بزرگترین همایش پیادهروی جهان؛ از نجف تا كربلا + فيلم و تصاوير
بزرگترين راهپيمايي جهان در روز اربعين امام حسين (ع) انجام ميشود
بزرگترين راهپيمايي جهان، در روز اربعين به مناسبت چهلمين روز وفات امام سوم شيعيان صورت ميگيرد. مردم با هدف رسيدن به مقبره امام حسين (ع) در كربلا وارد اين راهپيمايي ميشوند. هيچ نهادي سازماندهي اين راهپيمايي را به عهده ندارد. فقط از خود گذشتگي و اعتقادات قوي مردم شيعه در جنوب عراق است كه به چنين نمايش بزرگي از قدرت فرهنگي و سياسي تبديل ميشود، قدرتي كه هيچ قدرت ديگري در جهان نميتواند آن را ناديده بگيرد. هيچ سازمان و يا دولتي نمي تواند محل اقامت و امكانات براي بيش از 17 ميليون زائري فراهم كند كه در انتهاي سفري صدها كيلومتري و 20 روزه از ميان بيابان ها به مرقد امام حسين (ع) ميرسند. با اين حال، سازماندهي چنين كار پيچيدهاي به بهترين نحو ممكن و به سادگي توسط مردم عادي در عراق صورت ميگيرد: واحدهاي سازماندهينشدهاي كه بزرگترين گردهمايي دنيا را سازماندهي ميكنند. چنين فرهنگي از سخاوت و سعه صدر در هر مذهب و ملتي، استثنايي و دليلي براي غرور و افتخار است. خوشبختانه، اين افتخار مختص شيعيان و پيروان امام حسين (ع) است.
بصره يكي از بزرگترين شهرهاي جنوب عراق است. در شب، پخش صداي اذان از مسجد، نشاندهنده اكثريت مسلمان در اين شهر است. اگر هم يكشنبه شب وارد اين شهر بشويد، صداي ناقوس كليساي "سنت ماري" شما را از وجود اقليت مسيحي مطلع ميكند. صداي دوستداشتني دعاي مسيحيان و اذان مسلمانان، نشانه اي از وحدت بين گروه هاي مختلف قومي و مذهبي در بصره است. اما اين ملودي عشق و اتحاد، هرگز به گوش تكفيريهاي متعصب نرسيد. دكتر "سعد پطرس" يك شهروند مسيحي است كه معتقد است بحران تكفيريها توسط كشورهاي استعمارگر وارد عراق شده است، كساني كه مايل به ديدن يك عراق مستقل و قوي نيستند. برادران شيعه "سعد" بارها از او به دليل تلاشهايش جهت خاموش كردن اين دشمني كوركورانه، تقدير كردهاند.
"دكتر سعد متي پطرس"
پطرس هديهاي را نشان ميدهد كه از مؤسسه "نبأ العظيم" دريافت كرده است و ميگويد: "اين هديه را به من دادهاند، چون عليرغم مسيحي بودنم، در عزاداري امام حسين (ع) شركت كردهام. ما سه سال است كه تولد حضرت مسيح را جشن نگرفتهايم، چون مصادف شده است با ماه محرم. به خاطر تلاشهايم براي ايجاد وحدت ميان مسلمانان و مسيحيان اين هديه را دريافت كردهام."
كاركنان سني و مسيحي و صابئي نيز همراه با كارگران شيعه در تأسيسات اصلي تصفيه آب در بصره در كنار يكديگر كار ميكنند. درست است كه گاه بحثهاي مذهبي جدي با يكديگر هم دارند، اما همه آنها درباره خدمت رساندن به زائران امام حسين (ع) عقيده يكساني دارند. "موكب عيسي بن مريم" به گروهي از مسلمانان يا مسيحيان و يا صابئيها يا سني تعلق ندارد. كار در اين موكب به هيچ به گروههاي مذهبي محدود نميشود. مسيحيان، مسلمانان و صابئيها با هم تصميم گرفتند تا موكب را براي خدمت به زائران امام حسين (ع) بسازند. البته بيشتر اعضاي اين موكب، مسيحي هستند.
