مينگذاري ژنرالها در پارسجنوبي
خسارت چندميليارد دلاري به كشور در لواي يك ادعاي بزرگ
نگاهي به روند پيشرفت فيزيكي پروژههاي پارس جنوبي طي 2/5 سال اخير نشان ميدهد دولت يازدهم با وجود تزريق مالي مناسب تنها توانسته است به پيشرفت فيزيكي ماهانه 0/55 درصد دست يابد در حالي كه اين رقم در 30 ماه پاياني دولت دهم 1/5 درصد بود.
به گزارش شیرازه به نقل از روزنامه جوان، وزير نفت دولت يازدهم كه در طول وزارت نخست خود در دوره اصلاحات موفق به
توسعه و بهره برداري 5 فازپارس جنوبي شد در حالي پارس جنوبي را تحويل دولت
بعد داد كه فازهاي 6، 7 و 8 با پيشرفت 75/4 درصد و فاز 9 و 10 با پيشرفت 27
درصد به دولت جديد رسيده بود.
در آن دوران تحريمها به شدت سالهاي بعد وجود نداشت و پتروپارس در فاز يك با ميانگين ماهانه پيشرفت 1/23 درصد، توتال در فاز 2 و 3 با ميانگين ماهانه 1/56 درصد پيشرفت، اني و هيونداي در فاز 4 و 5 با ميانگين پيشرفت ماهانه 1/66 درصد كار خود را به پايان رسانده بودند. فازهاي 6 تا 8 پارس جنوبي نيز با ميانگين پيشرفت 1/23 درصد و فاز 9 و 10 نيز با ميانگين پيشرفت 0/77 درصد به كار خود در دولت اصلاحات پايان دادند. در فاز 9 و 10 كنسرسيومي متشكل از اويك، تأسيسات دريايي و شركت GS كره جنوبي پيمانكار اين پروژه بودند.
اين ارقام در حالي به ثبت رسيد كه وزارت نفت در آن سالها برنامه مدوني براي بهرهبرداري از پارس جنوبي نداشته و توسعه «موزائيكي» را در دستور كار قرار داده بود در حالي كه قطريها با تدوين برنامهاي جامع و همه جانبه – درست برخلاف ايران- توسعه پارس جنوبي را آغاز كرده بودند. به هر شكل بر اساس اين مدل پارسجنوبي به دولت دهم رسيد و اين دولت برنامههاي اصلاحي را براي توسعه بزرگترين ميدان گازي جهان آغاز كرد.
دولت نهم و تكميل پروژهها
دولت جديد در شرايطي كار خود را آغاز كرد كه نداي تحريمهاي جديد به گوش ميرسيد اما با اين وجود فاز 6، 7 و 8 با ميانگين پيشرفت ماهانه 0/66 درصد، خرداد 89 تكميل شد. فاز 9 و 10 نيز تا حدودي تكميل شد و در همان ايام و با پيشرفت فيزيكي 1/17 درصد به كار خود پايان داد هرچند به دليل نبود رشتههاي درونچاهي بخشي از اين پروژه به صورت كامل انجام نشد. همزمان با اين پروژهها، پروژههاي ديگر نيز پيريزي شد ولي از سال 89 به بعد تحريمها وضعيت بحراني براي پروژهها ايجاد كرد اما با اين وجود اعداد ثبت شده در پيشرفت فيزيكي پروژهها حاكي از يك موفقيت پرهزينه بود.
