فناورى هستهاى؛ مهمتر از کشف نفت و نماد پیشرفت ایران اسلامی
جَنگ تمام عیار اقتصادى دشمن علیه ملت ما، به خاطر استقلالخواهى و مردمسالارى دینى است، نه مسئله هستهاى
دستاوردِ مهمتر از کشف نفت؛ فناورى هستهاى
این دستاوردى که در قضیه فناورى هستهاى به دست ملت ایران افتاد، این یک دستاورد عظیم و تاریخى است.(1)
اهمیت به کارگیرى انرژى هستهاى و به دست آوردن فناورى هستهاى در کشور ما، از کشف و استخراج نفت - آن روزى که براى اول بار در کشور ما نفت استخراج شد - بیشتر است. حالا شما ببینید نفت چقدر در سرنوشت یک کشور اثر دارد.(2)
فناورى هستهاى؛ نماد پیشرفت یک کشور
اگر ما آن عقبنشینىها (در مسائل هستهاى مقابل دشمن) را، آن انعطافها را ادامه میدادیم، امروز از پیشرفت هستهاى که هیچ خبرى نبود، به این نشاط علمى هم که در چند سال اخیر در کشور وجود پیدا کرده - این حرکت علمى، این جوانها، این ابتکارات، اختراعات، پیشرفتهاى گوناگون در بخشهاى مختلف - قطعاً لطمه میخورد، چون اولاً نسبت به هر یک از آنها ممکن بود یک بهانهاى بیاورند، ثانیاً حرکت هستهاى و صنعت هستهاى، نماد پیشرفت یک کشور است.(3)
واشنگتن پست: «استثنابودن ایران در مسئله هستهاى»
من مقالهاى را میخواندم که از یک روزنامه آمریکایی نقل کردند که همین دو سه روزه منتشر شده. میگوید ایران در مسئله هستهاى یک استثناء است. چین به مسئله هستهاى رسید، از کى گرفت؟ پاکستان رسید، از کى گرفت؟ هند رسید، از کى گرفت؟ ایران از کى گرفت؟ آن مقاله مینویسد: از هیچ کس. این در شرایطى بود که هم تحریم بود و امکانات پیشرفت هستهاى به او نمیدادند و هم با او مبارزه میکردند. این مقاله در روزنامه واشنگتن پست درج شده است.(4)
«جزو ده کشور تولیدکننده چرخه سوخت هستهاى»
سامانههاى دفاعى که امروز در کشور تولید میشود، یک روز به رؤیا و خواب هم نمیآمد که کشور ما بتواند حتّى محصولاتش را داشته باشد، اما امروز اینها را تولید میکنند.
در فناورى برتر که در دنیا با افتخار از آن یاد میشود، مجبور شدند
علیرغم همه دشمنىها بگویند ایران جزو ده کشورى است که توانسته چرخه سوخت
هستهاى تولید کند. این چیزِ کمى نیست.(5)
عملکرد هستهاى جمهورى اسلامى؛ قانونى، منطقى، شفاف
جمهورى اسلامى در قضیه هستهاى، هم قانونى عمل کرده است، هم شفاف عمل کرده است، هم از لحاظ استدلالى، منطقى عمل کرده است؛ منتها این یک نقطهاى است که براى فشار بر جمهورى اسلامى این را مناسب دانستهاند.
اگر این هم نباشد، یک قضیه دیگرى را براى فشار مطرح میکنند. هدف، تهدید است؛ هدف، فشار است؛ هدف، خسته کردن است. خودشان گفتند: هدف، تغییر دادن نظام سیاسى و سازوکار سیاسى است.(6)
نه به سلاح هستهاى؛ به خاطر دین و عقیدهمان
ما سلاح هستهاى را نه به خاطر زید و عمر و نه به خاطر آمریکا و غیر آمریکا، به خاطر عقیدهمان قبول نداریم؛ هیچکس نباید داشته باشد.
وقتى ما میگوییم شما نداشته باش، معنایش این است که خودمان هم قاطعاً میگوییم نباید داشته باشیم و نخواهیم داشت، امّا مسئله آنها مسئله دیگرى است؛ آنها حرفى ندارند که برخى از کشورها هم فرضاً به وجود بیایند (که) انحصار آنها را به هم بزنند، البتّه نمیخواهند انحصارشان به هم بخورد، امّا قیامتى هم بر پا نمیکنند؛ در مورد ایران اسلامى و جمهورى اسلامى قیامت به پا میکنند، چرا؟ چون داشتن یک چنین توانى، یک چنین قدرتى، پشتوانه این نظامِ «لاتَظلِمونَ وَ لاتُظلَمون» است؛ چالش اصلى اینجا است.(7)
جنگ تمام عیار اقتصادى دشمن علیه آن و علت آن
تحریمها از حدود زمستان سال 90 تا امروز، تبدیل شده به جنگ اقتصادى، دیگر اسم آن، تحریم هدفمند نیست؛ یک جنگ تمام عیار اقتصادى است که متوجه ملت ما است.
