واکنش شریعتمداری به سخنان مطهری؛
چرا قاتلان استاد شهید مطهری از اظهارات شما ذوقزده و برایت کف میزنند؟!
آقای علی مطهری، از قانون سخن میگوید. چرا درباره ادعای تقلب حاضر به پذیرش قانون و طی روال قانونی تصریح و شناخته شده نبودند؟
به گزارش شیرازه، حسین شریعتمداری در سرمقاله روزنامه کیهان نوشت:
1-چرا در مراسم بزرگداشت حماسه حسینی(ع) که همه ساله در سراسر جهاناسلام برپا میشود و دهها میلیون نفر علیه قاتلان اباعبدالله الحسین(ع) به کوچه و خیابان آمده و جنایت وحشیانه آنان را محکوم میکنند، به طرفداران شمر و یزید و ابنسعد و ابنزیاد و حرمله و... اجازه داده نمیشود که در میان تودههای عظیم و انبوه مردم عزادار حضور یافته و از خود دفاع کنند؟ و مثلا برای مردم توضیح بدهند که چرا در عاشورای سال 61 هجری، خون پاک فرزند رسولخدا(ص) و اصحاب و یاران او را برزمین ریختهاند؟ و چرا سرهای مطهر آنان را از بدن جدا کرده، خیمهها را به آتش کشیده و زنان و کودکان را به اسارت بردهاند؟ شاید آنها برای آنچه در آن روز مرتکب شده بودند، دلیل قانعکنندهای داشته باشند؟! که اگر فرصت و امکان ارائه دلایل و نظرات خود را پیدا کنند، قضاوت مردم درباره آنها تغییر کند! از کجا معلوم که تقصیر اصلی با اردوگاه امام حسین(ع) نبوده است؟! و یا بخشی از گناه آن جنایت وحشیانه به خاطر برخی از اقدامات در همین اردوگاه نبوده باشد؟!
چرا با خواندن این چند سطر عصبانی شده و با خشم ابرو در هم کشیدهاید؟! و نگارنده را احمق! و یا دستکم، دیوانه تصور میکنید؟! و این احتمال را پیش میکشید که شاید طرحکننده این سوال با اردوگاه یزید و ابنزیاد سر و سرّی داشته باشد؟!
حتما در پاسخ خواهید گفت؛
اولا؛ رذالت و خباثت شمر و یزید و ابنسعد به اندازهای آشکار و بدیهی است که کمترین نیازی به اثبات ندارد و نه فقط یک یا دو یا ده یا صد، بلکه هزاران دلیل و سند غیرقابل انکار از جنایت وحشیانهای که یزیدیان نسبت به خاندان رسالت و همه انسانها از عصر عاشورا تا عصر حاضر مرتکب شدهاند، حکایت میکند. به گونهای که جزئیترین ابراز تردید در آن، تنها میتواند ناشی از حماقت، دیوانگی و یا مأموریت و وابستگی تردیدکننده تلقی شود.
ثانیا؛ خواهید گفت؛ که اردوگاه سیدالشهداء علیهالسلام غیر از سخنان و بیانات حضرت اباعبدالله(ع) و برخی از یارانش که آنهم در همهمه و شیهه اسبان مهمیز خورده گم میشد، هیچ تریبون دیگری نداشت ولی در همان حال اردوگاه یزیدیان از تمامی تریبونهای آن روز برای تبلیغ نظر و ادعای وارونه خود علیه اردوگاه حسینی(ع) برخوردار بود. سگها را گشاده و سنگها را بسته بودند. بنابراین آنچه نیاز به بازخوانی دارد، مظلومیت مولای شهید ما حسین بن علی(ع) است و آنچه نباید به فراموشی سپرده شود- تا فرصت تکرار نیابد- شرح و تفصیل جنایات وحشیانه یزید و شمر و عمرسعد و ابنزیاد و حرمله و... است. مگر آن حرامیان تاریخ، غیر از آنچه با صدای بلند و در همه جهان آن روز اسلام عربده کشیدهاند، سخن ناگفته دیگری دارند که فرصت گفتن نیافته باشند؟!