پطرس درباره ارتباط خود با امام حسين (ع) ميگويد: "شما شيعيان چه رابطهاي با امام حسين (ع) داريد؟ دوستي و برادري بين يك مسيحي و امام حسين (ع) را چگونه ميتوان تعريف كرد؟ چگونه ميتوان شهادت امام حسين (ع) را با درد و رنج هاي حضرت مسيح مقايسه كرد؟ شباهتهاي بسياري با هم دارند. هنگامي كه يكي از راهبان مسيحي سر بريده امام حسين (ع) را ديد، به شيعيان اعتراض كرد و گفت: چگونه ميتواند با امام خود اينگونه برخورد كنيد؟" وي ادامه ميدهد: "شباهتهاي بسياري بين اعتقادات ما و نهضت امام حسين (ع) وجود دارد. به همين دليل يك مسيحي مانند "وهاب النصراني" به كمك امام حسين (ع) رفت. اين يك افتخار بزرگ براي من است كه بسياري از مسيحيان در عراق همراه امام حسين بودهاند. كار امروز ما هم در ادامه دوستي بين ما در گذشته است."
موكب عيسي بن مريم: "خدمت به حسين براي ما شرافت است"
شيخ "علا ساحر" يك شهروند شيعه و مهندس الكترونيك در تأسيسات تصفيه آب بصره است. وي معتقد است: "ارتباط ميان شيعيان و مسيحيان ريشه در تاريخ اتفاقاتي دارد كه در كربلا افتاد. اولين شاهد اين ارتباط وهاب النصراني است كه يكي از مشهورترين شهداي كربلاست. شاهد دوم هم راهبي است كه سر بريده امام حسين (ع) را در يك صومعه در نزديكي شهر حلب شسته است." شيخ علا ميگويد: "من اعتقاد دارم كه هر فردي صرفنظر از مذهب خود ميتواند به امام حسين (ع) خدمت كند. امام حسين (ع) فقط متعلق به شيعيان، يا ايرانيها و يا عراقيها نيست. امام حسين (ع) متعلق به همه مردم جهان است. حتي اگر يك يهودي تصميم بگيرد به امام حسين (ع) خدمت كند، ما او را با آغوش باز ميپذيريم. ميتواند به اينجا بيايد و به زائرين امام حسين (ع) خدمت كند. افرادي كه در خدمت امام حسين (ع) هستند، حتماً او را به خوبي ميشناسند. ميدانند كه امام حسين (ع) كيست و از كجا آمده است. امام حسين (ع) فقط متعلق به من يا شما نيست، او به تمام جهان تعلق دارد."
پطرس درباره ابراز علاقه و عشق شيعيان به امام حسين (ع) ميگويد: "اين عشق به امام حسين (ع) واقعاً شگفت انگيز است. من به عنوان يك مسيحي اين حرف را ميزنم و مطمئن هستم كه سنيها و صابئيها هم با من همعقيده هستند. من واقعا نميتوانم اين عشق را در قالب كلمات بيان كنم. به عنوان يك مسيحي، به آنچه شما انجام ميدهيد افتخار ميكنم. فكر نميكنم چنين فرهنگي را بتوانيد در هيچ كشور ديگري جز عراق پيدا كنيد." اين شهروند مسيحي در ادامه ميگويد: "اينجا حتي مردم فقير هم چيزي براي تقديم كردن دارند. اين نشانهاي از عشق مردم به امام حسين (ع) است. من كشورهاي ديگر را هم مورد بررسي قرار دادهام و به بسياري از اين كشورها سفر كردهام. اما اين فرهنگ عراقيها در خدمت به زائرين امام حسين (ع) را در هيچ نقطه ديگري نديدهام. اين همان چيزي است كه ما به آن افتخار ميكنيم. به عنوان يك مسيحي، من به برادران شيعهام افتخار ميكنم. وقتي ميبينم چگونه به زائرين خدمت ميكنند، احساس غرور ميكنم. وقتي كه ميبينم چگونه به زائران التماس ميكنند تا از غذاي آنها بخورند، و آب از آنها بگيرند، احساس غرور ميكنم."
شمعهاي عزاي امام حسين (ع) مقابل مجسمه حضرت مريم (س) در عبادتگاه مسيحيان
اين كلمات را نه يك مسلمان و نه يك شيعه، بلكه يك مسيحي ميگويد. اما اين افراد هم آنقدر امام حسين (ع) را دوست دارند و به زائران او احترام ميگذارند كه هر روز هديهاي براي اين زائرين آماده ميكنند. در طول اين 20 روز پيادهروي، خود را متعهد به خدمت به زائران در يكي از موكبهاي سر راه ميكنند. در بازار ميوه بصره يك سنت جالب در معاملات وجود دارد. اگر براي خدمت به زائران امام حسين (ع) چيزي بخريد به شما تخفيفهاي ويژه ميدهند تا در خدمت به زائران مشاركت داشته باشند.