علت آن هم، نه مسئله هستهاى است، نه مسئله حقوق بشر است، نه مسائل دیگرى از این قبیل است؛ علت آن را خود آنها هم میدانند، ما هم میدانیم؛ علت، استقلالخواهى ملت ایران است، علت، داشتن یک حرف نو بر پایه مبانى اسلام است که براى کشورهاى دیگر و ملتهاى مسلمان الگو خواهد شد، میدانند که اگر جمهورى اسلامى در این عرصهها و میدانها موفق شد، دیگر جلوى رشد این حرکت را در دنیا نمیشود گرفت و این یک حرکت مهمى است؛ مسئله این است.(8)
بهانه امروز براى جنگ اقتصادى؛ مسأله هستهاى
حالا بهانه یک روز انرژى هستهاى است، یک روز غنىسازى است، یک روز حقوق بشر است، یک روز حرفهایى از این قبیل است.
تحریمها علیه ما، قبل از اینکه اصلاً مسئله انرژى هستهاى مطرح هم بشود، وجود داشت، بعد از این هم وجود خواهد داشت. این مسئله هستهاى و این مذاکرات اگر انشاءالله به نقطه حلى برسد، باز خواهید دید همین فشارها وجود خواهد داشت، باید در مقابل این فشارها مصونیتسازى کرد، باید به بناى داخلى استحکام بخشى کرد.(9)
مشکل زورگوهاى سیاسى غرب در مسئله هستهاى
مشکل زورگوهاى سیاسى غرب این نیست که ایران بر سر قضیه هستهاى یا قضایاى دیگر مذاکره نمیکند؛ نه، مشکل آنها این است که ایران زیر بار حرف آنها نمىرود و البته این مشکل باقى خواهد ماند؛ معلوم است.(10)
جهت تسلط دوباره بر کشور
سى سال از آغاز این تحول عظیم (انقلاب) میگذرد، دشمنان ملت ایران و دشمنان نظام جمهورى اسلامى، انواع و اقسام شگردها را به کار زدند، شاید بتوانند مجددا آن ملت را مقهور کنند، آن سلطه جهنمىاى را که دهها سال بر ایران عزیز داشتند و حاضر نبودند از او دست بردارند، شاید بتوانند آن سطله را دوباره برگردانند، امروز چالش نظام جمهورى اسلامى با دشمنان قدرتمند جهانىاش بر سر این قضیه است.
مسئله انرژى هستهاى و مسئله ساخت موشک و این حرفها، بهانه است، مسئله، مسئله دیگرى است؛ مسئله این است که یک ملت توانسته است با قهر و غلبه، با عزم و اراده، سلطه قهرآمیز دیگران را از خودش دفع کند، اما اینها میخواهند تلاش کنند این سلطه را برگردانند. البته نتوانستند، بعد از این هم نمىتوانند.(11)
جهت وابسته و عقب نگهداشتن ایران
امروز مسئله عمده سیاستخارجى کشورى مثل آمریکا، شده است مسئله هستهاى ایران، چرا؟ براى خاطر اینکه این، نشانه پیشرفت ملتى است که آنها نمىخواهند پیشرفت کند، نمىخواهند قدرت پیدا کند، نمىخواهند قدرت علمى پیدا کند، نمىخواهند قدرت روحى و اعتماد به نفس پیدا کند تا بتوانند تسلط را برگردانند. به این جهت، مخالفت مىکنند.(12)
نمىخواهند مسئله هستهاى ایران حل شود
جبهه مخالف ما که عمدتاً منحصر در چند کشور معدودِ زورگو و زیادهخواه است و اسم خودشان را به غلط و به دروغ مىگذارند جامعه جهانى و در رأس آنها آمریکا است، محرک اصلى هم صهیونیستهایند، مسئله اینها این است که نمىخواهند موضوع هستهاى ایران حل شود.
اگر لجبازى آنها نبود، موضوع هستهاى به راحتى حل مىشد. بارها تا لحظه حل پیش رفتیم، امضاء کردند، آژانس هستهاى امضاء کرد، قبول کرد که این اشکالاتى که وجود داشته، برطرف شده - اینها موجود است، اینها سند است؛ اینها که قابل انکار نیست - باید قضیه تمام مىشد، پرونده هستهاى کشور باید پایان پیدا مىکرد.
آمریکاییها بلافاصله یک چیز جدید را مطرح کردند، آوردند وسط. نمىخواهند قضیه تمام شود. حل مسئله هستهاى جمهورى اسلامى، به حسب طبیعت خود، از جمله کارهاى سهل و آسان و روان است، اما وقتى طرف مقابل مایل نیست این قضیه حل شود، خب بله همین جور مىشود که ملاحظه میکنید.(13)
ناتوانى دشمن در توقف پیشرفت هستهاى ایران
یکى از برکات همین مذاکرات اخیر این بود که دشمنى آمریکایىها و مسئولین دولت ایالات متّحده آمریکا با ایران و ایرانى، با اسلام و مسلمین آشکار شد، براى همه مدلّل شد، همه این را فهمیدند.
