سازندگان کنگره است.
آموزه های کابالایی یهود ميگويند که جرقهای از الهیت در وجود هر انسانی نهفته است. و این خدایی بودن درونی را میتوان با آموزش معنوی و ذهنی و فراگرفتن هنرهای اسرارآمیز بیدار کرد. بطوريكه یک آموزش موفق، منجر به تولد یک مرد کامل شده، یک مسیح، یا یک خدا-انسان ميشود.
روسيكروسيانيها معتقدند که تعلیمات مسیح مثل تعلیمات بودا راه اصلاح روحانی را که برای رسیدن به تنویر لازم است نشان می دهد. جورج واشنگتن به عنوان یک فراماسون درجه سی و سه به این سطح متعالی رسیده است.
برخلاف نقاشیهای بالا که در آنها مسیح با فرشتگان و قدیسان احاطه شده است، واشنگتن با شخصیتهای الحادی قدیم احاطه شده و با اسرار فراماسونی در آمیختهاند.
توث هرمس با کادوسه (نشان جام و مار) و کلاه بالدارش
ولکان، خدای آتش و کیمیاگری
فریدوم (که نام دیگرآن کلمبیا است)
در حال کنار زدن پادشاهان و یاغیان
مینروا، الهه حکمت
هرمس، پوزئیدون،ولکان، فریدوم، سرس، و مینروا به ترتیب نشانه تجارت، دریا، نیرو، جنگ، کشاورزی، و حکمت هستند. نقاشی اما معنای سحرآمیز پنهاني را مخفی نگه می دارد.
معنای کیمیایی
گفته می شود "کیمیا هم فلسفه است و هم عملي که میخواهد به نهایت حکمت و جاودانگی برسد. این امر هم با تقویت کیمیا و تولید موادی که خواص غیر طبیعی دارند همراه است."
هدف نهایی کیمیاگری دستیابی به امر بزرگ است که همان تبدیل فلزات پایه به طلاست، یا به عبارت ديگر تبدیل انسان به خدا. نقاشی مذكور توازن بین عناصر کیمیا که همان هوا، آتش، آب، و خاک هستند را به تصویر می کشد که به ترتیب در هرمس، ولکان، سرس، و پوزئیدون تبلور یافتهاند. جورج واشنگتن نیز خود به طرز مشابهی به عنوان شخصیت کیمیاگری نشان داده شده است.
"کیمیاگری" روی کلیسای نتردام پاریس
جورج واشنگنتن در حال اشاره به یک کتاب
"در نمادشناسی کیمیاگری، تخت واشنگنتن جایگاه حکمت است. او قابل مقایسه با "کیمیاگر" کلیسای نتردام است. فالکانلی در کتاب "راز کلیساها" در مورد حكاكي كليساي نتردام می گوید: کیمیاگری توسط زنی نشان داده شده است که سر در ابرها دارد. درحالیکه بر تخت نشسته گرزی در دست چپ خود دارد که نشانه ی قدرت پادشاهی است و در دست راست خود دو کتاب دارد، یکی باز (ظاهرگرایی) و دیگری بسته (باطن گرایی). بین زانوان او نردبان فلاسفه یا نردبان بهشت قرار دارد.
جورج واشنگتن نيز در اين تصوير بالا در ابرهاست. به جای گرز او خنجری رو به پایین دارد و کتاب بازی را به ما نشان می دهد. اما این رازها چه هستند؟" (ویلیام هنری "دروازه آزادی.)
زیرزمین کنگره
دقیقا
زیر گنبد و در طبقه زیرین، زیرزمین ساختمان وجود دارد که در آن چهل ستون
ساخته شده به سبک یونانی طبقه فوقانی را نگه میدارند. در مرکز این دایره از
ستونها، یک ستاره قطبنمای برنجی است که مرکز واقعی واشنگتن دی.سی است.
همه آدرس های خیابان ها در واشنگتن دی سی در ارتباط با این ستاره داده می شوند.
بناهای دیگر مشهور ماسونی (مثل ساختمان قانونگذاری مانیتوبا و ديوان عالی اسرائیل) نیز زیرزمینی دارند که در آن ستونهایي در ردیفهای دایرهای با یک ستاره در مرکز وجود دارد و اين ستاره هم دقیقا زیر گنبد قرار گرفته است. این ویژگی موجود در بناهای فراماسونی عصر جدید، از اهمیت بالایی برخوردار است.
مقبره واشنگتن
در
زیر زیرزمین مقبره جرج واشنگتن قرار دارد. البته جسد او البته به خاطر یک
دعوای حقوقی در کوه ورنون است. البته بعضی معتقدند که قرار بوده مقبره خالی
بماند، همانطور که مقبره مسیح خالی ماند. زيرا واشنگتن یک انسان نیست بلکه
یک خداست!
اقلام متفرقه
امکان ندارد که همه ی ویژگیهای ارزشمند ساختمان کنگره را در یک مقاله آورد اما این چند عکس جالب را ببینید.
مجسمه جرج واشنگتن
این مجسمه که واشنگتن را خشمگین و با سینهای عریان (شبیه به زئوس در المپیا) نشان میدهد قرار بود در ساختمان به نمایش گذاشته شود اما درگیریهایی را بوجود آورد و باعث ناراحتی مردم در جامعه بسیار مسیحی و بسیار پیوریتن آمریکای آن زمان شد. هیچ کس واقعا نمیدانست چرا آنها باید به یک واشنگتن لخت نگاه کنند. آنها همچنین نمیفهمیدند چرا واشنگتن باید شبیه خدایان کفار نشان داده می شد. این مجسمه الان در اسمیتسونین است.
یک مجسمه شرمآور ديگر که از انظار عموم جمع آوری شد
این مجسمه نیز توسط " هوریشو گرینوف" خالق مجسمه قبلی واشنگتن-زئوس ساخته شد. در این مجسمه مرد سفیدپوست مقبولی نشان داده میشود که دارد یک بومی وحشی دیوانه را رام می کند. مرد سفیدپوست که هیکلی دوبرابر وی دارد به او می گوید: "هیس، مشکلی نیست، وحشی کوچولو، بدبختی تو تمام شد. تمدن بزرگ ما از تو به خوبی مراقبت خواهد کرد." این اثر غیر تهاجمی(!) كه به شایستگی " نجات" نامیده شده است! مدتی در ساختمان مدور کنگره نگهداری شد. این مجسمه الان در انبار قرار گرفته است.
پنجره اتاق عبادت
در سال 1955 در کنار ساختمان مدور اتاق عبادت قرار گرفت. در پنجره تصویر واشنگتن نشان داده شده است و بعصی نمادهای دیگری که ممکن است متوجه آنها بشوید.
آپوتئوسیس لینکولن
پیرس "نشانهها" را به سه دسته معروف شمایل (Icon) ، نمایه (Index) و نماد (Symbol) تقسیم کرده است. این گفتار به مطالعه نماد با رویکرد ارتباطشناختی و بهعنوان یک واسط (Medium) در انتقال پیام میپردازد و از جنبههای فلسفی محض و زبانشناختی صرف در اینباره صرفنظر میکند.
در این گزارش به بررسی نمادهای فراماسونری به کار رفته در سه مکان مهم در آمریکا می پردازیم.ساختمان کنگره آمریکا
ساختمان کنگره آمریکا تنها یک ساختمان دولتی نیست بلکه کانون روحانی ایالات متحده است. ساختمان، هنر، و نماد های این بنا اهمیت زیاد سازمان های مخفی را در شکل دادن قدرتمندترین حکومت جهان آشکار می سازد.
در این گزارش به بررسی ساختمان کنگره می پردازیم و ویژگی هایی را که این ساختمان را به مکانی فراماسونی، یا یک هيكل سلیمان آمریکایی، تبدیل میکنند پیدا می کنیم.
کنگره آمریکا؛ یکی از نمادهای اصلی قدرت آمریکا
یک فرد آمریکایی عادی ساختمان کنگره را جایگاه دموکراسی می داند که در آن تصمیمات بزرگ سیاسی گرفته می شوند. افراد كمي هستند كه به عناصر معنوی معماری و نمادین ساختمان که به واقع آن را به معبدی از رازو رمزهای فراماسونی تبدیل می کند توجه نمايند. در پشت همه ماجرا جورج واشنگتن قرار گرفته است، یک فراماسون درجه سی و سوم که "مسیح آمریکایی" خوانده می شد.
ساختمان کنگره مفاهیم زیادی در بر داشت که برای افراد عادی ناشناخته بود اما گویا سازندگان اهمیت زیادی برای آن ها قائل بودند: همترازی با اجسام آسمانی، اهمیت خطوط لی (ley Lines خطوطی که تصور میشد اماکن برجسته مذهبی و روحانی را به هم مرتبط می کند)، روابط و معانی رمزی و مخفی اعداد، انرژی معنوی، و غیره. این ها ممکن بود برای مردم عادی "چیزهای احمقانه عصر جدید" به نظر بیاید ولی نه برای بنیانگذاران آمریکا که به این چیزها اهمیت زیادی می دادند.
نگاهی به معنای ساختمان کنگره
مثل همه ی واشنگتن دی سی، ساختمان کنگره نیز تقریبا کاملا توسط فراماسون ها طراحی شده است و در معماری و کارهای هنری "نشانه ها"یی از این گروه دیده می شود.
ساختمان کنگره آمریکا در واشنگتن دی سی توسط گروهی از معماران که تقریبا همه ی آن ها فراماسون بودند ساخته شد. طراحی اولیه ساختمان توسط "ویلیام ثورنتون" (1828-1759) صورت گرفت و کار آن نهایتا توسط "برودر بنجامین لتروب" ( شاگرد معمار انگلیسی ساموئل پپیس کوکرل، 1827-1754) تکمیل شد که او نیز آن را پس از جنگ 1812 دوباره طراحی کرد. ساختمان های کناری و گنبد بزرگ بعد ها توسط برودر توماس اوستیک والتر اضافه شدند.
گذاشتن سنگ بنای ساختمان توسط جورج واشنگتن در لباس کامل فراماسونی
سنگ بنای ساختمان کنگره ایالات متحده با تشریفات فراماسونی در 18 سپتامبر 1793 تحت نظارت لژ(فراماسون) اعظم مریلند گذاشته شد. رئیس جمهور جورج واشنگتن ریاست مراسم را بر عهده داشت و افرادی چون جوزف کلارک از مریلند، الیشا دیک از ویرجینیا، و ولنتین رینتزل از مریلند وي را همراهي می کردند.
طرح جغرافیایی کنگره
ساختمان کنگره در مقابل بنای یادبود واشنگتن
میدان سنت پیتر، واتیکان، ستون هرمی ابلیسک در مقابل گنبد
همین طرح در پاریس، آستانه (در قزاقستان)، وبسیاری از شهرهای دیگر دیده می شود. این ها تصادفی نبوده و معنای مهمی دارند. تئوری های زیادی وجود دارند که ادعا می کنند اشکالی چون هرمها، گنبدها، و قوسها میتوانند از اطراف خود انرژی گرفته یا به اطراف انرژی پخش کنند. حال اينكه اين مطالب تا چه حد درست است هنوز مشخص نيست.
حال از زاویه ای دیگر به ساختمان کنگره نظر می اندازیم. خط مستقیمی را فرض کنید که از نوک گنبد مستقیما به زیرزمین وصل میشود. ما بدین ترتیب ساختمان را واکاوی خواهیم کرد.
مجسمه آزادی بر فراز کنگره
كلمبيا الهه نمادین آمریکا و
شخصیت اسطورهای آمریکایی است.
شخصیت اسطورهای آمریکایی است.
گفته می شود که مجسمه یک نماد تمثیلی مونث است که در دست راستش دسته شمشیری غلاف شده و در دست چپش تاج پیروزی ساخته شده از برگ بو و نیز سپر ایالات متحده را گرفته است.
