جنایی ترین سرویس اطلاعاتی جهان + تصاویر و فیلم
آژانس اطلاعات دفاعی
آژانس اطلاعات دفاعی (Defense Intelligence Agency) از اعضای جامعه اطلاعاتی ایالات متحده آمریکا است.
این نهاد که بخش اطلاعاتی و جاسوسی پنتاگون در داخل و خارج از آمریکا است، در سال ۱۹۶۱ در زمان "رابرت مک نامارا" -وزیر دفاع آمریکا- تأسیس شد. هم اکنون ۸۰٪ از بودجه جامعه اطلاعاتی آمریکا به آژانس اطلاعات دفاعی اختصاص دارد. آژانس اطلاعات دفاعی جزئی از وزارت دفاع آمریکا و جامعه اطلاعاتی این کشور است و بیش از 16500 پرسنل دارد.
جامعه اطلاعاتی ایالات متحده آمریکا
جامعه اطلاعاتی ایالات متحده آمریکا (United States Intelligence Community) شامل ۱۶ سازمان و آژانس اطلاعاتی است. ریاست این نهاد بر عهده مدیریت اطلاعات ملی ایالات متحده آمریکا است. هر یک از ۱۶ سازمان، در حوزه وظایف سازمانی خود به جمع آوری اطلاعات و ارزیابی آن میپردازد و نتایج بررسیهای خود را در اختیار رئیس جمهور ایالات متحده آمریکا سیاستمداران و یا نظامیان کشور قرار میدهد. تا پیش از وقوع حادثه ۱۱ سپتامبر، ریاست این مجموعه بر عهده رییس سازمان سیا بود.
اعضای جامعه اطلاعاتی آمریکا:
· مدیریت اطلاعات ملی ایالات متحده آمریکا
· آژانس اطلاعات دفاعی ایالات متحده آمریکا
· آژانس اطلاعاتی نیروی هوایی ایالات متحده آمریکا
· آژانس اطلاعاتی نیروی زمینی ایالات متحده آمریکا
· آژانس اطلاعاتی نیروی دریایی ایالات متحده آمریکا
· آژانس اطلاعاتی نیروی گارد ساحلی ایالات متحده آمریکا
· آژانس اطلاعاتی نیروی زیردریایی ایالات متحده آمریکا
· آژانس اطلاعات مرکزی آمریکا - سیا
· آژانس امنیت ملی ایالات متحده آمریکا
· اداره تحقیقات فدرال
· دفتر شناسایی ملی ایالات متحده آمریکا
· آژانس اطلاعاتی هوا-فضایی ملی ایالات متحده آمریکا
· وزارت امنیت داخلی ایالات متحده آمریکا
· وزارت امور خارجه ایالات متحده آمریکا
· وزارت خزانه داری ایالات متحده آمریکا
· وزارت انرژی ایالات متحده آمریکا
سرویس ملی مخفی
خدمات ملی مخفی (National Clandestine Service) که یکی از چهار شاخه اصلی سیا محسوب میشود، نام مرکز ضد تروریستی سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا (CIA) است.
این سازمان، پس از حملات ۱۱ سپتامبر با نظر وزارت دادگستری آمریکا، برای بازجویی از مظنونین اقدام به اعمال شکنجه در زندانهای مخفی سیا در خارج از خاک ایالات متحده آمریکا با روش "غرق مصنوعی" (القای حس خفهگی با آب) کرد.
ادارهکننده اطلاعات ملی
ادارهکننده اطلاعات ملی (DNI) از مقامات دولت ایالات متحده آمریکا است که تحت اقتدار، هدایت و کنترل رئیسجمهور ایالات متحده آمریکا فعالیت میکند. طبق لایحه اصلاح اطلاعاتی و پیشگیری از تروریسم ۲۰۰۴، وظایف این فرد بدین شرح است:
* فعالیت به عنوان مشاور اصلی رئیسجمهور ایالات متحده آمریکا، شورای امنیت ملی ایالات متحده آمریکا و شورای امنیت ملی در خصوص مسائل اطلاعاتی و امنیت ملی.
* فعالیت به عنوان رییس جامعه اطلاعاتی ایالات متحده آمریکا.
* اداره و نظارت بر جامعه اطلاعاتی ایالات متحده آمریکا.
هم اکنون این منصب را سرلشگر "جیمز کلپر" از نیروی هوایی آمریکا بر عهده دارد.
شورای اطلاعات ملی آمریکا (National Intelligence Council)
تاسیس شده به سال 1979، که به طور مخفف NIC گفته میشود، مرکزی است که به تبیین استراتژیهای کوتاه
مدت و بلند مدت میپردازد. این سازمان، چالشهای پیش روی آمریکا در عرصه داخلی و بینالمللی
را نشان میدهد. برآوردهای نادرست سازمان اطلاعاتی وقت در دهه 1960 در مورد بحران
کوبا، یکی از دلایل بوجود آمدن شورای اطلاعات ملی آمریکا بوده است. این سازمان، تنها
موضوعات سیاسی اقتصادی و نظامی را بررسی نمیکند، بلکه در
برخی
موارد چالشهای بهداشتی همچون گسترش بیماری ایدز را نیز بررسی میکند که آن
هم با توجه به "شایعه تقریبا واقعیت" تولید ویروس ایدز توسط سازمان سیا،
بیشتر شکل ظاهری دارد.
این سازمان رهبری پیش بینی اطلاعاتی ملی آمریکا را که حاصل کار سازمانهای اطلاعاتی آمریکاست، برعهده دارد و به مدیریت اطلاعات ملی گزارش میدهد. علاوه بر این، برخی اطلاعات خود را با همکاری افراد آکادمیک و بخش خصوصی به دست میآورد. این شورا همچنین از اطلاعات غیر طبقه بندی شده استفاده میکند.
آژانس امنیت ملی (NSA)
آژانس امنیت ملی (National Security Agency) یا به عبارتی NSA، یک سازمان دولتی در آمریکا است که به نحوی زیر نظر سازمان دفاع ایالات متحده آمریکا اداره میشود. این سازمان در ۴ نوامبر سال ۱۹۵۲ تاسیس شد و وظیفه اصلی آن نظارت بر مخابرات و فعالیتهای ماهوارهای و کشف رمز در ایالات متحده آمریکا میباشد. این کار مستلزم مقدار زیادی رمزشناسی (cryptanalysis) است. همچنین، این سازمان وظیفه حفاظت از مکالمات دولتی و سیستمهای اطلاعاتی آمریکا را در مقابل سازمانهای مشابه بر عهده دارد که این کار نیز مستلزم مقادیر زیادی رمز نویسی (cryptography) میباشد.
این آژانس از اعضای کلیدی جامعه اطلاعاتی ایالات متحده آمریکا است و یکی از محرمانهترین سازمانهای جاسوسی در جهان به شمار میآید. البته کار این آژانس محدود به جاسوسی ارتباطات است و جاسوسی انسانی را شامل نمیشود. همچنین طبق قانون، فعالیتهای جاسوسی این آژانس محدود به روابط خارجی است اما در برخی مواقع نظارتهای داخل مرزی را هم شامل میشود. این آژانس از اعضای جامعه اطلاعاتی ایالات متحده آمریکا است و یکی از محرمانهترین سازمانهای جاسوسی در جهان به شمار میآید. مرکز این آژانس در ایالت مریلند است.
اف بی آی (FBI)
اداره تحقیقات فدرال موسوم به FBI (Federal Building Investigation) اولین سازمان امنیتی بود که پس از جنگ جهانی اول و در سال 1922 در زمان ریاست جمهوری "هاردینگ" تشکیل شد. در کنار وظایف پلیسی، مأموریتهای ضد جاسوسی نیز بر عهده پلیس فدرال (FBI) بود. بنابراین سازمان اطلاعاتی خارجی تا جنگ جهانی دوم در آمریکا وجود نداشت.
