کد خبر: ۵۷۲۹۰
تاریخ انتشار: ۱۰:۲۶ - ۰۲ تير ۱۳۹۳

احکام روزه

معناى روزه


1. «روزه» در شرع مقدس اسلام آن است كه انسان در تمام روز (از طلوع فجر تا مغرب) با قصد اطاعت از فرمان خداوند از خوردن و آشاميدن و چيزهاى ديگرى كه به تفصيل گفته خواهد شد خوددارى كند.
انواع روزه

2. روزه از يک نظر بر چهار نوع است:
ـ روزه‌ى واجب، مثل روزه‌ى ماه مبارك رمضان.
ـ روزه‌ى مستحب، مثل روزه‌ى ماه رجب و شعبان.
ـ روزه‌ى مكروه، مثل روزه‌ى روز عاشورا.
ـ روزه‌ى حرام، مثل روزه‌ى عيد فطر (اول ماه شوال) و قربان (دهم ماه ذى‌الحجه).



روزه‌هاى واجب
3. روزه‌هاى واجب عبارتند از:
ـ روزه‌ى ماه مبارك رمضان.
ـ روزه‌ى قضا.
ـ روزه‌ى كفاره.
ـ روزه‌ى قضاى پدر و مادر.
ـ روزه‌ى مستحبى كه به واسطه‌ى نذر و عهد و قسم واجب شده است.
ـ روزه‌ى روز سوم از ايام اعتكاف.
ـ روزه‌ى بدل از قربانى در حج تمتع.

شرايط وجوب روز

7. روزه بر افرادى واجب است که واجد شرايط زير باشند:
ـ بلوغ.
ـ عقل.
ـ قدرت.
ـ بى‌هوش نبودن.
ـ مسافر نبودن.
ـ حايض و نفسا نبودن.
ـ ضررى نبودن روزه.
ـ حَرَجى نبودن روزه.
مشقت در گرفتن روزه


مشقت در گرفتن روزه

ناتوانى از گرفتن روزه در آغاز بلوغ
8. دخترى که به سن تکليف رسيده، ولى به علت ضعف جسمانى توانايى روزه گرفتن ندارد، و بعد از ماه مبارک رمضان هم نمى‌‏تواند قضاى آن را به جا آورد تا اين‌که ماه رمضان سال بعد فرا مى‌‌‏رسد، چه حکمى‌‌ دارد؟
ج) ناتوانى از گرفتن روزه و قضاى آن به مجرد ضعف و عدم قدرت موجب سقوط قضاى روزه نمى‌‌‏شود، بلکه قضاى روزه‌‏هاى ماه رمضان که از او فوت شده، بر وى واجب است.

9. دخترانى که تازه به سن تکليف رسيده‌‏اند و روزه گرفتن بر آن‌ها مقدارى مشکل است، چه حکمى‌ دارند؟ آيا سن بلوغ شرعى دختران اکمال نه سال قمرى است؟
ج) بنا بر نظر مشهور، بلوغ شرعى دختران همان تکميل نه سال قمرى است که در اين هنگام روزه بر آن‌ها واجب است و ترک آن به مجرد بعضى از عذرها جايز نيست، ولى اگر روزه گرفتن براى ايشان ضرر داشته باشد يا تحمل آن برايشان همراه با مشقت زياد باشد، افطار براى آن‌ها جايز است.

10. اگر دختر نه ساله‌‏اى که روزه بر او واجب شده، به دليل دشوارى، روزه‌‏اش را افطار نمايد، آيا قضا بر او واجب است يا خير؟
ج) قضاى روزه‌‌‏هايى که از ماه رمضان افطار کرده، بر او واجب است.

11. من بر اثر ضعف جسمانى از ابتداى سن بلوغ تا دوازده سالگى روزه نگرفته‌‏ام، در حال حاضر چه تکليفى دارم؟
ج) واجب است روزه‌‌‏هايى را که در ماه مبارک رمضان نگرفته‏‌ايد با اين‌که به سنّ تکليف رسيده بوديد، قضا کنيد، و اگر افطار روزه ماه رمضان عمدى و اختيارى و بدون عذر شرعى بوده، کفّاره هم بر شما واجب است.

12. کسى که در اوائل سن تکليف بر اثر ضعف و عدم توانايى، نتوانسته روزه بگيرد، آيا فقط قضا بر او واجب است يا قضا و کفّاره با هم بر او واجب است؟
ج) اگر گرفتن روزه براى او حرجى نبوده و عمداً افطار کرده، علاوه بر قضا، کفّاره نيز بر او واجب است و اگر خوف داشته باشد که اگر روزه بگيرد مريض شود، فقط قضاى روزه‌‏ها بر عهده او مى‌‏باشد.

افطار به‌خاطر مشقت در اثناى روز
13. اگر شخصى جهت شغلى كه دارد و نمى‌‌تواند آن را رها كند چنانچه بر اثر تشنگی يا گرسنگی روزه برايش حرجى باشد، و همچنين افراد كم سن و سال كه روزه گرفتن براى آن‌ها مشقّت شديد دارد آيا از اوّل روز مى‌‌توانند افطار كنند يا اين‌كه حكم ديگرى دارند؟
ج) در فرض سؤال، هر وقت دچار حرج و مشقّت شدند، مى‌‌توانند افطار كنند و در مورد تشنگی احتياط واجب اين است كه به مقدار ضرورت افطار كرده و در بقيه روز امساك نمايند و در هر صورت بعداً بايد روزه آن روز را قضا نمايند.