این سپر درست شبیه سپری است که در نشان بزرگ ایالات متحده وجود دارد. و مانند آن شامل 13 خط ميشود. با این تفاوت که در قسمت بالای اين زره هم 13 ستاره وجود دارد.
قبای کوتاه او با سنجاق سینه ای که روی آن US یا ایالات متحده نوشته شده، بسته شده است و بخشی از آن با پتوی سنگین ریشه دار به سبک بومیان که از روی شانه ی راست او آویزان شده پوشانده شده است. او به صورت نمادین رو به مشرق و به سمت ورودی اصلی ساختمان دارد که این بدان معناست که خورشید هیچگاه بر آزادی غروب نمیکند."
حال این الههای که بر بالاي مهمترین ساختمان آمریکا قرار دارد و کنگره را تحت نظارت دارد کیست؟
مطمئنا او بر خلاف آنچه خیلیها تصور می کنند حضرت مریم نیست و به هیچ یک از الهه های قدیم نیز ربطی ندارد. واقعیت این است که این ناحيه (ناحيه D.C) به اسم همين شخصيت شناخته ميشود و ناحيه "كلمبيا" نام دارد. كلمبيا الهه نمادین آمریکا و شخصیت اسطورهای آمریکایی است.
نماد کلمبیا در همه تبلیغات آمریکایی به چشم می خورد
گنبد کنگره آمریکا
در قسمت درونی گنبد که از داخل ساختمان کنگره قابل رویت است نقاشی بسیار مهمی دیده می شود که اهداف سیاسی، معنوی و فلسفی بنیانگذاران آمریکا را آشکار می کند.
با وجود آن که میلیونها توریست از این نقاشی دیدن کرده اند اما نویسندگان معدودی معانی عارفانه، مبهم و کیمیایی این اثر را مورد بررسی قرار داده اند . کتاب جالب " دروازه آزادی" اثر ویلیام هنری و مارک گری تنها کتابی است که به تحلیل معنای اسرارآمیز این نقاشی که " آپوتئوسیس" یا "عروج از زندگی خاکی" نام دارد پرداخته است.
آپوتئوسیس اثر هنرمند ایتالیایی "کنستانتینو برومیدی" بود که بخاطر نقاشیهایش که در اختیار واتیکان و پاپ پیوس نهم قرار گرفته بودند مشهور شد.
در سال 1848 جوزپه متزینی که فراماسون نیز بود برای سرنگونی قدرت پاپ اقدام کرد که این باعث ایجاد دورانی از آشوب و نیز فرار پاپ شد. این انقلاب البته موفق نبود و قدرت پاپ طی یک ائتلاف اروپایی به وی بازگشت. اما در کمال تعجب برومیدی دستگیر و متهم به هدایت یکی از گروه های انقلابی متزینی برای سرنگونی واتیکان شد. او بخشی از محکومیت خود را در زندانها گذراند ولی بعدا به او اجازه داده شد که به آمریکا برود و هیچ وقت به واتيكان بازنگردد. او در آمریکا با کار کردن برای گروههای مخفی چون ژزوئیتها (سربازان مسیح) به شهرت رسید. داستان برومیدی در انطباق کامل با وضعیت "ضد واتیکان" کنگره است. حال بیایید نگاهی به شاهکار هنری برومید یعنی آپوتئوسیس بیاندازیم.
آپوتئوسیس چیست؟
آپوتئوسیس به معنای ارتقای یک سوژه به درجه ی الهی است. به عبارت دیگر، این نقاشی ارتقای جورج واشنگنتن را به وضعیتی خدايگونه، همچون وضعیت مسیح مسيحيان به تصویر میکشد.
او روی رنگین کمانی نشسته و پشت سر او دریچه و دروازه خورشید رو به بهشت (یا عالم ارواح) است. به عبارت بهتر، واشنگتن در حال خروج از رحم گنبد است تا تولدی دوباره را در قالب خدایی جاودان تجربه کند. ویلیام هنری در کتاب خود اشاره کرده است که خدایی حضرت مسیح هم در هنر مذهبی قدیمی به شکل مشابهی مصور شده بود.
تابلو "آخرین حکم" اثر هانس مملینگ
مسیح نشسته بر رنگین کمان و دروازه ی خورشید پشت او
تابلو "مسیح در عظمت"
در این اثر نیز مسح روی رنگین کمان نشسته و شخصیت های مذهبی در اطراف او هستند
بنابراین آپوتئوسیس یک پیام روشن دارد: جورج واشنگتن مسیح آمریکایی است. این ممکن است به نظر یک مسیحی عادی کفرآمیز باشد اما در توازن کامل با فلسفه ی ماسونی سازندگان کنگره است.
آموزه های کابالایی یهود ميگويند که جرقهای از الهیت در وجود هر انسانی نهفته است. و این خدایی بودن درونی را میتوان با آموزش معنوی و ذهنی و فراگرفتن هنرهای اسرارآمیز بیدار کرد. بطوريكه یک آموزش موفق، منجر به تولد یک مرد کامل شده، یک مسیح، یا یک خدا-انسان ميشود.
روسيكروسيانيها معتقدند که تعلیمات مسیح مثل تعلیمات بودا راه اصلاح روحانی را که برای رسیدن به تنویر لازم است نشان می دهد. جورج واشنگتن به عنوان یک فراماسون درجه سی و سه به این سطح متعالی رسیده است.
برخلاف نقاشیهای بالا که در آنها مسیح با فرشتگان و قدیسان احاطه شده است، واشنگتن با شخصیتهای الحادی قدیم احاطه شده و با اسرار فراماسونی در آمیختهاند.
توث هرمس با کادوسه (نشان جام و مار) و کلاه بالدارش
ولکان، خدای آتش و کیمیاگری
فریدوم (که نام دیگرآن کلمبیا است)
در حال کنار زدن پادشاهان و یاغیان
مینروا، الهه حکمت
هرمس، پوزئیدون،ولکان، فریدوم، سرس، و مینروا به ترتیب نشانه تجارت، دریا، نیرو، جنگ، کشاورزی، و حکمت هستند. نقاشی اما معنای سحرآمیز پنهاني را مخفی نگه می دارد.
معنای کیمیایی
گفته می شود "کیمیا هم فلسفه است و هم عملي که میخواهد به نهایت حکمت و جاودانگی برسد. این امر هم با تقویت کیمیا و تولید موادی که خواص غیر طبیعی دارند همراه است."
هدف نهایی کیمیاگری دستیابی به امر بزرگ است که همان تبدیل فلزات پایه به طلاست، یا به عبارت ديگر تبدیل انسان به خدا. نقاشی مذكور توازن بین عناصر کیمیا که همان هوا، آتش، آب، و خاک هستند را به تصویر می کشد که به ترتیب در هرمس، ولکان، سرس، و پوزئیدون تبلور یافتهاند. جورج واشنگتن نیز خود به طرز مشابهی به عنوان شخصیت کیمیاگری نشان داده شده است.
"کیمیاگری" روی کلیسای نتردام پاریس
جورج واشنگنتن در حال اشاره به یک کتاب
"در نمادشناسی کیمیاگری، تخت واشنگنتن جایگاه حکمت است. او قابل مقایسه با "کیمیاگر" کلیسای نتردام است. فالکانلی در کتاب "راز کلیساها" در مورد حكاكي كليساي نتردام می گوید: کیمیاگری توسط زنی نشان داده شده است که سر در ابرها دارد. درحالیکه بر تخت نشسته گرزی در دست چپ خود دارد که نشانه ی قدرت پادشاهی است و در دست راست خود دو کتاب دارد، یکی باز (ظاهرگرایی) و دیگری بسته (باطن گرایی). بین زانوان او نردبان فلاسفه یا نردبان بهشت قرار دارد.
جورج واشنگتن نيز در اين تصوير بالا در ابرهاست. به جای گرز او خنجری رو به پایین دارد و کتاب بازی را به ما نشان می دهد. اما این رازها چه هستند؟" (ویلیام هنری "دروازه آزادی.)
زیرزمین کنگره
همه آدرس های خیابان ها در واشنگتن دی سی در ارتباط با این ستاره داده می شوند.
بناهای دیگر مشهور ماسونی (مثل ساختمان قانونگذاری مانیتوبا و ديوان عالی اسرائیل) نیز زیرزمینی دارند که در آن ستونهایي در ردیفهای دایرهای با یک ستاره در مرکز وجود دارد و اين ستاره هم دقیقا زیر گنبد قرار گرفته است. این ویژگی موجود در بناهای فراماسونی عصر جدید، از اهمیت بالایی برخوردار است.
مقبره واشنگتن
اقلام متفرقه
امکان ندارد که همه ی ویژگیهای ارزشمند ساختمان کنگره را در یک مقاله آورد اما این چند عکس جالب را ببینید.
مجسمه جرج واشنگتن
این مجسمه که واشنگتن را خشمگین و با سینهای عریان (شبیه به زئوس در المپیا) نشان میدهد قرار بود در ساختمان به نمایش گذاشته شود اما درگیریهایی را بوجود آورد و باعث ناراحتی مردم در جامعه بسیار مسیحی و بسیار پیوریتن آمریکای آن زمان شد. هیچ کس واقعا نمیدانست چرا آنها باید به یک واشنگتن لخت نگاه کنند. آنها همچنین نمیفهمیدند چرا واشنگتن باید شبیه خدایان کفار نشان داده می شد. این مجسمه الان در اسمیتسونین است.
یک مجسمه شرمآور ديگر که از انظار عموم جمع آوری شد
این مجسمه نیز توسط " هوریشو گرینوف" خالق مجسمه قبلی واشنگتن-زئوس ساخته شد. در این مجسمه مرد سفیدپوست مقبولی نشان داده میشود که دارد یک بومی وحشی دیوانه را رام می کند. مرد سفیدپوست که هیکلی دوبرابر وی دارد به او می گوید: "هیس، مشکلی نیست، وحشی کوچولو، بدبختی تو تمام شد. تمدن بزرگ ما از تو به خوبی مراقبت خواهد کرد." این اثر غیر تهاجمی(!) كه به شایستگی " نجات" نامیده شده است! مدتی در ساختمان مدور کنگره نگهداری شد. این مجسمه الان در انبار قرار گرفته است.
پنجره اتاق عبادت
در سال 1955 در کنار ساختمان مدور اتاق عبادت قرار گرفت. در پنجره تصویر واشنگتن نشان داده شده است و بعصی نمادهای دیگری که ممکن است متوجه آنها بشوید.
آپوتئوسیس لینکولن
ساختمان قانونگذاري ايالت منيتوبا
ظاهر ساختمان قانونگذاري منيتوبا در کانادا بسيار با شكوه است، اما در واقع، حاوي برخي علائم رمزآلود ماسوني ميباشد. در اين ساختمان، اجزاي متعدد هيكل سليمان بازسازي شده است و نشاندهنده عمق نفوذ فلسفه هرمتيك در دموكراسيهاي امروزي است. در ادامه گزارش، برخي از نشانههاي رازآلود به كار رفته در اين ساختمان معرفي میشود.
در معماري آمريكاي شمالي، عناصر گوتيك بسيار به كار رفته است. به علاوه، در همه شهرهاي اين منطقه، ميزان طراحيهاي نئوكلاسيك و نيز ساير دورههاي معماري به چشم ميخورد. اما ساختمانهاي شهر وينيپگ بهترين مكان براي مشاهده نمونههاي بيهمتا از معماريهاي ماسوني است كه در پس ظاهر ساده ساختمانها پنهان شدهاند.