فاز 12 از خرداد 89 تا مرداد 92 ماهانه 1/66 درصد پيشرفت داشت؛ فاز 13 نيز با معدل پيشرفت 1/72 درصد ركورد خوبي از خود به جا گذاشت. در فاز 14 اين رقم حوالي 1/37 بود، فاز 15 و 16 نيز رقم 1/16 درصد پيشرفت فيزيكي ماهانه را ثبت كرد. فاز 17 و 18 نيز طي اين سالها به طور ميانگين ماهانه 1/17 درصد پيشرفت فيزيكي را تجربه كرد و در فاز 19 به 1/77 درصد رسيد. فازهاي 20 و 21 با پيشرفت ماهانه 2 درصد و فازهاي 22 تا 24 نيز با پيشرفت 1/69 درصد در ماه بيانگر پيشرفت پروژهها بودند. با اين وجود در اين دوره بالاترين سرعت پيشرفت فازهاي پارسجنوبي يعني پيشرفت متوسط ماهانه نزديك به 1/5 درصد براي هشت پروژه همزمان در قالب 18 فاز استاندارد پارس جنوبي ثبت شد.
دولت دهم با به پايان رساندن پنج فاز باقيمانده از دولت هشتم توسعه فازهاي جديد را آغاز كرد و توانست با ميانگين پيشرفت كلي 69 درصد و پيشرفت ماهانه 1/5 درصد پروژهها را تحويل دولت يازدهم دهد. اين در حالي است كه دولت هشتم دو پروژه را با ميانگين كلي 51 درصد و ميانگين ماهانه يك درصد تحويل داد. اين در شرايطي است كه دولت هشتم در راهبري دو پروژه و در شرايط سفيد چنين اعدادي از خود به جاي گذاشت در حالي كه دولت دهم هشت پروژه مهم را يا اعدادي كه به آن اشاره شد به دولت بعدي واگذار كرد.
دولت يازدهم
مينگذاري ژنرالها در پارسجنوبيبيژن نامدار زنگنه كه به نفت آمد در بازديد از پارسجنوبي گفت كه در طول اين هشت سال هيچ اتفاقي نيفتاده است. او گفت كه مشكل اصلي در پروژههاي پارسجنوبي پول نيست بلكه مديريت پروژه است، لذا تصميم گرفت ژنرالهاي بزرگ را در راهبري پروژهها قرار دهد. او علياكبر شعبانپور را به مديريت شركت نفت و گاز پارس منصوب كرد در حالي كه او سابقه اجراي پروژه نداشت و شخص خود وزير مسئوليت پارسجنوبي را بر عهده گرفت.
نگاهي به وضعيت پيشرفت فيزيكي پروژهها از شهريور 92 تا اسفند 94 نشان ميدهد كه ميزان پيشرفت فيزيكي پروژهها با وجود تزريق مناسب منابع مالي – حدود 15 ميليارد دلار- به پروژهها ميانگين ماهانه پيشرفت پروژهها از 1/5 درصد به 0/55 درصد كاهش يافت.
نگاهي به جداول 2 نشان ميدهد با وجود تزريق مناسب منابع مالي به پروژههاي پارس جنوبي 30 ماه نخست فعاليت دولت يازدهم، روند تكميل پروژهها بسيار كند و نااميدكننده بوده است و انتظار ميرود تكميل پروژهها تا پايان سال 96 به طول بكشد. اين ادعا با واقعيت همخواني ندارد چراكه با توجه به كند شدن پيشرفت فيزيكي پروژهها در 10 درصد پاياني و روند فعلي توسعه به طور قطع توسعه پارس جنوبي 30 ماه ديگر به اتمام ميرسد. اين در حالي است كه بيژن نامدار زنگنه يكي از موفقيتهاي وزارت خود طي 2/5 سال گذشته را تسريع در پروژههاي پارس جنوبي ميداند و معتقد است با مديريت خوب پروژه، عملكرد غير قابل دفاع دولت گذشته در عسلويه را جبران كرده است!
شرايط صنعت نفت تفاوت خاصي با دوره گذشته نكرده است و تحريمهاي فلجكننده همچنان وجود دارد و حتي شرايط نيز بهتر شده است اما مديريت ضعيف پروژهها در پارسجنوبي و عقبگرد وزارت نفت، ضررهاي ميليارد دلاري را به كشور وارد كرده است.