FBI مخفف عبارت قدرتمندترين نهاد دولتی در ايالات متحده آمريکاست. برخی، آن را بزرگترين نهاد اجرای قانون در جهان ميدانند . FBI، بازوی بازرسی و تحقيق وزارت دادگستري آمريکاست و ماموريت ويژه آن پيوسته ادامه دارد. در حال حاضر ماموريت اصلي FBI متوقف کردن تروريسم، خرابکاری، جرایم برنامهريزی شده، جرایم اينترنتی، و مبارزه با نقض حقوق بشر است. به علاوه، FBI وظيفه رسيدگی به جنايات بزرگ مثل سرقتهای بزرگ و قتلها را نيز بر عهده دارد . این سازمان، همچنين به ياری ديگر نهادهاي اجرايی (در صورت نیاز) ميپردازد. در حقیقت، این سازمان، سرویس داخلی اطلاعات و امنیت آمریکا است و خواهر دو قلوی سازمان CIA محسوب میگردد.
سیا(CIA)
ساختار
ساختمان اصلی آژانس اطلاعات مرکزی (CIA) در ایالت ویرجینیای آمریکا و منطقه ای به وسعت 50 هکتار در حوالی مزارع لانگلی قرار دارد. ساختمان اداره مرکزی به شکل H و در 8 طبقه ساخته شده که مساحت آن بالغ بر 50000 متر مربع میباشد و اطراف آن را درختان بزرگی محصور کردهاند. این محیط از داخل و خارج با دوربین کنترل شده و در آن انواع سیستمهای هشدار دهنده و امنیتی را به کار گرفتهاند.
کلیه افراد برای ورود به ساختمان توسط سیستم ویژهای که چهره فرد را به روی صفحه LCD نمایش میدهد، شناسایی میشوند. البته، هویت افراد در فاصله بسیار دورتر و ایست و بازرسی اولیه هم به وسیله کارت شناسایی تأیید می گردد. در کنار ساختمان مرکزی، یک پارکینگ روباز آسفالته با ظرفیت بیش از 3000 خودرو برای پرسنل وجود دارد. چندین کیلومتر پیرامون ساختمان مذکور، نگهبان های مسلح به صورت شبانهروزی به حفاظت و حراست از این مکان حساس میپردازند.
ساختمان سیا در نزدیکی کاخ سفید و پنتاگون همانند اضلاع یک مثلث مرتبط با هم قرار گرفتهاند که با جادهای ویژه میتوان به سرعت طی پانزده دقیقه خود را به آن جا رسانید. هزینه ساخت این مجتمع عظیم مبلغی حدود 50 میلیون دلار بوده است.
ساختار سیا همیشه در پرده ای از ابهام قرار گرفته و مخفی بوده است، اگر چه نمودار تشکیلاتی آن هیچ گاه فاش نشده اما اطلاعات موثق در مورد قسمت های کلان آن وجود دارد، در سیا، سه مدیریت مهم و مستقل به شرح زیر میباشد:
(1)مدیریت جمع آوری اخبار
(2)مدیریت ضد جاسوسی
(3) مدیریت عملیات
تاریخچه
طی جنگ جهانی دوم نیروهای ژاپنی در پرل هاربر به پایگاه آمریکایی ها حمله برده و آنها را غافلگیر کردند. هر چند که جاسوسان روس خطر تهدید ژاپن را بارها گوشزد کرده بودند ولی مأمورین FBI به آن اخبار اهمیت ندادند، در آن جا ضعف آمریکایی ها در اطلاعات به روشنی مشهود شد زیرا تا آن زمان هیچ سازمان اطلاعاتی منسجمی در آمریکا نبود.
فرانکلین روزولت در سال 1942 در تنگاتنگ نبرد گفت: "حمله ژاپنی ها به پرل هاربر و خسارات به بار آمده یک حادثه غیر مترقبه و باور نکردنی بود که به دلیل فقدان تشکیلات اطلاعاتی و جاسوسی پیش آمد."
پس از وقایع مذکور به دستور روزولت رئیس جمهور وقت، اولین تشکیلات اطلاعاتی آمریکا با ماموريت امنیتی برون مرزی به نام اداره خدمات نظامی (SOS) (The Office Strategic Service) تأسیس شد، این سازمان درست در زمانی راهاندازی گردید که عطش نیاز به سازمان جاسوسی دولت آمریکا را فراگرفته بود و برای جوابگویی، هزینه چشمگیری در اختیار این تشکیلات گذاشتند.
اداره خدمات نظامی (SOS) در چند سال عمر کوتاه خود موفقیت های بزرگی کسب کرد و توانست در تشکیلات دولتی و اطلاعاتی روسیه و آلمان نفوذ کند. با وجود تمامی دستاوردها، اداره خدمات نظامی (SOS) تنها دو سال پس از راهاندازی در پایان جنگ به دستور "ترومن" -رئیس جمهور وقت آمریکا- منحل شد، دلیل انحلال اداره مذکور در ظاهر به سبب این بود که مأموریت آن جمعآوری اطلاعات نظامی است، پس در دوران صلح نمیتواند مفید واقع شود؛ اما این موضوع بهانهای بیش نبود و ماجرا به سازمان پلیس فدرال (FBI) مربوط میشد که به دلیل رقابت اداره خدمات نظامی (SOS) فشارهای زیادی به دولت جهت تعطیلی آن وارد کرد.
هری ترومن خوب میدانست که منشأ بسیاری از خسارتها و آسیبهایی که آمریکا در جنگ جهانی دوم متحمل شده از فقدان سازمان اطلاعاتی در تشکیلات دولتی است و کشورش شدیداً به چنین سازمانی احتیاج دارد. او در 1946 کمیسیونی را به ریاست خودش و با حضور "جیمز بیکر " -وزیر خارجه وقت- "رابرت پاترسون" -وزیر دفاع وقت- و "جیمز فورستال" -وزیر دریاداری وقت- تشکیل داد، این کمیسیون موسوم به "اداره اطلاعات ملی" زمینه های تأسیس یک سازمان اطلاعاتی را بررسی کرد و سرانجام سازمان فوق به نام گروه کارآگاهی مرکزی (CIG) (Central Intelligent Group) با مدیریت "دریادار سائرس" راهاندازی شد. ریاست این گروه در حقیقت زیر نظر هیئت چند نفره اداره امنیت ملی بود و دریادار سائرس از خودش هیچ اختیاری نداشت و همین امر موجب شد تا گروه کارآگاهی مرکزی (CIG) در دوران تصدی "ژنرال واندنبرگ" هم پیشرفتی نکند.
در سال 1947 و در زمان ریاست ژنرال "هیلن کوتر" بر گروه، تشکیلات تغییرات زیادی را در سازمان خود به وجود آورد و بسیاری از شعبات و بخشها با هم ادغام و یا منحل گردیدند و سازمان جدید با نام "آژانس اطلاعات مرکزی" CIA ( Central Intellgence Agency) کار خود را آغاز نمود. یکی از افرادی که در سازماندهی و تشکیل سیا نقش اساسی داشت "آلن دالس" بود که خودش در سال های 1953 تا 1961 به مدت 8 سال ریاست سازمان را بر عهده گرفت. او تا قبل از ریاستاش، معاون سیا بود و برنامههای جامعی را برای پیشبرد اهداف کلان تشکیلات پیشنهاد داد و بسیاری از آنها را اجرا کرد. بودجه زیاد، استقلال سازمان و حفاظت از اخبار طبقهبندی شده از طرحهای او به شمار میرفت. از دید کارشناسان اطلاعاتی در زمان ریاست جمهوری آیزنهاور و مدیریت دالس بر سیا، سازمان اطلاعاتی آمریکا (CIA) در اوج دوران طلایی خود قرار داشت و پیشرفتهای عمدهای در سایه مدیریت دالس و حمایت های آیزنهاور پدید آمد.
مدیران بعدی سیا و رؤسای جمهور آمریکا گامهای بلندی در جهت تقویت سازمان اطلاعاتی آمریکا (CIA) برداشتند؛ البته گاهی هم رییس سازمان به دلیل به بار آمدن افتضاح سیاسی از سمت خود برکنار میشد. این تشکیلات، پا به پای جاهطلبی و سیاستهای امپریالیستی و استکباری آمریکا رشد نمود و بی شک در تمامی عملیاتهای آمریکا در چند دهه اخیر میتوان ردپای سیا را کشف کرد.