تنها چند كيلومتر آن طرفتر از مركز جغرافيايي آمريكاي شمالي، ساختمان قانونگذاري ايالت مانيتوبا بنا شده است كه در ساختمان آن سنگهاي تيندال به كار رفته و با فسيلهاي دريايي تزيين شده است. اين ساختمان، 30 جريب از اراضي برودوي در حومهي شهر وينينپگ را اشغال نموده است.
منظره بيروني اين ساختمان، بسيار تماشايي است. مشاهده معماري داخلي آن نشانگر كاربرد همزمان عناصر معماري مسيحي، يوناني، مصري، بابلي و يهودي است كه به گونهاي رازآلود با سنت جادويي هرمتيك تركيب شده است. پيش از اين، ما به صورت مجزا به اين ساختمان توجه نداشتيم، اما نورپردازي اطراف اين ساختمان، نظر ما را به خود جلب نمود. نگاه كردن طولاني مدت به اين بازي نور، باعث ميشود كه رنگها كمكم محو شود و فقط ارغواني باقي بماند. اين اثر به «توهم ارغواني» مشهور است.
معماري اين ساختمان، شهرت چنداني نداشت تا اينكه در سال 2006 نفوذ ماسونها به كار گرفته شد تا رسانهها در مورد اين ساختمان مطالبي را بيان نمايند. گزارشهاي اختصاصي مفصلي در رسانههاي مستقل و ديگر رسانهها توليد شد كه به معرفي علائم شيطانياي كه در اين ساختمان به كار رفته بود، ميپراختند. البته آنها اين علائم را بسيار خوشبينانه تفسير ميكردند و ميگفتند كه اين علائم، نشاندهندهي «جشن رستاخيز» است. واقعيت اين است كه اين علائم، تماما در خدمت بيان قدرت هرمتيسيسم است.
«پسر زرين». هرمس ، مهمترين اسطوره در ميان انديشمندان ماسوني است.
زيرا او به وجود آوردندهي آيين تشريفات ورود به حلقه ماسوني قلمداد ميگردد.
تقريبا تمام علائم ماسوني، به نوعي به هرمس باز ميگردد.
معبد سليمان - سه اتاق مقدس
جالبترين جنبهي ساختمان قانونگذاري منيتوبا، اين است كه اين ساختمان شباهت بسيار زيادي به معبد سليمان دارد. اين مطلب را فرانك آلبو از دانشگاه وينيپگ اعلام كرده است. تحقيقات او نشان ميدهد كه در هنگام ساخت، وسواس و دقت زيادي به خرج داده شده تا اين شباهت حفظ شود.
گفته میشود معبد سليمان اصلي، 10 قرن پيش از ميلاد مسيح ساخته شده و توسط بابليها در سال 586 پيش از ميلاد تخريب شد. معبد دوم، صدها سال بعد در همان مكان در اورشليم كه مقدسترين شهر به شمار ميرفت، ساخته شد. اين معبد، مركزي براي عبادت و محلي براي ملاقات يهوديان اورشليم بود. نقشه معبد اصلي توسط حيرام ابيف طراحي شده و به حضرت سليمان ارائه گشت. از نظر تاريخي، معبد سليمان، جايگاه رفيعي در انديشه ماسوني دارد. سلسلهمراتب معنوي و آيين نمايشي ورود به حلقهي ماسوني، ريشه در تاريخچه بناي معبد سليمان دارد.
پس از عبور از درب ساختمان قانونگذاري منيتوبا، وارد يك تالار كاملا مربع ميشويد كه هر ضلع آن، 66.6 فوت است. به نظر آلبو، عدد 666 به كتاب De Occulta Philosophia نوشته كورنليوس آگريپا باز ميگردد. معمولا عدد 666 را بنا بر كتاب مقدس، دجال (Beast) تفسير شده و به شيطان مربوط ميگردد، در حالي كه چندين معناي ديگر نيز از اين عدد قابل برداشت است. بيشترين چيزي كه در مورد رابطه 666 و ساختمان مجلس قانونگذاري توسط رسانهها بيان ميشود اين است كه اين عدد به خورشيد به عنوان سرچشمه زندگي اشاره دارد. اگر عدد يك را با 36 جمع كنيد و مدام 37 را جمع بزنيد، به عدد 666 ميرسيد. 36، تعداد اجرام آسماني منظومه شمسي است كه دور خورشيد ميگردند.
به تالار ورودي بازگرديم. در ابتداي تالار، دو مجسمه گاوميش آمريكايي مشاهده ميشود كه با تمام جزئيات خود ساخته شدهاند. در قديم، اعتقاد بر اين بود كه گاو نر قدرت دور كردن شياطين را دارد و بنابراين در معابد كهن از قدرت جادويي اين حيوان استفاده ميشد.
دو گاوميش آمريكايي و 3 تا 13 پله.
(عدد 13 يك عدد مقدس ماسوني است)
با عبور از دو ستون فرماسونري، وارد معبد سليمان ميشويم
درست در ميان اين دو گاو، پلكاني مشاهده ميشود كه شامل سه 13 پله است و با سنگ مرمر ونيزي ساخته شده است. با بالا رفتن از پلهها، وارد اتاقي ميشويد كه دقيقا زير مجسمه پسر زرين است . سقف اين اتاق يك گنبد دايرهاي با چرخ هندسي است كه با قطعات كوچك سنگ مرمر احاطه شده است. در زير گنبد، يك ستارهي 8 پر قرار دارد و به همين دليل اين اتاق به بركه ستاره سياه معروف است. اين ستاره در بابل، نشانه رب النوع ايشتار بود و در اين ساختمان، درست زير مجسمه هرمس قرار گرفته است.
اتاق گنبد داري كه درست زير مجسمه پسر زرين قرار دارد
اگر كسي زير گنبد بايستد و رو به بالا صحبت نمايد،به شكل شگفتانگيزي صدايش تغيير ميكند. اين نقطه از ساختمان، شبيه اتاق قرباني طراحي شده است. خدايان جهان زيرين، از نيروي قرباني بهره ميگيرند و ارواح توسط هرمس به جهان زيرين راهنمايي ميشوند. ظاهرا مرمر رگه دار در اطراف ستاره، استعاره از خون قرباني است. اين شبيهسازي درست در اتاقي است كه زير مجسمه پسر زرين قرار دارد. پسر زرين بر روي گنبد اين اتاق نشسته و صورتش به سمت شمال است.
بركه ستاره سياه كه دقيقا زير گنبد قرار دارد
عبور از اين تالار، ما را به اتاق ديگري كه به اتاق ملاقات معاون فرماندار معروف است ميرساند. متناظر اين اتاق در معبد سليمان، مقدسترين مكان در معبد مقدس است. در اينجا ميتوانيم نشانههاي بيشتري از فرماسونري ببينيم. اگر ابعاد اين اتاق را به مقياس ماسوني تبديل كنيم، دقيقا 20 در 20 خواهد شد كه در كتاب مقدس و در بخش اول كتاب پادشاهان بيان شده است. بالاي اين اتاق از بيرون، «تابوت عهد» حجاري شده است كه مطابق تابوت عهدي كه در تورات توصيف شده است و در معبد نگاهداري مي شد، ميباشد.
اتاق پذيرايي معاون فرماندار
پرده آبي كه شبيه آن حجاب آبي رنگي است كه در تورات بيان شده
و در معبد سليمان بر روي تابوت عهد كشيده شده بود
تابوت عهد در ساختمان مجلس كه دقيقا بر بالاي مقدسترين
مكان اين محل مقدس (دفتر معاون فرماندار) قرار گرفته است
در بالاي تمام كليساهاي قديمي مربوط به دوران رنسانس، هنوز ميتوان مجسمه پسر زرين را مشاهده كرد. شايد مهمترين اين مجسمهها، همين مجسمهاي 17 فوتي برنزي باشد كه با با طلاي واقعي، آب داده شده است و بسيار درخشان و گيرا به نظر ميرسد.
پسر زرين، استعاره از هرمس تريسميگستوس، پدر كيمياگري، فلسفه رازآلود است كه دانش نور را ميدانست. اين مجسمه بر روي يك پا ايستاده و مشعلي را در دست دارد و در دست ديگرش گندم دارد. اين مجسمه در سال 1919 نصب شد و رو به شمال دارد. در شب اين مجسمه مانند خورشيد ميدرخشد. در عالم معنا، نمادگرايي كيميايي چنان در اين ساختمان به كار رفته است كه انگار زبان رايج، نمادهاي كيمياگري است نه كلمات. اين اجتماع متناقضهاست.
بر روي برج اصلي كه گنبد را بر روي خود جاي داده است، 4 حجاري قرار دارد. هر يك از اين حجاريها، نمايانگر، خاك، باد، آتش و آب است. اين نمادها به صورت علم، كشاورزي، هنر و صنعت در اندازه واقعي ساخته شدهاند. فرانك آلبو ميگويد: پسر زرين، بر اين حجاريها مشرف است و بر آنها حاكميت دارد تا آنها را متحد نمايد و آنها را به طلا تبديل نمايد. اين نماد نيز پروسه كيمياگري را به نمايش ميگذارد.
مجسمه كشاورزي كه نماد زمين است و يكي از عناصر چهارگانه كيمياگري است
بخشهاي مصري
ساختمان قانونگذاري، علاوه بر اين، جادوگري عميق و تاريك مصر را به نمايش ميگذارد. دو ابوالهول كه سقف برج اصلي را زينت بخشيدهاند. يكي از آنها رو به مشرق و محل طلوع خورشيد است و ديگري رو به مغرب و محل غروب خورشيد قرار دارد. بر روي اين ابوالهولها به خط هيروگليف نام «تاتموس سوم» نوشته شده است. او در ميان ماسونها معروف است به اينكه دقيقترين جادوگران را داشته است و روزكروشنها مدعي هستند كه از اعقاب او ميباشند.
بر روي مجسمه ابوالهولها، جملهاي نيز در ستايش خداي خورشيد «را» به خط هيروگليف نوشته شده است : "ظهور ابدي براي خداي خورشيد، «را» باد كه خداي خوبي است و زندگي ميبخشد"
انتظار ميرود كه اين نوع حكاكيها و جملات را بر ديوار مقبرهها و معابد كهن ببينيم، نه بر روي سقف يك ساختمان دولتي.
نشانههاي فرعي
نشانههاي فرعي ساختمان قانونگذاري، را ميتوان اينگونه جمعبندي كرد:
دو ابوالهول عظيم بر روي سقف كه حامل نوشتهاي به خط هيروگليف در مورد خداي خورشيد، «را» هستند
چندين جفت گاوميش آمريكايي در اندازهي واقعي
سر «مدوسا»
جمجمه يك چهارپا و ساير نظرقربانيها مانند سرهاي شير
چند مجموعه لامپ و چراغ، كه نشانگر نماد خاصي هستند. يكي از اين مجموعهها كه در ميان گنبدي قرار دارد، شامل يك لامپ بزرگ در وسط و 12 لامپ در اطرافش است و يادآور مسيح و 12 حواري او ميباشد.
جاپايي به شكل رز طلايي.
چهره مرد و زن كه نماد زاد و ولد هرمس و آفروديته است (تولد هرمافروديتوس )
يك درخت در اندازه واقعي بر روي ديوار در سالن قانونگذاري، اثر آگوستوس تك
پيكرتراشيهاي جرج گاردت (مجسمه موسي كه ده فرمان را در دست دارد، مجسمه سولون از آتن باستان)
حجاريهاي برادران پيچيريلي كه توسط آلبرت هاج اجرا شده است
موضوعات نجومي مانند تصوير تحويل اعتدال شب و روز.
