حسین شریعتمداری:
شهدای غواص کاسبی چه کسانی را بر هم زدند؟
حالا به آسانی میتوان فهمید که شهدای غواص و گمنام با حضور بهموقع و بصیرتافزای خود آنهم دقیقا «در لحظههای نیاز»، «کاسبی»! چه کسانی را کساد کرده و باعث «دلواپسی»! چه کسانی شدهاند؟!
به گزارش شیرازه، یادداشت روز کیهان به قلم حسین شریعتمداری در شنبه ۳۰ خرداد با عنوان «چه وقت آمدن بود؟!» را از نظر میگذرانید.
1- چند سال قبل در گرماگرم یک مناظره وقتی سخن از درسآموز بودن قیام عاشورا به میان آمد و بر ضرورت الگو گرفتن از مقاومت سالارشهیدان تاکید شد، طرف مقابل به اعتراض گفت: چرا از ماجرای عاشورا که به سوگواری برای شهدای کربلا اختصاص دارد استفاده ابزاری میشود؟ و چرا عاشورای حسینی(ع) را سیاسی میکنید؟! به ایشان گفته شد، مگر حضرت اباعبدالله علیهالسلام و یارانش در تصادف اتومبیل و یا سانحه سیل و زلزله کشته شدهاند؟! سیاست به مفهوم واقعی آن، اداره امور جامعه است و از این روی نمیتواند بیرون از دایره وظایف و تکالیف یک مسلمان باشد. مخصوصا، حضرت امام حسین(ع) که امام مسلمین بودهاند. بنیامیه برای پیشگیری از حاکمیت سیدالشهدا(ع) که عدالتپرور و در تضاد با حاکمیت ظالمانه و اشرافی آنان بود، آن حضرت را به شهادت رساندند. بنابراین اگر در عزای آن بزرگوار بر ضرورت مبارزه با سلطهگران تأکید نشود و از نیاز به حاکمیت اسلام که خواسته آن حضرت بود، سخنی به میان نیاید، مراسم و مجالس سوگواری و عزاداری آن امام مظلوم و شهید، آنگونه که باید، برپا نشده است.
2- روز سهشنبه هفته گذشته و به دنبال حماسه کمنظیری که در تشییع پیکرهای مطهر 270 شهید غواص و گمنام خلق شد، یک جریان سیاسی که متاسفانه برخی از کرسیهای مسئولیت نظام را در اختیار دارد، به جای همدلی و همزبانی با تودههای عظیم مردم و افتخار به برخورداری از یک ملت هوشیار و مقاوم، زبان به گلایه گشود که چرا مراسم تشییع پیکر شهدا به «میتینگ سیاسی»! تبدیل شده و کسانی تلاش کرده بودند پیام شهدا را به نفع یک جریان سیاسی خاص مصادره کنند! طیف مورد اشاره که اندک و کمشمار نیز هستند ولی از یکسو، برخی مناصب دولتی را برعهده دارند و از سوی دیگر علاوه بر رسانههای فراوان داخلی، از حمایت گسترده رسانهها و محافل بیگانه نیز برخوردارند، در گلایه و اعتراض به تشییع باشکوه یاد شده آورده بودند؛
«هنوز مردم در راه معراج شهدا بودند که آنها که هیچ نسبتی با شهیدان ندارند، شروع به نفرتپراکنی و عقدهگشایی کردند و کینهها و بغضهایشان دوباره سر باز کرد»... و توضیح ندادند که کینه و نفرت آن روز علیه چهکسانی و در مخالفت با کدام مراکز قدرت سر باز کرده بود؟!
دیگری که بر کرسی معاونت رئیسجمهور تکیه زده است، با نوشتن یکمتن - و به قول خودش دلنوشته- در فضای مجازی، آورده بود؛
«ای کاش شهدا توسط عدهای مصادره به مطلوب نمیشدند، در هیچ جای دنیا، با این سرمایهها چنین نمیکنند. امشب بارها از خودم سؤال کردم که آیا شهدا و خانوادههایشان راضی هستند که دستمایه تسویهحسابهای سیاسی شوند»؟! این معاون محترم رئیسجمهور توضیح نداده بود که «تسویهحساب سیاسی» با چه کسانی؟!
دیگری که او نیز از منصب و مسئولیتی در دولت محترم برخوردار است نوشته بود «ای کاش عدهای، حداقل با تشییع این پیکرهای مطهر کاسبی نمیکردند»!...