آژانس اطلاعات مرکزی (CIA) سازمان مخوفی است که بسیاری از افراد سیاسی برجسته آمریکا قسمتی از دوران زندگی خود را در آن مشغول به کار بودهاند، برای مثال جورج بوش پدر قبل از ریاست جمهوری، برای مدت چند سال رئیس سازمان (CIA) بود.
آژانس اطلاعات مرکزی (CIA) در تمامی امور سیاسی، نظامی، اقتصادی،
علمی، فرهنگی، اجتماعی و ... دخالت کرده و هیچ چیزی نمیتواند در انجام مأموریتها
مانع راه آن شود. تنها در اوائل دهه 1961، بودجه سازمان سیا (CIA) چهار برابر بودجه وزارت امور خارجه
آمریکا بود. جاسوسی در سراسر دنیا و دخالت در امور اکثر کشورها و بسیاری از توطئههای
جهانی باعث گردیده تا به این سازمان لقب "حکومت نامرئی" بدهند. کار نظارت و
کنترل بر اعمال انجام شده و مأموریت های آژانس تحقیقات مرکزی (CIA) توسط هیئتی صورت میگیرد که یا از
مدیران خود سازمان و یا افراد منتخب دولتی هستند و جالب اینجاست که صلاحیت همین افراد
باید توسط سازمان اطلاعاتی (CIA) تأیید شود.
وقتی در سال 1953، آلن دالس که تا آن زمان نیمی از عمر خود را در کار اطلاعاتی سپری کرده بود، با حکم آیزنهاور -رئیس جمهور وقت- به سمت ریاست کل آژانس تحقیقات مرکزی (CIA) انتخاب گردید، برادر کوچک او به نام "جان فوستر دالس" (John Foster Dulles) وزیر امور خارجه آمریکا بود. تعامل بین این دو برادر موجب شد تا بسیاری از جاسوسان با هویت دیپلماتیک به سفارتخانههای آمریکا در سراسر جهان گسیل شده و با حرف شنوی که جان فوستر دالس از برادر بزرگتر داشت، عملاً سازمان اطلاعاتی آمریکا (CIA) اختیار وزارت خارجه را به دست گرفت.
سازمان اطلاعاتی آمریکا (CIA) در تمامی مسائل و تصمیم گیری های سیاسی دخالت کرده و حرف خود را به کرسی مینشاند. نفوذ جاسوسان به داخل محیط های دیپلماتیک و دخالت در امور سیاسی کشور از زمان دالس مرسوم شد که این شیوه تا امروز نیز ادامه دارد و سازمان جایگاه ویژهای جهت اداره دولت آمریکا پیدا نموده است. بیشک، از بدو تاسیس، کلیه روسای جمهور آمریکا از سازمان اطلاعاتی (CIA) حمایت کردهاند و تنها در یک مورد -افتضاح سیاسی ماجرای "خلیج خوکها"- بود که "جان اف کندی" آژانس تحقیقات مرکزی (CIA) را مقصر شناخته و آلن دالس مجبور به استعفا شد. کندی، اقداماتی را جهت محدود کردن دامنه وظایف و دخالتهای این سازمان اطلاعاتی انجام داد که البته این سیاست دوام زیادی نیاورد و دست آخر هم توسط خود سازمان ترور شد.
پس از کندی، مجدداً سازمان اطلاعاتی آمریکا (CIA) روند صعودی خود را طی کرد و همچون گذشته دامنه فعالیتهای خود را افزایش داد. خطر فعالیت کمونیستهای اتحاد جماهیر شوروی در جذب متحدین خود و حفظ بقای ایالات متحده آمریکا به شکل ابرقدرت در جهان همواره موجب میشد تا دولتمردان آمریکایی به آژانس تحقیقات مرکزی (CIA) به عنوان اهرم قدرت و اسلحهای برتر نگاه کنند، بودجه سازمان اطلاعاتی آمریکا (CIA) چندین برابر بودجه سازمانهای مهمی نظیر وزارت امور خارجه است، این تخصیص بودجه و نگرش، در سیاست های اقتصادی آمریکا اثرات زیادی گذاشته و بودجه رفاهی و سایر مخارج به حداقل میرسد و در عوض بودجه وزارت دفاع و آژانس تحقیقات مرکزی (CIA) همیشه در حداکثر است.
40 سال ترور و کودتا: از سال 1953 تا 2003
سازمان سیا یکی از ابزارهای مخفی دولت آمریکاست که اقدامات غیرقانونی فراوانی انجام میدهد. این سازمان، همه اقدامات غیرقانونی خود را با سایر نهادهای نظامی و امنیتی آمریکا هماهنگ میکند.
سیا، همچنین فعالیتهای خصمانه خود را با برخی نهادهای امنیتی در کشورهای «دوست» و «متحد خود» و همچنین مزدوران خود در خارج آمریکا با هدف سرنگون کردن نظامهای ملی و سوسیالیست در دنیا هماهنگ میکند و ساقط کردن رژیمها را از طریق کودتای نظامی، ایجاد و شعلهور کردن جنگهای داخلی و ترور سران احزاب ملی و شخصیتهای سیاسی ملیگرا در جهان بویژه در کشورهای آسیایی، آفریقایی و آمریکای لاتین عملی میکند.
در سال 1953، در طی "عملیات آژاکس" سازمان سیا در ایران کودتای نظامی نموده و دولت "دکتر مصدق" را ساقط کرد زیرا وی اقدام به ملی کردن صنعت و شرکتهای نفتی کرد.
در سال 1954، در گواتمالا کودتای نظامی کرد و دولت ترقیخواه "ژاکوبو ابینیر" را ساقط کرد.
در سال 1955، سیا اقدام به سرنگون کردن دولت "فیکر فیرری" نخست وزیر کاستاریکا کرد.
در سال 1958، سیا "جمال عبدالناصر" رئیس جمهوری مصر را ترور کرد.
در سال 1959، "سالومون پاندرانیکا" نخست وزیر سیلان (سیرلانکا کنونی) ترور شد.
در سال 1960، اولین ترور ناکام علیه "فیدل کاسترو" رئیس جمهوری کوبا را انجام داد. سیا در فاصله زمانی 1961 تا 1981 تعداد 24 عملیات ترور نافرجام را علیه کاسترو انجام داد.
در سال 1961، سیا در همکاری با MI6 اقدام به ترور "پاتریس لومومبا" رهبر ملیگرای افریقایی و نخست وزیر کنگو کرد. در همین سال نیز توطئه علیه "جواهر لعل نهرو" نخست وزیر هند اجرا شد و در همین سال کودتایی خونین در جمهوری دومنیکن اجرا شد.
در سال 1963، سیا کودتایی فاشیستی و خونین در عراق انجام داد و دولت ملی عراق را ساقط کرد و "عبدالکریم قاسم" رئیس جمهوری وقت عراق را ترور کرد. سیا اذعان کرد که تعداد قربانیان بیش از 5000 کمونیست، بعثی و ملیگرای عراقی بود هر چند که تعداد کشتهها بیش از این بود.
در سال 1964، سازمان سیا کودتای نظامی علیه "ج. کولارت" رئیس جمهوری برزیل انجام داد، زیرا وی روابط دوستانه و همکاری نزدیکی با کوبای سوسیالیست داشت.
در همین سال، دولت گویان به ریاست حزب ترقیخواه مردمی به نخست وزیری "ج. ژاکونوم" ساقط شد.
در سال 1965، سرهنگ "کاما نیوا" که مبارزه مردمی در جمهوری دومنیکن را علیه سیاستها و منافع اقتصادی آمریکا رهبری میکرد ترور شد.
در سال 1966 سازمان سیا تلاش کرد دولت غنا را ساقط کند.
در سال 1967، سیا در بولیوی اقدام به ترور مبارز انقلابی "جیوارا" در 8 اکتبر کرد.
در سال 1969، "ا. ماندلانی" رئیس جبهه آزادیبخش موزابیک ترور شد.
