رونمایی مطهری از جدیدترین نسخه تجاهل :
اگر صحبت درباره فتنه مانند هولوکاست بود اکنون شما هم در حصر بودید
ادعاهای آقای مطهری به خوبی نشان می دهد که ظاهرا مبنای بسیاری از مواضع و رفتارهای وی «تجاهل» است.
به گزارش شیرازه به نقل ازرجا نیوز، تلاش برای دیده شدن و شکست سکوت به هر
قیمت، یکی از ویژگی های شخصیتی علی مطهری است و به همین خاطر عجیب نیست در
شرایطی که حتی حسین مرعشی از نزدیکان هاشمی رفسنجانی نیز اعلام کرده است
خود موسوی و کروبی در شرایط فعلی برای رفع حصر خودشان اولویتی قائل نیستند
و بسیاری از فتنه گران نیز مدتهاست نسبت به این موضوع سیاست «بی تفاوتی»
را در پیش گرفته اند، مطهری دست به قلم شده و با لیست کردن سلسله «مغالطه
های تکراری» و «ناشیانه» ای خطاب به رییس جمهور، خواستار رفع حصر سران
فتنه شود و در نهایت نیز وی را تهدید کند که در صورت توجه نکردن به این
مساله، باید به مجلس پاسخگو باشد!
در این باره توجه به چند نکته ضروری است:
1. مطهری
در ابتدای نامه اش می نویسد: «حصر خانگی آقایان حجت الاسلام کروبی و مهندس
میرحسین موسوی سه سال و هشت ماه است که برخلاف اصول متعدد قانون اساسی
بدون حکم قضایی و این که آنها اجازه دفاع از خود داشته باشند ادامه دارد.
ممکن است حکم اولیه شورای عالی امنیت ملی مبنی بر حصر خانگی این دو که در
شرایط اضطراری صادر شده، برای مدت موقت – مثلا یک ماه – و تا زمان بازگشت
شرایط عادی به جامعه، قابل پذیرش باشد اما ادامه آن بدون حکم قضایی قطعا
وجاهت قانونی، شرعی و اخلاقی ندارد و خلاف فصل سوم قانون اساسی است.»
آقای
مطهری در حالی این ادعا را مطرح کرده است که بر اساس اصل 176 قانون اساسی،
مصوبات شورای عالی امنیت ملی لازم الاجراست و نه تنها حصر سران فتنه هیچ
تضادی با قانون اساسی ندارد بلکه کاملا منبطق با قانون اساسی است و مشخص
نیست آیا آقای مطهری از این اصل حقوقی بی اطلاع است یا ترجیح می دهد با در
پیش گرفتن «تجاهل»، به هر قیمت از خود نام و نشانی در رسانه ها باقی
بگذارد؟
ضمن آنکه به نظر می رسد تشخیص اضطرار و
اینکه این حکم تا چه زمانی ادامه داشته باشد، بر عهده نهادهای امنیتی و
قضایی است و اصولا کشف این مساله ارتباطی با آقای مطهری ندارد که بعضا از
درک بسیاری از بدیهیات ناتوان است.
2. مطهری در بخش دیگری از نامه اش می نویسد:
«اصولا این یک سنت غلط در جمهوری
اسلامی بوده است که منتقدان خوش سابقه در انقلاب را که احیاناً اتهامی
متوجه آنها بوده است، به جای رسیدگی به اتهامشان در حصر قرار دادهایم بدون
آنکه ضرورتی داشته باشد. گویی انتقاد و اعتراض را به معنی خروج از نظام
تلقی کردهایم، حال آنکه کسی میتواند انتقادهای اساسی به نظام داشته باشد و
زندگی عادیاش را بکند، آنچنان که سیره امیرالمؤمنین علی علیهالسلام بود.
آن پیشوای بزرگ مادام که خوارج دست به سلاح نبردند آنها را از حقوق
اجتماعیشان محروم نکرد و خود میفرمود از من در خفا و آشکار انتقاد کنید.»
این
بخش از ادعاهای آقای مطهری نیز به خوبی نشان می دهد که ظاهرا مبنای بسیاری
از مواضع و رفتارهای وی «تجاهل» است زیرا چه کسی است که این ادعا که هر
کسی در جمهوری اسلامی اعتراض داشته حصر شده است، را منطقی بداند؟ با این
اوصاف غیر از این است که الان باید شخص آقای مطهری نیز در حصر خانگی به سر
ببرد؟
ضمن آنکه فارغ از رفتار عبرت آموز و
قاطعانه امیر المومنین علیه السلام با خوارج در صدر اسلام بعد از دست به
شمشیر بردن آنها، که به طور تطبیقی رفتار موسوی و کروبی در 25 بهمن 89 که
عملا فرمان کودتا علیه نظام را صادر کردند قابل مقایسه است (که حتی با اعتراض حسن روحانی، ناطق نوری و هاشمی رفسنجانی مواجه شد)، حصر عایشه توسط امیر المومنین علیه السلام بدون محاکمه، مصداق روشنی از ریشه تاریخی از این اقدام است. در این باره دکتر رجبی دوانی محقق برجسته تاریخ اسلام می گوید:
«امیرالمومنین (ع) بعد از جنگ جمل
دستور داد فراریها را تعقیب نکنید، زخمیها را نکشید و کاری به آنها
نداشته باشید، خود عایشه که از رئوس این جریان بود را با احترام، در حصر
قرار داد که عایشه دیگر حق نداشته باشد به فتنه انگیزیهای خود ادامه دهد.