ساختمان به گونهاي طراحي شده كه در روز و روشنايي مشاهده شود. در پارك اطراف آن، چندين دسته چراخ در نظر گرفته شده است تا محوطه را كاملا روشن نمايد
مدوسا، رو به سوي آتن دارد
جمجمه گاو- نماد گاو نر قرباني شده
حضرت موسي
نمادي از عيسي و 12 حواري است يا خورشيد و 12 دايرة البروج آن؟
هركدام باشد 13 عدد مقدس ماسونهاست.
يك نقاشي ديواري مربوط به دوران جنگ جهاني اول كه مصائب مسيح را به تصوير ميكشد.
در وسط تصوير، مردي كه با سينهي عريان ايستاده است، نشانگر مسيح است
و به شكل آيين ورودي ماسوني آراسته شده است
سينه عريان در آيين ورود به فرماسوني
موضوعي كه ذهن را آزار ميدهد اين است كه سياست در صحنهاي اجرا ميشود كه به شدت شبيه معبد است. كسي كه با معماري اين ساختمان آشنا شود از خود ميپرسد كه آيا اين مكان براي آموزش سحر و جادو ساخته شده است؟ مكاني است كه در آن سوال ابدي دانش پاسخ داده ميشود؟ مكاني براي غيبگويي از طريق تهذيب جسمي و روحي و تجربه ماهيت زيبايي است؟ محلي براي متحد كردن تناقضهاست؟ جادوي جنسي در اينجا آموزش داده ميشود؟
حتي اگر اين احتمالات را هم در نظر نگيريم، به سختي ميتوان اين مكان را محلي براي تجربه پالايش روحي به شيوه فرقههاي مرموز ندانست. نتيجه عبور از سرسراها و سالنها ناخودآگاه باعث تأثيرگذاري بر شما ميگردد. مواجهه با مبلمان و مجسمههاي مجلل، دكورهاي شيك، الگوهاي متفاوت، مقياسهاي دقيق، خط هيروگليف و نقاشها و... باعث پالايش روح شما ميگردد. در اين ساختمان نيز مانند معبد اصلي در اورشليم، احساس رستگاري روحي به سراغ انسان ميآيد.
معماريها و آنگيزههاي آن
فرانك سيمون به عنوان معمار اصلي اين بنا، كاملا تحت نفوذ اعضاي يكي از لژهاي فرماسونري به نام «قلب ساده ستاره قطبي» يكي از زيرمجموعههاي شاخه «لژ بزرگ شرقي فرانسه» بوده است. در اصل سيمون در فراخوان دولتي ايالت منيتوبا در سال 1911 برنده شد. اما فردي مرموز به نام سپتيموس وارويك نقشه اين ساختمان را كشيد. در واقع، سيمون فقط فردي است كه به نمايندگي از برادران ماسونيش، معرفي ميشود. به اعتقاد سيمون، اجراي چنين هندسهاي، يك معجزه الهي بود و به همين دليل در آن، عناصر مرموز مسيحي و غير مسيحي را تركيب كرد. البته اتمام اين بنا، به دليل مشكلات مالي و آغاز جنگ جهاني اول، ميسر نشد. سيمون در مورد چرايي چنين طرحي ميگويد: "مردان و زنان نميتوانند در مكاني معمولي، زشت و بيروح، خوب و خوشحال باشند"
بهرهگيري از معماري «عصر طلايي» كه به آثار ويتروويوس (هنرمند شهير رومي) بازميگردد، سبب شد كه سيمون و همكارانش به برخي از جزئيات كامل معماري بپردازند كه زيبايي آن غيرقابل انكار است. به عقيده آلبو(كه بيشك، بهترين متخصص در زمينه اين ساختمان است) ، سيمون قصد داشت كه مردم با ورود به ساختمان قانونگذاري تحت تأثير معماري قرار گيرند و به صورت نيمهآگاه، به سوي امور معنوي مانند ايمان، اميد، اخلاق و خيرخواهي سوق داده شوند.
اما اگر اين موضوع درست باشد، آيا ميتوان گفت كه در كنار نيت شيطاني سازندگان، برخي خيرخواهيها هم وجود داشته است؟
تصور تجربي و اين نوع به كارگيري نمادهاي جادويي توسط سيمون، به شكل موفقيتآميزي به انسان خودآگاهي و احساس پالايش روحي ميدهد. اما ميتواند در كنار اين، براي ترويج شيطان، جادو و ساير فرقههاي رازآلود نيز به كار رود.
فرد جستجوگر، در ساختمان قانونگذاري ايالت منيتوبا، نشانههاي زيادي از شيطانپرستي ميتواند پيدا كند كه بر منطبق بر اسناد و شواهد واقعي قرار دارند.
وينيپگ به عنوان يك شهر ماسوني شناخته ميشود و هنوز هم ماسونها در آن فعالند. به علاوه مشهور است كه اين شهر داراي انررژيهاي روحي زيادي است. نويسنده كتاب شرلوك هولمز، يكبار گفته بود: "من به اين نتيجه رسيدهام كه وينيپگ در صدر تمام شهرهايي قرار دارد كه در آنها امكان فعاليتهاي روحي وجود دارد." کانون دويل، در وينيپگ در يك جلسه احضار ارواح با حضور برخي از استادان ماسوني شركت كرد.
تمام اين شواهد و مدارك، ما را به يك پرسش ميرساند: چه كساني دموكراسيها را اداره ميكنند و واقعا چه كسي را ميپرستند؟
ظاهر ساختمان قانونگذاري منيتوبا در کانادا بسيار با شكوه است، اما در واقع، حاوي برخي علائم رمزآلود ماسوني ميباشد. در اين ساختمان، اجزاي متعدد هيكل سليمان بازسازي شده است و نشاندهنده عمق نفوذ فلسفه هرمتيك در دموكراسيهاي امروزي است. در ادامه گزارش، برخي از نشانههاي رازآلود به كار رفته در اين ساختمان معرفي میشود.
در معماري آمريكاي شمالي، عناصر گوتيك بسيار به كار رفته است. به علاوه، در همه شهرهاي اين منطقه، ميزان طراحيهاي نئوكلاسيك و نيز ساير دورههاي معماري به چشم ميخورد. اما ساختمانهاي شهر وينيپگ بهترين مكان براي مشاهده نمونههاي بيهمتا از معماريهاي ماسوني است كه در پس ظاهر ساده ساختمانها پنهان شدهاند.
تنها چند كيلومتر آن طرفتر از مركز جغرافيايي آمريكاي شمالي، ساختمان قانونگذاري ايالت مانيتوبا بنا شده است كه در ساختمان آن سنگهاي تيندال به كار رفته و با فسيلهاي دريايي تزيين شده است. اين ساختمان، 30 جريب از اراضي برودوي در حومهي شهر وينينپگ را اشغال نموده است.
منظره بيروني اين ساختمان، بسيار تماشايي است. مشاهده معماري داخلي آن نشانگر كاربرد همزمان عناصر معماري مسيحي، يوناني، مصري، بابلي و يهودي است كه به گونهاي رازآلود با سنت جادويي هرمتيك تركيب شده است. پيش از اين، ما به صورت مجزا به اين ساختمان توجه نداشتيم، اما نورپردازي اطراف اين ساختمان، نظر ما را به خود جلب نمود. نگاه كردن طولاني مدت به اين بازي نور، باعث ميشود كه رنگها كمكم محو شود و فقط ارغواني باقي بماند. اين اثر به «توهم ارغواني» مشهور است.
معماري اين ساختمان، شهرت چنداني نداشت تا اينكه در سال 2006 نفوذ ماسونها به كار گرفته شد تا رسانهها در مورد اين ساختمان مطالبي را بيان نمايند. گزارشهاي اختصاصي مفصلي در رسانههاي مستقل و ديگر رسانهها توليد شد كه به معرفي علائم شيطانياي كه در اين ساختمان به كار رفته بود، ميپراختند. البته آنها اين علائم را بسيار خوشبينانه تفسير ميكردند و ميگفتند كه اين علائم، نشاندهندهي «جشن رستاخيز» است. واقعيت اين است كه اين علائم، تماما در خدمت بيان قدرت هرمتيسيسم است.
«پسر زرين». هرمس ، مهمترين اسطوره در ميان انديشمندان ماسوني است.
زيرا او به وجود آوردندهي آيين تشريفات ورود به حلقه ماسوني قلمداد ميگردد.
تقريبا تمام علائم ماسوني، به نوعي به هرمس باز ميگردد.
معبد سليمان - سه اتاق مقدس
جالبترين جنبهي ساختمان قانونگذاري منيتوبا، اين است كه اين ساختمان شباهت بسيار زيادي به معبد سليمان دارد. اين مطلب را فرانك آلبو از دانشگاه وينيپگ اعلام كرده است. تحقيقات او نشان ميدهد كه در هنگام ساخت، وسواس و دقت زيادي به خرج داده شده تا اين شباهت حفظ شود.
گفته میشود معبد سليمان اصلي، 10 قرن پيش از ميلاد مسيح ساخته شده و توسط بابليها در سال 586 پيش از ميلاد تخريب شد. معبد دوم، صدها سال بعد در همان مكان در اورشليم كه مقدسترين شهر به شمار ميرفت، ساخته شد. اين معبد، مركزي براي عبادت و محلي براي ملاقات يهوديان اورشليم بود. نقشه معبد اصلي توسط حيرام ابيف طراحي شده و به حضرت سليمان ارائه گشت. از نظر تاريخي، معبد سليمان، جايگاه رفيعي در انديشه ماسوني دارد. سلسلهمراتب معنوي و آيين نمايشي ورود به حلقهي ماسوني، ريشه در تاريخچه بناي معبد سليمان دارد.
پس از عبور از درب ساختمان قانونگذاري منيتوبا، وارد يك تالار كاملا مربع ميشويد كه هر ضلع آن، 66.6 فوت است. به نظر آلبو، عدد 666 به كتاب De Occulta Philosophia نوشته كورنليوس آگريپا باز ميگردد. معمولا عدد 666 را بنا بر كتاب مقدس، دجال (Beast) تفسير شده و به شيطان مربوط ميگردد، در حالي كه چندين معناي ديگر نيز از اين عدد قابل برداشت است. بيشترين چيزي كه در مورد رابطه 666 و ساختمان مجلس قانونگذاري توسط رسانهها بيان ميشود اين است كه اين عدد به خورشيد به عنوان سرچشمه زندگي اشاره دارد. اگر عدد يك را با 36 جمع كنيد و مدام 37 را جمع بزنيد، به عدد 666 ميرسيد. 36، تعداد اجرام آسماني منظومه شمسي است كه دور خورشيد ميگردند.
به تالار ورودي بازگرديم. در ابتداي تالار، دو مجسمه گاوميش آمريكايي مشاهده ميشود كه با تمام جزئيات خود ساخته شدهاند. در قديم، اعتقاد بر اين بود كه گاو نر قدرت دور كردن شياطين را دارد و بنابراين در معابد كهن از قدرت جادويي اين حيوان استفاده ميشد.
دو گاوميش آمريكايي و 3 تا 13 پله.
(عدد 13 يك عدد مقدس ماسوني است)
با عبور از دو ستون فرماسونري، وارد معبد سليمان ميشويم
درست در ميان اين دو گاو، پلكاني مشاهده ميشود كه شامل سه 13 پله است و با سنگ مرمر ونيزي ساخته شده است. با بالا رفتن از پلهها، وارد اتاقي ميشويد كه دقيقا زير مجسمه پسر زرين است . سقف اين اتاق يك گنبد دايرهاي با چرخ هندسي است كه با قطعات كوچك سنگ مرمر احاطه شده است. در زير گنبد، يك ستارهي 8 پر قرار دارد و به همين دليل اين اتاق به بركه ستاره سياه معروف است. اين ستاره در بابل، نشانه رب النوع ايشتار بود و در اين ساختمان، درست زير مجسمه هرمس قرار گرفته است.
