پنج شنبه ها با شهدا:
شهیدی که با لباس دامادی آسمانی شد + عکس
شهید محمدخلیل فرزدقی یكی از پیشگامان بسیج دانشآموزی و دانشجویی در شیراز بود که در سال 1364 در جزیره مجنون به شهادت رسید.
به گزارش سرویس قطعه شهدای شیرازه، شهید محمد خلیل «فرزدقی» در سال 1340 در
شیراز در خانواده مذهبی متولد شد. در همان اوان كودكی به همراه پدر به تحصیل و تدریس قرآن كریم پرداخت. به گفته برادر شهید، از 7 سالگی با مسائل دینی آشنایی داشت.
اخلاقی اسلامی و خداپسندانه در برابر دوستان، آشنایان و فامیل از خود نشان میداد. از همان دوران پیروزی انقلاب شكوهمند اسلامی بهعنوان پاسدار، هر جوانی را كه میتوانست جذب میكرد. وی یك حالت طلبگی داشت و بسیاری به وی مراجعه و مسائل دینی را از او میپرسیدند. به افراد انقلابی از جمله آیتالله طالقانی، شهید مطهری، شهید دستغیب و آقای قرائتی علاقه فراوانی داشت. با آغاز جنگ تحمیلی فعالیتهایش شدت گرفت. وی یكی از پیشگامان بسیج دانشآموزی و دانشجویی در شیراز بود و برای حفظ آرمانها و ارزشهای انقلاب از دل و جان مایه میگذاشت.
همه هم و غمش جبهه بود و تاب و قرار ماندن نداشت. بعد از انقلاب بهعنوان پاسدار رسمی در صدا و سیما مأمور شد و پس از حضور در جبهه و نبرد علیه دشمن بعثی در مدت کوتاهی به فرماندهی گردان رسید و در عملیاتهای فراوانی شركت كرد و سرانجام بعد از مبارزه شجاعانه علیه دشمن در جزیره مجنون در سن 24 سالگی به شهادت رسید. نام و یادش گرامی باد.
اخلاقی اسلامی و خداپسندانه در برابر دوستان، آشنایان و فامیل از خود نشان میداد. از همان دوران پیروزی انقلاب شكوهمند اسلامی بهعنوان پاسدار، هر جوانی را كه میتوانست جذب میكرد. وی یك حالت طلبگی داشت و بسیاری به وی مراجعه و مسائل دینی را از او میپرسیدند. به افراد انقلابی از جمله آیتالله طالقانی، شهید مطهری، شهید دستغیب و آقای قرائتی علاقه فراوانی داشت. با آغاز جنگ تحمیلی فعالیتهایش شدت گرفت. وی یكی از پیشگامان بسیج دانشآموزی و دانشجویی در شیراز بود و برای حفظ آرمانها و ارزشهای انقلاب از دل و جان مایه میگذاشت.
لباس دامادی
گفت میدانی چه لباسی از همه مرتب تر و زیباتر است، لباس دامادی، من هم امروز لباس دامادیم را پوشیدم!
گفتم به تنت مبارک باشد. گفت: من همسفر بادسحر خواهم شد/ خاک گذر اهل نظرخواهم شد/ درعالم عاشقی به سرخواهم شد/ فولادم وآبدیده ترخواهم شد.
دو ساعت بعد با همان لباس به یاران شهیدش پیوست.
گفتم به تنت مبارک باشد. گفت: من همسفر بادسحر خواهم شد/ خاک گذر اهل نظرخواهم شد/ درعالم عاشقی به سرخواهم شد/ فولادم وآبدیده ترخواهم شد.
دو ساعت بعد با همان لباس به یاران شهیدش پیوست.
نظرات بینندگان