در سال 1970، سازمان سیا با هماهنگی دستگاه جاسوسی انگلیس (ام.آی.6) و با همکاری سازمان جاسوسی اسرائیل (موساد) اقدام به سرنگونی "ایوتی" رئیس جمهور اوگاندا کردند.
در همین سال "امیلکار کبرال" دبیر کل حزب آفریقایی استقلال کنیا در قلب آکرا ترور شد.
در سال 1974، "ک.براتسا" وزیر دفاع و کشور آرژانتین در بوینس آیرس ترور شد.
در سال 1975 شیخ "مجیب الرحمن" رئیس جمهور مردمی بنگلادش ترور شد و در همین سال "کاری اوکی" رهبر سیاسی کنیا نیز قربانی ترور شد. همچنین در در همین سال "س.تول پرتا" برادر رئیس جمهوری لیبریا و وزیر دارایی این کشور هدف ترور قرار گرفت.
در سال 1976، و در واشنگتن ترور وزیر خارجه سابق دولت "لیندی ا. لیترلیا" با مشارکت مستقیم "ج. کریوین" مسئول سازمان سیا انجام شد. در همین سال تلاش شد "ویلا اسکواباری" رئیس جمهوری اکوادور ترور شود زیرا وی قطع روابط با کوبا را نپذیرفت و در همین سال نیز، عملیات دخالت مسلحانه در کوبا در خلیج مکزیک صورت گرفت.
در سال 1977، "ماریان نگوابی" رئیس جمهوری مردمی کنگو ترور شد.
در سال 1979، مقدمات براندازی دولت ترقیخواه گرانادا با کودتای نظامی فراهم شد.
در سال 1981 ، پلیس هند طرح ترور "ایندرا گاندی" نخست وزیر این کشور را کشف و خنثی کرد ولی سیا و مزدوران آن در هند بویژه در سازمان مرتجع "آنا ندامارگ" عملیات ترور ایندرا گاندی را اجرا کردند و همین عوامل "رشیف گاندی" را نیز ترور کردند. در همین سال، عملیات ترور "ماشیل" رئیس جمهوری موزامبیک و طرح ترور "ل. کاوندا" رئیس جمهوری زامبیا و فرماندهی ارتش و شماری دیگر از افسران بلندپایه دستگاه امنیتی و پلیس فاش شد.
در همین سال سازمان سیا با همکاری مزدوران خود در آفریقای جنوبی، حملهای از طرف مزدوران و سارقان به "جمهوری جزایر سیشیل" انجام داد. در همین سال ژنرال و رهبر انقلاب پاناما "توریخوس" در سانحه هوایی مشکوکی کشته شد.
در همین سال (1981)، دفتر رئیس جمهوری اسلامی ایران شاهد حادثه انفجار بود که در آن محمد رجایی رئیس جمهور و شماری از مقامات بلندپایه ایران کشته شدند.
در سال 1983، عملیات کودتا در غنا کشف و خنثی شد.
از سال 1984 تا 1986 سیا توانست کشتارهای هولناکی در السالوادر به راه بیندازد و جنگی مخفی و آشکار علیه نیکاراگوئه و آنگولا آغاز کند. آنچه در جمهوری دموکرات کنگو روی داد موفقیتی درخشان برای سازمان سیا بود.
در سال 1991، سازمان سیا و نهادهای اطلاعاتی و نظامی آن با هماهنگی با متحدان خود نقشی فعال به سود دولت آمریکا ایفا کردند. این نهادها «دامی هوشمندانه» برای صدام رئیس جمهوری عراق گذاشتند و به وی چراغی سبزی برای اشغال کویت نشان دادند. نظامی دیکتاتور این طرح را به شکل داوطلبانه اجرا کرد و آمریکا هم ائتلافی بینالمللی برای آزاد کردن کویت تشکیل داد. پس از آن محاصرهای اقتصادی و نظامی برای فرسایش توان نظام و ارتش عراق شکل گرفت که در قرن گذشته برای هیچ کشوری سابقه نداشت. محاصرهای که 13 سال ادامه یافت.
در سال 1997، سازمان سیا با همکاری طرفهای امنیتی در پاکستان و گروهک طالبان اقدام به اعدام نجیبالله رئیس جمهوری وقت افغانستان کرد.
اتفاقات یوگسلاوی از دهه 90 تا امروز، همه دلیلی بر قدرت سازمان سیا و متحدان آن است. این کشور تجزیه شد و با شیوه نظامی مطمئنی به کشورهای کوچکتر مستقل تبدیل و به آمریکا ثروتی بالغ بر 100 میلیارد دلار رسید.
در سال 2001 "لوران کابلا" رئیس جمهوری کنگو در عملیاتی به نام "صید خرگوش" ترور شد.
در آوریل سال 2003، صدام رئیس جمهوری عراق سرنگون شد.
سازمان سیا، از سال 2003 تاکنون نیز عملیاتهای کودتا و ترور بسیاری را انجام داده است که آفریقا سهم بزرگی از آنها دارد. حجم بالای مطالب این 11 سال، در حوصلهی این گزارش نگنجیده و گزارشی جداگانه و بسیط را در آینده میطلبد.
شریک دزد و رفیق قافله
ایدی امین دیکتاتور بزرگ اوگاندا طی یک کودتای حمایت شده از سوی انگلیس و آمریکا بر سریر قدرت نشست. او بعهدها پس از صرف ناهار در لندن به همراه "ادوارد هیث" –نخست وزیر وقت – و ملکه انگلیس، و عدم توفیق در مجاب کردن آنها مبنی بر در اختیار گذاشتن جنگنده و سلاحهای پیشرفته برای حمله به تانزانیا، دل از انگلیس کند و به اسراییل و آمریکا روی آورد که ضمن کسب توفیق نه چندان، توسط خود انگلیس از قدرت کنار زده شد.
اما در جولای 1978، "جک اندرسون" –ستون نویس مشهور آمریکایی- طی
یک افشاگری پرده از روابط سازمان سیا با دیکتاتور اوگاندایی برداشت. وی مدعی شد که
درست پس از به قدرت رسیدن امین، «واحد امنیت عمومی» به دستور سیا تشکیل شد. این
واحد یکی از دو بازوی قدرتمند کشتارهای جمعی برای امین بود. در این نهاد، 10 نیروی
بسیار زبده که تحت دورههای ویژه و حرفهای سیا در آکادمی بینالمللی پلیس اموزش
دیده بودند، وجود داشتند. این آکادمی مسئول اموزش نیروهای ویژه در رژیمهای تحت
امر در سرتاسر دنیا بود و در سال 1975 تعطیل شد.
جک اندرسون روزنامهنگار مشهور آمریکایی
امریکا در سال 1973، 12 فروند هلیکوپتر گشتی در اختیار پلیس امنیت اوگاندا قرار داد. اما در طرف مقابل، انگلیس که دیگر امیدی به امین نداشت، سعی در کنار گذاشتن وی از قدرت کرد. برای همین امر، از مامور ویژه و بسیار خبره خود "بروس مکنزی" (Bruce Mackenzie) که به عنوان مشاور ارشد "کنیاتا" -رییس جمهور وقت کنیا- فعالیت میکرد، جهت فروش تجهیزات جاسوسی برای تقویت عملیاتهای براندازانه علیه امین استفاده کرد. اما دولت وقت آمریکا از طریق سازمان سیا در همکاری با نیروهای امنیتی امین با نصب بمب در هواپیمای شخصی مکنزی، وی را ترور کرد.
از سال 1977 به بعد، امریکا با فروش چند فروند جنگنده به اوگاندا که مجهز به سیستم کاوشگر بود، عملا از حیث اطلاعاتی ااین کشور را تحت نظر گرفت. هدف دیگر آمریکا، کنترل اطلاعاتی رژیم قذافی بود. چرا که جنگندههای اوگاندایی برای سوختگیری مجبور به فرود در فرودگاه نظامی لیبی بودند.
سرانجام، سرویسهای اطلاعاتی آمریکا، انگلیس و اسراییل که به شدت از قدرت روز افزون امین هراسان شده بودند و از طرف دیگر بدنامی وی موجب بدنامی آنها هم شده بود، طرح فروپاشی حکومت وی را ریخته و آن را عملی کردند.