راه‌هاى ثبوت اول ماه

14. آيا اول ماه مبارک رمضان و آخر آن با رؤيت هلال ثابت مى‌‏شود يا با تقويم، هرچند ماه شعبان سى روز نباشد؟
ج) اول يا آخر ماه رمضان با رؤيت شخص مکلّف يا با شهادت دو فرد عادل يا با شهرتى که مفيد علم است يا با گذشت سى روز و يا به وسيله حکم حاکم ثابت مى‌‏شود.

15. در محل سكونت من بدون رويت هلال ماه و به صِرف گذشتن 30 روز از شعبان جمعه را اول ماه رمضان اعلام نمودند، در حالى‌ كه اول شعبان هم به تحقيق معلوم نبود. لذا استدعا دارد تكليف حقير و ساير دوستان در استفاده از شب‌هاى پر فيض قدر و قرائت دعاى روزانه و اعمال مخصوص برخى شب‌ها و روزها را معيّن فرماييد.
ج) بعد از گذشتن سى روز از ماه شعبان حکم به اول ماه رمضان مى‌شود هرچند هلال ماه رمضان را نديده باشند، ليکن به شرط آن‌که اول ماه شعبان به طريق شرعى ثابت شده باشد وگرنه گذشت سى روز اعتبار ندارد. ليالى متبرّکه‌ى قدر وجود واحد مستمرّ است و در درک فضيلت شب قدر و درک فضيلت ادعيه‌ى خاصه‌ى زمان‌هاى خاصى از ماه مبارک رمضان، اگر خصوصيت زمان براى مکلّف محرز نباشد، مى‌‌تواند با احتياط و تکرار عمل، آن فضيلت را درک کند.

علم به حلول ماه رمضان در ميان روز
16. اگر پيش از ظهر اعلام كردند كه امروز اول ماه رمضان است؛ تكليف روزه آن روز چه مى‌‏شود؟
ج) اگر مبطلات روزه را مرتكب نشده، بنابر احتياط واجب بايد نيّت روزه کند و روزه بگيرد و بعداً نيز آن روز را قضا کند و اگر يكى از آنها را مرتكب شده، روزه او باطل است؛ ولى (به احترام ماه رمضان) بايد تا اذان مغرب از كارى كه روزه را باطل مى‌‏كند، خوددارى نموده و بعد از ماه رمضان آن روز را قضا كند.

روزه در صورت عدم ثبوت اول ماه
17. اگر تعيين اول ماه رمضان و عيد سعيد فطر به علت عدم امکان رؤيت هلال اول ماه به سبب وجود ابر در آسمان يا اسباب ديگر، ممکن نباشد و سى روز ماه شعبان يا ماه رمضان کامل نشده باشد، آيا براى ما که در ژاپن زندگى مى‌‏کنيم، جايز است که به افق ايران عمل کرده و يا به تقويم اعتماد کنيم؟ وظيفه ما چيست؟
ج) اگر اول ماه از طريق رؤيت هلال حتى در افق شهرهاى مجاورى که اتحاد افق دارند، و يا از طريق شهادت دو فرد عادل و يا از طريق حکم حاکم ثابت نشود، بايد احتياط کرد تا اول ماه ثابت شود.

اختلاف نظر مراجع تقليد در ثبوت عيد فطر
18. اگر بين مراجع تقليد در ثبوت عيد فطر، اختلاف پيش آيد، وظيفه مكلف چيست؟ آيا هر مقلّد بايد به نظر مرجع تقليد خود مراجعه كند؟
ج) در ثبوت اول ماه تقليد راه ندارد، بلكه اگر شخص از گفته و اعلام نظر مرجع تقليد، اطمينان به رؤيت ماه پيدا كند، بايد روزه خود را افطار كند و اگر شك داشت، بايد آن روز را روزه بگيرد.

رؤيت هلال

اطمينان به تولد ماه نو

19. اگر يقين و اطمينان به تولد هلال و قابل رؤيت بودنش پيدا شود، آيا تکيه و اعتماد بر آن حتى اگر در حال حاضر رؤيت نشود، امکان دارد؟
ج) اگر يقين به تولد هلال و قابل رؤيت بودن آن حاصل شود ـ يعنى به وجود ماه و امکان رؤيتش ـ علم به حلول ماه حاصل شده و آثار اول ماه بر آن مترتب مى‌‌شود، هر چند خود شخص فعلاً هلال را نديده باشد.

ملاک داخل شدن ماه جديد
20. ملاک داخل شدن در ماه جديد چيست؟ آيا خارج شدن قمر از تحت‌الشعاع يا خارج شدن آن از محاق است يا اين که با شرط رؤيت هلال با چشم غيرمسلح مى‌ باشد و يا به شرط امکان رؤيتش؟
ج) معيار، خارج شدن ماه از تحت‌الشعاع و امکان رؤيتش ولو با چشم مسلح مى‌‌باشد.