مىشنوید لحنهاى اینها را، حرفهاى اینها را؛ آنجایى که اقدام نمىکنند، مىگویند نمىتوانیم - راست مىگویند، نمىتوانند - و اگر مىتوانستیم تاروپود صنعت هستهاى ایران را به کلّى از هم جدا کنیم، مىکردیم، امّا نمىتوانیم. بله، البتّه نمىتوانند. چرا نمىتوانند؟ چون این ملّت اراده کرد که در این مسئله و در همه مسائل خود روى پاى خودش بایستد و ایستادگى کند، ابتکار خودش را به میدان بیاورد و آورد. (بنابراین) دشمن نمىتواند کارى بکند؛ در همه مسائل همینجور است.(14)
یک قدم عقبنشینى از حقوق هستهاى؟ هرگز
اصرار دارم بر تثبیت حقوق ملّت ایران، از جمله مسئله حقوق هستهاى؛ اصرار داریم بر اینکه از حقوق ملّت ایران یک قدم عقبنشینى نباید بشود.
ما این را به مسئولین گفتیم و موظّفند که این حدود را رعایت کنند؛ از هارتوهورت دشمنان و مخالفان هم واهمهاى نداشته باشند و ترسى به خودشان راه ندهند.(15)
معناى «انرژى هستهاى، حق مسلم ماست»
اینکه مىگویم انرژى هستهاى یا به تعبیر درستتر، فناورى هستهاى، چرخه سوخت و امکان غنىسازى هستهاى، حق مسلم ملت ما است، این به معناى این است که اگر این را امروز براى این ملت تأمین نکنیم، فردا این ملت (باید) دست گدایى به سوى دشمنان و مخالفین خودش دراز کند.
ملت ما زیر بار این حرف نخواهد رفت. به ما مىگویند شما نفت دارید، انرژى اتمى (را) مىخواهید چه کار کنید، مگر آمریکا نفت ندارد، آمریکا که نفت دارد، چرا انرژى هستهاى دارد؟
همین اخیرا رئیسجمهور آمریکا گفت، ما باید براى تولید هستهاى سرمایهگذارى بیشترى کنیم. همه دنیاى پیشرفته دارند مىروند به سمت سرمایهگذارى براى تولید هستهاى، آن وقت به ملت ما مىگویند شما نداشته باشید!
این حرف زور را ما قبول نکردهایم و شما ملت ایران بدانید مسئولین کشور قبول نخواهند کرد. بنده به هیچ قیمتى زیر بار این حرف زور نخواهم رفت. انرژى هستهاى و فناورى هستهاى حق مسلم شما ملت ایران است و هیچکس حق ندارد از این حق مسلم صرفنظر کند و کوتاه بیاید.
دشمن شبههپراکنى مىکند و یک عدهاى هم نادانسته، شاید بعضى هم دانسته، همین حرفهاى دشمن را در داخل پر و بال مىدهند. امروز اگر شما این حق را به چنگ نیاورید، دهها سال ملت ایران به عقب خواهد رفت و عقبمانده خواهد ماند.(16)
وظیفه ملت در قضیه هستهاى
طبیعت استکبار این است که اگر یک قدم عقب نشستید، او یک قدم جلو مىآید. هیچکس گمان نکند که با عقبنشینى در مقابل استکبار و عدول از مواضع صحیح و از حق صحیح و از داعیه صحیح، موجب مىشود که استکبار خجالت بکشد، نجابت به خرج بدهد، بگوید حالا اینها یک قدم عقب نشستند، ما هم یک قدم عقب بنشینیم. چنین چیزى نیست. شما یک قدم عقب رفتید، او یک قدم جلو مىآید، یک سنگر را خالى کردید، او مىآید آن سنگر را مىگیرد. امت اسلام باید این جورى به قضایاى خود نگاه کند.
ابوجهلهاى امروز، آنهایی که بمب اتم مىسازند، همه دنیا را تهدید مىکنند، آن وقت به یک ملتى بىدلیل گیر مىدهند که چرا شما مىخواهید انرژى هستهاى پیدا کنید که قبول هم داریم براى برق است، براى استفادههاى صلحآمیز است، اما چون این توانایی را به شما مىدهد، ما نمىگذاریم، حرف حضرات این است.
در مقابل این زورگوها، در مقابل این قلدرها، جاهلها، حرف نفهمها که نه منطق سرشان مىشود، نه حرف مىفهمند، مثل این داشها و لاتهاى بىمغز بىکله که دائم به بازوى خودشان نگاه مىکنند، قدرت خودشان را اندازه مىگیرند، دائم عربده مىکشند، اگر چنانچه عقبنشینى کردید، باختید.(17)