شیخ یوسف صانعی: وای به روزی که مردم دو رو بودن مرا ببینند!
پیش از این در مطلبی به این موضوع اشاره کردیم که دولت تدبیر و امید تلاش دارد ضمن دیدارهایی با این شخصیت فعال فتنه به او وجاهت مورد نیاز یک مرجع تقلید را اعطا کند ولی باید دید که آیا شایسته دولتی با شعار اعتدال هست که تکلیف و سرنوشت خود را با فردی گره زند که دارای سوابق افراط و تفریط فراوانی است ؟!
از روزهای ابتدایی انقلاب شروع می کنیم !
ضد انقلاب باید از گشت ها بترسد !
آیت الله صانعی در سالهای ابتدایی انقلاب و در دیدار با اعضای گشت ثارالله می گوید: «ضدانقلاب باید آن قدر از شما بترسد که عکس شما را ببیند فرار کند و اگر این جور شد، مسلمان صد درصد هستید!»
وی خطاب به گشت های ثارالله می گوید : من و کسانی که امثال من فکر می کنند خود را قابل این همه لطف نمی دانند شما عزیزان کجا که سلاح به دست گیرید و دشمن از سلاح شما بترسد این چقدر شکر دارد شمایی که امروز به عنوان یک مسلمان امروز دارای قدرت هستید یعنی آنان که ملحد و محاربند آنانی که می خواهند اسلام نباشد و از شما می ترسند مگر لطفی از این بالا تر می شود که خدا شامل حالتان نماید شما که هر لحظه در حال تلاش و جهاد هستید .
صانعی در ادامه طی اظهاراتی عجیب مدعی می شود تمام تلاش انسان در این دنیا برای کسب محبوبیت است و در کنار آن رضایت الهی را نیز مطرح می سازد و می گوید : مگر آدم در این دنیا و جهان بعد از مرگ چه می خواهد مگر انسان تلاش نمی کند بین مردم دارای آبرو و شخصیت باشد و این خدا است که این کار را درباره شما و در کنارش درباره ما انجام داده است این شما هستید که مورد علاقه اید و لذا دشمن تلاش می کند شما را از محبوبیت بیندازد.
«من فردای قیامتم را که می نگرم به من فشار می آید خوب فردای قیامت به من می گویند که آقا تو چه کسی هستی که برای این ها صحبت می کردی شما با این پرونده سیاه بیایی و این ها با این پرونده نورانیشان بیایند؟شما امروز به چهره آدم به من نگاه می کنید اگر فردای قیامت به چهره من نگاه کنید به صورت آدم دو چهره و چندین چهره ببینید چه عذابی از این بالاتر است شما الان که من را می بینید فکر می کنید و می گوئید که طرفدار این انقلاب است و با آن قلب پاکتان اظهار علاقه می کنید من فردا باید این ها را پاسخ بدهم .
به محض شک کردن دستگیر کنید /بگوئید صانعی گفت !
صانعی در بخش دیگری از سخنان به نیروهای گشت دستور می دهد به محض شک کردن به یک شخص و در صورتی که او پاسخ درستی ندهد او را دستگیر کنند «اگر کسی در برخوردها بعد از آن که با اخلاق اسلامی برخورد کردید حاضر نشد امنیت کشور را حفظ کند شما می توانید او را دستگیر و به دادسراها بفرستید چون این جرم مشهود است چون این حاضر نشده است امنیت را حفظ کند بعد از اخلاق اسلامی اگر دیدید حاضر به جواب دادن نشد و شما به او مشکوک هستید به عنوان احتمال یک حرکت ضد انقلابی و جرم مشهود و مبارزه با امنیت مملکت می توانید دستگیرش کنید و او را به دادسراها و مراجع قانونی بفرستید و اگر کسی اعتراض کرد بگوئید فلانی به عنوان یک دادستان در فلان سخنرانی و صحبتش این را گفت .
وی ادامه می دهد : آن ها نمی توانند جواب ندهند و بگویند آزاد هستم ، خیر آزاد نیستی تو از این آزادی می خواهی ترور و انفجار به وجود بیاوری برای چه جواب نمی دهی ؟
وی ادامه داد : من مسلمان وقتی شما را می بینم باید افتخار کنم و کفش شما را جفت کنم اما ضد انقلاب هم آن قدر باید از شما بترسد که عکس شما را ببیند و فرار کند و اگر این جور شدید مسلمان صد در صد هستید ...
این بار دیگر قوه قضائیه آرام نمی نشیند ...
صانعی ادامه می دهد : اگر یک روز ببینیم فساد زیاد شده است و امام بار دیگر بگوید من شنیدم فساد زیاد شده است مسئولین ما باید محکم بایستند این یک بار می خواهند حجت را تمام کنند به این بی شخصیت ها و بی هویت ها و تفاله های آمریکا بگوئید که امام فرموده اند شنیده ام ، اما یک بار دیگر امام بگوید شنیدم دیگر قوه قضائیه آرام نمی نشیند .
