گفتگوی پاسپورت و شناسنامه!
پاسپورت گفت “حامیان دولت پاسپورت دارند اما منتقدان، بیشناسنامه هستند”شناسنامه گفت “پناه ببر به خدا از بستن دهان منتقدان”.
به گزارش شیرازه، سایت طنز «گل هم هم» مطلبی با عنوان «گفتگوی پاسپورت و شناسنامه» از رضا عیوضی منتشر کرده که در ادامه آمده است.
پاسپورت گفت "من خیلی با کلاسم، تازه جنسام هم از تو بهتر است”
شناسنامه گفت” به خاطر من است، اگر من نبودم تو کاغذ باطلهای بیش نبودی”
پاسپورت گفت "من پیش خارجیها اعتبار دارم، اما تو را توی کشور خودمان هم ماهی یکبار کپی نمیکنند، تازه بعضی جاها کارآیی کارتملی از تو بیشتر است”
شناسنامه گفت "فعلا که همین خارجیها با تو دماغشان را هم پاک نمیکنند”
پاسپورت گفت "من انگلیسی بلدم، خارج میروم بدون problem”
شناسنامه گفت "همین ترکی خودمان سگاش شرف دارد به انگلیسی”
پاسپورت گفت "حامیان دولت پاسپورت دارند اما منتقدان، بیشناسنامه هستند”
شناسنامه گفت "پناه ببر به خدا از بستن دهان منتقدان”
پاسپورت گفت "هرکس برود خارج توی من مینویسند”
شناسنامه گفت "اما ازدواج، این زیباترین اتفاق زندگی را در من ثبت میکنند”
پاسپورت گفت "زیاد حرف بزنی میدهم آرمان بر علیهات تیتر یک کار کند”
شناسنامه گفت "آرمان تو من هستم”
پاسپورت گفت "میدهم روحانی جر وا جرت کند، بیهویت!”
شناسنامه گفت "هویت تو من هستم”
پاسپورت گفت "تو از دلواپسان خودسری و من از حامیان خونسرد”
شناسنامه گفت "جوش نزن برای پوستت ضر داره!”
پاسپورت گفت "داری زیاد حرف میزنی، باید به سخنگو بگویم تکذیبات کند یا بدهم ابتکار بالکل ریشهات را بزند، باطلات کند”
شناسنامه گفت "تا کی میخواهی چشم به پاسپورتهای شرق و غرب بدوزی؟ مگر نمیدانی کسی که عزت میدهد فقط خداست؟”
پاسپورت گفت "پس اینا چی میگفتن که عزت رو برمیگردونیم؟”
شناسنامه گفت "بشین تا برگردونن…”
پاسپورت گفت ” ای بابا… اصلا من از گفتههایم پشیمان و شرمندهام، اصلا غلط کردم”
شناسنامه گفت "نفرمایید”
پاسپورت گفت ” من را لحظاتی غرور قدرت غره کرد”
شناسنامه گفت "عیبی ندارد، تو هرچیزی هم که باشی از خود من هستی، همجنس من هستی، خون من در رگهای تو جاریاست”
پاسپورت گفت "بیا تا رگامو تو خونت بریزم” و آرام گریست…
#رضا_عیوضی
نظرات بینندگان