حضرت 40 خانم اهل بصره را دستور داد که لباس مردانه بپوشند و صورتهای خود
را بپوشانند و او را از بصره به مدینه ببرند و حق ندارند از آن شهر بیرون
بیاید و همانجا باید بمانند تا آخر خلافت امیرالمومنین (ع) ما دیگر تحرکی
از عایشه برضد امیرالمومنین (ع) نمیبینیم.
در حقیقت امیرالمومنین (ع) او را در یک
حصری قرار داد و از مجازات خود صرفنظر کرد. نه اینکه حق او مجازات نیست.
داریم که وقتی امیرالمومنین (ع) او را سرزنش کرد که این چه فتنهای بود؟
خلاف دستور پیغمبر بیرون آمدی و این وضع را پیش آوردی، تقاضای "عفو" کرد و
امیرالمومنین (ع) هم به حرمت جایگاه همسری پیغمبر (ص) و هم اینکه مصالح
حکومت اینگونه ایجاب میکرد، او را مجازات نکرد و با احترام به مدینه
برگرداند.»
3. مطهری در بخش دیگری از نامه ی سطحی و سراسر مغلطه اش به رییس جمهور می نویسد:
«قرائن نشان میدهد که به هر دلیلی
ارادهای برای محاکمه متهمان فتنه ۸۸ و طبعا بازخوانی آن با حضور طرفهای
قضیه وجود ندارد و فتنه ۸۸ در ایران حکم هولوکاست در اروپا و آمریکا را
پیدا کرده است که فقط یک سخن باید گفته شود و کسی حق تحلیل متفاوت و تحقیق
درباره ریشهها و عوامل گوناگون آن را ندارد. لذا پیشنهاد میکنم که
جنابعالی به عنوان رئیس جمهور و رئیس شورای عالی امنیت ملی، در اجرای
قانون اساسی به تنها راه باقی مانده یعنی آزادی سه محصور مورد نظر عمل
نمایید.»
به
نظر می رسد این بخش از نامه مطهری نیز بیش از آنکه نیاز به پاسخ داشته
باشد، بیشتر نیاز به تامل درباره شخصیت و سطح درک او از عرصه سیاست دارد،
چرا که اگر اظهار نظر درباره فتنه 88 در ایران مانند هولوکاست در آمریکا و
اروپاست و کسی نمی تواند نظر متفاوتی درباره ریشه آن ارائه دهد، پس چطور
همچنان خود وی ریشه اصلی فتنه را در یک تحلیل فوق العاده عمیق! مناظرات
تلوزیونی می داند و یا هاشمی رفسنجانی هر از چندگاهی اظهارات شاذ خاص خود
درباره ریشه فتنه را بیان می کند؟
آیا واقعا این بدیهیات را همچنان آقای
مطهری نمی داند و یا مطرح بودن در عرصه رسانه ها برای وی تا حدی اهمیت
دارد که حاضر است با قلب واقعیات آشکار تاریخی، شخصیت و درک خود را میان
افکار عمومی «منصف» و «غیر مغرض» تا این حد تنزل دهد؟
حقیقت آن است که اصل پاسخ دادن به
محورهای مطرح شده در نامه آقای مطهری به رییس جمهور چندان اهمیتی ندارد چرا
که ثابت کردن نور خورشید در میانه ی روز برای کسی که اصولا نه با پدیده
خورشید آشناست و نه نور، یا نمی خواهند آنها را ببیند، مصداق اقدام «لغو» و
«بیهوده» است اما به نظر می رسد تامل و عبرت گرفتن از پدیده ای به نام علی
مطهری یک ضرورت برای نسل های بعد از انقلاب است تا ثابت کند می توان فرزند
یکی از بصیر ترین شخصیت های تاریخ بود اما همزمان تا چه اندازه از «فقر
تحلیل» و «ضعف درک» ساده ترین وقایع عرصه سیاسی-اجتماعی رنج برد.
نظرات بینندگان
نظرات بینندگان
عایشه حق ملاقات با سایرین داشت؟
پاسخ