عدم علم به امکان رؤيت هلال
21. اگر يقين به تولد ماه داشته باشيم ولى يقين نداشته باشيم که امکان رؤيتش هست، حکم چيست؟
ج) کفايت نمى‌‌کند.

استهلال
22.  آيا استهلال در اول هر ماه واجب کفايى است يا احتياط واجب؟
ج) استهلال فى‌نفسه واجب شرعى نيست.

زمان رؤيت هلال
23.  همان‌طور که مى‌‌دانيد، وضعيت هلال در آخر يا اول ماه به يکى از حالت‌هاى زير است:

الف. غروب هلال قبل از غروب خورشيد باشد.
ب. غروب هلال مقارن با غروب خورشيد باشد.
ج. غروب هلال بعد از غروب خورشيد باشد.
لطفاً بيان فرماييد کدام يک از حالات سه‌گانه فوق را مى‌‌توان براى تعيين اول ماه به حساب آورد؟
ج) در هر سه فرض، رؤيت هلال براى اثبات حلول ماه قمرى جديد از شبى که پس از رؤيت است کفايت مى‌‌کند.

24. در برخى از کشورها (مثل سوئد) امکان رؤيت هلال ماه شوال پس از غروب خورشيد تا دو سه روز بعد از رؤيت ماه نو در ايران منتفى مى‌‌باشد چون در اين مناطق ماه قبل از خورشيد غروب مى‌‌کند حال اگر در اين مناطق امکان رؤيت هلال قبل از غروب خورشيد وجود داشته باشد آيا همين مقدار براى اثبات هلال ماه شوال کفايت مى‌‌کند يا نه؟
ج) اطمينان به امکان رؤيت هلال پيش از غروب براى اثبات حلول ماه قمرى جديد از شبى که پس از رؤيت است، کافى است.

اتحاد افق و ملاك آن
25. آيا اتحاد افق در رؤيت هلال شرط است يا خير؟
ج) بلى شرط است.

26. هم افق به چه معنى مى‌‌باشد و نقاط هم افق چه نقاطى هستند؟
ج) مراد از «هم افق» مکانى است که از لحاظ امکان يا عدم امکان رؤيت با شهر مورد نظر، همسان باشد.

ثبوت هلال ماه نو در شهرهاى هم افق
27. اگر هلال ماه مبارك رمضان در شهرى ديده شود، آيا در شهرهاى ديگرى كه افق آنها يكسان بوده يا دو ساعت فرق دارند، اول ماه ثابت مى‌‌شود يا نه؟
ج) اگر ملازمه‌ى بين بلدين در امکان رؤيت هلال مُحرز باشد، براى‌ شهرهاى ديگر نيز كافى است؛ و صِرف اختلاف در وقت غروب ميزان نيست.

اعتماد بر افق مناطق ديگر
28. اگر روز بيست و نهم ماه در تهران و خراسان عيد باشد، آيا براى افرادى هم که در شهرى مانند بوشهر مقيم هستند، جايز است افطار کنند؟ با توجه به اين‌که افق تهران و خراسان با افق بوشهر يکى نيست.

ج) به‌طور کلّى اگر اختلاف بين افق دو شهر به مقدارى باشد که با فرض رؤيت هلال در يکى، هلال در ديگرى قابل رؤيت نباشد، رؤيت آن براى شهرهايى که احتمال رؤيت در آن به‌طور قطع و يقين منتفى باشد، کفايت نمى‌‌کند.

رؤيت هلال در بلاد شرقى
29. اگر ماه در انگليس ديده شود، آيا براى مردم کشورهايى که در غرب آن واقع شده است هم ثابت مى‌‌شود؟
ج) اگر رؤيت ماه در بلدى ملازم با رؤيت يا امکان رؤيت در بلد ديگر باشد، براى آن بلد ديگر هم کافى است، اما ممكن است در اثر اختلاف زياد در طول جغرافيايى، رؤيت در بلد شرقى ملازم با امكان رؤيت در بلد غربى نباشد.

30. اگر ماه در كشورهاى شرقى رؤيت شود آيا براى كشورهاى غربى خودبه‌خود ثابت مى‌‌شود يا خير؟ و حدود آن چيست؟
ج) رؤيت در بلد شرقى گرچه غالباً ملازم با امكان رؤيت به طريق اولى در بلد غربى است، ليكن گاهى به ملاحظه‌ى اختلاف زياد در طول جغرافيايى، چنين ملازمه‌اى منتفى است؛ و معيار كلّى ملازمه‌ى بين بلدين در امكان رؤيت هلال است.

هم عرض بودن مناطق در رؤيت هلال
31. شمال كانادا در عرض جغرافيايى انگليس قرار دارد، آيا با انگليس هم‌افق است؟
ج) صِرف هم‌عرض بودن كافى نيست، بلكه ميزان ملازمه بين رؤيت در يك بلد با امكان رؤيت در بلد ديگر است.