یکی از بزرگترین شکستهای اطلاعاتی تاریخ
یکی از بزرگترین شکستهای اطلاعاتی تاریخ سیا، در سال 1979
در طی تسخیر لانه جاسوسی (سفارت آمریکا) توسط دانشجویان خط امام (ره) رخ داد. با
محاصره سفارت آمریکا، کارکنان آن اسناد مربوطه را به وسیله دستگاه به ریزترین
قطعات تبدیل کردند. اما دانشجویان ایرانی با مشقت بسیار موفق به متصل کردن دوباره
ریز کاغذها و در نتیجه افشا و چاپ هزاران صفحه از اسناد در 54 جلد تحت عنوان
«اسناد لانه جاسوسی آمریکا» شدند. این کتاب به قیمت 246 دلار و 50 سنت در آمریکا
فروش رفت.
دانشجویان پیرو خط امام در حال تسخیر سفارت آمریکا (لانه جاسوسی)
از آنجایی که در زمان سلطنت محمدرضا پهلوی، سفارت ایران
به عنوان مرکزیت خاورمیانه محسوب میشد، لذا بسیاری از اسناد مربوط به عملیاتهای
محرمانه در منطقه در پی تسخیر سفارت یافت شد. عملیاتهایی که علاوه بر ایران، شوروی،
ترکیه، پاکستان، عربستان، کویت، و عراق را در بر میگرفت. بسیاری از سرویسهای اطلاعاتی
جهان از این اسناد که حاوی توضیح در مورد روشهای رمزگشایی و ردیابی بود، جهت
آشنایی بیشتر با این روشها بهره بردند.
اسناد نابود شده توسط کارمندان سفارت که دوباره توسط دانشجویان پیرو خط
امام بازسازی شد
در برزخ غافلگیری
اما دهه 1970 از سوی کارشناسان بعنوان برزخ سیا یاد میشود. سال 1973 بود که سیا پی برد که سالیان است تحت تاکتیک و پروژه "غافلگیری" شوروی بازی داده شده است. KGB، از مقامات ارشد سفارت شوروی در نقاط مختلف جهان و بخصوص در آمریکا خواسته بود تا با نزدیک شدن به مقامات ارشد آمریکایی و اظهار کم لطفی و بیوفایی نسبت به حکومت شوروی و ارائه اطلاعات به ظاهر صحیح و مفید، به لایههای درونی و اطلاعاتی امریکا نفوذ کنند.
انقضای موقت تاریخ مصرف طالبان در افغانستان
در اینکه -طبق گزارشات و مستندات متعدد- القاعده بدنه
لاینفک سازمان اطلاعاتی آمریکا و دست پرور آن بوده، شکی وجود ندارد. اما طبق قاعده
بازی آمریکاییها، هر دوستی برای آنها تاریخ مصرف دارد. اگر حتی نگاهی کلی و گذرا
به تاریخ داشته باشیم، به راحتی متوجه میشویم که این کشور با توجه به
"سیاستهای در لحظه"ی خود پس از مدتی به راحتی به پرورشیافتهگان و
دوستان خود پشت میکند. القاعده، از این دست بود. حال که آمریکا به داعش به عنوان خطر اصلی در حیاط خلوت بازیگران اصلی
منطقه نیاز دارد، توجه کمتری به القاعده دارد؛ تا باز بعدها چه افتد و چه شود.
سیا خالق و کارگردان القاعده و داعش
"هانک کرامپتون" –مامور اسبق سیا- در برنامه 60 دقیقه شبکه CBS، از خود و عملیاتهایش در رابطه با القاعده گفته است. کرامپتون 55 ساله به عنوان یکی از زبدهترین ماموران اطلاعاتی سیا عمل کرده و در نزد روسای جمهور آمریکا، بومیهای افغانستان، و شورشیهای آفریقایی با نام" هانک" خوانده میشده است.
در دوران بیل کلینتون، تیمی از زبدهترین مامورین عملیاتی تحت رهبری وی موظف به یافتن اسامه بن لادن میشوند. هانک از طریق شبکه گسترده انسانی و منابع افغانی، موفق به یافتن مکان زندگی بن لادن میشود. هواپیمای بدون سرنشین موسوم به "غارتگر" از طریق یک لینک ویدئویی، محل دقیق زندگی وی در روستایی در مجاورت قندهار را نشان میدهد. این زمان، درست 2 سال قبل از حادثه یازده سپتامبر بود. هانک اجازه کشتن بن لادن را میخواهد، اما کلینتون این اجازه را به او نمیدهد.
کرامپتون از تاکتیکهای مختلف سیا برای به دام انداختن سران القاعده سخن گفته و یکی از مهمترین آنها را ایجاد دوستی و اتحاد با سران قبایل افغان دانسته است.
"لارا لوگان" –گزارشگر مشهور امریکایی- نقش یکصد و 10 نیروی زبده اطلاعاتی در افغانستان را جهت سقوط طالبان بسیار پررنگ میداند.
نفوذیترین و فعالترین مامور اطلاعاتی سیا در افغانستان،
در مصاحبه با این شبکه در رابطه با شکست طالبان این گونه بیان کرد: "طالبان، سازمان سیا
را دست کم گرفته بود و گمان میکرد که روش درگیری با آنها فقط با تمرکز در پشت
خطوطشان از سوی ما امکانپذیر است. اما پاشنه آشیل آنها نفوذ در بین سران قبایل
افغان بود. ما با دوستی با سران قبایل، طی مدت 90 روز در لایههای درونی طالبان
نفوذ کرده و بسیاری از سران این سازمان را کشتیم و در نتیجه موجب سقوط آن گشتیم.
کرامپتون به همراه تیم اطلاعاتیاش در کوهستانهای افغانستان
کرامپتون که در سال 2005 بازنشسته شد، با 24 سال سابقه کار، یکی از زبدهترین افراد در استخدام نیروهای خارجی جهت جاسوسی برای سیا بوده است. او در پاسخ به این سوال که چه چیزی میتواند یک دیپلمات کره شمالی را جهت جاسوسی به استخدام سیا درآورد، گفت: "حمایت مالی و درگیر ساختن او در لذات جنسی".
وقتی مجری برنامه از او سوال میکند که چرا اقدام به بیان این موضوعات کرده است، دلیل آن را آزادی بیان ناشی از بازنشستهگی و فعالیت در وزارت خارجهی آمریکا بعنوان دیپلمات، و حس افتخارآمیزی فعالیتهایش میداند.
بخشی از فتنهها، بازیهای سیاسی و ترورهای سیا
موارد ذکر شده در این بخش، اساسا واقعیت داشته و سازمانهای اطلاعاتی امریکا برای منحرف کردن اذهان عمومی جهان، آن را دروغ پردازی نظریه پردازان "تئوری توطئه" دانستهاند. تئوری توطئه، نامی است که این سازمانها جهت توجیه خود و فرار از حقیقت، بر "بیان واقعیات پشت پرده سیاست" نهادهاند. به دلیل تعدد مطالب مربوطه و عدم گنجایش این نوشتار، تنها به برخی از مهمترین این موارد اشاره شده است.
فتح ماه: بسیاری از تحلیلگران، تهیه فیلم ساختهگی فتح کره ماه در سال 1969 را تلاش سازمانهای اطلاعاتی آمریکا به دو دلیل
مهم میدانند: ضربه شست به روسیه و منحرف کردن توجه مردم از افتضاحات جنگ
ویتنام. در تایید این ادعا، پس از پخش جهانی آن فیلم و همزمان با عقبنشینی آمریکا
در جنگ با ویتنام، فعالیتهای فضایی آمریکا در خصوص ماه به ناگهان متوقف شد.