یک مقام دولتی دیگر گلایه کرده و گفته بود که «برگزاری میتینگ سیاسی در سایه نام بلند پاکترین فرزندان این مرز و بوم، نه گام زدن در صراط مستقیم، که پیمودن راه نفاق و خیانت به آمال این شهیدان همیشه مظلوم تاریخ است»!
و اظهارنظرهای مشابه دیگری از همین دست.
3- حالا باید از طیف یاد شده که لکه ننگ همسویی با دشمنان این مرز و بوم در فتنه آمریکایی اسرائیلی 88 در کارنامه سیاسی برخی از آنان ثبت شده است پرسید؛ مگر شعارهای مردم که در مراسم کمنظیر تشییع شهدای سهشنبه سر داده شده و یا بر صفحه پلاکاردها و پرچمها نقش بسته بود، چه بود که تا این اندازه شما را عصبانی کرده است؟! اگر در مراسم باشکوه آن روز حضور نداشتهاید، میتوانید با مراجعه به فیلمها و عکسها و یا پرسوجو از تودههای عظیم شرکتکننده در مراسم یاد شده، به شعارهای آن روز پی ببرید، شعارهایی نظیر؛ «مرگ بر آمریکا»، «میجنگیم، میمیریم، سازش نمیپذیریم»، «هیهات مناالذله»، «عزت قابلمذاکره نیست، حتی اگر دستهای ما بسته باشد»، «نه سازش، نه تسلیم، نبرد با آمریکا»، «تا آخرایستادهایم»، «خون شهیدان ما قابل اکسید نیست»، «در منطق شهادت، تحریم حرف مفت است»، «لب تشنه جان دهیم، سازش نمیکنیم»، «آبخوردن ما وابسته به سلام بر حسین است، نه تحریمها» و...
کدامیک از شعارهای یاد شده، با بینش و منش و راهی که شهدای بزرگوار و مظلوم این مرز و بوم طی کردهاند همخوانی ندارد؟! و از نگاه طیف مورد اشاره «سیاسی بازی»! «نفاق»! «مخالفت با منافع ملی»! «سوءاستفاده از خون شهدا»! و... تلقی میشود؟!
4- آیا شعار «مرگ بر آمریکا» جای گلایه دارد؟ و آیا عصبانیت جریان یاد شده از سردادن این شعار غیر از وابستگی آنان به شیطان بزرگ میتواند هیچ معنا و مفهوم دیگری داشته باشد؟ مگر آمریکا قاتل اصلی شهدای مظلوم ما نبوده است؟ بنابراین چرا از شعار مردم علیه قاتل شهدا برافروختهاید و رگهای گردنتان به نشانه عصبانیت بیرون زده است؟ آیا انتظار داشتید مردم در مراسم تشییع شهدایشان شعار «درود بر آمریکا»! و «زنده باد کدخدا»! سر بدهند؟! شاید هم عصبانی هستید که چرا مردم داستان جعلی مخالفت حضرت امام با شعار مرگ بر آمریکا را باور نکردهاند؟!... میتوانید بفرمائید کدامیک از شهدا شعار «درود بر آمریکا»! سر داده بودند که شما «مرگ بر آمریکا» را مصادره شهدا تلقی کردهاید؟!
5- مردم چه گناهی دارند که حاضر نیستند تن به ذلت بدهند؟! و با شعار «هیهات مناالذله» بر ادامه راه شهیدان که پیروی از سالار شهیدان است تاکید ورزیدهاند؟! راستی اگر شما روز عاشورا حضور داشتید - نستجیربالله- به امام حسین(ع) اعتراض نمیکردید که چرا به ذلت سازش با یزید تن نداده و با سردادن فریاد «هیهات مناالذله» از حاکمان ظلم برائت جسته است؟!
6- مگر شما در پی سازش با دشمنان و تسلیم در مقابل زورگویی و باجخواهی آنها بودهاید که از شعارهایی نظیر «تا آخر ایستادهایم»، و «نهسازش نه تسلیم» برآشفتهاید؟! و مگر در مذاکرات به دنبال فروش عزت مردم و نظام هستید که از شعار «عزت قابل مذاکره نیست» عصبانی شدهاید؟! تیم مذاکرهکننده کشورمان که بارها بر حفظ عزت ایران اسلامی در مذاکرات تاکید ورزیده است، پس، شما از کدام قبیلهاید که نسخه وطنفروشی میپیچید؟! و...