اشتراك دو منطقه در شب
32. اگر يقين و اطمينان به تولد هلال و قابل رؤيت بودنش در غير كشور مكلّف پيدا شود، در صورتى كه آن كشور با كشور مكلّف در بخشى از شب مشترك باشد، آيا مى‌‌توان به اين رؤيت ترتيب اثر داد؟
ج) صِرف مشترك بودن دو كشور در بخشى از شب، براى اشتراك حكم كفايت نمى‌‌كند.

ملاك رؤيت هلال
33. رؤيت ماه نو با ابزار چه حکمى‌ دارد و آيا رؤيت تصوير هلال ماه با استفاده از دوربين مخصوص و انعکاس نور و بازخوانى اطلاعات ضبط شده توسط رايانه، براى اثبات اول ماه کفايت مى‌‏کند؟
ج) رؤيت با وسيله، فرقى با رؤيت به طريق عادى ندارد و معتبر است. ملاک آن است که عنوان رؤيت محفوظ باشد. پس رؤيت با چشم و با عينک و با تلسکوپ محکوم به حکم واحدند. اما در مورد انعکاس به رايانه که درآن صدق عنوان رؤيت معلوم نيست محل اشکال است.

شهادت دو فرد عادل به رؤيت هلال

شهادت به رؤيت هلال توسط دو عادل

34. اگر چند نفر عادل شهادت بدهند كه دو نفر عادل ماه را ديده‌‏اند؛ آيا اول ماه رمضان يا شوال ثابت مى‌‏شود؟
ج) خير، بايد دو نفر عادل خودشان براى انسان شهادت بدهند كه ماه را ديده‌‏اند و اگر رؤيت ماه را با واسطه نقل كنند، كافى نيست؛ مگر آن‌كه از گفته آنان، اطمينان به رؤيت هلال پيدا شود.

اختلاف بيّنه در رؤيت هلال
35. اگر بين علماى يک شهر راجع به ثبوت هلال يا عدم آن اختلاف رخ دهد و عدالت آن‌ها هم نزد مکلّف ثابت بوده و به دقت همه آن‌ها در استدلال خود مطمئن باشد، وظيفه واجب مکلّف چيست؟
ج) اگر اختلاف دو بيّنه به‌صورت نفى و اثبات باشد، يعنى يکى مدعى ثبوت هلال و ديگرى مدعى عدم ثبوت آن باشد، اين اختلاف موجب تعارض دو بينه و تساقط هر دو است، و وظيفه مکلّف اين است که هر دو نظر را کنار گذاشته و درباره افطار کردن يا روزه گرفتن به آن‌چه که مقتضاى اصل است، عمل نمايد.

ولى اگر بين ثبوت هلال و عدم علم به ثبوت آن اختلاف داشته باشند، به اين صورت که بعضى از آن‌ها مدعى رؤيت هلال باشند و بعضى ديگر مدعى عدم مشاهده آن، قول کسانى که مدعى رؤيت هلال هستند، در صورت عادل بودن، حجت شرعى براى مکلّف است و بايد از آن متابعت کند، و همچنين اگر حاکم شرعى حکم به ثبوت هلال نمايد، حکم وى حجت شرعى براى همه مکلفين است و بايد از آن پيروى کنند.




اطمينان پيدا كردن به رؤيت هلال

اعلام رؤيت هلال از راديو و تلويزيون

36. اگر هلال ماه شوال در يک شهر ديده نشود، ولى تلويزيون و راديو از حلول آن خبر دهند، آيا کافى است يا تحقيق بيشترى واجب است؟
ج) اگر مفيد اطمينان به ثبوت هلال گردد يا صدور حکم به هلال از طرف ولى فقيه باشد، کافى است و نيازى به تحقيق نيست.

حدس به رؤيت از گفته ديگران
37. اگر از گفته عده‌‏اى حدس بزنيم كه فردا عيد فطر است، آيا مى‌‏توانيم روزه بگيريم؟
ج) تا هنگامى‌ كه براى شخص اطمينان پيدا نشود كه فردا عيد فطر و اول شوال است، نمى‌‏تواند روزه را افطار كند.

اطمينان به صحّت محاسبات نجومى‌
38. اگر اطمينان شخصى به صحّت محاسبات نجومى‌ در تولد ماه و قابل رؤيت بودنش با چشم عادى (غيرمسلح) حاصل شود، آيا مى‌‌شود در اثبات ماه رمضان يا عيد مثلاً بر اين اطمينان اعتماد کرد؟ مخصوصاً اگر چنين گفته‌اى از متخصصين و اهل خبره در اين خصوص صادر شده باشد.
ج) صِرف اطمينان به صحت محاسبات نجومى‌ اعتبارى ندارد؛ ولى اگر اطمينان به وجود هلالِ قابل رؤيت حاصل شود، بايد شخص بر اين علم و اطمينان خودش ترتيب اثر دهد.

تبعيت از دولت غير اسلامى‌ در رؤيت هلال
39. اگر تبعيت از اعلام رؤيت هلال توسط يک دولت جايز شد، و آن اعلام معيارى علمى‌ براى ثبوت هلال سرزمين‌هاى ديگر را تشکيل دهد، آيا اسلامى‌ بودن آن حکومت شرط است، يا اين‌که عمل به آن حتى اگر حکومت ظالم و فاجر هم باشد، ممکن است؟
ج) ملاک در اين مورد، حصول اطمينان به رؤيت در منطقه‌‏اى است که نسبت به مکلّف کافى محسوب مى‌‏شود.