ثالثا؛ شاید بگویید؛ مگر تاکنون در هیچیک از مراسم بزرگداشت حماسه حسینی(ع) شرکت نکرده و در سوگ او حضور نداشتهای؟! و مگر نمیبینی که در این مراسم فراگیر و در عزای سالار شهیدان، بیشتر از آنچه درباره مظلومیت مولای شهیدمان حسین بن علی(ع) و علت قیام آن بزرگوار گفته میشود، از انگیزه یزیدیان در قتل مولای شهید(ع) و به اصطلاح دلایلی که برای ارتکاب آن جنایت بزرگ تاریخی آورده بودند، سخن در میان است. و تمامی آنچه درباره انگیزه اباعبداللهالحسین علیهالسلام از قیام و انگیزه و چرایی ارتکاب آن جنایت از سوی حرامیان، گفته و نوشته میشود، مستند به اسناد غیرقابل خدشه و مکتوب و مضبوط است. بنابراین، چرا تصور میکنید و به دروغ حنجره پاره میکنید که یزیدیان فرصت اعلام نظر و دفاع از خود را نداشتهاند و پیروان اباعبدالله الحسین(ع) درباره واقعه عاشورای سال 61 هجری، یکطرفه به قاضی رفته و شمر و یزید و ابنسعد و ابنزیاد و بقیه حرامیان را محکوم میکنند!
بسیار خوب! نگارنده از ادعای کاذب خود دست میکشد و استدلال شما را قاطع، غیرقابل خدشه و پذیرفتنی میداند. اما آنچه نگارنده، مطرح کرده است، فقط یک ادعای کاذب و سؤال جعلی است که منظور از طرح آن، شنیدن هزارباره استدلالها و نظرات منطقی و مستحکم شما بوده است وگرنه، نگارنده نیز از ژرفای دل با شما عزیزان همراه و همعقیده است و برای مزید اطلاع شما، این توفیق حداقلی را دارد که با هربار نوشیدن آب، به ساحت مقدس اباعبداللهالحسین(ع) سلام و بر قاتلان آن امام مظلوم و شهید لعن و نفرین بفرستد. حتما میپرسید، در حالی که پاسخ ادعای کاذب و پرسش جعلی خود را میدانی از طرح آن چه انگیزهای داشتهای؟! جواب آن است که دیروز یکی از نمایندگان مجلس که مدعی است هوشمند! و عاقل! و غیروابسته است، سؤال مضحک فوق را که پاسخی بدیهی دارد، برای تبرئه سران فتنه آمریکایی، اسرائیلی 88 و پاککردن داغ ننگ وطنفروشی آنان بر زبان آورده و این واقعیت را نادیده گرفته است که اصحاب فتنه نه فقط از دهها رسانه و سایت اینترنتی داخلی برای پمپاژ ادعای دروغ تقلب و تلاش برای براندازی نظام برخوردار بودهاند بلکه تمامی رسانههای پردامنه دشمنان بیرونی نظیر بیبیسی فارسی، صدای آمریکا، العربیه فارسی، یورو نیوز فارسی، رادیو زمانه، رادیو و تلویزیون اسرائیل، شبکههای تلویزیونی کشورهای عربی و دهها شبکه تلویزیونی فارسی زبان در آمریکا و اروپا، شبکههای اجتماعی فیسبوک، توئیتر و... نیز در خدمت همین پادوهای وطنفروش بوده است. ضمن آن که آزادانه هر از چند روز بیانیه صادر کرده، مصاحبه میکردند و... گفتنی است که «گوگل» بزرگترین و معروفترین موتور جستجوگر، سرویس «ترجمه فارسی- GOOGLE TRANSLATE -» را اختصاصا و با اعلام قبلی برای حمایت از سران فتنه آمریکایی اسرائیلی 88 راهاندازی کرده بود و فیسبوک به دستور رسمی وزارت خارجه آمریکا تعمیرات سالانه خود را با همین منظور به بعد موکول کرده بود و...