ترور کندی: به ادعای "کمیسوین وارن"، جان اف کندی –رییس جمهور اسبق آمریکا- در 1963 در دالاس توسط یک تک تیرانداز به نام "لی هاروی اوسوالد" ترور شد. اما 80 درصد از آمریکاییها چنین ادعایی را باور ندارند. در سال 1979، "کمیته تحقیق در مورد ترورهای تاریخی" ادعای کمیسیون وارن و سازمان FBI را از اساس دروغ خواند. بسیاری از صاحبنظران، ترور کندی را یک کودتای سیاسی انجام شده توسط CIA در همکاری با یک سازمان جنایی میدانند. نکته جالب اینکه بسیاری از شاهدین و بازیگران اصلی این طرح ترور، بعهدها به طرق مختلف کشته شدند و این امر هر چه بیشتر آن "دروغ بزرگ" را عیان ساخت.
ارتباط با موجودات فضایی یا جاسوسی از مردم: در سال 1947، شیای بزرگ در "راسول" واقع در "نیو مکزیکو" به زمین اصابت
کرد. دو نظریه در این مورد صادر شد: شی مورد نظر یک بالون تفریحی بود؛ شی مورد نظر
یک بشقاب پرنده بود. تصاویر برگرفته از شاهدین قضیه، نشانگر بالون مرکز اطلاعات محرمانه ارتش تحت
عملیات موسوم به "پروژه مغول" بود. اما چشمهای حقیقتبین و عقل آدمی چیز دیگری میگفت. چرا که رنگ تمام
خاکستری و وجود علائم عجیب و غریب بر روی بالون هیچ شباهتی به یک بالون عملیاتی
ارتش نداشت. و مضاف اینکه امثال چنین بالونی تا به امروز هم به زمین برخورد نکرده
است. به هر حال، هر چه که هست، آن بالون بزرگ یا یک بالون فضایی بوده و یا یک بالون
اطلاعاتی شامل کدهای عجیب و غریب اطلاعاتی. به هر روی، سازمانهای اطلاعاتی آمریکا
هیچوقت اجازه ندادند که این حقیقت روشن شود.
مرگ مریلین مونرو: در تاریخ 5 آگوست
1962، جنازه مریلین مونرو -بازیگر هالیوود- در حالیکه با نمک اسید باربیتوریک
مسموم شده بود، بر روی تختاش در لس آنجلس پیدا شد. مونرو، به مصرف باربیتوریک
اعتیاد داشت و بسیاری از اوقات این امر موجب سوء مصرف وی میشد. پلیس لس انجلس،
پس از تحقیقات علت مرگ وی را خودکشی اعلام کرد. اما "جک کلمونز" -اولین افسری که
پس از مرگ وارد خانه او شده- و "جو دیماجیو" -همسر سابق مونرو-
قویا اعتقاد داشتند که او کشته شده است. طبق نظر نظریهپردازان تئوری توطئه، مونرو یکی از بستگان" فرانک سیناترا" –خوانندهی مشهور فرانسوی الاصل
آمریکایی- بوده که دوستان نزدیکی در سازمانهای جنایی داشته است . طبق این نظریه،
مونرو همچنین دارای روابط نامشروع با جان اف کندی و احتمالا با برادرش "رابرت اف کندی" ملقب به "بابی" بوده
است. به سبب این قرابتهای نسبی و سببی، وی اطلاعات بسیاری از سازمانها و سرویسهای
اطلاعاتی و روابط مافیایی داشته است، و چندین بار هم رابرت کندی را به خاطر بیمحلی
نسبت به خود، تهدید به افشای علنی آنها میکند. اما پس از مدتی، جنازه او در
خانهاش کشف میشود.
واقعه هولوکاست: مخالفین بزرگنمایی هولوکاست قویا معتقدند که اعلام 6 میلیون نفر یهودی کشتهشده در این واقعه دروغی بزرگ ساخته سازمانهای اطلاعاتی آمریکا جهت بیاعتبار ساختن هیتلر و مظلوم نمایی یهودیان است. آنها، مخالف محبوس بودن یهودیان در اردوگاههای کار اجباری نازیها نیستند اما رقم اعلام شده را غلوآمیز میخوانند. این کارشناسان، معتقدند که تصاویر کشتار دستهجمعی یهودیان که اجساد آنها به شکل چوب خشک درآمده، در اصل مربوط به اجساد لهستانیها و آلمانیهای فوتشده در اثر بیماری تیفوس است. آنهاف همچنین وجود اتاقهای گاز را منکر میشوند و برای اثبات ادعاهایشان در انظار عمومی، مردم را دعوت به تحقیق در مورد تصاویر و اسناد اولیه که بسیاری از آنها غیرقابل دسترس شده است، میکنند.
نظم نوین جهانی: بسیاری از محققین سیاسی معتقدند که 3 هزار فعال تجاری، اقتصادی، و سیاسی در دنیا وجود دارند که اختیار دنیا در دست آنهاست. البته در ردهبندی بالاتر، آنها دارای رؤسایی هستند که در بالاترین مناصب "ایلومیناتی" و "بیلدربرگ" قرار دارند و در ارتباط مستقیم با سازمانهای اطلاعاتی بالاخص در آمریکا هستند. سقوط اخیر بانکداری و یا برخورد محکم پلیس کشورها با تروریسم، حرکت به سوی نظم نوین جهانی است.
ترور بن لادن: یکی دیگر از اتفاقاتی که جای بحث فراوان دارد، به
ترور اسامه بن لادن –رهبر معدوم القاعده- مربوط میشود. طبق اعلام علنی باراک
اوباما، تیم اعزامی 24 نفره عملیات ویژه در تاریخ 2 می 2011 موفق به ترور بن لادن
در منزل او واقع در "ابیت آباد" پاکستان میشوند. اما بسیاری از کارشناسان معتقدند
که اوباما طرح ترور بن لادن را به عنوان برگ برنده تبلیغاتی خود نیاز داشته است و
به همین جهت آن را درست پیش از انتخابات 2012 جهت استفاده ابزاری رو کرده است. آنها
معتقدند که این عملیات چند سال قبل صورت گرفته بوده و بنا بر همان مصلحت ذکر شده
در این تاریخ اعلام گردیده است. اما دستهای دیگر از کارشناسان عقیده دارند که بینظیر
بوتو که از اعتبار بینالمللی بسیار برخوردار بوده و دست کم منابع اطلاعاتی معتبر خود
را داشته است، در برخی از سفرهای تبلیغاتی خود اشاره به مرگ بن لادن توسط شخصی به
نام "خالد شيخ محمد" کرد و همین امر هم
موجب ترور خود وی گردید.
پروژه عظیم حذف کاسترو: حکایت ترورهای نافرجام سازمان سیا علیه فیدل کاسترو –رهبر اسبق کوبا- در طی
عملیاتهای مختلف بسیار شنیدنی و در خور توجه است. در این نوشتار، بدین جهت بخشی را
به فیدل کاسترو اختصاص دادیم که وی بخش قابل توجهی از فکر و انرژی سازمان سیا را
به خود اختصاص داده و سهم بزرگی در ناکامیهای تاریخ سیا دارد. "عملیات خدنگ" شاید بزرگترین و
مهمترین عملیات ترور علیه رهبر چریک کوبا بود. پس از افتضاح عملیات "خلیج خوکها"،
جان اف کندی سازمان سیا را نهادی بیلیاقت دانست که باید به هزار تکه شده و در باد
آن را پخش کرد. البته مدت کوتاهی پس از این اظهار نظر، سیا حسابی از خجالت رییس
جمهور کشور خود درآمد و او را به دیار باقی فرستاد. (گزارش مشرق از سازمان اطلاعاتی کوبا، خنثی کننده 638 طرح ترور کاسترو)
اما کندی پس از شکست عملیات خلیج خوکها، به تنها کسی که اعتماد داشت رابرت –برادرش- بود. "رابرت اف کندی" هم عملیات خدنگ را طراحی کرد و شخصا بعنوان ناظر بر این عملیات مشترک بین وزارت دفاع و سازمان سیا نظارت کرد. این عملیات هم مانند دیگر عملیاتها ره به جایی نبرد. از جمله ایدههای گاها عجیب برای ترور کاسترو میتوان به چند مورد ذیل اشاره کرد: آلوده کردن آلات غواصی کاسترو به سل، تعبیه صدفهای انفجاری در محل همیشهگی وی برای تمرین شیرجه، مسموم کردم وی با خودنویس سمی، و حتی تعبیه بمب در یکی از سیگارهای او. به ادعای روزنامه گاردین در مقالهای به قلم "دونکان کمپبل" به تاریخ 2 آگوست 2006، سازمان سیا برای ترور کاسترو 638 روش ارائه میدهد. اما مرد آهنین و خوش اقبال کوبایی، 49 سال تمام بر کوبا حکم راند و دست آخر هم در سال 2008 به علت کهولت سن کنار کشید و برادر خود را بر جای نشاند و هم اکنون تعطیلات آخر عمر را با یاد و خاطره ترورهای نافرجام ناشی از عدم کامیابی مامورین سیا به سر میکند.