تبعيت از اهل سنت در رؤيت هلال
40. آيا تبعيت از عربستان سعودى در تعيين روز دهم ذى‌ حجه (عيد قربان) واجب است؟ يا اين که مى‌‌شود در اين مسأله مخالفت کرد؟
ج) براى حجّاج، عمل طبق ثبوت هلال نزد قاضى اهل سنت و حکم به رؤيت آن، مجزى است.

تعيين اول ماه با خصوصيات هلال در شب‌هاى بعد
41. آيا کوچکى هلال و باريک بودن و اتصاف آن به خصوصيات هلال شب اول، دليل بر اين محسوب مى‌‏شود که شب قبل شب اول ماه نبوده، بلکه شب سى‌‏ام ماه قبلى بوده است؟ اگر عيد براى شخصى ثابت شود و از اين راه يقين پيدا کند که روز قبل عيد نبوده، آيا قضاى روزه روز سى‌‏ام ماه رمضان را بايد به‌جا آورد؟

ج) مجرّد کوچکى و پايين بودن هلال يا بزرگى و بالا بودن و يا پهن يا باريک بودن آن دليل شرعى شب اول يا دوم بودن نيست، ولى اگر مکلّف از آن علم به چيزى پيدا کند بايد به مقتضاى علم خود در اين زمينه عمل نمايد.

42. آيا استناد به شبى که در آن ماه به‌صورت قرص کامل است (شب چهاردهم) و اعتبار آن به عنوان دليل براى محاسبه اول ماه جايز است تا از اين راه وضعيت يوم‌الشک معلوم شود که مثلاً روز سى‌ام ماه رمضان است و احکام روز ماه رمضان بر آن مترتّب شود، مثلاً بر کسى که اين روز را بر اساس بيّنه روزه نگرفته، حکم به وجوب قضاى روزه شود و کسى هم که به دليل استصحاب بقاى ماه رمضان روزه گرفته، برى‏ء‌الذمّه باشد؟
ج) امر مذکور حجت شرعى بر آن‌چه ذکر شد، نيست، ولى اگر مفيد علم به چيزى براى مکلّف باشد، واجب است که طبق آن عمل نمايد.

حكم حاكم در اعلام اول ماه

حکم حاکم
43. اين‌كه گفته مى‌‌شود مجتهد بايد در مورد رؤيت هلال حكم دهد تا براى همگان لازم‌الاجرا باشد منظور چيست؟ و چه كسانى را شامل مى‌‌شود؟
ج) منظور اظهار نظر و رأى راجع به اول ماه است و صِرف ثبوت ماه نزد وى حكم نيست. و منظور از حاكم، مجتهد جامع‌الشرايط و در درجه اول ولىّ فقيه است.

تبعيت از ولى فقيه بر ثبوت هلال
44. اگر ولىّ امر مسلمين حکم نمايد که فردا عيد است و راديو و تلويزيون اعلام کنند که هلال در چند شهر ديده شده است، آيا عيد براى تمامى‌ نواحى کشور ثابت مى‌‏شود يا فقط براى شهرهايى که ماه در آن‌ها ديده شده و شهرهاى هم افق با آن‌ها، ثابت مى‌‏گردد؟

ج) اگر حکم حاکم شامل همه کشور باشد، حکم او شرعاً براى همه شهرها معتبر است.

45. همان‌گونه که مى‌‏دانيد اکثر فقهاى بزرگوار پنج راه براى ثبوت اول ماه شوال در رساله‌‏هاى عمليه خود بيان کرده‌‏اند که ثبوت نزد حاکم شرع در ضمن آن‌ها نيست، بنا بر اين چگونه بيشتر مؤمنين به مجرد ثبوت اول ماه شوال نزد مراجع، روزه خود را افطار مى‌‏کنند؟
ج) تا حاکم حکم به رؤيت هلال نکرده، مجرد ثبوت هلال نزد او، براى تبعيّت ديگران از وى کافى نيست، مگر آن‌که اطمينان به ثبوت هلال حاصل نمايند.

اطلاع به حاكم شرع در صورت رؤيت هلال
46. اگر شخصى هلال ماه را ببيند و بداند که رؤيت هلال براى حاکم شرع به هر علتى ممکن نيست، آيا او مکلّف است که رؤيت هلال را به حاکم اطلاع دهد؟
ج) اعلام بر او واجب نيست مگر آن‌که ترک آن مفسده داشته باشد.

اختلاف افق محل حاکم و مقلّد
47. آيا حكمى‌ كه حاکم در خصوص اول ماه صادر مى‌‌کند براى كسانى كه افق محل زندگيشان تفاوت زيادى با افق محل آن مجتهد دارد نيز، لازم الاجرا مى‌‌باشد؟

ج) حكم حاکم براى بلادى كه بين رؤيت هلال در بلد او و امكان رؤيت در آن بلاد ملازمه نيست، سارى نمى‌‌باشد.