2- چرا مأموران انتظامی در مرزها به قاچاقچیانی که به سوی مرزبانان آتش گشوده بودند، اجازه نمیدادند ابتداء درباره انگیزه خود از حمله به مرزبانان توضیح بدهند و بعد مانع آتشافروزی آنان شوند؟! و یا چرا رزمندگان اسلام در جریان جنگ تحمیلی بیآن که درباره علت حضور نظامیان دشمن در جبهه نبرد توضیح بخواهند به سوی آنها شلیک میکردند؟ و یا چرا پلیس بعد از اسارت سارقان مسلح و قاتلان محارب، آنان را بدون محاکمه در زندان نگاه میدارد؟! پاسخ این لاطائلات بدیهیتر از آن است که نیازی به توضیح داشته باشد. چرا که افراد یاد شده مرتکب جرم مشهود شده بودند که در حال محاربه مستوجب قتل بودهاند و در غیر اینصورت مظلومان را به قتل میرساندند - که رساندند- و در حال اسارت محاکمه آنان فقط برای تعیین مجازات بود و نه اثبات جرم.
دیروز آقای علی مطهری، همان نماینده یاد شده از تریبون مجلس و برای چندمین بار اعلام کرد که حصر سران فتنه بدون حکم قضایی بوده و غیرقانونی است! و این واقعیت ملموس را نادیده گرفت که سران فتنه آمریکایی اسرائیلی 88 به گواهی صدها سند غیرقابل انکار تحت مدیریت مستقیم مثلث آمریکا، اسرائیل و انگلیس و با هدف براندازی نظام دست به وطنفروشی و جنایت زدهاند و جرایم و جنایات مشهودی نظیر ادعای تقلب در انتخابات - فرمول دیکته شده جرج سوروس صهیونیست به خاتمی و دستورالعمل آشکار ریچارد رورتی به فتنهگران- دریافت کمک مالی کلان از ملکعبدالله سعودی و چند کشور اروپایی، حمایت آشکار از اسرائیل و آمریکا، قتل مردم کوچه و بازار، آتش زدن مسجد، آشوب خیابانی، اهانت به ساحت مقدس عاشورای حسینی(ع)، سنگباران نمازگزاران عاشورا، پاره و لگدمال کردن عکس مبارک حضرت امام(ره)، اعلام آشکار محاربه با نظام اسلامی - شعار انتخابات بهانه است، اصل نظام نشانه است- و دهها جنایت دیگر فقط بخشی از جرم غیرقابل اغماض آنان است تا آنجا که نتانیاهو از آنها با عنوان «بزرگترین سرمایه اسرائیل در ایران» یاد کرد و اوباما، حمایت از سران فتنه را با ذکر نام، وظیفه استراتژیک آمریکا دانست و...
آیا سران فتنه فقط به خاطر بخش اندکی از این همه جنایت، مستحق چندین بار اعدام نیستند؟ ضمن آن که قانونی بودن شورای عالی امنیت ملی و ضرورت اجرای تصمیمات آن در قانون اساسی تصریح شده است و رئیس قوه قضائیه که بالاترین مقام قضایی است از جمله اعضای این شورا میباشد.
آقای علی مطهری، از قانون سخن میگوید و توضیح نمیدهد که آیا سران و عوامل فتنه حاضر به پذیرش حکم قانون هستند؟! و اگر بودند، چرا درباره ادعای تقلب- که خود با عمل خویش و در مواردی با بیان صریح آن را تکذیب کردهاند- حاضر به پذیرش قانون و طی روال قانونی تصریح و شناخته شده نبودند؟ و...
3- و بالاخره اگرچه دراینباره گفتنی بسیار است ولی تنها به نکتهای که هوشیاری آقای علی مطهری در اظهارنظر را میطلبد، اشاره میکنیم و آن، این که، آنچه ایشان هر از چند گاه مطرح میکند و مانند اظهارات دیروز وی بلافاصله با استقبال گسترده رسانههای آمریکایی و صهیونیستی روبرو شده و با کف و سوت گروههای ضدانقلاب همراهی میشود، حاوی هیچ نکته تازه و یا سخن ناگفتهای نیست بلکه نظیر آن بارهاوبارها از سوی دیگران مطرح شده و بیاعتنایی رسانهها و محافل دشمنان اسلام و انقلاب و نظام را در پی داشته است. بنابراین بدون کمترین تردیدی میتوان نتیجه گرفت که اظهارات ایشان به خودی خود برای دشمنان بیرونی و دنبالههای داخلی آنها کمترین ارزش و اهمیتی ندارد و اگر چنین بود، چرا وقتی مشابه همین اظهارات از سوی دیگران مطرح میشود، به آن اعتنایی نمیکنند؟ پاسخ فقط به فقط در انتساب آقای علی مطهری به بیت شریف استاد بزرگوار، آیتالله شهید مطهری است. توضیح آن که رسانهها و محافل بیگانه و ضدانقلابیون وابسته به آنها بدون استثناء در نقل قول از ایشان تاکید میکنند، آقای علی مطهری فرزند آیتالله مطهری و به سختی میتوان حتی یک نمونه را یافت که قید یاد شده را نداشته باشد. بنابراین میتوان نتیجه گرفت که جناب علی مطهری بدون انتساب به پدربزرگوار و شهیدشان نزد رسانهها و محافلی که برای ایشان کف و سوت میزنند، اهمیتی ندارد.
