شکست زیادهخواهیهای آمریکایی و بازگشت قهرمانانه مذاکرهکنندگان ایرانی
واقعیت آن است که تیم مذاکرهکننده هستهای ایران در
مذاکرات وین 4 که باید آن را اولین مرحله جدی از مذاکرات جامع دانست، در برابر
زیادهخواهیهای گسترده طرف غربی و بهطور مشخص طرف آمریکایی مقاومت کرده است. منابع
آگاه میگویند که در جلسات ایران و 1+5 زیادهخواهی طرف آمریکایی تا حدی بوده که
صدای برخی از دیگر اعضای 1+5 را نیز درآورده است. ایستادگی در برابر چنین زیادهخواهی
گسترده و عجیب، از سوی تیم مذاکرهکننده کشورمان، تمجید تحلیلگران مختلف از طیفهای گوناگون سیاسی در داخل کشور را در پی داشته است.
واضح است که تیم آمریکایی در خصوص «نیازهای عملی ایران به غنیسازی» که باید «مورد توافق دوجانبه» قرار گیرد، دیدگاهی بسیار سختگیرانه و محدود دارد. بر این اساس آمریکاییها به دنبال آن هستند که تعداد سانتریفیوژهای ایران را کاهش دهند و همچنین میزان سقف ذخایر اورانیوم 5 درصد در کشورمان را تحدید کنند. آمریکاییها همچنین احتمالاً فعالیت سایت فردو را تحمل نمیکنند و بر اساس برخی قطعنامههای شورای امنیت که بر اساس توافق ژنو میتوانند در مذاکرات مورد رسیدگی قرار گیرند، بهدنبال ورود به مباحث مربوط به توان موشکی نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران هستند.
از نظر آمریکاییها دستکم در حال حاضر، یک توافق صددرصدی بهمعنای ملحوظ داشتن تمام موارد فوق و احتمالا برخی موارد دیگر است که بنابر خوی همیشگی این کشور، همه زیادهخواهانه و مستکبرانه و برخلاف حقوق ملت ایران هستند. بهتصریح یک مقام آمریکایی، واشنگتن تنها به توافق صددرصدی میاندیشد و یکی از بندهای برنامه اقدام مشترک نیز توافق نهایی را تلویحا توافقی صددرصدی دانسته چرا که تا زمانی که بر سر همهچیز توافق نشود، بر سر هیچچیز توافق نخواهد شد.
برخی مقامات طرف غربی گفتهاند که انتظار انعطاف بیشتری را از تیم هستهای ایران داشتهاند اما این انتظار آنها به واقعیت نپیوسته و در واقع تیم ایرانی در برابر زیادهخواهیهای آنها ایستاده است. سؤال اصلی اینجاست که چرا؟ چرا انتظار انعطاف تیم هستهای ایران اینبار بهعکس ژنو، درست از آب درنیامده است.
علل این واقعیت را باید به دو دسته تقسیم کرد: واکنشهای
داخلی به توافق ژنو و واکنشهای خارجی به این توافق. ذیلاً هر یک از این دسته علل
مورد بررسی قرار میگیرند:
* واکنشهای داخلی به توافق ژنو
از همان روز سوم آذرماه، در داخل ایران انتقادات تندی متوجه
توافق ژنو یا همان برنامه اقدام مشترک شد. محمدجواد ظریف، رئیس دستگاه دیپلماسی
دولت روحانی که در شامگاه 4 آذر در شبکه دو سیما حاضر شد، با لحنی از منتقدان یاد
کرد که روشن میکرد تیغ انتقادات سخت تند و برنده بوده است.
انتقادات به رسانهها محدود نماند و فوراً به مجلس شورای اسلامی نیز تسری یافت. برخی نمایندگان مجلس و همچنین برخی اعضای تیم سابق هستهای در جلسات خصوصی و عمومی، انتقاداتی جدی در خصوص توافق ژنو مطرح کردند. غالب منطق انتقادی این بود که توافق مزبور، فاقد توازن در دادهها و ستاندههاست.
نبرد انتقادی حتی به
شبکههای اجتماعی هم کشیده شد. بخشی به
دفاع از توافق پرداختند و بخشی دیگر از کاربران، با تمام ابزارهای ممکن، از
ساختن لطیفه گرفته تا کشیدن کاریکاتور و رسم اینفوگرافی، به رویارویی با
آن شتافتند. منطق
بازی برد ـ برد بهشدت زیر سؤال رفت و توافق ژنو نتوانست در افکار عمومی
وجههای
قهرمانانه از خود باقی گذارد.
برخی واکنشهای تند در برابر منتقدان، از جمله کمسواد خواندن آنان نهتنها نتوانست جلوی موج انتقادات را بگیرد که حتی به آنها دامن زد و خود موجب انتقادات بیشتر شد. کار بهجایی رسید که وزیر امور خارجه به مجلس احضار شد و در روزهای نزدیک به مذاکرات وین 4، بیانیه تعداد کثیری از نمایندگان مجلس بر حفظ حقوق هستهای در مذاکرات جامع تأکید کرد که البته انتقاداتی هم به زمان طرح اعتراضات پارلمانی به روند مذاکرات، وجود داشت که البته همین فشارها هم میتوانست برگ برندهای برای ظریف باشد که آن را در وین4 روی میز 1+5 بگذارد.
