پیام صریح سفر رهبر انقلاب به مناطق عملیاتی
مدیریت جهادی با سفر شمال و ویلانشینی مسئولین چه تناسبی دارد؟
رهبر معظم انقلاب اسلامی روی عنصر «مدیریت جهادی» در نامگذاری امسال تاکید ویژه ای داشته اند و این یعنی اینکه علاوه بر «عزم ملی» در «اقتصاد و فرهنگ» مدیران نیز باید جهادی باشند.
شیرازه: معمولا رهبران و ایدیولوژیست های یک انقلاب در مقام نظریه پردازی
مباحثی را مطرح می کنند، نیروهای انسانی دیکر اعم از مسولان عالی رتبه و
میانی آن محتوا را به کف جامعه منتقل می کنند.
اما این فرایند در انقلاب اسلامی ما چندان معنا ندارد. رهبر ما خودش علمدار است. گفتمان سازی او در مقام نظر و سخن باقی نمی ماند بلکه او خودش علمداری را هم بر عهده می گیرد.
جالب این که حلقه میانی رهبر و نیروهای میدانی یعنی مقامات و مسولان هم چندان در این فرایند انقلابی درست عمل نمی کنند. اینجا رهبر خودش مستقیم با کف جامعه ارتباط دارد.
رهبر معظم انقلاب اسلامی روی عنصر «مدیریت جهادی» در نامگذاری امسال تاکید ویژه ای داشته اند و این یعنی اینکه علاوه بر «عزم ملی» در «اقتصاد و فرهنگ» مدیران نیز باید جهادی باشند.
جهادی بودن مدیران اگرچه نیاز به برنامه ریزی و تفکر و احتمالا پشت میز نشینی و جلسه و ... دارد اما وقتی از «جهاد» سخن می گوییم یعنی نتیجه همه آن برنامه ریزی ها باید در میدان عمل، با قدرت عملی شود و در صف اول هم، مدیران با اراده های پولادین و با ایمان به جهادی بودن فکر و عمل شان بکوشند.
قطعا اینها با تعطیلات و پاداش گرفتن و مرخصی های طولانی مدت، شمال، کیش، قشم رفتن و مسافرت های خارجی سازگاری ندارد. وقتی مدیریت جهادی در فرهنگ وارد میشود، این موارد قطعا مخل جهاد خواهد بود.
رهبر معظم انقلاب که نام امسال را برگزیده، خود نیز علمدار مدیریت جهادی در فرهنگ شده است. حضور ایشان در مناطق جنگی قطعا بیشتر از یک حضور معمولی است.
این سفر معنایش نماد و نشانه راهی است که باید قوی تر از گذشته پیموده شود. دفاع مقدس و ایثار کلیدواژه های این راه اند که مورد تاکید رهبری هم واقع شدند. این راه باید با مدیریت جهادی پیش برود نه با ویلانشینی که برخی از مسولان عاشق آنند.
فارغ از محتوای آنچه رهبری در سفر به مناطق جنگی گفتند، پیام واضح سفر ایشان در نخستین روزهای امسال این است که مدیریت جهادی در فرهنگ و اقتصاد با رفتارهایی که از مدیران اجرایی دیده و شنیده می شود تناسبی ندارد و در یک کلام این راه مرد راه می خواهد نه مرد ویلا!
اما این فرایند در انقلاب اسلامی ما چندان معنا ندارد. رهبر ما خودش علمدار است. گفتمان سازی او در مقام نظر و سخن باقی نمی ماند بلکه او خودش علمداری را هم بر عهده می گیرد.
جالب این که حلقه میانی رهبر و نیروهای میدانی یعنی مقامات و مسولان هم چندان در این فرایند انقلابی درست عمل نمی کنند. اینجا رهبر خودش مستقیم با کف جامعه ارتباط دارد.
رهبر معظم انقلاب اسلامی روی عنصر «مدیریت جهادی» در نامگذاری امسال تاکید ویژه ای داشته اند و این یعنی اینکه علاوه بر «عزم ملی» در «اقتصاد و فرهنگ» مدیران نیز باید جهادی باشند.
جهادی بودن مدیران اگرچه نیاز به برنامه ریزی و تفکر و احتمالا پشت میز نشینی و جلسه و ... دارد اما وقتی از «جهاد» سخن می گوییم یعنی نتیجه همه آن برنامه ریزی ها باید در میدان عمل، با قدرت عملی شود و در صف اول هم، مدیران با اراده های پولادین و با ایمان به جهادی بودن فکر و عمل شان بکوشند.
قطعا اینها با تعطیلات و پاداش گرفتن و مرخصی های طولانی مدت، شمال، کیش، قشم رفتن و مسافرت های خارجی سازگاری ندارد. وقتی مدیریت جهادی در فرهنگ وارد میشود، این موارد قطعا مخل جهاد خواهد بود.
رهبر معظم انقلاب که نام امسال را برگزیده، خود نیز علمدار مدیریت جهادی در فرهنگ شده است. حضور ایشان در مناطق جنگی قطعا بیشتر از یک حضور معمولی است.
این سفر معنایش نماد و نشانه راهی است که باید قوی تر از گذشته پیموده شود. دفاع مقدس و ایثار کلیدواژه های این راه اند که مورد تاکید رهبری هم واقع شدند. این راه باید با مدیریت جهادی پیش برود نه با ویلانشینی که برخی از مسولان عاشق آنند.
فارغ از محتوای آنچه رهبری در سفر به مناطق جنگی گفتند، پیام واضح سفر ایشان در نخستین روزهای امسال این است که مدیریت جهادی در فرهنگ و اقتصاد با رفتارهایی که از مدیران اجرایی دیده و شنیده می شود تناسبی ندارد و در یک کلام این راه مرد راه می خواهد نه مرد ویلا!
نظرات بینندگان
نظرات بینندگان
امثال این نویسندهها هستن که با اینگونه برداشتها سطحی و آب دوغ خیاری آبروی هرچی پیرو ولایت رو می برن