7- و اما، جان کلام آن که طیف مورد اشاره به یقین میداند و میدانسته است که مخالفت با شعارهای روز سهشنبه مردم، برای این طیف هزینه سنگینی به دنبال خواهد داشت و عاقلانه آن بود که برای حفظ موقعیت خود هم که شده، دست به مخالفت نزند. ولی چرا با سراسیمگی و عصبانیت به مقابله با آن شعارها برخاسته است؟! پاسخ این سوال را فقط میتوان در تدارک یک توطئه احتمالی علیه مردم این مرزوبوم دانست که با «حضور به موقع» 270 شهید غواص و گمنام و حماسه بینظیر تشییع پیکرهای مطهر آنان، نقش بر آب شده است. توضیح آن که وقتی برخی از مشاوران رئیسجمهور محترم به ایشان توصیه میکنند که حتی «آبخوردن» مردم را هم به رفع تحریمها گره بزند، به آسانی میتوان درک کرد که جریان نفوذ کرده در اطراف رئیسجمهور محترم از این طریق در پی آن است که توافق با حریف را به هر قیمتی موجه و ضروری قلمداد کند! چرا که وقتی از یکسو آب خوردن مردم هم به رفع تحریمها وابسته باشد و از سوی دیگر آمریکا و متحدانش رفع تحریمها را موکول به پذیرش شرایطی کنند که به یقین و بدون کمترین تردیدی، ذلت و تحقیر ایران اسلامی و مردم این مرز و بوم را در پی خواهد داشت به طور طبیعی، این توهم به مردم القاء میشود که اگر شرایط ذلتبار حریف را نپذیرید، حتی از آب خوردن هم محروم خواهید شد! چنین است که حضور به موقع پیکرهای مطهر شهدا آنهم به قول حضرت آقا «در لحظههای نیاز این ملت خداجوی و خداباور، بشارتهای تردیدناپذیر را بر دلهای بیدار نازل میفرماید و غبارها را میزداید»...
حالا به آسانی میتوان فهمید که شهدای غواص و گمنام با حضور بهموقع و بصیرتافزای خود آنهم دقیقا «در لحظههای نیاز»، «کاسبی»! چه کسانی را کساد کرده و باعث «دلواپسی»! چه کسانی شدهاند؟! تا آنجا که انگار با زبان بیزبانی خطاب به شهدا میگویند؛
این چه وقت آمدن بود؟!
بار دیگر شعارهای آن روز را مرور کنید؛ «آب خوردن ما وابسته به سلام بر حسین(ع) است، نه تحریمها»، «لب تشنه جان دهیم، سازش نمیکنیم» و...
حسین شریعتمداری
1- چند سال قبل در گرماگرم یک مناظره وقتی سخن از درسآموز بودن قیام عاشورا به میان آمد و بر ضرورت الگو گرفتن از مقاومت سالارشهیدان تاکید شد، طرف مقابل به اعتراض گفت: چرا از ماجرای عاشورا که به سوگواری برای شهدای کربلا اختصاص دارد استفاده ابزاری میشود؟ و چرا عاشورای حسینی(ع) را سیاسی میکنید؟! به ایشان گفته شد، مگر حضرت اباعبدالله علیهالسلام و یارانش در تصادف اتومبیل و یا سانحه سیل و زلزله کشته شدهاند؟! سیاست به مفهوم واقعی آن، اداره امور جامعه است و از این روی نمیتواند بیرون از دایره وظایف و تکالیف یک مسلمان باشد. مخصوصا، حضرت امام حسین(ع) که امام مسلمین بودهاند. بنیامیه برای پیشگیری از حاکمیت سیدالشهدا(ع) که عدالتپرور و در تضاد با حاکمیت ظالمانه و اشرافی آنان بود، آن حضرت را به شهادت رساندند. بنابراین اگر در عزای آن بزرگوار بر ضرورت مبارزه با سلطهگران تأکید نشود و از نیاز به حاکمیت اسلام که خواسته آن حضرت بود، سخنی به میان نیاید، مراسم و مجالس سوگواری و عزاداری آن امام مظلوم و شهید، آنگونه که باید، برپا نشده است.