اتاق گنبد داري كه درست زير مجسمه پسر زرين قرار دارد
اگر كسي زير گنبد بايستد و رو به بالا صحبت نمايد،به شكل شگفتانگيزي صدايش تغيير ميكند. اين نقطه از ساختمان، شبيه اتاق قرباني طراحي شده است. خدايان جهان زيرين، از نيروي قرباني بهره ميگيرند و ارواح توسط هرمس به جهان زيرين راهنمايي ميشوند. ظاهرا مرمر رگه دار در اطراف ستاره، استعاره از خون قرباني است. اين شبيهسازي درست در اتاقي است كه زير مجسمه پسر زرين قرار دارد. پسر زرين بر روي گنبد اين اتاق نشسته و صورتش به سمت شمال است.
بركه ستاره سياه كه دقيقا زير گنبد قرار دارد
عبور از اين تالار، ما را به اتاق ديگري كه به اتاق ملاقات معاون فرماندار معروف است ميرساند. متناظر اين اتاق در معبد سليمان، مقدسترين مكان در معبد مقدس است. در اينجا ميتوانيم نشانههاي بيشتري از فرماسونري ببينيم. اگر ابعاد اين اتاق را به مقياس ماسوني تبديل كنيم، دقيقا 20 در 20 خواهد شد كه در كتاب مقدس و در بخش اول كتاب پادشاهان بيان شده است. بالاي اين اتاق از بيرون، «تابوت عهد» حجاري شده است كه مطابق تابوت عهدي كه در تورات توصيف شده است و در معبد نگاهداري مي شد، ميباشد.
اتاق پذيرايي معاون فرماندار
پرده آبي كه شبيه آن حجاب آبي رنگي است كه در تورات بيان شده
و در معبد سليمان بر روي تابوت عهد كشيده شده بود
تابوت عهد در ساختمان مجلس كه دقيقا بر بالاي مقدسترين
مكان اين محل مقدس (دفتر معاون فرماندار) قرار گرفته است
در بالاي تمام كليساهاي قديمي مربوط به دوران رنسانس، هنوز ميتوان مجسمه پسر زرين را مشاهده كرد. شايد مهمترين اين مجسمهها، همين مجسمهاي 17 فوتي برنزي باشد كه با با طلاي واقعي، آب داده شده است و بسيار درخشان و گيرا به نظر ميرسد.
پسر زرين، استعاره از هرمس تريسميگستوس، پدر كيمياگري، فلسفه رازآلود است كه دانش نور را ميدانست. اين مجسمه بر روي يك پا ايستاده و مشعلي را در دست دارد و در دست ديگرش گندم دارد. اين مجسمه در سال 1919 نصب شد و رو به شمال دارد. در شب اين مجسمه مانند خورشيد ميدرخشد. در عالم معنا، نمادگرايي كيميايي چنان در اين ساختمان به كار رفته است كه انگار زبان رايج، نمادهاي كيمياگري است نه كلمات. اين اجتماع متناقضهاست.
بر روي برج اصلي كه گنبد را بر روي خود جاي داده است، 4 حجاري قرار دارد. هر يك از اين حجاريها، نمايانگر، خاك، باد، آتش و آب است. اين نمادها به صورت علم، كشاورزي، هنر و صنعت در اندازه واقعي ساخته شدهاند. فرانك آلبو ميگويد: پسر زرين، بر اين حجاريها مشرف است و بر آنها حاكميت دارد تا آنها را متحد نمايد و آنها را به طلا تبديل نمايد. اين نماد نيز پروسه كيمياگري را به نمايش ميگذارد.
مجسمه كشاورزي كه نماد زمين است و يكي از عناصر چهارگانه كيمياگري است
بخشهاي مصري
ساختمان قانونگذاري، علاوه بر اين، جادوگري عميق و تاريك مصر را به نمايش ميگذارد. دو ابوالهول كه سقف برج اصلي را زينت بخشيدهاند. يكي از آنها رو به مشرق و محل طلوع خورشيد است و ديگري رو به مغرب و محل غروب خورشيد قرار دارد. بر روي اين ابوالهولها به خط هيروگليف نام «تاتموس سوم» نوشته شده است. او در ميان ماسونها معروف است به اينكه دقيقترين جادوگران را داشته است و روزكروشنها مدعي هستند كه از اعقاب او ميباشند.
بر روي مجسمه ابوالهولها، جملهاي نيز در ستايش خداي خورشيد «را» به خط هيروگليف نوشته شده است : "ظهور ابدي براي خداي خورشيد، «را» باد كه خداي خوبي است و زندگي ميبخشد"
انتظار ميرود كه اين نوع حكاكيها و جملات را بر ديوار مقبرهها و معابد كهن ببينيم، نه بر روي سقف يك ساختمان دولتي.
نشانههاي فرعي
نشانههاي فرعي ساختمان قانونگذاري، را ميتوان اينگونه جمعبندي كرد:
دو ابوالهول عظيم بر روي سقف كه حامل نوشتهاي به خط هيروگليف در مورد خداي خورشيد، «را» هستند
چندين جفت گاوميش آمريكايي در اندازهي واقعي
سر «مدوسا»
جمجمه يك چهارپا و ساير نظرقربانيها مانند سرهاي شير
چند مجموعه لامپ و چراغ، كه نشانگر نماد خاصي هستند. يكي از اين مجموعهها كه در ميان گنبدي قرار دارد، شامل يك لامپ بزرگ در وسط و 12 لامپ در اطرافش است و يادآور مسيح و 12 حواري او ميباشد.
جاپايي به شكل رز طلايي.
چهره مرد و زن كه نماد زاد و ولد هرمس و آفروديته است (تولد هرمافروديتوس )
يك درخت در اندازه واقعي بر روي ديوار در سالن قانونگذاري، اثر آگوستوس تك
پيكرتراشيهاي جرج گاردت (مجسمه موسي كه ده فرمان را در دست دارد، مجسمه سولون از آتن باستان)
حجاريهاي برادران پيچيريلي كه توسط آلبرت هاج اجرا شده است
موضوعات نجومي مانند تصوير تحويل اعتدال شب و روز.
ساختمان به گونهاي طراحي شده كه در روز و روشنايي مشاهده شود. در پارك اطراف آن، چندين دسته چراخ در نظر گرفته شده است تا محوطه را كاملا روشن نمايد
مدوسا، رو به سوي آتن دارد
جمجمه گاو- نماد گاو نر قرباني شده
حضرت موسي
نمادي از عيسي و 12 حواري است يا خورشيد و 12 دايرة البروج آن؟
هركدام باشد 13 عدد مقدس ماسونهاست.
يك نقاشي ديواري مربوط به دوران جنگ جهاني اول كه مصائب مسيح را به تصوير ميكشد.
در وسط تصوير، مردي كه با سينهي عريان ايستاده است، نشانگر مسيح است
و به شكل آيين ورودي ماسوني آراسته شده است
سينه عريان در آيين ورود به فرماسوني
موضوعي كه ذهن را آزار ميدهد اين است كه سياست در صحنهاي اجرا ميشود كه به شدت شبيه معبد است. كسي كه با معماري اين ساختمان آشنا شود از خود ميپرسد كه آيا اين مكان براي آموزش سحر و جادو ساخته شده است؟ مكاني است كه در آن سوال ابدي دانش پاسخ داده ميشود؟ مكاني براي غيبگويي از طريق تهذيب جسمي و روحي و تجربه ماهيت زيبايي است؟ محلي براي متحد كردن تناقضهاست؟ جادوي جنسي در اينجا آموزش داده ميشود؟
حتي اگر اين احتمالات را هم در نظر نگيريم، به سختي ميتوان اين مكان را محلي براي تجربه پالايش روحي به شيوه فرقههاي مرموز ندانست. نتيجه عبور از سرسراها و سالنها ناخودآگاه باعث تأثيرگذاري بر شما ميگردد. مواجهه با مبلمان و مجسمههاي مجلل، دكورهاي شيك، الگوهاي متفاوت، مقياسهاي دقيق، خط هيروگليف و نقاشها و... باعث پالايش روح شما ميگردد. در اين ساختمان نيز مانند معبد اصلي در اورشليم، احساس رستگاري روحي به سراغ انسان ميآيد.
معماريها و آنگيزههاي آن
فرانك سيمون به عنوان معمار اصلي اين بنا، كاملا تحت نفوذ اعضاي يكي از لژهاي فرماسونري به نام «قلب ساده ستاره قطبي» يكي از زيرمجموعههاي شاخه «لژ بزرگ شرقي فرانسه» بوده است. در اصل سيمون در فراخوان دولتي ايالت منيتوبا در سال 1911 برنده شد. اما فردي مرموز به نام سپتيموس وارويك نقشه اين ساختمان را كشيد. در واقع، سيمون فقط فردي است كه به نمايندگي از برادران ماسونيش، معرفي ميشود. به اعتقاد سيمون، اجراي چنين هندسهاي، يك معجزه الهي بود و به همين دليل در آن، عناصر مرموز مسيحي و غير مسيحي را تركيب كرد. البته اتمام اين بنا، به دليل مشكلات مالي و آغاز جنگ جهاني اول، ميسر نشد. سيمون در مورد چرايي چنين طرحي ميگويد: "مردان و زنان نميتوانند در مكاني معمولي، زشت و بيروح، خوب و خوشحال باشند"
بهرهگيري از معماري «عصر طلايي» كه به آثار ويتروويوس (هنرمند شهير رومي) بازميگردد، سبب شد كه سيمون و همكارانش به برخي از جزئيات كامل معماري بپردازند كه زيبايي آن غيرقابل انكار است. به عقيده آلبو(كه بيشك، بهترين متخصص در زمينه اين ساختمان است) ، سيمون قصد داشت كه مردم با ورود به ساختمان قانونگذاري تحت تأثير معماري قرار گيرند و به صورت نيمهآگاه، به سوي امور معنوي مانند ايمان، اميد، اخلاق و خيرخواهي سوق داده شوند.
اما اگر اين موضوع درست باشد، آيا ميتوان گفت كه در كنار نيت شيطاني سازندگان، برخي خيرخواهيها هم وجود داشته است؟
تصور تجربي و اين نوع به كارگيري نمادهاي جادويي توسط سيمون، به شكل موفقيتآميزي به انسان خودآگاهي و احساس پالايش روحي ميدهد. اما ميتواند در كنار اين، براي ترويج شيطان، جادو و ساير فرقههاي رازآلود نيز به كار رود.
فرد جستجوگر، در ساختمان قانونگذاري ايالت منيتوبا، نشانههاي زيادي از شيطانپرستي ميتواند پيدا كند كه بر منطبق بر اسناد و شواهد واقعي قرار دارند.
وينيپگ به عنوان يك شهر ماسوني شناخته ميشود و هنوز هم ماسونها در آن فعالند. به علاوه مشهور است كه اين شهر داراي انررژيهاي روحي زيادي است. نويسنده كتاب شرلوك هولمز، يكبار گفته بود: "من به اين نتيجه رسيدهام كه وينيپگ در صدر تمام شهرهايي قرار دارد كه در آنها امكان فعاليتهاي روحي وجود دارد." کانون دويل، در وينيپگ در يك جلسه احضار ارواح با حضور برخي از استادان ماسوني شركت كرد.
تمام اين شواهد و مدارك، ما را به يك پرسش ميرساند: چه كساني دموكراسيها را اداره ميكنند و واقعا چه كسي را ميپرستند؟
میدان معبد در ایالت یوتا
در قلب شهر "سالت لیک"، مرکز ایالت "یوتا" آمریکا، "میدان معبد" قرار گرفته که به عنوان مرکز فرهنگی، روحانی و مدیریتی فرقه مورمون مسیحیان شناخته میشود. این مجموعه 10 جریبی شامل یک معبد، یک خیمه گنبدی شکل و ساختمانها، مقبرهها و یادبودهای بسیار زیادی است.