كيفيت نيّت روزه

48. روزه مانند همه‌ى عبادت‌هاى ديگر بايد با نيّت همراه باشد، بدين معنى كه خوددارى انسان از خوردن و آشاميدن و ساير چيزهاى باطل كننده‌ى روزه، به‌خاطر دستور خداوند باشد و همين كه چنين عزمى‌ در او باشد كافى است و لازم نيست آن را بر زبان بياورد.

نيّت هر روز يا براى كل ماه
49. در ماه رمضان بايد براى هر روز نيّت كرد، يا اينكه يك نيّت در اول ماه كافى است؟
ج) اگر شب اول ماه رمضان نيّت كند كه يك ماه را روزه بگيرد، كافى است؛ ولى بهتر (احتياط مستحب) است در هر شب ماه رمضان، براى روزه فرداى آن نيز، نيّت كند.

وجوب روزه به صرف نيّت
50. مادرم نيّت کرد که کل ماه را روزه بگيرد ولى بعد از هفت روز مريض شد، حالا وظيفه‌اش چيست؟
ج) صِرف نيّت، چيزى به عهده‌اش نمى‌‌آورد بنابراين در فرض مذکور روزه بر او واجب نيست.

کافى بودن نيّت ارتکازى در روزه
51. شخصى شب نيّت روزه کرده و با همين نيّت تا بعد از اذان صبح خوابيده، وقتى بيدار شده حواسش نبوده و پس از نوشيدن آب يادش آمده بود که شب نيّت روزه کرده است، آيا در اين صورت روزه‌اش صحيح است؟
ج) انجام سهوى مُفطِر ضررى به صحت روزه نمى‌‌زند و اگر نيّت قبلى ـ هرچند به‌صورت ارتکازى ـ موجود باشد، کفايت مى‌‌کند.

زمان نيّت روزه

زمان نيّت روزه‌هاى واجب
52. زمان نيّت روزه‌هاى واجب به‌طور عادى چه زمانى است؟
ج) نيّت براى روزه ماه رمضان و نذر معيّن، از اول شب تا اذان صبح و براى روزه غير معيّن (مانند روزه قضا و نذر مطلق)، از اول شب تا ظهر روز بعد است.

زمان نيّت روزه‌ى مستحبّى
53. روزه‌ى مستحبّى را در هر وقت از روز که به فکر روزه بيفتد مى‌‌تواند نيّت کند و روزه‌ى او صحيح است، مشروط بر اينکه تا آن لحظه کارى که موجب باطل شدن روزه است از او سر نزده باشد.

تأخير در نيّت روزه
54. از آن‌جا که شروع روزه از اول فجر است، نيّت آن هم بايد از آن لحظه به تأخير نيفتد، و بهتر آن است که پيش از فرا رسيدن فجر، نيّت روزه کند.

55. کسى که در ماه رمضان، هنگام فرا رسيدن اذان صبح، عمداً نيّت روزه نمى‌‌کند، اگر در اثناى روز نيّت روزه کند، روزه‌اش باطل است و در عين حال بايد تا غروب آن روز از همه‌ى چيزهاى باطل کننده‌ى روزه اجتناب کند و بعد از ماه رمضان هم قضاى آن روز را به‌جا آورد.

56. کسى که در ماه رمضان از روى فراموشى يا بى‌اطلاعى، نيّت روزه نکرده و در اثناى روز ملتفت شود، در صورتى که کارى که روزه را باطل مى‌‌کند انجام داده باشد، روزه‌ى آن روز باطل است ولى تا غروب از کارهاى باطل‌کننده‌ى روزه خوددارى کند اما چنانچه تا هنگامى‌ که ملتفت روزه مى‌‌شود، کارى که روزه را باطل مى‌‌کند انجام نداده باشد اگر بعد از ظهر است روزه باطل است، و اگر پيش از ظهر است، بنابر احتياط واجب بايد نيّت روزه کند و روزه بگيرد و بعداً نيز روزه‌ى آن روز را قضا کند.

57. اگر براى روزه‌ى واجب غير ماه رمضان مانند روزه‌ى کفّاره يا قضا تا نزديک ظهر نيّت نکند، چنانچه تا آن وقت کارى که روزه را باطل مى‌‌کند انجام نداده باشد، مى‌‌تواند نيّت کند و روزه‌ى او صحيح است.

58. اگر شخصى نيّت روزه استيجارى را عمداً يا سهواً تا قبل از اذان ظهر به تأخير بيندازد، آيا روزه آن روز ـ بدون آن که مبطلى را انجام داده باشد ـ صحيح است؟
ج) در موارد استيجار بايد مورد اجاره طبق اجاره و نيز آنچه متعارف بين مؤمنين است انجام بگيرد؛ در غير اين صورت صحيح نبوده و مستأجر مستحقّ مال‌الاجاره نيست.

نيّت روزه مستحبى

نيّت روزه مستحبى با داشتن روزه قضا
59. کسى که روزه‌ى قضاى ماه رمضان بر او واجب است، نمى‌‌تواند روزه‌ى مستحبى بگيرد و چنانچه فراموش کند و روزه‌ى مستحبى بگيرد در صورتى که در اثناى روز يادش بيايد روزه مستحبى او باطل مى‌‌شود حال اگر پيش از ظهر باشد مى‌‌تواند نيّت روزه‌ى قضاى ماه رمضان کند و روزه‌اش درست است.