ساخت طلا و جواهر يكي از ظريفترين هنرهاي جهان است. صابئيها در اين زمينه بسيار ماهر هستند به طوري كه صابئيهاي ايران، عراق و سوريه همواره از بهترين كارشناسان در تجارت طلا بودهاند. فروشگاه "ابو نصار" كه يك صابئي ساكن عراق است، در اين روزها كسب و كار خوبي ندارد، چرا كه زمان عزاداري امام حسين (ع) شده است و هيچكس مهماني و عروسي و مراسم شادي ندارد. ابو نصار هر روز در حدود ساعت 10 صبح، دستيار خود را مسئول فروشگاه ميكند و خودش به موكب حضرت رقيه ميرود، جايي كه همسر و دختر او وقت خود را صرف كمك به ديگر زنان شيعه براي پخت غذاي زائران امام حسين (ع) ميكنند. هزاران نفر از مردم كه خود را صابئي يا مندائي مينامند، در عراق و در مجاورت رودخانههاي دجله و فرات و همچنين در استان خوزستان ايران، در مجاورت رودخانههاي اروند و كارون زندگي ميكنند. آنها زبان و الفباي خود را دارند كه شاخهاي از زبان سرياني است. همچنين اعتقادات و كتاب مقدس خود را هم دارند و خود را پيرو حضرت يحي بن زكريا ميدانند.
"ابو كميل" يكي ديگر از شهروندان عراقي است كه در نزديكي خانه "مؤيد صالح سعيد" يكي از سران قبيله صابئيها، زندگي ميكند. سعيد معروف به ابو علي شده است، چون نام پسرش را علي گذاشته است. وي وقتي مقايسهاي بين دين خود با تشيع انجام ميدهد، ميگويد: "همان سختيهايي كه براي زكريا رخ داده، براي امام حسين (ع) اتفاق افتاد. به همين دليل ما امام حسين (ع) را برادر خودمان ميدانيم." از طرفي، ابو علي درباره ابوكميل ميگويد كه او تمام ثروت خود را براي خدمت به زائرين حسيني صرف كرده است.
زني عراقي به زائرين امام حسين (ع) ليوان آب تعارف ميكند
خود ابو كميل درباره داستان زندگياش ميگويد: "من سال گذشته براي زيارت امام رضا (ع) به مشهد رفتم. ميخواستم بدانم كه چگونه ميتوانم چنين افتخار بزرگي را كه نصيبم شده بود، شكر كنم. همانجا نذر كردم سال آينده هر غذايي را كه زائران پياده اربعين حسيني ميخواستند، برايشان آماده كنم، هرچه كه ميخواستند. تصميم گرفتم انواع غذاها را آماده كنم و سپس به زائران بگويم: "چه غذايي ميل داريد؟ گوشت گوسفند؟ ماهي؟ مرغ؟ خورش باميه؟ خورش قيمه؟ انواع غذاها هست. اين ماهي تازه است. جوجه كباب هم براي شما آماده كردهام. لطفاً با من بياييد. گوشت مرغ برايتان كباب كردهام. جوجه كباب و گوشت و ماهي هم هست. ما در خدمت شما هستيم. بنشينيد و يك دقيقه استراحت كنيد. اجازه دهيد ما در خدمت شما باشيم. من خودم در خدمت شما هستم. خوش آمديد. بفرماييد."
ابو كميل به بخشي از رؤياي خود رسيد و موفق شد چندين غذا براي زائران فراهم كند. مشكل او اين است كه مردم بيشماري مانند او هستند كه ميخواهند به زائران خدمت كنند. اگر چه راه طولاني است و تعداد زائران چندين ميليون نفر، اما سخاوت امام حسين (ع) آنقدر بزرگ است كه اين خادمين هستند كه به زائران التماس ميكنند تا از غذايي كه آنها آماده كردهاند، بخورند. چنين فرهنگي از سخاوت و سعه صدر در هيچ مذهب و ملتي مشابه ندارد و مايه غرور و افتخار مردم عراق است. ابو كميل درباره انگيزهاش از خدمت به زائرين امام حسين (ع) ميگويد: "اين كار به طرز شگفتانگيزي شيرين است. من معتقدم هر كسي كه طعم و مزه آن را بچشد، هرگز نمي تواند آن را رها كند. اين كار بخشي از زندگي او ميشود. حتي اگر هيچ چيزي هم نداشته باشد پول قرض ميكند و اين كار را انجام ميدهد. اگر شده طلاهاي خود را هم ميفروشد. فقط من نيستم. اينجا همه مانند من هستند. تمام طول جاده 500 كيلومتري از بصره تا كربلا، پر از موكبهايي است كه مملو از جمعيت هستند."