2- روز سهشنبه هفته گذشته و به دنبال حماسه کمنظیری که در تشییع پیکرهای مطهر 270 شهید غواص و گمنام خلق شد، یک جریان سیاسی که متاسفانه برخی از کرسیهای مسئولیت نظام را در اختیار دارد، به جای همدلی و همزبانی با تودههای عظیم مردم و افتخار به برخورداری از یک ملت هوشیار و مقاوم، زبان به گلایه گشود که چرا مراسم تشییع پیکر شهدا به «میتینگ سیاسی»! تبدیل شده و کسانی تلاش کرده بودند پیام شهدا را به نفع یک جریان سیاسی خاص مصادره کنند! طیف مورد اشاره که اندک و کمشمار نیز هستند ولی از یکسو، برخی مناصب دولتی را برعهده دارند و از سوی دیگر علاوه بر رسانههای فراوان داخلی، از حمایت گسترده رسانهها و محافل بیگانه نیز برخوردارند، در گلایه و اعتراض به تشییع باشکوه یاد شده آورده بودند؛
«هنوز مردم در راه معراج شهدا بودند که آنها که هیچ نسبتی با شهیدان ندارند، شروع به نفرتپراکنی و عقدهگشایی کردند و کینهها و بغضهایشان دوباره سر باز کرد»... و توضیح ندادند که کینه و نفرت آن روز علیه چهکسانی و در مخالفت با کدام مراکز قدرت سر باز کرده بود؟!
دیگری که بر کرسی معاونت رئیسجمهور تکیه زده است، با نوشتن یکمتن - و به قول خودش دلنوشته- در فضای مجازی، آورده بود؛
«ای کاش شهدا توسط عدهای مصادره به مطلوب نمیشدند، در هیچ جای دنیا، با این سرمایهها چنین نمیکنند. امشب بارها از خودم سؤال کردم که آیا شهدا و خانوادههایشان راضی هستند که دستمایه تسویهحسابهای سیاسی شوند»؟! این معاون محترم رئیسجمهور توضیح نداده بود که «تسویهحساب سیاسی» با چه کسانی؟!
دیگری که او نیز از منصب و مسئولیتی در دولت محترم برخوردار است نوشته بود «ای کاش عدهای، حداقل با تشییع این پیکرهای مطهر کاسبی نمیکردند»!...
یک مقام دولتی دیگر گلایه کرده و گفته بود که «برگزاری میتینگ سیاسی در سایه نام بلند پاکترین فرزندان این مرز و بوم، نه گام زدن در صراط مستقیم، که پیمودن راه نفاق و خیانت به آمال این شهیدان همیشه مظلوم تاریخ است»!
و اظهارنظرهای مشابه دیگری از همین دست.
3- حالا باید از طیف یاد شده که لکه ننگ همسویی با دشمنان این مرز و بوم در فتنه آمریکایی اسرائیلی 88 در کارنامه سیاسی برخی از آنان ثبت شده است پرسید؛ مگر شعارهای مردم که در مراسم کمنظیر تشییع شهدای سهشنبه سر داده شده و یا بر صفحه پلاکاردها و پرچمها نقش بسته بود، چه بود که تا این اندازه شما را عصبانی کرده است؟! اگر در مراسم باشکوه آن روز حضور نداشتهاید، میتوانید با مراجعه به فیلمها و عکسها و یا پرسوجو از تودههای عظیم شرکتکننده در مراسم یاد شده، به شعارهای آن روز پی ببرید، شعارهایی نظیر؛ «مرگ بر آمریکا»، «میجنگیم، میمیریم، سازش نمیپذیریم»، «هیهات مناالذله»، «عزت قابلمذاکره نیست، حتی اگر دستهای ما بسته باشد»، «نه سازش، نه تسلیم، نبرد با آمریکا»، «تا آخرایستادهایم»، «خون شهیدان ما قابل اکسید نیست»، «در منطق شهادت، تحریم حرف مفت است»، «لب تشنه جان دهیم، سازش نمیکنیم»، «آبخوردن ما وابسته به سلام بر حسین است، نه تحریمها» و...
کدامیک از شعارهای یاد شده، با بینش و منش و راهی که شهدای بزرگوار و مظلوم این مرز و بوم طی کردهاند همخوانی ندارد؟! و از نگاه طیف مورد اشاره «سیاسی بازی»! «نفاق»! «مخالفت با منافع ملی»! «سوءاستفاده از خون شهدا»! و... تلقی میشود؟!