به موازات این اقدامات، مناظرهها و همایشها بود که برگزار
میشد. در مناظرهها، عموماً توان استدلالی منتقدان خودنمایی بیشتری میکرد. همایش
"دلواپسیم"، نهتنها در داخل ایران، که در خارج کشور نیز بازتابی گسترده یافت و به
این ترتیب، تأثیری جدی بر افکار عمومی گذاشت؛ حتی عبارت زیبای «دلاور» نیز چیزی از
اعتبار واژه «دلواپس» نکاست.
به این ترتیب، برخی واکنشهای داخلی توانستند هزینه سیاسی
امتیازدهی را بالا ببرند. طرح این سوال که در برابر از دست دادن ذخایر اورانیوم 20
درصد که مهمترین ابزار چانهزنی ایران در میز مذاکره بودند، چه چیز عاید ایران
شده است، حساسیتی در افکار عمومی برانگیخت که به گفته برخی فعالان سیاسی، میتوان آن را «یک نگرانی مبارک» خواند،
چون همین نگرانی بود که زیادهخواهی طرف غربی را با مانعی جدی مواجه کرد.
* واکنشهای خارجی به توافق ژنو
نوع توافقی که در ژنو منعقد شد، واکنشهای جلیّ و خفیّ خارجی هم داشت. جهان غرب به تصریح از این توافق حمایت کرد اما برنامه اقدام مشترک هرگز به کاهش تندی سخنان مقامات آمریکایی علیه جمهوری اسلامی ایران منجر نشد. دستکم در طول دوره پس از این توافق، ایران هفت بار تهدید نظامی شد. برخی آمارها که البته صحت آنها نیاز به بررسی بیشتر دارد، حکایت از آن دارند که ایران ظرف چهار ماه پس از توافق ژنو، معادل سه سال پیش از آن از سوی واشنگتن تهدید شده است.
از همان لحظه انعقاد برنامه اقدام مشترک، بحث برچیدن تأسیسات هستهای ایران از سوی وزیر امور خارجه ایالات متحده مطرح شد و این بحث اکنون هم ادامه دارد. آنچه ظاهرا در مذاکرات وین 4 رخ داده، نشان میدهد که این صحبتها آنقدرها هم مصرف داخلی نداشته است.
اما مهمترین واکنش خارجی منجر به بینتیجه ماندن وین 4، رشد زیادهخواهی طرف غربی در نتیجه امتیازگیری در ژنو 3 بود. شاید برآورد آمریکاییها این بوده که ایران تحت فشار تحریمها، در ژنو 3 امتیازات خوبی داده است و بنابراین امکان آن وجود دارد که در مذاکرات جامع امتیازات بیشتری هم بدهد.
ژنو 3، به نوعی از پیشفهمها در طرف غربی شکل داده که محیط روانی آن در وین 4، کاملاً تحت تأثیر آنهاست. پیشفهم اصلی در این میان، «وجود دست برتر» است. واشنگتن در نتیجه گرفتن برخی امتیازات در ژنو 3 و شاید عجله تیم ایرانی برای رساندن توافق به گزارش 100 روزه دولت، به نوعی محیط روانی جدید دست یافت که با خوی هژمونیک آمریکاییها هم تناسب داشت. در این محیط روانی، امتیاز گرفتن هرچه بیشتر از ایران، امری بدیهی و روشن است و بنابراین هرگونه مقاومت ایران در برابر امتیاز دادن، غیرطبیعی به نظر میرسد.
شاید از همین روست که اندکی پس از بینتیجه ماندن توافق
ژنو، یک مقام غربی مدعی شد که طرف غربی انتظار انعطاف بیشتری را از ایران داشته
است.
* مقاومت در برابر زیادهخواهیها
با هر پیشزمینه و علتی، مقاومت تیم مذاکرهکننده هستهای ایران در برابر زیادهخواهیهای واشنگتن در وین 4، ممدوح است. درست است که با کمی تدبیر بیشتر میشد از زیادهخواهیهای طرف غربی کاست اما شروع ایستادگی در وین 4، بههیچعنوان دیر نیست.
اگرچه بزرگترین ابزار چانهزنی ایران در ژنو 3 به راحتی از دست رفت اما این بهمعنای خالی شدن دست ایران نیست. ایران همچنان میتواند بر مبنای قدرت مذاکره کند و امکان دستیابی به یک توافق عزتمندانه هرگز از بین نرفته است.
نباید فراموش کرد که این ایستادگی در برابر زیادهخواهیهاست که عزتآور است. فراموش نمیشود کسانی که حتی به 10 سانتریفیوژ رضایت نمیدادند، اکنون اعتراف میکنند که برنامه غنیسازی ایران برچیدنی نیست