بسياري از مردم هستند كه همه دارايي خود را در اين راه ميگذارند، اما ابو كميل معتقد است هرچه هم كه خرج كنيد، باز هم كم گذاشتهايد. خانه ابو كميل سه سال است كه "در حال تكميل" است، اما هر بار كه ميخواهد تكميل شود، اتفاقي ميافتد. سال اول، زماني كه حفاري انجام شد، ابو كميل تمام ميلگردها و كيسههاي سيماني را كه خريده بود، فروخت و درآمد آن را براي زائران امام حسين (ع) خرج كرد. امسال، ماشينش و تمام تيرآهنهاي خانه را فروخت و خرج مهمانهايش كرد.
هركس ميخواهد سهمي در خدمت به زائرين داشته باشد، حتي به اندازه تعارف يك دستمال
ابو كميل اتاقك كوچكي را نشان ميدهد و ميگويد: "اين حسينيه ماست كه مساحتش 12 متر مربع است. حسينيه را رو به حرم امام رضا (ع) ساختهايم. يك آشپزخانه ويژه براي آن خواهيم ساخت. يك باغچه هم كنارش ساختهايم تا در ايام محرم، يك چادر رويش بكشيم و جاي بيشتري براي حسينيه داشته باشيم." وي ادامه ميدهد: "ما در حال حاضر هيچ پولي نداريم. من تمام پولم را خرج زائرين كردهام. همه به من ميگويند كار خانهام هرگز به پايان نخواهد رسيد، به دليل اين كه مراسمهاي مذهبي هيچ وقت تمام نميشوند. اما مشكلي نيست. بالأخره خانه را ميسازم. براي من مهم نيست كه در چه خانهاي زندگي ميكنم، اما آرزو ميكنم بتوانم يك خانه بزرگ بسازم. ميدانيد چرا به دنبال ساختن يك خانه لوكس هستم؟ دليلش اين نيست كه شخص مهمي هستم و يا ميخواهم يك خانه بزرگ براي خودم داشته باشم. دليش اين است كه ميخواهم بتوانم خانهام را در خدمت زائرين امام حسين (ع) بگذارم. ميخواهم مهمانان امام حسين (ع) را در خانهام جا بدهم. بايد بهترين مكان را براي زائرين فراهم كنم." ابو كميل اگرچه ريشسفيد قبيله خود است، اما وقتي موضوع زائرين امام حسين (ع) پيش ميآيد، جايگاه خود را به كلي كنار ميگذارد. كسي كه بزرگترين اختلافات افراد قبيلهاش تنها با چند كلمه حرف زدن او و به احترام او به راحتي حل ميشود، وقتي به زائرين اربعين خدمات ميدهد از بقيه مردم قابل تمايز نيست.
اين شيخ قبيله عراقي ميگويد: "من هنگام خدمترساني به زائرين، چفيه و عقال (لباسهاي معمول شيخ قبيله) نميپوشم. درست نيست اين كار را بكنم. من اينجا يك خدمتكار هستم، نه يك شيخ قبيله. در طول محرم و صفر فقط لباسهاي كارم را ميپوشم. برادرم احمد را كه اعتماد زيادي به او دارم، مسئول حل مشكلات مردم كردهام."
مردان عراقي مشغول تهيه غذا براي زائرين اربعين هستند
ابو علي ميگويد: "ستون ايمان، عشق به خداست. هنگامي كه شما اين عشق را داشته باشيد، به هيچ چيز ديگري نياز نداريد. چه كسي ميتواند به چنين سطحس از عشق برسد؟ يك نفر در هر هزار نفر. كساني كه در اعتقادات خود استثنايي باشند. كسي مثل امام حسين (ع)، آن مرد خالصي كه براي احياي امر به معروف و نهي از منكر و براي مبارزه عليه استبداد و سركوب قيام كرد. اگر ما در آن زمان در كربلا بوديم، ما هم به او كمك ميكرديم و در كنار او ميجنگيديم. از آنجا كه او براي آرمانهاي بزرگي مثل عشق و صلح مبارزه ميكرد. كشتن نوزاد امام حسين (ع) نهايت ظلم و بياحترامي به تمام ارزشهاي زميني و آسماني بود. كشتن آن نوزاد در اسلام به مثابه ارتداد بود. نه تنها در اسلام بلكه در هر دين ديگري!"