وی در بخش دیگری از سخنان خود گفت : این ها خیال می کنند که در قوانین دیروز آمده که بلی جرم خلاف ها ۵ تومان و ۲ ریال است می گویند خوب اگر ما را گرفتند می برند دادگستری ما ۵ تومان و ۲ ریال می دهیم و می رویم بیچاره نمی فهمد که ما از الان به فکر هستیم که این ماده قانون را پیش فقهای شورای نگهبان ببریم و آنها خلاف شرع بودن این ماده قانون را و ساده هم اعلام می شود خلاف شرع است آن وقت مجازات این تخلفات قانون ندارد ...رک جمهوری اسلامی ، ۱۱ اسفند ۱۳۶۱ ، صفحه ۸
همه چیز ضد انقلاب باید از بین برود
صانعی در یک سخنرانی دیگر نحوه برخورد با ضد انقلاب را این گونه شرح و تفسیر می کند : ضدانقلاب هرچه باشد باید بایکوت شود. یعنی کسی که حرکت ضدانقلابی دارد باید منفی شود باید فراموش شود، در تاریخ باید همه چیزش از بین برود. به جای رحمت و تحتّی که برنامه قرآن است بریده باد و مرگ بر ابی لهب، حرکت قرآنی است. این راهی است که قرآن به ما یاد میدهد. عموی پیغمبر قوم و خویش پیغمبر باشد در رابطه با اسلام و انقلاب اسلامی این حرفها به درد نمی خورد. طلحه و زبیر باشد سابقه انقلابی داشته باشد سابقه انقلابی اش هم انقلابی نبوده سابقه انقلابی شان هم برای خدا نبوده، طلحه و زبیر که مؤمن شدند، طلحه و زبیر که مسلمان شدند آمدند برای کسب شخصیت تاریخ زندگی شان معلوم است از اول که آمدند مشکوک آمدند آنها اسلام واقعی را نپذیرفتند.
انقلابی بودن این ها نیز قلابی بوده ...
وی ادامه می دهد : حالا ما اعتراف کنیم چرا این آدم انقلابی اینجور شده. خوب آن انقلابی اش هم قلابی بوده آن انقلابی اش که حقیقی نبوده است…
تا فیضیه هست سازش با آمریکا هرگز !
هر چند امروز رابطه با آمریکا تبدیل به خلاصه همه خواسته های اعتدال گرایان شده است ولی همینان در طول حیات امام خمینی و مدتی پس از آن شدیدترین انتقادها را در مقابل کوچکترین حرکت ها به سمت آمریکا بیان می کردند .
شیخ یوسف صانعی یکی از این افراد است که معتقد بود تا فیضیه و حوزه علمیه قم وجود دارد سازش با آمریکا ممکن نیست .
وی می‌گوید: «آمریکا موقعی که دست از جنایت نسبت به مردم دنیا برداشته و پول خون عزیزان ما را داد، آن وقتی که ثروتهای بلوکه شده ما را دادند، آن وقتی که آدم شدند ملت ایران با آنها صلح می‌کند که بعید است به این زودیها به آنجا برسد.»
آیت الله صانعی در دهه شصت و هفتاد موضوع دشمنی آمریکا با ایران و ضرورت مقابله ملت ایران با دشمنان را همواره در خطبه‌های نماز جمعه و سخنرانی‌های خود بیان کرده است و کم تر سخنرانی از وی سراغ داریم که این مسئله مهم را متذکر نشده باشد.
وی در خطبه های نمازجمعه ۱۰ آبان ۱۳۶۴ می گوید : امروز نهضت و قیام امام امت انقلاب، روحانیت و مردم کار را به جایی کشانده است که مرگ بر آمریکا در تمام دنیا یک شعار شده است و این را بدانید که امریکا و دیگر ابرجنایتکاران هیچ چیز نیستند. زیرا رهبری امام امت و نقش روحانیت در جامعه و حضور مردم در صحنه تمام نقشه‌های آنها را بر آب کرده و رسوا ساخته است. رک جمهوری اسلامی ، ۱۱ آبان ۱۳۶۴ ، صفحه ۴
فکر این که با آمریکا بسازیم اوضاع بهتر شود غلط است
وی در یک سخنرانی دیگر می گوید : فکر اینکه با آمریکا بسازیم، اوضاع ما بهتر می‌شود فکر غلطی است. حکومت پهلوی با آمریکا ساخته بود وضع ما آنطور بود. آیا آمریکائیها و مسیحیها می‌خواهند به ما خدمت کنند؟… یک جهت یاد امام، این است که اهداف امام را نگهداریم و نباید کارهای کلیدی به نااهلان سپرده شود.
و یا در یک سخنرانی دیگر با اشاره به اظهارات شهید بهشتی اظهار می دارد : ای شهید مظلوم آیت الله دکتر بهشتی! یک روز در این صحن سخنرانی کردی و به مردم گفتی که بگویند مرگ بر آمریکا، تا ریگان و سران آمریکا بشنوند. امروز من طلبه هم به پیروی از تو، از این ملت تقاضا می کنم که بگویند: مرگ بر آمریکا و مرگ بر شوروی (تا هر دو بشنوند).