و باید از ایشان پرسید که اولا؛ دیدگاهها و نظرات وی چه نسبتی با دیدگاهها و نظرات استاد شهید دارد ثانیا؛ اگر انتساب نسبی وی با استاد شهید نادیده گرفته شود، چه باقی میماند؟! ثالثا؛ مگر نه اینکه در کلام خدا به صراحت آمده است؛ اناولی الناس بابراهیم للذین اتبعوه «نزدیکترین انسانها به حضرت ابراهیم(ع) کسانی هستند که از آن پیامبر بزرگوار پیروی میکنند» و نه کسانی که با آن پیامبر اولوالعزم فقط رابطه نسبی داشتهاند. و رابعا؛ آیا جناب ایشان به این نکته توجه کرده است که چرا قاتلان استاد شهید مطهری، از اظهارات وی ذوقزده شده و برایش کف میزنند؟! و خامسا؛ آقای علی مطهری، غیر از مطالعه آثار شهید مطهری- اگر آنها را مطالعه کرده باشند!- چه کانال دیگری برای درک و فهم نظرات آن بزرگوار داشتهاند؟ چرا که سن ایشان به بهرهگیری از محضر مستقیم استاد، قد نمیدهد بنابراین باید بپذیرند اگر قرار به بهرهگیری از طریق آثار استاد باشد، دیگران به مراتب از ایشان به دیدگاهها و نظرات استاد شهید نزدیکتر هستند.
1-چرا در مراسم بزرگداشت حماسه حسینی(ع) که همه ساله در سراسر جهاناسلام برپا میشود و دهها میلیون نفر علیه قاتلان اباعبدالله الحسین(ع) به کوچه و خیابان آمده و جنایت وحشیانه آنان را محکوم میکنند، به طرفداران شمر و یزید و ابنسعد و ابنزیاد و حرمله و... اجازه داده نمیشود که در میان تودههای عظیم و انبوه مردم عزادار حضور یافته و از خود دفاع کنند؟ و مثلا برای مردم توضیح بدهند که چرا در عاشورای سال 61 هجری، خون پاک فرزند رسولخدا(ص) و اصحاب و یاران او را برزمین ریختهاند؟ و چرا سرهای مطهر آنان را از بدن جدا کرده، خیمهها را به آتش کشیده و زنان و کودکان را به اسارت بردهاند؟ شاید آنها برای آنچه در آن روز مرتکب شده بودند، دلیل قانعکنندهای داشته باشند؟! که اگر فرصت و امکان ارائه دلایل و نظرات خود را پیدا کنند، قضاوت مردم درباره آنها تغییر کند! از کجا معلوم که تقصیر اصلی با اردوگاه امام حسین(ع) نبوده است؟! و یا بخشی از گناه آن جنایت وحشیانه به خاطر برخی از اقدامات در همین اردوگاه نبوده باشد؟!
چرا با خواندن این چند سطر عصبانی شده و با خشم ابرو در هم کشیدهاید؟! و نگارنده را احمق! و یا دستکم، دیوانه تصور میکنید؟! و این احتمال را پیش میکشید که شاید طرحکننده این سوال با اردوگاه یزید و ابنزیاد سر و سرّی داشته باشد؟!