صرفنظر از اينكه چند نفر هر سال به كربلا ميآيند، براي تكتك اين افراد جاي خواب فراهم است. حتي اگر تمام هتلها پر شود و هيچ مسافرخانهاي تخت خالي نداشته باشد، باز هم بسياري از مردم در خانههاي خود را به روي زائران بازميكنند و افتخارشان اين است كه بتوانند به آنها خدمت كنند.
يكي از اين خدمتگذاران ميگويد: "كاري كه ما ميكنيم هيچ است. بسيار اندك است. اگر امام حسين (ع) نبود، ما هرگز عاشق خدا و پيامبر و دينمان نميشديم. خدمت به امام حسين (ع) افتخار بزرگي است و هر كسي نميتواند بگويد كه خدمتگذار امام حسين (ع) است. ابوالفضل العباس خدمتگذار امام حسين (ع) بود. حبيب ابن مظاهر خدمتگذار امام حسين (ع) بود. افرادي مثل من خدمتگذاران خدمتگذاران امام حسين (ع) هستند. شايد خداوند به بركت آنها به زندگي ما هم بركت عطا كند. "
1400 سال پيش زماني كه دشمنان امام حسين (ع)، در اين سرزمين به نوه پيامبر (ص) اهانت كردند، تصور ميكردند كه پيروز شدهاند، اما خداوند امام حسين (ع) را در طول قرنهاي بعد آنقدر عزيز كرد كه آنچه در روز اربعين اتفاق ميافتد، تنها نقطهاي از عزت امام حسين (ع) است.
زائرين امام حسين (ع)، پياده رهسپار كربلا شدهاند
"سيد هشام" يك شهروند ديگر عراقي است كه درباره آنچه از پدرش آموخته است اينگونه توضيح ميدهد: "مهمترين چيزي كه من از پدرم آموختهام، خدمت به امام حسين (ع) بود. پدر من در زماني زندگي ميكرد كه صدام زبان مردم را ميبريد. با اين حال، پدر من هميشه در مورد مسائل سياسي پشت تريبونهاي مختلف صحبت ميكرد. جاي تعجب دارد كه هنوز هم زنده است، چون بارها جانش در معرض خطر قرار گرفته بود. در قالب اقدامات سياسي خطرناك و فعاليتهاي جهادي، به طور مستقيم عليه صدام كار ميكرد." وي ادامه ميدهد: "خدا را شكر ميكنم كه پس از اين همه سال فعاليت سياسي، هنوز هم پدرم با دشمنان اهل بيت ميجنگد. جنگ امروز عليه تروريستها و وهابيهاست. سلاحهاي امروز، همين كفگيرها و ديگهايي هستند كه در آنها براي زائرين امام حسين (ع) غذا ميپزيم. ما داريم با اين وسايل ساده با دشمنان امام حسين (ع) ميجنگيم. به عقيده من كه اين كار، وظيفهاي پرافتخار است. جنگ، جنگي بسيار جدي است."
"سيد كاظم" پدر "سيد هاشم" ميگويد: "من بالا و پايين زندگي را ديدهام. با بسياري از مقامات سياسي دنيا ديدار كردهام و حتي دولتهاي مختلف رسماً در كشورهايشان از من استقبال كردهاند. اما خدا و امام حسين (ع) شاهد هستند كه من اعتقاد دارم هيچ چيز در اين دنيا لذتبخشتر از خدمت به زائران حرم امام حسين (ع) نيست. اين خدمت آنقدر شيرين است كه از هر آنچه تا كنون انجام دادهام و اين لذت در آن نبوده است، پشيمان هستم." "سيد هاشم" چيز ديگري را هم كه از پدرش آموخته به پسر خودش "سيد هشام" ياد داده است. ميگويد: "شعري را به او ياد دادهام كه بيت اولش اين است: اگر اشك داريد، آن را براي خاك كربلا بريزيد كه تشنه است؛ بياييد داغ كساني را آرام كنيم و هنوز هم تشنهاند."
1400 سال پيش زماني كه دشمنان امام حسين (ع)، در اين سرزمين به سبط پيامبر (ص) اهانت كردند، تصور ميكردند كه پيروز شدهاند، اما خداوند امام حسين (ع) را در طول قرنهاي بعد آنقدر عزيز كرد كه آنچه در روز اربعين اتفاق ميافتد، تنها نقطهاي از عزت امام حسين (ع) است.