او در یک سخنرانی دیگر سازش ایران و آمریکا را سازش گرگ و میش می خواند و می گوید : ملت ایران مخالف سازشی نیست که همراه با عدالت باشد. مخالف با سازش گرگ و میش است. مخالف با ظلم و جنایت و وحشیگری است. جالب‌ترین تعبیر را در این سخنرانیها بعد از امام، امروز مقام معظم رهبری داشتند «آمریکا غرورطلب و تزاید طلب است». خداوند ایشان را و بقیه افرادی که برای این انقلاب رنج برده و می برند حفظ نماید.
وی ادامه می دهد : برخی فکر نکنند که اگر ما با آمریکا سازش کردیم اسلام و قرآن و ارزشهای مکتبی در ایران همچنان باقی خواهند ماند. نه هرگز چنین نیست… اینطور نیست که اگر آمریکا یک تغییر جزئی در سیاست خود دهد آن موقع با مسلمانان و حوزه‌های علمیه خوب می‌شود. بلی آمریکا اسلام مراکشی و حسین اردنی و اسلامی که کفار بر مسملمین در تمام زمینه‌های اقتصادی سیاسی و فرهنگی سلطه داشته باشند قبول دارد.
صانعی می گوید : هنوز ملت ما فراموش نکرده است که امام فرموده‌اند: آمریکا هیچ غلطی نمی‌تواند بکند. این سخن کسی است که تمام پیش بینی هایش درست بوده و در آنها اشتباهی رخ نداده و نمی‌دهد.
شرط صلح ایران و آمریکا از منظر صانعی
وی شرط صلح با آمریکا را این گونه تبیین می کند : آمریکا موقعی که دست از جنایت نسبت به مردم دنیا برداشته و پول خون عزیزان ما را داد، آن وقتی که ثروتهای بلوکه شده ما را دادند، آن وقتی که آدم شدند ملت ایران با آنها صلح می کند که بعید است به این زودیها به آنجا برسد.
صانعی در باره ۱۳ آبان نیز می گوید : دشمن چه فکر می کند. شاید بنده و جنابعالی به فکر ۱۳ آبان نباشیم… اما ملت به فکر ۱۳ آبان است. دانشجویان، طلاب و در راس، مقام معظم رهبری به فکر ۱۳ آبان می‌باشند و سخن همه فرزندان امام را خلاصه کرده و می‌گوید و با آن صلابتی که مخصوص حکومت اسلامی است به آمریکا حمله می‌کند و بجا حمله کرد، سلام بر او و سلام بر امام او و سلام بر همه یارانش و سلام علی المرسلین.
حال چند سوال و جواب !
۱-چرا این گونه شد و آیت الله صانعی از آن موضع انقلابی به این رویکرد ضد انقلابی رسید . شخصی که سازش با آمریکا را ممنوع می دانست چه شد که امروز می خواهد ایران و آمریکا از گناهان هم بگذرند « امروز هم معتقدم دولتمردان ایران و آمریکا و سایرین با هم مطابق آنچه گفتم از هم بگذرند و دوستانه زندگی کنند.»
کسی که معتقد بود باید رعب نیروهای انقلاب و قوای نظامی و انتظامی در دل مفسدین باشد و این گروه ها از عرصه تاریخ حذف شوند چه شد که امروز طرفدار فتنه گرانی شده است که خلاصه خواسته شان در شعار های«جمهوری ایرانی» و «مرگ بر اصل ولایت فقیه» و «نه غزه نه لبنان جانم فدای ایران» و ...تبلور یافته است؟!
پاسخ این سوال را از گفته های خود آیت الله صانعی مرور می کنیم : حالا ما اعتراف کنیم چرا این آدم انقلابی اینجور شده. خوب آن انقلابی اش هم قلابی بوده آن انقلابی اش که حقیقی نبوده است...
۲- سوال دوم این که با این گونه افراد چه برخوردی باید کرد ؟ آیت الله صانعی پاسخ می دهد « ضدانقلاب هرچه باشد باید بایکوت شود. یعنی کسی که حرکت ضدانقلابی دارد باید منفی شود باید فراموش شود، در تاریخ باید همه چیزش از بین برود. به جای رحمت و تحتّی که برنامه قرآن است بریده باد و مرگ بر ابی لهب، حرکت قرآنی است. این راهی است که قرآن به ما یاد می دهد.»
۳- به عنوان نکته پایانی به این اعتراف تلخ دهه ۶۰ شیخ یوسف صانعی اشاره می کنیم که از رنگ های مختلف خبر می دهد و شاید عده ای این را تعارف بپندارند ولی گذر زمان نشان از درستی آن تعارف داشت « شما امروز به چهره آدم به من نگاه می کنید اگر فردای قیامت به چهره من نگاه کنید به صورت آدم دو چهره و چندین چهره ببینید چه عذابی از این بالاتر است شما الان که من را می بینید فکر می کنید و می گوئید که طرفدار این انقلاب است و با آن قلب پاکتان اظهار علاقه می کنید من فردا باید این ها را پاسخ بدهم .»