در حالی که این مکان به ظاهر محلی مقدس و بی خطر به نظر میرسد اما با نگاهی دقیقتر به این ساختار میتوان حضور نمادهای رمزی، ماسونی و پاگان (آئیینها شرکآلود) را در آن دید. مطالعه عمیقتر این زمینهها همچنین موجب افزایش جنجالها بر سر مورمونیسم شده و حقایق را در مورد خدای واقعی این فرقه فاش میکند.
وحشتزده و غیرعادی...
بازدیدکننده از این منطقه مذهبی خود را در محاصره نمادهای مشکوکی میبیند که با جادوی سیاه، شیطان و یا پاگانیسم باستان آمیخته شدهاند. چرا چنین نمادهایی در ساختمانهایی که ظاهرا برای مسیحیان ساخته شده است دیده میشود؟ بسیاری از مورمونهای قدیم ادعا کرده بودند که قدیسان آخرالزمان (LDS) مخفیانه از پیروان خود خواسته بودند تا لوسیفر را بپرستند. آیا آنها درست میگفتند؟
معبد
معبد در نقطه مرکزی میدان معبد قرار گرفته است و نقش قلب کلیسای "عیسی مسیح قدیسان آخرالزمان" را ایفا میکند. خود این ساختمان باابهت و استوار است و با مجسمههای زیادی احاطه شده است. گفته شده است که این نحوه چینش به منظور همسانسازی شرایط با معبد باستانی بیتالمقدس است. به هر حال اگرچه میشود دهها صفحه در رد این ادعا نوشت اما با نادیده گرفتن این موضوع بر خود ساختار مجموعه متمرکز خواهیم شد.
ستاره پنجپر وارونه
نمای بیرونی معبد شامل نمادهای بیشماری است که نه تنها آثار پاگانیسم باستان را در خود دارند بلکه مستقیما با شیطان درآمیخته شدهاند. اما مشهودترین این نمادها، ستاره پنجپر وارونه است.
این نماد در سرتاسر میدان معبد دیده به اشکال مختلف دیده میشود. یک ستاره پنج پر عمودی نشاندهنده پنج عنصر بوده و محافظی علیه ارواح خبیث است. این ستاره همچنین خاصیت نسبت طلایی را نیز در خود دارد. و تاکیدی بر تسلط و برتری روح خدایی بر بشر است.
در مقابل، یک ستاره پنج پر وارونه و برعکس، نمایانگر سلطهپذیری روح خدایی در برابر ماده و سلطهپذیری انسان در برابر غرایز پستش است.
تعبیر "الیفاز لوی" از ستارههای پنجپر قائم و وارونه.
در
این تعبیر، بر خلاف باورهای معمول آن زمان، لوی ستاره پنجپر وارونه را
نمادی منفی معرفی کرد. این ستارهها در قرون پیش از انتشار کتابهای لوی در
تشریفات جادوگری مورد استفاده قرار میگرفتند.
اما "ریچارد کاوندیش" نیز در کتاب "هنرهای سیاه" خود درباره ستارههای پنجپر نوشته است: ستاره پنجپری که یک راس آن بالاست، شیطان را دفع میکند اما یک ستاره پنجپر وارونه که دو راس آن بالا قرار دارد، نماد شیطان و جذب نیروهای شیطانی است که دلیل آن هم در وارونگی و اشاره آن به عدد 2 است. بدین صورت که این ستاره نشانگر "بز" عظیم "بزم جادو" ا "بزم سبت" (Witches’ Sabbath) است که دو راس بالایی آن نیز شاخهای بز را نشان میدهند.
خورشید، ماه و ستارهها
روی دیوارهای معبد سنگهای خورشید، صورتهای ماه و ستارگان (به صورت ستارههای پنجپر وارونه) دیده میشود. این اجرام آسمانی در معابد پاگان باستان نیز دیده میشود و میتوان استفاده از آنها را تا دوران پرستش "بعل" نیز ردگیری کرد. در ادیان رمزآلود، فرقههایی مثل فراماسونها چنین نمادهایی را استفاده میکنند و آنها را در بناهای خود نیز به کار میبرند.
چشم جهانبین
این نماد سنتی ماسونها که نشانگر "معمار عظیم" است در سمت راست نمای سردر معبد قرار گرفته و با نقش و نگارهایی محصور شده است. به احتمال زیاد این شکل، نشانگر مراحل ابتدایی کلیسای مورمون است که بسیار شبیه به روندی است که فراماسونها دارند.
دست دادن اسرارآمیز
مورمونها شبیه به فراماسونها دستدادنهای سری و رمزهای عبور را در مراحل اولیه خود میآموزند. این تصویر دستدادن در سردر معبد قرار گرفته و مشابه تصاویر دستدادنی است که در ساختمانهای ماسونی و بناهایی مثل تصویر زیر وجود دارند:
در بالای تصویر دست دادن معبد میدان معبد نوشته شده است: " من آلفا و امگا هستم". این جمله از کتاب "مکاشفات یوحنا" گرفته شده است و میتوان آن را اینگونه ترجمه کرد که "من آغاز و پایان هستم". حقیقت این است که در بالای تصویر دستدادن، نماد دکترین سری قدیسان آخرالزمان، این سوال را ایجاد میکند که واقعا آلفا و امگا چه کسی است؟
حوض غسل تعمید
هر یک از معابد مورمونها، حوض غسل تعمید مخصوص به خودش را دارد که بر پشت مجسمه 12 گاو نر به اندازه واقعی آنها، قرار گرفته است. مورمونها میگویند این حوض از حوضچهای که در ورودی معبد سلیمان قرار داشت برگرفته شده است. اما چیزی که آنها فراموش کردند بگویند این است که آن حوضچه معبد سلیمان (Laver) از سوی روحانیون و برای تمیز کردن خودشان بعد از قربانی کردن حیوانات مورد استفاده قرار میگرفته است. (کلمه Laver خود به معنای "تمیز کردن" است.) و این حوض هیچگاه برای غسل دادن مردم استفاده نمیشده است.
این در حالی است که مورمونها برای آنکه مردگان پس از مرگ بخشی از کلیسای مورمون شوند آنها را در این حوض غسل میدهند. امری که قطعا در حوضچه معبد سلیمان نیز انجام نمیشده است.
از سوی دیگر تاکنون غسلهای فضاحتبار زیادی نیز توسط مورمونیها در چنین مکانهایی صورت گرفته است. برای مثال گفته میشود مادر باراک اوباما که اخیرا به دلیل سرطان فوت کرد نیز بدون اجازه خانوادهاش توسط مورمونها غسل داده شده است.
این در حالی است که چنین اقداماتی را نمیتوان در سابقه هیچیک از ادیان مسیحیت و یا یهود ردیابی کرد. مورمونیهای قدیمی که شاهد این مراسمات بودهاند میگویند که این تشریفات مذهبی در مکانها و میادین جادوگری و احضار ارواح انجام میشده است.
موزه تاریخ و هنر کلیسا
این موزه جشنهای کلیسای عیسی مسیح قدیسان آخرالزمان و تاریخ آن را به نمایش گذاشته است. شما میتوانید اطلاعاتی در مورد مهاجرت آنها، اسکانشان و افرادی که به عنوان رئیسجمهور از سال 1830 تاکنون عمل کردهاند به دست بیاورید. البته ستارههای پنجپر وارونه نیز در این موزه فراموش نشدهاند!
ورودی موزه
ستارههای پنجپر وارونه
این ستارههای پنجپر در ورودی موزه تاریخ و هنر کلیسا دیده میشوند. یک بار دیگر باید بر اهمیت مفهوم این نماد تاکید کرده و تصریح کنیم که قرار دادن ستاره پنجپر وارونه همچون گذاشتن یک صلیب وارونه در کنار یک کلیسا است.
"مانلی هال" در کتاب معروف "آموزههای سری همه قرون" مینویسد: در نمادگرایی، یک شکل وارونه همیشه به معنای یک قدرت منحرف و گمراه است. اما افراد عادی حتی به خصوصیات رمزآلودی که به طلسمهای شبیه به ستارههای پنجپر کنایه دارند، مظنون هم نمیشوند.
در شکل بالا، ستاره پنجپری که در یک دایره قرار گرفته، در تشریفات جادوگری سیاه مورد استفاده قرار میگرفته است.
مانلی هال در بخش دیگری از کتاب خود مینویسد: جاودگر سیاه نمیتواند از نمادهای جادوی سفید، بدون وارونه کردن آنها استفاده کند زیرا این نمادها نیروهای جادوی سفید را دربر دارند که برای جادوی سیاه مهلک محسوب میشوند. بنابراین این جادوگر باید اشکال مقدس را تغییر شکل دهد. به عبارت دیگر جادوگر اصولی را که نمادهای مذکور به آن اشاره دارند، تغییر میدهد و منحرف میکند. جادوی سیاه یک هنر بنیادی نیست. این نوعی سوءاستفاده از هنر است. بنابراین هیچ نمادی از خودش ندارد. و صرفا شکلهای کنایی جادوی سفید را گرفته و با واژگون کردن و تغییر شکل دادن آنها، از آنان استفاده میکند.
ستاره پنجپر استفاده بسیار زیادی در جادوی سیاه دارد، و به سه شکل مختلف مورد استفاده قرار میگیرد: ممکن است از یک نقطه شکسته شده باشد تا خطوط متقارن به همدیگر نرسند؛ ممکن است وارونه شود و دو راس آن بالا رفته و یک راس آن پائین باید؛ و یا ممکن است که با تغییر طول اضلاع، ستاره تغییر شکل پیدا کند.
اما ستاره پنجپر وقتی که در جادوی سیاه مورد استفاده قرار میگیرد،"نشان سم شکافته" و یا ردپای شیطان نامیده میشود. این ستاره دو راس در بالا دارد که "بز تلالربع"نامیده میشود زیرا ستاره وارونه شبیه به شکل سر بز است.
در این موزه میتوانیم ستارههای پنجپر بیشتری نیز پیدا کنیم، آن هم در محلی که برای کودکان در نظر گرفته شده است.
مرکز بازدیدکنندگان
مرکز بازدیدکنندگان یک محل توریستی است اما در عین حال شامل آزار دهندهترین نمادگراییهای میدان معبد است. بطوریکه از اساس معبود مورمونیسم را فاش میکند.
مجسمه کریستوس
گفته میشود مجسمه کریستوس نشانه و شمایل کلیسای قدیسان آخرالزمان است که در اینجا در مرکز بازدیدکنندگان به نمایش گذاشته شده است. این مجسمه، بدلی از مجسمه کریستوس کپنهاگ دانمارک ساخته "برتل توروالدسن" میباشد. اما این نسخه که ساخته مورمونهاست در مقابل یک صحنهپردازی غیرمعمول قرار گرفته است: جهان؛ که احتمالا این اقدام ارجاعی است به مفهوم گنوستیک "مسیح کیهانی"؛
شاید بدانید که یکی از راههای ابتدایی برای تحلیل یک اثر هنری این است که رابطه بین نور و سایه را مورد بررسی قرار دهیم. در این صحنهپردازی، شخصیت کریستون (عیسی مسیح) در "حقیقت سایهای را بر کره زمین انداخته است." حال با توجه به این اعتقاد که عیسی "نوری بر جهان" میباشد، و با توجه به آنکه سایه انداختن بر چیزی، بطور نمادین به معنای نگه داشتن آن در تاریکی و جهل است، باید به این سوال پاسخ داده شود که اگر شخصیت عیسی منبع نور نیست، پس چیست؟ جواب این سوال در ساختمان مدور مرکز بازدیدکنندگان است.