حتما در پاسخ خواهید گفت؛
اولا؛ رذالت و خباثت شمر و یزید و ابنسعد به اندازهای آشکار و بدیهی است که کمترین نیازی به اثبات ندارد و نه فقط یک یا دو یا ده یا صد، بلکه هزاران دلیل و سند غیرقابل انکار از جنایت وحشیانهای که یزیدیان نسبت به خاندان رسالت و همه انسانها از عصر عاشورا تا عصر حاضر مرتکب شدهاند، حکایت میکند. به گونهای که جزئیترین ابراز تردید در آن، تنها میتواند ناشی از حماقت، دیوانگی و یا مأموریت و وابستگی تردیدکننده تلقی شود.
ثانیا؛ خواهید گفت؛ که اردوگاه سیدالشهداء علیهالسلام غیر از سخنان و بیانات حضرت اباعبدالله(ع) و برخی از یارانش که آنهم در همهمه و شیهه اسبان مهمیز خورده گم میشد، هیچ تریبون دیگری نداشت ولی در همان حال اردوگاه یزیدیان از تمامی تریبونهای آن روز برای تبلیغ نظر و ادعای وارونه خود علیه اردوگاه حسینی(ع) برخوردار بود. سگها را گشاده و سنگها را بسته بودند. بنابراین آنچه نیاز به بازخوانی دارد، مظلومیت مولای شهید ما حسین بن علی(ع) است و آنچه نباید به فراموشی سپرده شود- تا فرصت تکرار نیابد- شرح و تفصیل جنایات وحشیانه یزید و شمر و عمرسعد و ابنزیاد و حرمله و... است. مگر آن حرامیان تاریخ، غیر از آنچه با صدای بلند و در همه جهان آن روز اسلام عربده کشیدهاند، سخن ناگفته دیگری دارند که فرصت گفتن نیافته باشند؟!
ثالثا؛ شاید بگویید؛ مگر تاکنون در هیچیک از مراسم بزرگداشت حماسه حسینی(ع) شرکت نکرده و در سوگ او حضور نداشتهای؟! و مگر نمیبینی که در این مراسم فراگیر و در عزای سالار شهیدان، بیشتر از آنچه درباره مظلومیت مولای شهیدمان حسین بن علی(ع) و علت قیام آن بزرگوار گفته میشود، از انگیزه یزیدیان در قتل مولای شهید(ع) و به اصطلاح دلایلی که برای ارتکاب آن جنایت بزرگ تاریخی آورده بودند، سخن در میان است. و تمامی آنچه درباره انگیزه اباعبداللهالحسین علیهالسلام از قیام و انگیزه و چرایی ارتکاب آن جنایت از سوی حرامیان، گفته و نوشته میشود، مستند به اسناد غیرقابل خدشه و مکتوب و مضبوط است. بنابراین، چرا تصور میکنید و به دروغ حنجره پاره میکنید که یزیدیان فرصت اعلام نظر و دفاع از خود را نداشتهاند و پیروان اباعبدالله الحسین(ع) درباره واقعه عاشورای سال 61 هجری، یکطرفه به قاضی رفته و شمر و یزید و ابنسعد و ابنزیاد و بقیه حرامیان را محکوم میکنند!