60. شخصى که روزه واجب بر عهده‌‏اش است و قصد دارد که آن را بگيرد، ولى بر اثر پيشامدى نتواند روزه بگيرد مثلاً بعد از طلوع خورشيد آماده مسافرت شد و به سفر رفت و بعد از ظهر برگشت و در بين راه هم مرتکب هيچ‌يک از مفطرات نشد، ولى وقت نيّت روزه واجب از وى فوت شد، و آن روز هم از روزهايى است که روزه در آن مستحبّ است، آيا مى‌‏تواند نيّت روزه مستحبّى کند يا خير؟
ج) اگر قضاى روزه ماه رمضان بر ذمّه‌‏اش باشد، نيّت روزه مستحبّى حتى بعد از فوت وقت نيّت روزه واجب، از وى صحيح نيست.

نيّت روزه مستحبى به‌جاى روزه قضا
61. کسى که نمى‌‏داند چه مقدار روزه قضا دارد و با فرض داشتن روزه قضا روزه مستحبّى بگيرد، اگر معتقد باشد که روزه قضا ندارد، آيا به عنوان روزه قضا محسوب مى‌‏شود؟
ج) روزه‌‏هايى را که به نيّت استحباب گرفته به جاى روزه قضايى که بر عهده‌‏اش هست، محسوب نمى‌‏شود.

62. آيا پسر ارشدى که پدرش فوت نموده و روزه‌ى قضا داشته، مى‌‌تواند روزه‌ى مستحبّى بگيرد؟
ج) مانع ندارد.

اضافه کردن نيّت‌هاى ديگر به روزه مستحبى
63. به‌خاطر رسيدن به ثواب نيّت روزه کردم و همان وقت تصميم گرفتم که چند کيلو از وزنم را کم کنم و اين باعث شد که رغبت بيشترى به گرفتن روزه پيدا کنم، آيا نيّت من صحيح و خالص براى خدا بوده يا خير؟
ج) اگر تصميم بعدى قصد و نيّت تبعى بوده و انگيزه و غرض اصلى روزه بوده، اشکالى ندارد و الا باطل است. همچنين اگر هر کدام از آنها انگيزه به صورت ترکيبى بوده هم روزه باطل است.

مسائل متفرقه نيّت

خواب ماندن سحر
64. اگر اول شب نيّت کرد که فردا روزه بگيرد و پس از آن به خواب رفت و تا بعد از اذان صبح بيدار نشد يا سرگرم کارى بود و از فرا رسيدن صبح غافل بود، و پس از آن توجه يافت، روزه‌ى او صحيح است.

65. شب، قصد گرفتن روزه داشتم، اما سحر بيدار نشدم، نزديك آفتاب از خواب بيدار شدم، آيا روزه‌‏ام صحيح است؟
ج) روزه صحيح است.

نيّت روزه‌هاى مختلف با هم
66.  اگر روزه واجب نذرى و روزه قضاى ماه مبارک رمضان به گردنم باشد و مصادف شود با روز ميلاد پيامبر اکرم(ص)، آيا براى صحّت روزه، معين کردن نيّت لازم است؟
ج) اگر روزه‌هاى متعدّدى از قضا و کفاره و نذر و مانند آن بر عهده‌تان باشد، واجب است که در نيّت روزه‌اى را که مى‌‌خواهيد بگيريد تعيين کنيد؛ و روزه مستحبى هم براى کسى که روزه قضاى ماه مبارک رمضان بر عهده‌اش مى‌‌باشد، صحيح نيست.

خوب شدن مريض در اثناى روز ماه رمضان
67. نيّت روزه مريضى كه در اثناى روز ماه رمضان خوب شود چگونه است؟
ج) اگر مريض در اثناى روز ماه رمضان خوب شود، واجب نيست که نيّت روزه کند و آن روز را روزه بگيرد. ولى اگر پيش از ظهر باشد و کارى که روزه را باطل مى‌‌کند از او سر نزده باشد احتياط مستحب آن است که نيّت روزه کند و روزه بگيرد و پس از ماه رمضان بايد آن روز را قضا کند.

نيّت در يوم الشك
68. روزى كه انسان شك دارد كه آخر شعبان است يا اول ماه رمضان به چه نيّت روزه بگيرد؟
ج) روزى كه انسان شك دارد كه آخر شعبان است يا اول ماه رمضان (يوم الشك) واجب نيست روزه بگيرد، و اگر بخواهد روزه بگيرد نمى‌‌تواند نيّت روزه‌ى رمضان كند، بلكه مى‌‌تواند قصد روزه‌ى مستحبى آخر شعبان يا روزه‌ى قضا يا مانند آن كند و اگر بعداً معلوم شود كه رمضان بوده از رمضان حساب مى‌‌شود و قضاى آن روز لازم نيست، و اگر در اثناى روز بفهمد كه ماه رمضان است بايد از همان لحظه نيّت روزه‌ى رمضان كند.