* "عملیات آژاکس" علیه دولت مصدق در سال 1953، که طی آن دولت مصدق سرنگون شده و شاه ایران به حکومت بازگردانده شد.
* "پروژهی خلق گروههای جهادی" در خاورمیانه از سال 1978، که طی آن سازمانهای تروریستی نظیر القاعده و داعش امروز بوجود آمد.
* "پروژه ققنوس" از سال 1965 تا 1972، که طی آن شهروندان بیگناه آمریکایی تحت شکنجه و بازجویی قرار گرفتند.
* "عملیات آشوب" که در طی جنگ ویتنام علیه مردم معترض به جنگ شکل گرفت. در این عملیات، سازمان سیا مردم آمریکا را تحت جاسوسی قرار داد.
* "پروژه مرغ مقلد" که طی آن اجیرشدگان سیا وارد عرصه رسانه شدند و بسیاری از متولین رسانه مورد تطمیع و تهدید قرار گرفتند تا بدین وسیله کلیه سیاستهای رسانهای در آمریکا با رسم چهرهای بسیار مثبت از دولت، در خدمت آن قرار بگیرد. این پروژه، در سال 1976 توسط "کمیته کلیسا" در مجلس نمایندگان فاش شد.
* عملیاتی که در تاریخ 11 سپتامبر 2012 در بنغازی شکل گرفت. طی این عملیات خرابکارانه که توسط مخالفین قذافی کشف شده و ناتمام ماند، گروهی از مامورین ویژه سیا برای انجام اعمال خرابکارانه با بالگرد در منطقهای از شهر بنغازی متمرکز شده بودند.
* "عملیات واکسینه" عملیاتی بود که طی آن یکی از پزشکان مورد اعتماد سیا در یک حرکت عمومی اقدام به اصطلاحا واکسینه کردن کودکان شهر ابوت آباد که بر اساس اطلاعات کامل احتمال بسیار میرفت که مخفیگاه بن لادن باشد، کرد. در این طرح، DNA تمامی کودکان نمونهبرداری شد و با کشف DNA یکی از بچهها که فرزند بن لادن بود، عملیات ردگیری به عمل آمده و محل اختفای وی کشف شد.
* سیا در سال 1966 "سوکارنو" –رییس وقت جمهور اندونزی- را طی کودتای شکل گرفته توسط "سوهارتو" –یکی از ژنرالهایش- برکنار کرد. پس از آن، فیلم هرزهنگارانهای را با حضور بازیگر شبیه به وی تولید و در اندونزی پخش کرد. جالب آنکه، این توطئه سیا آنقدر احمقانه بود که مردم اندونزی به راحتی آن را تشخیص داده و تحریم کردند.
باراک اوباما –رییس جمهور امریکا- اخیرا در تاریخ 1 آگوست 2014 در سالن کنفرانس کاخ سفید قویا اعمال شکنجه توسط عوامل سیا را اتهامی نادرست از سوی منتقدین و تنی چند از نمایندگان مجلس سنا خواند. البته پس از مدتی در پی اثبات حقیقت، مجبور به پذیرش حقیقت شد اما با دفاع از رییس سیا حتی عذرخواهی هم نکرد.
اخیرا، "جان برنان" -رییس سازمان سیا- جاسوسی و کنترل رایانههای شخصی اعضای "کمیته اطلاعات مجلس سنا" که در حال تهیه گزارشی مبنی بر اعمال روشهای متنوع و نگرانکننده بازجویی و شکنجه در سیا هستند را پذیرفت. چاپ این گزارش 6 هزار صفحهای که قرار بود پیش از این بصورت علنی صورت بگیرد، لغو شد. البته سناتور "دایانه فاینشتاین" -رییس این کمیته- علت عدم چاپ آن را تاسف برانگیز بودن مطالب این گزارش خوانده است.
وقتی خبرنگاران از اوباما در رابطه با شکنجه مظنونین آمریکایی پاسخ خواستند، وی گفته بود "این چیزی است که آن گزارش میگوید". وی در سخنرانی ماه می در "دانشگاه دفاع ملی" خود را لغوکننده شکنجه در سیا و عامل اصلاحات مختلف از جمله بازگرداندن یکصد و 50 هزار نیرو از عراق و ترک آن، ترک افغانستان، و حرکت دادن سازمان سیا در راستای قانون در سایهی احترام به دادگاههای مدنی و همکاری با پلیس خوانده بود.
در همین هفته سناتور "ران وایدن" در گفتگو با روزنامه "دیلی بیست" گفته بود که خواندن مطالب این گزارش، مردم آمریکا را آزار خواهد داد.
با وجود رد اتهامات از سوی اوباما و برنان، یکی از سخنگویان سیا به "شورای روزنامهنگاران آزاد مک کلاچی" گفته بود که جان برنان (که پیشتر تاسف خود را از اظهارات و اتهامات "بیاساس!" نمایندگان سنا ابراز کرده بود) در جلسه محرمانهای که اخیرا با "فاینشتاین" و "ساکسلی کامبلیس" -معاون وی- داشته، اعمال شکنجه را پذیرفته و از بابت آن عذرخواهی کرده است . اوباما، پس از قبول این موضع از سوی برنان، اعمال شکنجه در سیا را پذیرفت.
دایانه فاینشتاین رییس کمیته بازخواست از رییس سیا
اما نکته بسیار حائز توجه افشاگری مامور اسبق سیا "جان کیریاکو" (John Kiriakou) در سال 2007 در مورد واقعیت داشتن شکنجه طی بازجویی در سیا است. وی در مصاحبه به تاریخ یکم فوریه 2013 با آرتی نیوز آمریکا، بار دیگر از اعمال شکنجه در سیا پرده برداشته و آن را تایید کرد. کیریاکو، به این موضوع اشاره کرد که اگر ده سال پیش این عمل یک حرکت قبیح برضد ملت آمریکا محسوب میشد، امروز با اجازه اوباما انجام میشود. وی به اتهام افشاء نام یکی از مامورین مخفی به تحمل دو سال و شش ماه حبس محکوم شد. این مامور اسبق سیا، این افشاگری خود را نه افشاء اطلاعات که بیان یک حقیقت تلخ نامید که در سال 2002 آن را تقبیح کرده است، بطوریکه مدعی است که پس از بازگشت از پاکستان در سال 2002، وقتی یکی از مامورین بالا دستی سیا در بش ضد تروریسم از او دعوت میکند که تکنیکهای شکنجه را بیاموزد، او این را عمل با روحیه خود نامنطبق دانسته و زیر بار نمیرود.
برخی از نمونههای شکنجه در سیا بشرح ذیل است:
محرومیت از خواب، آویخته شدن از سقف با دست به صورت ضربدری، تهدید شدن به وسیله سگ، تماشای فیلمهای عذابآور، گوش دادن به صدای اره برقی با نالههای دردناک، دستکاری در رژیم غذایی، محروم کردن از خواب، برهنه کردن اجباری فرد، حبس در جعبه، القای حس خفهگی با آب، قرار گرفتن در حالات فیزیکی ناراحت کننده، آزار و اذیت اندام تناسلی، و شوک الکتریکی.