ساختمان مدور
ساختمان مدور در مقابل مجسمه کریستوس است و نوع خاصی از ستاره پنج پر وارونه در آن وجود دارد.
ستاره پنجپر وارونه با راس پائینی کشیده شده
راس
پائینی این ستاره پنجپر کشیده شده است. اگرچه بسیاری از بازدیدکنندگان به
این مسئله توجه نمیکنند اما همین جزئیات، معانی رمزآلود سنگینی را در بر
دارد. اول آنکه، طول غیرعادی راس پائینی نشانگر انحراف جنسی یا اخلاقی قدرت
خیر و خوبی است. مسئله دوم هم اینکه این ستاره پنجپر خاص که راس پائینی
آن در حال سقوط است، یک معنی دقیق رمزی دارد: "سفوط لوسیفر، فرشته نزول
داده شده، ستاره صبح".
مانلی هال در اینباره مینویسد: وقتی ستاره قائم میچرخد و راس بالایی به پائین میافتد، به معنای سقوط ستاره صبح است. بعد از دانستن این حقیقت، معمای نور و سایه هم به سادگی حل میشود. لوسیفر که دربردارنده نور است، به عنوان منبع نور جهان در نظر گرفته شده است. پیکرهای هم که نمایانگر عیسی مسیح است، مانع رسیدن نور به زمین میشود. که این بدان معناست که مسیحیت تاثیر تاریککنندهای بر بشریت دارد. در نتیجه این صحنهپردازی که ظاهرا آمدن مسیح به زمین را جشن میگیرد، در حقیقت به معنایی کاملا مخالف و وارونه به کار رفته است.
نخبگان قدیسان آخرالزمان در مقابل کریستوس
در
طول تاریخ، همه جریانهای روحانی نور را اوج نمایش خیر، حقیقت، زیبایی،
دانش و خرد الهی دانستهاند. در تمامی هنرهای مذهبی، منبع نور بیشترین
اهمیت را دارد. برخی از مورمونهای قدیم ادعا کرده بودند که قدیسان
آخرالزمان لوسیفر را به روشهای زیرکانه و فریبکارانه میپرستند. که
نمادگرایی این مکان نیز بیانگر همین ادعاهاست.
پیشکش قابیل
یکی دیگر از محتویات عجیب مرکز بازدیدکنندگان، تصویر بالاست. در این تصویر آدم و حوا در مقابل یک قربانگاه که میوه روی آن وجود دارد زانو زدهاند. این تصویر ارجاعی است به بخش چهارم کتاب پیدایش که ماجرای پیشکش هابیل و قابیل به خدا را توصیف میکند.
در بخش چهارم کتاب پیدایش آمده:
1.پس آدم حوا را به عنوان همسر خود شناخت و او قابيل را حامله شد. و (آدم) گفت كه خداوند به من فرزندی عطا كرد.
2.و باز حوا برادر (قابیل) هابیل را به دنیا آورد. و هابیل گوسفند چرانی میکرد اما قابیل کشاوزی میکرد.
3. و با گذشت زمان، قابیل میوه را به عنوان پیشکشی برای خدا برد.
4.و هابیل هم برههای تازه به دنیا آمده و پروار خود را برای پیشکش برد. و خدا به هابیل و پیشکشش توجه کرد.
5.اما به قابیل و پیشکشش توجهی نکرد. و قابیل بسیار عصبانی شد و چهرهاش ناراحت شد.
6.و خدا به قابیل گفت، چرا عصبانی میشوی؟ و چرا چهرهات در هم شده است؟
7.اگر از محصول خوبت میآوردی، پذیرفته نمیشدی؟ و اگر محصول خوب نیاوردی، گناه از در وارد میشود. حال هابیل مهتر و رئیس است.
8.و قابیل به برادرش هابیل گفت: بیا به دشت برویم. و وقتی به دشت رفتند، قابیل علیه برادرش برخواست و او را کشت.
خلاصه این داستان این است که هابیل و قابیل پسران آدم و حوا بودند. هابیل چوپان بود و قابیل نیز در زمین کشاورزی میکرد. وقتی موعد ارایه پیشکش به خدا رسید، هابیل برهای را قربانی کرد و قابیل نیز میوه پیشکش کرد. خدا هدیه هابیل را پذیرفت و میوه قابیل را نپذیرفت. قابیل نیز فریب شیطان را خورد و در نهایت برادرش را کشت.
مجسمهای که در کلیسای قدیسان آخرالزمان به نمایش گذاشته شده است، آدم و حوا را به تصویر کشیده است که میوه را به خدا پیشکش میکنند و یک بره (هدیه هابیل) در حالی که زنده است آنجا نشسته و خوشحال است که قربانی نشده است. آیا این تصویر، به معنای تنفر (یا حتی جنگ) علیه یک خدای بیانصاف و ستمگر نیست؟ چرا باید پیشکشی که قابیل ارایه کرد و خدا نپذیرفت را به تصویر بکشیم؟
در واقع معنای چنین چینشی به باورهای شیطانپرستان برمیگردد که خدا را یک مستبد سرسخت میبینند. شخصیتهای موجود در افسانهها و کتاب مقدس که با خدا میجنگند، در دکترین شیطانپرستان تحسین میشوند. لوسیفر، برانگیزاننده نور، به عنوان ناجی پنهان بشریت دیده میشود که هدیه خداشناسی را به انسانها هدیه کرد.
دروازه عقاب
دروازه عقاب که در جنوب معبد قرار گرفته است هم شاهد یک ستاره پنجپر وارونه است. در بالای این دروازه، یک عقاب عظیم 90 کیلویی دیده میشود که یک کندوی زنبور عسل را در چنگال خود گرفته است. کندوی عسل نماد یوتا و مورمونیسم است و اتفاقا یکی از نمادهای مهم فراماسونری نیز هست.
نتیجهگیری
مفاهیم سری زیادی در این مکان وجود دارد که با بررسیهای بیشتر میتوان نمادهای مختلف، ارجاعات نجومی به زحل و دیگر سیارات را مطالعه کرد.
هر کسی که آشنا به نمادها باشد، حتی بدون دانستن تاریخ، فلسفه یا باورهای قدیسان آخرالزمان نیز میتواند نیت اصلی این کلیسا را با خواندن معانی آثار هنری به کار رفته در آن متوجه شود. معانی پنهان هنرهای میدان معبد ترکیبی از پاگان و نمادشناسی واژگون است که پرستش لوسیفر را تشویق میکند.
در قلب شهر "سالت لیک"، مرکز ایالت "یوتا" آمریکا، "میدان معبد" قرار گرفته که به عنوان مرکز فرهنگی، روحانی و مدیریتی فرقه مورمون مسیحیان شناخته میشود. این مجموعه 10 جریبی شامل یک معبد، یک خیمه گنبدی شکل و ساختمانها، مقبرهها و یادبودهای بسیار زیادی است.
در حالی که این مکان به ظاهر محلی مقدس و بی خطر به نظر میرسد اما با نگاهی دقیقتر به این ساختار میتوان حضور نمادهای رمزی، ماسونی و پاگان (آئیینها شرکآلود) را در آن دید. مطالعه عمیقتر این زمینهها همچنین موجب افزایش جنجالها بر سر مورمونیسم شده و حقایق را در مورد خدای واقعی این فرقه فاش میکند.
وحشتزده و غیرعادی...
بازدیدکننده از این منطقه مذهبی خود را در محاصره نمادهای مشکوکی میبیند که با جادوی سیاه، شیطان و یا پاگانیسم باستان آمیخته شدهاند. چرا چنین نمادهایی در ساختمانهایی که ظاهرا برای مسیحیان ساخته شده است دیده میشود؟ بسیاری از مورمونهای قدیم ادعا کرده بودند که قدیسان آخرالزمان (LDS) مخفیانه از پیروان خود خواسته بودند تا لوسیفر را بپرستند. آیا آنها درست میگفتند؟
معبد
معبد در نقطه مرکزی میدان معبد قرار گرفته است و نقش قلب کلیسای "عیسی مسیح قدیسان آخرالزمان" را ایفا میکند. خود این ساختمان باابهت و استوار است و با مجسمههای زیادی احاطه شده است. گفته شده است که این نحوه چینش به منظور همسانسازی شرایط با معبد باستانی بیتالمقدس است. به هر حال اگرچه میشود دهها صفحه در رد این ادعا نوشت اما با نادیده گرفتن این موضوع بر خود ساختار مجموعه متمرکز خواهیم شد.
ستاره پنجپر وارونه
نمای بیرونی معبد شامل نمادهای بیشماری است که نه تنها آثار پاگانیسم باستان را در خود دارند بلکه مستقیما با شیطان درآمیخته شدهاند. اما مشهودترین این نمادها، ستاره پنجپر وارونه است.
این نماد در سرتاسر میدان معبد دیده به اشکال مختلف دیده میشود. یک ستاره پنج پر عمودی نشاندهنده پنج عنصر بوده و محافظی علیه ارواح خبیث است. این ستاره همچنین خاصیت نسبت طلایی را نیز در خود دارد. و تاکیدی بر تسلط و برتری روح خدایی بر بشر است.
در مقابل، یک ستاره پنج پر وارونه و برعکس، نمایانگر سلطهپذیری روح خدایی در برابر ماده و سلطهپذیری انسان در برابر غرایز پستش است.
تعبیر "الیفاز لوی" از ستارههای پنجپر قائم و وارونه.
اما "ریچارد کاوندیش" نیز در کتاب "هنرهای سیاه" خود درباره ستارههای پنجپر نوشته است: ستاره پنجپری که یک راس آن بالاست، شیطان را دفع میکند اما یک ستاره پنجپر وارونه که دو راس آن بالا قرار دارد، نماد شیطان و جذب نیروهای شیطانی است که دلیل آن هم در وارونگی و اشاره آن به عدد 2 است. بدین صورت که این ستاره نشانگر "بز" عظیم "بزم جادو" ا "بزم سبت" (Witches’ Sabbath) است که دو راس بالایی آن نیز شاخهای بز را نشان میدهند.
خورشید، ماه و ستارهها
روی دیوارهای معبد سنگهای خورشید، صورتهای ماه و ستارگان (به صورت ستارههای پنجپر وارونه) دیده میشود. این اجرام آسمانی در معابد پاگان باستان نیز دیده میشود و میتوان استفاده از آنها را تا دوران پرستش "بعل" نیز ردگیری کرد. در ادیان رمزآلود، فرقههایی مثل فراماسونها چنین نمادهایی را استفاده میکنند و آنها را در بناهای خود نیز به کار میبرند.
چشم جهانبین
این نماد سنتی ماسونها که نشانگر "معمار عظیم" است در سمت راست نمای سردر معبد قرار گرفته و با نقش و نگارهایی محصور شده است. به احتمال زیاد این شکل، نشانگر مراحل ابتدایی کلیسای مورمون است که بسیار شبیه به روندی است که فراماسونها دارند.