بسیار خوب! نگارنده از ادعای کاذب خود دست میکشد و استدلال شما را قاطع، غیرقابل خدشه و پذیرفتنی میداند. اما آنچه نگارنده، مطرح کرده است، فقط یک ادعای کاذب و سؤال جعلی است که منظور از طرح آن، شنیدن هزارباره استدلالها و نظرات منطقی و مستحکم شما بوده است وگرنه، نگارنده نیز از ژرفای دل با شما عزیزان همراه و همعقیده است و برای مزید اطلاع شما، این توفیق حداقلی را دارد که با هربار نوشیدن آب، به ساحت مقدس اباعبداللهالحسین(ع) سلام و بر قاتلان آن امام مظلوم و شهید لعن و نفرین بفرستد. حتما میپرسید، در حالی که پاسخ ادعای کاذب و پرسش جعلی خود را میدانی از طرح آن چه انگیزهای داشتهای؟! جواب آن است که دیروز یکی از نمایندگان مجلس که مدعی است هوشمند! و عاقل! و غیروابسته است، سؤال مضحک فوق را که پاسخی بدیهی دارد، برای تبرئه سران فتنه آمریکایی، اسرائیلی 88 و پاککردن داغ ننگ وطنفروشی آنان بر زبان آورده و این واقعیت را نادیده گرفته است که اصحاب فتنه نه فقط از دهها رسانه و سایت اینترنتی داخلی برای پمپاژ ادعای دروغ تقلب و تلاش برای براندازی نظام برخوردار بودهاند بلکه تمامی رسانههای پردامنه دشمنان بیرونی نظیر بیبیسی فارسی، صدای آمریکا، العربیه فارسی، یورو نیوز فارسی، رادیو زمانه، رادیو و تلویزیون اسرائیل، شبکههای تلویزیونی کشورهای عربی و دهها شبکه تلویزیونی فارسی زبان در آمریکا و اروپا، شبکههای اجتماعی فیسبوک، توئیتر و... نیز در خدمت همین پادوهای وطنفروش بوده است. ضمن آن که آزادانه هر از چند روز بیانیه صادر کرده، مصاحبه میکردند و... گفتنی است که «گوگل» بزرگترین و معروفترین موتور جستجوگر، سرویس «ترجمه فارسی- GOOGLE TRANSLATE -» را اختصاصا و با اعلام قبلی برای حمایت از سران فتنه آمریکایی اسرائیلی 88 راهاندازی کرده بود و فیسبوک به دستور رسمی وزارت خارجه آمریکا تعمیرات سالانه خود را با همین منظور به بعد موکول کرده بود و...
2- چرا مأموران انتظامی در مرزها به قاچاقچیانی که به سوی مرزبانان آتش گشوده بودند، اجازه نمیدادند ابتداء درباره انگیزه خود از حمله به مرزبانان توضیح بدهند و بعد مانع آتشافروزی آنان شوند؟! و یا چرا رزمندگان اسلام در جریان جنگ تحمیلی بیآن که درباره علت حضور نظامیان دشمن در جبهه نبرد توضیح بخواهند به سوی آنها شلیک میکردند؟ و یا چرا پلیس بعد از اسارت سارقان مسلح و قاتلان محارب، آنان را بدون محاکمه در زندان نگاه میدارد؟! پاسخ این لاطائلات بدیهیتر از آن است که نیازی به توضیح داشته باشد. چرا که افراد یاد شده مرتکب جرم مشهود شده بودند که در حال محاربه مستوجب قتل بودهاند و در غیر اینصورت مظلومان را به قتل میرساندند - که رساندند- و در حال اسارت محاکمه آنان فقط برای تعیین مجازات بود و نه اثبات جرم.
دیروز آقای علی مطهری، همان نماینده یاد شده از تریبون مجلس و برای چندمین بار اعلام کرد که حصر سران فتنه بدون حکم قضایی بوده و غیرقانونی است! و این واقعیت ملموس را نادیده گرفت که سران فتنه آمریکایی اسرائیلی 88 به گواهی صدها سند غیرقابل انکار تحت مدیریت مستقیم مثلث آمریکا، اسرائیل و انگلیس و با هدف براندازی نظام دست به وطنفروشی و جنایت زدهاند و جرایم و جنایات مشهودی نظیر ادعای تقلب در انتخابات - فرمول دیکته شده جرج سوروس صهیونیست به خاتمی و دستورالعمل آشکار ریچارد رورتی به فتنهگران- دریافت کمک مالی کلان از ملکعبدالله سعودی و چند کشور اروپایی، حمایت آشکار از اسرائیل و آمریکا، قتل مردم کوچه و بازار، آتش زدن مسجد، آشوب خیابانی، اهانت به ساحت مقدس عاشورای حسینی(ع)، سنگباران نمازگزاران عاشورا، پاره و لگدمال کردن عکس مبارک حضرت امام(ره)، اعلام آشکار محاربه با نظام اسلامی - شعار انتخابات بهانه است، اصل نظام نشانه است- و دهها جنایت دیگر فقط بخشی از جرم غیرقابل اغماض آنان است تا آنجا که نتانیاهو از آنها با عنوان «بزرگترین سرمایه اسرائیل در ایران» یاد کرد و اوباما، حمایت از سران فتنه را با ذکر نام، وظیفه استراتژیک آمریکا دانست و...