روزه ما فى‏‌الذمّه

69. كسى كه نمى‌‏داند قضاى روزه دارد، آيا مى‌‏تواند روزه ما فى‌الذمّه بگيرد؟ يعنى نيّت كند اگر روزه قضا داشته باشد، آن را به‌جا آورد؛ وگرنه به عنوان روزه مستحبّى حساب شود؟
ج) آرى، با اين نيّت مى‌‏تواند روزه بگيرد.

70. تقريباً يک ماه روزه گرفته‌‏ام به اين نيّت که اگر روزه‌‏اى بر عهده‌‏ام باشد قضاى آن محسوب شود و اگر روزه‌‏اى بر عهده‌‏ام نيست به قصد قربت مطلق باشد، آيا اين يک ماه روزه به حساب روزه‌‏هاى قضايى که بر ذمّه دارم، محسوب مى‌‏شود؟
ج) اگر به نيّت آن‌چه که در زمان روزه گرفتن شرعاً مأمور به آن بوده‏ايد، اعم از روزه قضا يا مستحبّى، روزه گرفته‏ايد و روزه قضا هم برعهده شما باشد، به عنوان روزه قضا محسوب مى‌‏شود.

تغيير نيّت روزه استيجارى بعد از انجام آن
71. در روزه استيجارى، اگر موجر از پرداخت مبلغ قرارداد استنكاف ورزد، آيا مستأجر مى‌‌تواند روزه و يا نماز را حواله شخص ديگرى نمايد؛ يعنى نيّت کند که آنچه به‌جا آورده قضاى شخص ديگرى باشد؟ و اساساً نيّت روزه كه مثلاً اين روزه به نيّت چه كسى باشد، آيا بايد در ابتدا معيّن گردد يا مى‌‌توان پس از اتمام نماز و روزه، شخص مورد نظر را معين نمود؟
ج) بايد نيّت از اول معيّن باشد و پس از انجام عمل به نيّت يك فرد، قابل احاله به ديگرى نيست و در فرض سؤال، ذمّه منوب‌عنه در صورت اشتغال برئ شده است. و موجر بايد دين خود را بپردازد.

استمرار در نيّت

برگشتن از نيّت روزه در اثناى روز
72. من در روز ماه رمضان به علّت اغواى شيطان تصميم گرفتم روزه‌‏ام را باطل کنم لکن قبل از اين‌که عملى که روزه را باطل مى‌‏کند انجام دهم، از تصميم خود منصرف شدم حکم روزه‌‏ام چيست؟ و اگر اين امر در روزه غير ماه رمضان پيش آيد چه حکمى‌ دارد؟
ج) در روزه ماه رمضان اگر در اثناى روز از نيّت روزه گرفتن بر گردد به‌طورى که قصد ادامه روزه نداشته باشد، روزه‌‏اش باطل مى‌‏شود و قصد دوباره او براى ادامه روزه فايده ندارد، البته تا اذان مغرب بايد از کارى که روزه را باطل مى‌‌کند خوددارى کند. امّا اگر دچار ترديد شود به اين معنى که هنوز تصميم نگرفته است روزه را باطل کند، يا تصميم بگيرد کارى را که موجب باطل شدن روزه است صورت دهد و هنوز آن را انجام نداده در اين دو صورت صحّت‏ روزه او محل اشکال است و احتياط واجب آن است که روزه را تمام کند و بعداً هم آن را قضا نمايد. هر روزه واجب معيّن ديگر ـ مانند نذر معيّن و امثال آن ـ نيز داراى همين حکم است.

73. در اثناى روزه مستحبى يا واجب غير معيّن تصميم گرفتم روزه‌‏ام را باطل کنم لکن قبل از اين‌که عملى که روزه را باطل مى‌‏کند انجام دهم، از تصميم خود منصرف شدم حکم روزه‌‏ام چيست؟
ج) در روزه‌هاى مستحب و نيز روزه‌هاى واجب غير معين که وجوب آن مخصوص به روز معينى نيست اگر تصميم بر قطع روزه بگيرد ولى کارى که روزه را باطل مى‌‌کند از او سر نزند و بعداً دوباره تا پيش از ظهر ـ و در مستحب تا غروب ـ نيّت روزه کند، روزه او صحيح است.

مبطلات روزه

چيزهايى كه روزه را باطل مى‌‌كند.
74. نُه چيز روزه را باطل مى‌‌کند: اول: خوردن و آشاميدن دوم: آميزش جنسى، سوم: آن‌که کارى کند که منى از او بيرون آيد.(استمنا) چهارم: دروغ بستن به خدا و پيامبر و ائمه (عليهم السلام)، پنجم: رسانيدن غبار غليظ به حلق، ششم: فرو بردن تمام سر در آب، هفتم: با حال جنابت يا حيض يا نفاس به اذان صبح رسيدن، هشتم: اماله (تنقيه) با چيزهاى روان، نهم: عمداً قى کردن. خصوصيات و احکام اين نُه مورد در مسائل آينده گفته خواهد شد.
[موارد چهارم تا ششم بنابراحتياط واجب مبطل است]


منبع: leader.ir
نظرات بینندگان