داعش فرزند ناخلف سیا
موسسه معتبر گلوبال ریسرچ به نقل از ادوارد اسنودن در مطلبی در 16 جولای 2014 در وبگاه خود، ابوبکر البغدادی –رهبر داعش- را تربیت شده سازمان موساد خواند. این پایگاه علمی-تحقیقاتی، بر اساس اسناد اسنودن، شکل گیری داعش را طرح مشترک آمریکا و اسراییل برای تجزیه عراق و سوریه و حفظ اسراییل دانست.
ادوارد اسنودن در آخرین افشاگری خود طرح شکل گیری یک گروه تروریستی برای جذب کلیه تروریستهای جهان در یک نقطه تحت نام "داعش" را محصول مشترک سازمانهای اطلاعاتی سه کشور دانست. این طرح "لانه زنبور سرخ" نام دارد.
طبق سند فاش شده آژانس امنیت ملی آمریکا توسط اسنودن، هدف
غایی عملیات لانه زنبور سرخ، حفظ هویت اسراییل از طریق خلق شعارهای مذهبی و اسلامی
است. طبق این اسناد، تنها راه حفظ اسراییل، خلق کردن یک دشمن در کنار مرزهای آن
است. با توجه به این مستندات، ابوبکر بغدادی به مدت یک سال تحت نظر موساد، مبانی
نظامی، ایدئولوژیکی و فن بیان را آموزش میدیده است.
گلوبال ریسرچ، طی یک گزارش مبسوط، ژنرال "ابراهیم الدوری" –رهبر اخیر حزب بعث و جانشین صدام حسین- را مغز متفکر موفقیتهای داعش در عراق دانست. وی از عوامل آمریکا بوده و در حال حاضر فرمانده ارتش فرقه نقشبندیه است.
طبق گزارش این موسسه مستقل تحقیقاتی در کانادا ، الدوری به سبب روابط بسیار خوبی که با واشنگتن دارد قادر بوده که حتی پس از قرار گرفتن در لیست سیاه امریکا، دوباره به عراق بازگردد.
این نهاد به نقل از مقامات اردنی که خواستهاند نامشان فاش نشود، نقل میکند که در سال 2012، آمریکا، ترکیه، اردن و قطر تصمیم به ایجاد پایگاه نظامی جهت تمرین دادن نیروهای داعش در شهری واقع در مرز مشترک اردن با عراق و سوریه میگیرند. کلیه سرمایه این کمپ بر عهده عربستان و قطر بود. در این اردوگاه، تکنیکهای جنگ نامتقارن، خرابکاری، و وحشت آفرینی به چند هزار نیروی داعش آموخته میشود. استخدام، نقل و انتقال و بکارگیری تمامی نیروهای خارجی داعش توسط دفتر ضد جاسوسی سیا با همکاری سفارت آمریکا در اردن انجام میپذیرد.
سیا و رسواییهای اثرگذار بر آینده
طی چند سال اخیر به لطف افشاگریهای افرادی چون "ژولیان آسانژ" و "ادوارد اسنودن"، جاسوسی سازمان
سیا بر حوزههای مختلف آشکار شده است. سالهاست که این نهاد، شهروندان امریکایی،
مجلس سنا، مجلس نمایندگان، کشورهای 5 قاره جهان، شرکتهای آمریکایی، و حتی دیگر
سازمانهای جاسوسی و اطلاعاتی آمریکا را مورد نظارت و جاسوسی قرار میدهد. فضاحت
این عمل تا آن حد پیش رفته که عملا روابط بسیاری از کشورها نظیر آلمان و
برزیل با آمریکا را دچار خدشه کرده و همزمان اعتماد جامعه ملی آمریکا را نسبت به
زمامداران این کشور تقریبا به صفر رسانده است. "جیمز وی برک" –روزنامه نگار مشهور آمریکایی-
در تاریخ 4 آگوست 2014، در مقالهای جنجالی در وبسایت خود، سازمانهای اطلاعاتی
امریکا را بسیار خودسر و ناتوان در درک مفهوم واقعی دموکراسی خوانده و اخطار داد
که اگر علاجی صورت نگیرد، در آیندهای نه چندان دور باید شاهد فجایعی در مورد
آمریکا بود.
اعتراض به تسخیر رسانهها توسط سوی سیا
مضافا، در پی کشف سناریوی داعش و تولد این گروهک تروریستی توسط سیا، آمریکا در صدد پاک کردن هر چند بیفایده این ننگ با ارسال کمکهای نظامی به عراق برآمده، و این در حالیست که کالبد پر رخوت دیگری از فساد و فتنهای بر دوش آن اضافه شده است.
جمعبندی
در پایان، با عنایت به مطالب فوقالذکر و با تعمق در جزییات مربوطه، نفاق افکنی، توطئه، دخالت در امور دیگران، وحشت آفرینی، خیانت به خودی، قساوت، جاسوسی، خرابکاری، فتنهانگیزی، کشتار، شکنجه، و استفاده از انواع و اقسام استراتژیهای مخرب محض را میتوان از خصوصیات بارز این سازمان جنایی یا به عبارتی بزرگترین سازمان جنایی جهان دانست.
محصول دههها خرابکاری و کودتا، واژگونی حکومتهای بحقه و
دموکراتیکی بود که چه بسا در صورت تداوم بقای آنها، باید شاهد سرنوشت دیگری برای
دنیای امروز میبودیم. حاصل یک عمر ترور و ایجاد وحشت، مرگ شمار بسیاری از بیگناهان
و فعالان حقوق بشر بود که در صورت زنده ماندن آنها، اکنون دموکراسی واقعی جایگزین
دموکراسی با مدل آمریکایی بود. نتیجه دههها دخالت در امور دیگر کشورها، عدم تحقق
وحدت جهانی در سطوح منطقهای است که در صورت وجود چنین مهمی، اکنون نمیباید
شاهد جنگ و درگیری در بسیاری از نقاط جهان باشیم.
همانطور
که از پیشبینی افراد سیاستشناسی چون جیمز بروک برمیآید، سیاست "دور زدن
رفقای اطلاعاتی" از سوی نظام اطلاعاتی آمریکا در آینده یقه شیطنتهای آن
را خواهد گرفت و دوستان امروز را تبدیل به دشمنان فردا خواهد کرد.
آبروی سیاسی و اعتماد سازی امنیتی موهبتی است که هر حکومت میتواند غایت بهرهمندی از آن را داشته باشد و در راستای تعاملات بینالمللی خود از آن بهره جوید. چیزی که دولت آمریکا و سازمانهای اطلاعاتیاش امروزه از آن محروماند.
منابع:
http://peopleuganda.wordpress.com/2013/04/18/idi-amin
http://www.edwardjayepstein.com/archived/teheren.htm
http://www.sokhane-ashena.com/maghaleh/89/7/magh12.php
http://www.businessinsider.com/hank-crumpton-reveals-his-life-as-a-cia-spy-on-60-minutes-2012-5
http://weburbanist.com/2009/08/18/10-frightening-conspiracy-theories
http://rt.com/usa/177444-obama-briefing-cia-torture
http://sarayekavir.blogfa.com/post-162.aspx
http://rt.com/usa/kiriakou-torture-whistleblower-prison-term-211
http://rt.com/news/us-whistleblowers-constitutional-right-773
http://www.jahannews.com/vdcba8b5arhbwsp.uiur.html
http://listverse.com/2013/05/25/10-dirty-secret-cia-operations
http://www.mycentraljersey.com/story/opinion/readers/2014/08/04/spy-agencies/13475527
http://www.latimes.com/opinion/editorials/la-ed-germany-cia-spying-20140715-story.html
http://www.globalresearch.ca/isis-leader-abu-bakr-al-baghdadi-trained-by-israeli-mossad-nsa-documents-reveal/5391593
http://daily.bhaskar.com/article/WOR-cia-behind-the-rise-of-isis-in-iraq-alleges-canadian-think-tank-4680029-NOR.html
http://www.theguardian.com/world/2006/aug/03/cuba.duncancampbell2
http://www.youtube.com/watch?v=vvqojPY8Qo4
http://www.youtube.com/watch?feature=player_embedded&v=O-NbNM2cMHQ
http://rt.com/usa/kiriakou-torture-whistleblower-prison-term-211
http://rt.com/news/us-whistleblowers-constitutional-right-773