دست دادن اسرارآمیز
مورمونها شبیه به فراماسونها دستدادنهای سری و رمزهای عبور را در مراحل اولیه خود میآموزند. این تصویر دستدادن در سردر معبد قرار گرفته و مشابه تصاویر دستدادنی است که در ساختمانهای ماسونی و بناهایی مثل تصویر زیر وجود دارند:
در بالای تصویر دست دادن معبد میدان معبد نوشته شده است: " من آلفا و امگا هستم". این جمله از کتاب "مکاشفات یوحنا" گرفته شده است و میتوان آن را اینگونه ترجمه کرد که "من آغاز و پایان هستم". حقیقت این است که در بالای تصویر دستدادن، نماد دکترین سری قدیسان آخرالزمان، این سوال را ایجاد میکند که واقعا آلفا و امگا چه کسی است؟
حوض غسل تعمید
هر یک از معابد مورمونها، حوض غسل تعمید مخصوص به خودش را دارد که بر پشت مجسمه 12 گاو نر به اندازه واقعی آنها، قرار گرفته است. مورمونها میگویند این حوض از حوضچهای که در ورودی معبد سلیمان قرار داشت برگرفته شده است. اما چیزی که آنها فراموش کردند بگویند این است که آن حوضچه معبد سلیمان (Laver) از سوی روحانیون و برای تمیز کردن خودشان بعد از قربانی کردن حیوانات مورد استفاده قرار میگرفته است. (کلمه Laver خود به معنای "تمیز کردن" است.) و این حوض هیچگاه برای غسل دادن مردم استفاده نمیشده است.
این در حالی است که مورمونها برای آنکه مردگان پس از مرگ بخشی از کلیسای مورمون شوند آنها را در این حوض غسل میدهند. امری که قطعا در حوضچه معبد سلیمان نیز انجام نمیشده است.
از سوی دیگر تاکنون غسلهای فضاحتبار زیادی نیز توسط مورمونیها در چنین مکانهایی صورت گرفته است. برای مثال گفته میشود مادر باراک اوباما که اخیرا به دلیل سرطان فوت کرد نیز بدون اجازه خانوادهاش توسط مورمونها غسل داده شده است.
این در حالی است که چنین اقداماتی را نمیتوان در سابقه هیچیک از ادیان مسیحیت و یا یهود ردیابی کرد. مورمونیهای قدیمی که شاهد این مراسمات بودهاند میگویند که این تشریفات مذهبی در مکانها و میادین جادوگری و احضار ارواح انجام میشده است.
موزه تاریخ و هنر کلیسا
این موزه جشنهای کلیسای عیسی مسیح قدیسان آخرالزمان و تاریخ آن را به نمایش گذاشته است. شما میتوانید اطلاعاتی در مورد مهاجرت آنها، اسکانشان و افرادی که به عنوان رئیسجمهور از سال 1830 تاکنون عمل کردهاند به دست بیاورید. البته ستارههای پنجپر وارونه نیز در این موزه فراموش نشدهاند!
ورودی موزه
ستارههای پنجپر وارونه
این ستارههای پنجپر در ورودی موزه تاریخ و هنر کلیسا دیده میشوند. یک بار دیگر باید بر اهمیت مفهوم این نماد تاکید کرده و تصریح کنیم که قرار دادن ستاره پنجپر وارونه همچون گذاشتن یک صلیب وارونه در کنار یک کلیسا است.
"مانلی هال" در کتاب معروف "آموزههای سری همه قرون" مینویسد: در نمادگرایی، یک شکل وارونه همیشه به معنای یک قدرت منحرف و گمراه است. اما افراد عادی حتی به خصوصیات رمزآلودی که به طلسمهای شبیه به ستارههای پنجپر کنایه دارند، مظنون هم نمیشوند.
در شکل بالا، ستاره پنجپری که در یک دایره قرار گرفته، در تشریفات جادوگری سیاه مورد استفاده قرار میگرفته است.
مانلی هال در بخش دیگری از کتاب خود مینویسد: جاودگر سیاه نمیتواند از نمادهای جادوی سفید، بدون وارونه کردن آنها استفاده کند زیرا این نمادها نیروهای جادوی سفید را دربر دارند که برای جادوی سیاه مهلک محسوب میشوند. بنابراین این جادوگر باید اشکال مقدس را تغییر شکل دهد. به عبارت دیگر جادوگر اصولی را که نمادهای مذکور به آن اشاره دارند، تغییر میدهد و منحرف میکند. جادوی سیاه یک هنر بنیادی نیست. این نوعی سوءاستفاده از هنر است. بنابراین هیچ نمادی از خودش ندارد. و صرفا شکلهای کنایی جادوی سفید را گرفته و با واژگون کردن و تغییر شکل دادن آنها، از آنان استفاده میکند.
ستاره پنجپر استفاده بسیار زیادی در جادوی سیاه دارد، و به سه شکل مختلف مورد استفاده قرار میگیرد: ممکن است از یک نقطه شکسته شده باشد تا خطوط متقارن به همدیگر نرسند؛ ممکن است وارونه شود و دو راس آن بالا رفته و یک راس آن پائین باید؛ و یا ممکن است که با تغییر طول اضلاع، ستاره تغییر شکل پیدا کند.
اما ستاره پنجپر وقتی که در جادوی سیاه مورد استفاده قرار میگیرد،"نشان سم شکافته" و یا ردپای شیطان نامیده میشود. این ستاره دو راس در بالا دارد که "بز تلالربع"نامیده میشود زیرا ستاره وارونه شبیه به شکل سر بز است.
در این موزه میتوانیم ستارههای پنجپر بیشتری نیز پیدا کنیم، آن هم در محلی که برای کودکان در نظر گرفته شده است.
مرکز بازدیدکنندگان
مرکز بازدیدکنندگان یک محل توریستی است اما در عین حال شامل آزار دهندهترین نمادگراییهای میدان معبد است. بطوریکه از اساس معبود مورمونیسم را فاش میکند.
مجسمه کریستوس
گفته میشود مجسمه کریستوس نشانه و شمایل کلیسای قدیسان آخرالزمان است که در اینجا در مرکز بازدیدکنندگان به نمایش گذاشته شده است. این مجسمه، بدلی از مجسمه کریستوس کپنهاگ دانمارک ساخته "برتل توروالدسن" میباشد. اما این نسخه که ساخته مورمونهاست در مقابل یک صحنهپردازی غیرمعمول قرار گرفته است: جهان؛ که احتمالا این اقدام ارجاعی است به مفهوم گنوستیک "مسیح کیهانی"؛
شاید بدانید که یکی از راههای ابتدایی برای تحلیل یک اثر هنری این است که رابطه بین نور و سایه را مورد بررسی قرار دهیم. در این صحنهپردازی، شخصیت کریستون (عیسی مسیح) در "حقیقت سایهای را بر کره زمین انداخته است." حال با توجه به این اعتقاد که عیسی "نوری بر جهان" میباشد، و با توجه به آنکه سایه انداختن بر چیزی، بطور نمادین به معنای نگه داشتن آن در تاریکی و جهل است، باید به این سوال پاسخ داده شود که اگر شخصیت عیسی منبع نور نیست، پس چیست؟ جواب این سوال در ساختمان مدور مرکز بازدیدکنندگان است.
ساختمان مدور
ساختمان مدور در مقابل مجسمه کریستوس است و نوع خاصی از ستاره پنج پر وارونه در آن وجود دارد.
ستاره پنجپر وارونه با راس پائینی کشیده شده
مانلی هال در اینباره مینویسد: وقتی ستاره قائم میچرخد و راس بالایی به پائین میافتد، به معنای سقوط ستاره صبح است. بعد از دانستن این حقیقت، معمای نور و سایه هم به سادگی حل میشود. لوسیفر که دربردارنده نور است، به عنوان منبع نور جهان در نظر گرفته شده است. پیکرهای هم که نمایانگر عیسی مسیح است، مانع رسیدن نور به زمین میشود. که این بدان معناست که مسیحیت تاثیر تاریککنندهای بر بشریت دارد. در نتیجه این صحنهپردازی که ظاهرا آمدن مسیح به زمین را جشن میگیرد، در حقیقت به معنایی کاملا مخالف و وارونه به کار رفته است.
نخبگان قدیسان آخرالزمان در مقابل کریستوس
پیشکش قابیل
یکی دیگر از محتویات عجیب مرکز بازدیدکنندگان، تصویر بالاست. در این تصویر آدم و حوا در مقابل یک قربانگاه که میوه روی آن وجود دارد زانو زدهاند. این تصویر ارجاعی است به بخش چهارم کتاب پیدایش که ماجرای پیشکش هابیل و قابیل به خدا را توصیف میکند.
در بخش چهارم کتاب پیدایش آمده:
1.پس آدم حوا را به عنوان همسر خود شناخت و او قابيل را حامله شد. و (آدم) گفت كه خداوند به من فرزندی عطا كرد.
2.و باز حوا برادر (قابیل) هابیل را به دنیا آورد. و هابیل گوسفند چرانی میکرد اما قابیل کشاوزی میکرد.
3. و با گذشت زمان، قابیل میوه را به عنوان پیشکشی برای خدا برد.
4.و هابیل هم برههای تازه به دنیا آمده و پروار خود را برای پیشکش برد. و خدا به هابیل و پیشکشش توجه کرد.
5.اما به قابیل و پیشکشش توجهی نکرد. و قابیل بسیار عصبانی شد و چهرهاش ناراحت شد.
6.و خدا به قابیل گفت، چرا عصبانی میشوی؟ و چرا چهرهات در هم شده است؟
7.اگر از محصول خوبت میآوردی، پذیرفته نمیشدی؟ و اگر محصول خوب نیاوردی، گناه از در وارد میشود. حال هابیل مهتر و رئیس است.
8.و قابیل به برادرش هابیل گفت: بیا به دشت برویم. و وقتی به دشت رفتند، قابیل علیه برادرش برخواست و او را کشت.
خلاصه این داستان این است که هابیل و قابیل پسران آدم و حوا بودند. هابیل چوپان بود و قابیل نیز در زمین کشاورزی میکرد. وقتی موعد ارایه پیشکش به خدا رسید، هابیل برهای را قربانی کرد و قابیل نیز میوه پیشکش کرد. خدا هدیه هابیل را پذیرفت و میوه قابیل را نپذیرفت. قابیل نیز فریب شیطان را خورد و در نهایت برادرش را کشت.
مجسمهای که در کلیسای قدیسان آخرالزمان به نمایش گذاشته شده است، آدم و حوا را به تصویر کشیده است که میوه را به خدا پیشکش میکنند و یک بره (هدیه هابیل) در حالی که زنده است آنجا نشسته و خوشحال است که قربانی نشده است. آیا این تصویر، به معنای تنفر (یا حتی جنگ) علیه یک خدای بیانصاف و ستمگر نیست؟ چرا باید پیشکشی که قابیل ارایه کرد و خدا نپذیرفت را به تصویر بکشیم؟
در واقع معنای چنین چینشی به باورهای شیطانپرستان برمیگردد که خدا را یک مستبد سرسخت میبینند. شخصیتهای موجود در افسانهها و کتاب مقدس که با خدا میجنگند، در دکترین شیطانپرستان تحسین میشوند. لوسیفر، برانگیزاننده نور، به عنوان ناجی پنهان بشریت دیده میشود که هدیه خداشناسی را به انسانها هدیه کرد.
دروازه عقاب
دروازه عقاب که در جنوب معبد قرار گرفته است هم شاهد یک ستاره پنجپر وارونه است. در بالای این دروازه، یک عقاب عظیم 90 کیلویی دیده میشود که یک کندوی زنبور عسل را در چنگال خود گرفته است. کندوی عسل نماد یوتا و مورمونیسم است و اتفاقا یکی از نمادهای مهم فراماسونری نیز هست.
نتیجهگیری
مفاهیم سری زیادی در این مکان وجود دارد که با بررسیهای بیشتر میتوان نمادهای مختلف، ارجاعات نجومی به زحل و دیگر سیارات را مطالعه کرد.
هر کسی که آشنا به نمادها باشد، حتی بدون دانستن تاریخ، فلسفه یا باورهای قدیسان آخرالزمان نیز میتواند نیت اصلی این کلیسا را با خواندن معانی آثار هنری به کار رفته در آن متوجه شود. معانی پنهان هنرهای میدان معبد ترکیبی از پاگان و نمادشناسی واژگون است که پرستش لوسیفر را تشویق میکند.
نظرات بینندگان