آیا سران فتنه فقط به خاطر بخش اندکی از این همه جنایت، مستحق چندین بار اعدام نیستند؟ ضمن آن که قانونی بودن شورای عالی امنیت ملی و ضرورت اجرای تصمیمات آن در قانون اساسی تصریح شده است و رئیس قوه قضائیه که بالاترین مقام قضایی است از جمله اعضای این شورا میباشد.
آقای علی مطهری، از قانون سخن میگوید و توضیح نمیدهد که آیا سران و عوامل فتنه حاضر به پذیرش حکم قانون هستند؟! و اگر بودند، چرا درباره ادعای تقلب- که خود با عمل خویش و در مواردی با بیان صریح آن را تکذیب کردهاند- حاضر به پذیرش قانون و طی روال قانونی تصریح و شناخته شده نبودند؟ و...
3- و بالاخره اگرچه دراینباره گفتنی بسیار است ولی تنها به نکتهای که هوشیاری آقای علی مطهری در اظهارنظر را میطلبد، اشاره میکنیم و آن، این که، آنچه ایشان هر از چند گاه مطرح میکند و مانند اظهارات دیروز وی بلافاصله با استقبال گسترده رسانههای آمریکایی و صهیونیستی روبرو شده و با کف و سوت گروههای ضدانقلاب همراهی میشود، حاوی هیچ نکته تازه و یا سخن ناگفتهای نیست بلکه نظیر آن بارهاوبارها از سوی دیگران مطرح شده و بیاعتنایی رسانهها و محافل دشمنان اسلام و انقلاب و نظام را در پی داشته است. بنابراین بدون کمترین تردیدی میتوان نتیجه گرفت که اظهارات ایشان به خودی خود برای دشمنان بیرونی و دنبالههای داخلی آنها کمترین ارزش و اهمیتی ندارد و اگر چنین بود، چرا وقتی مشابه همین اظهارات از سوی دیگران مطرح میشود، به آن اعتنایی نمیکنند؟ پاسخ فقط به فقط در انتساب آقای علی مطهری به بیت شریف استاد بزرگوار، آیتالله شهید مطهری است. توضیح آن که رسانهها و محافل بیگانه و ضدانقلابیون وابسته به آنها بدون استثناء در نقل قول از ایشان تاکید میکنند، آقای علی مطهری فرزند آیتالله مطهری و به سختی میتوان حتی یک نمونه را یافت که قید یاد شده را نداشته باشد. بنابراین میتوان نتیجه گرفت که جناب علی مطهری بدون انتساب به پدربزرگوار و شهیدشان نزد رسانهها و محافلی که برای ایشان کف و سوت میزنند، اهمیتی ندارد.
و باید از ایشان پرسید که اولا؛ دیدگاهها و نظرات وی چه نسبتی با دیدگاهها و نظرات استاد شهید دارد ثانیا؛ اگر انتساب نسبی وی با استاد شهید نادیده گرفته شود، چه باقی میماند؟! ثالثا؛ مگر نه اینکه در کلام خدا به صراحت آمده است؛ اناولی الناس بابراهیم للذین اتبعوه «نزدیکترین انسانها به حضرت ابراهیم(ع) کسانی هستند که از آن پیامبر بزرگوار پیروی میکنند» و نه کسانی که با آن پیامبر اولوالعزم فقط رابطه نسبی داشتهاند. و رابعا؛ آیا جناب ایشان به این نکته توجه کرده است که چرا قاتلان استاد شهید مطهری، از اظهارات وی ذوقزده شده و برایش کف میزنند؟! و خامسا؛ آقای علی مطهری، غیر از مطالعه آثار شهید مطهری- اگر آنها را مطالعه کرده باشند!- چه کانال دیگری برای درک و فهم نظرات آن بزرگوار داشتهاند؟ چرا که سن ایشان به بهرهگیری از محضر مستقیم استاد، قد نمیدهد بنابراین باید بپذیرند اگر قرار به بهرهگیری از طریق آثار استاد باشد، دیگران به مراتب از ایشان به دیدگاهها و نظرات استاد شهید نزدیکتر هستند.
نظرات بینندگان
نظرات بینندگان
از فضل پدر تورا چه حاصل؟