4- آیا شعار «مرگ بر آمریکا» جای گلایه دارد؟ و آیا عصبانیت جریان یاد شده از سردادن این شعار غیر از وابستگی آنان به شیطان بزرگ میتواند هیچ معنا و مفهوم دیگری داشته باشد؟ مگر آمریکا قاتل اصلی شهدای مظلوم ما نبوده است؟ بنابراین چرا از شعار مردم علیه قاتل شهدا برافروختهاید و رگهای گردنتان به نشانه عصبانیت بیرون زده است؟ آیا انتظار داشتید مردم در مراسم تشییع شهدایشان شعار «درود بر آمریکا»! و «زنده باد کدخدا»! سر بدهند؟! شاید هم عصبانی هستید که چرا مردم داستان جعلی مخالفت حضرت امام با شعار مرگ بر آمریکا را باور نکردهاند؟!... میتوانید بفرمائید کدامیک از شهدا شعار «درود بر آمریکا»! سر داده بودند که شما «مرگ بر آمریکا» را مصادره شهدا تلقی کردهاید؟!
5- مردم چه گناهی دارند که حاضر نیستند تن به ذلت بدهند؟! و با شعار «هیهات مناالذله» بر ادامه راه شهیدان که پیروی از سالار شهیدان است تاکید ورزیدهاند؟! راستی اگر شما روز عاشورا حضور داشتید - نستجیربالله- به امام حسین(ع) اعتراض نمیکردید که چرا به ذلت سازش با یزید تن نداده و با سردادن فریاد «هیهات مناالذله» از حاکمان ظلم برائت جسته است؟!
6- مگر شما در پی سازش با دشمنان و تسلیم در مقابل زورگویی و باجخواهی آنها بودهاید که از شعارهایی نظیر «تا آخر ایستادهایم»، و «نهسازش نه تسلیم» برآشفتهاید؟! و مگر در مذاکرات به دنبال فروش عزت مردم و نظام هستید که از شعار «عزت قابل مذاکره نیست» عصبانی شدهاید؟! تیم مذاکرهکننده کشورمان که بارها بر حفظ عزت ایران اسلامی در مذاکرات تاکید ورزیده است، پس، شما از کدام قبیلهاید که نسخه وطنفروشی میپیچید؟! و...
7- و اما، جان کلام آن که طیف مورد اشاره به یقین میداند و میدانسته است که مخالفت با شعارهای روز سهشنبه مردم، برای این طیف هزینه سنگینی به دنبال خواهد داشت و عاقلانه آن بود که برای حفظ موقعیت خود هم که شده، دست به مخالفت نزند. ولی چرا با سراسیمگی و عصبانیت به مقابله با آن شعارها برخاسته است؟! پاسخ این سوال را فقط میتوان در تدارک یک توطئه احتمالی علیه مردم این مرزوبوم دانست که با «حضور به موقع» 270 شهید غواص و گمنام و حماسه بینظیر تشییع پیکرهای مطهر آنان، نقش بر آب شده است. توضیح آن که وقتی برخی از مشاوران رئیسجمهور محترم به ایشان توصیه میکنند که حتی «آبخوردن» مردم را هم به رفع تحریمها گره بزند، به آسانی میتوان درک کرد که جریان نفوذ کرده در اطراف رئیسجمهور محترم از این طریق در پی آن است که توافق با حریف را به هر قیمتی موجه و ضروری قلمداد کند! چرا که وقتی از یکسو آب خوردن مردم هم به رفع تحریمها وابسته باشد و از سوی دیگر آمریکا و متحدانش رفع تحریمها را موکول به پذیرش شرایطی کنند که به یقین و بدون کمترین تردیدی، ذلت و تحقیر ایران اسلامی و مردم این مرز و بوم را در پی خواهد داشت به طور طبیعی، این توهم به مردم القاء میشود که اگر شرایط ذلتبار حریف را نپذیرید، حتی از آب خوردن هم محروم خواهید شد! چنین است که حضور به موقع پیکرهای مطهر شهدا آنهم به قول حضرت آقا «در لحظههای نیاز این ملت خداجوی و خداباور، بشارتهای تردیدناپذیر را بر دلهای بیدار نازل میفرماید و غبارها را میزداید»...
حالا به آسانی میتوان فهمید که شهدای غواص و گمنام با حضور بهموقع و بصیرتافزای خود آنهم دقیقا «در لحظههای نیاز»، «کاسبی»! چه کسانی را کساد کرده و باعث «دلواپسی»! چه کسانی شدهاند؟! تا آنجا که انگار با زبان بیزبانی خطاب به شهدا میگویند؛
این چه وقت آمدن بود؟!
بار دیگر شعارهای آن روز را مرور کنید؛ «آب خوردن ما وابسته به سلام بر حسین(ع) است، نه تحریمها»، «لب تشنه جان دهیم، سازش نمیکنیم» و...
حسین شریعتمداری
نظرات بینندگان