رسيدگي به پروژهها
نكته تأسفبرانگيزتر درباره مديريت پارسجنوبي، برگزاري جلسات پيگيري پروژهها بهصورت دو هفته يكبار در دفتر وزير نفت است در حالي كه وزير سابق نفت و مديرعامل شركت ملي نفت روزهاي پاياني هفته در عسلويه حاضر ميشدند و از نزديك به پروژهها رسيدگي ميكردند.
از سوي ديگر، چينش مديران در شركت نفت و گاز پارس و پيمانكاران نشان ميدهد گويا هيچ عزمي در توسعه پارسجنوبي وجود ندارد. وزير نفت يك چهره بهرهبردار و بيگانه با پروژه را به سمت مديريت شركت نفت و گاز پارس منصوب كرده است كه هيچ سنخيتي با پروژه و حتي مباني آن ندارد. مديران پروژه كنار رفته و چهرههاي غيرتوسعهاي عنان كار را بر عهده گرفتهاند كه همين موضوع موجب كاهش يك درصدي پيشرفت ماهانه پروژهها و عقبماندگي شديد شده است. زنگنه در روزهايي كه براي وزارت نفت خود را آماده ميكرد مديران قبلي نفت را گروهبان ناميد و به دلسوزان نفت قول داد تا ژنرالها را جايگزين آنها كند. گروهبانها رفتند و ژنرالها در پارس جنوبي به اندازه «سرباز صفر» نيز كارايي نداشتند تا به همگان ثابت شود عملكرد بهترين قاضي براي درجهبندي مديران نفت است؛ «آمارها دروغ نميگويند.»
در آن دوران تحريمها به شدت سالهاي بعد وجود نداشت و پتروپارس در فاز يك با ميانگين ماهانه پيشرفت 1/23 درصد، توتال در فاز 2 و 3 با ميانگين ماهانه 1/56 درصد پيشرفت، اني و هيونداي در فاز 4 و 5 با ميانگين پيشرفت ماهانه 1/66 درصد كار خود را به پايان رسانده بودند. فازهاي 6 تا 8 پارس جنوبي نيز با ميانگين پيشرفت 1/23 درصد و فاز 9 و 10 نيز با ميانگين پيشرفت 0/77 درصد به كار خود در دولت اصلاحات پايان دادند. در فاز 9 و 10 كنسرسيومي متشكل از اويك، تأسيسات دريايي و شركت GS كره جنوبي پيمانكار اين پروژه بودند.
اين ارقام در حالي به ثبت رسيد كه وزارت نفت در آن سالها برنامه مدوني براي بهرهبرداري از پارس جنوبي نداشته و توسعه «موزائيكي» را در دستور كار قرار داده بود در حالي كه قطريها با تدوين برنامهاي جامع و همه جانبه – درست برخلاف ايران- توسعه پارس جنوبي را آغاز كرده بودند. به هر شكل بر اساس اين مدل پارسجنوبي به دولت دهم رسيد و اين دولت برنامههاي اصلاحي را براي توسعه بزرگترين ميدان گازي جهان آغاز كرد.
دولت نهم و تكميل پروژهها
دولت جديد در شرايطي كار خود را آغاز كرد كه نداي تحريمهاي جديد به گوش ميرسيد اما با اين وجود فاز 6، 7 و 8 با ميانگين پيشرفت ماهانه 0/66 درصد، خرداد 89 تكميل شد. فاز 9 و 10 نيز تا حدودي تكميل شد و در همان ايام و با پيشرفت فيزيكي 1/17 درصد به كار خود پايان داد هرچند به دليل نبود رشتههاي درونچاهي بخشي از اين پروژه به صورت كامل انجام نشد. همزمان با اين پروژهها، پروژههاي ديگر نيز پيريزي شد ولي از سال 89 به بعد تحريمها وضعيت بحراني براي پروژهها ايجاد كرد اما با اين وجود اعداد ثبت شده در پيشرفت فيزيكي پروژهها حاكي از يك موفقيت پرهزينه بود.
فاز 12 از خرداد 89 تا مرداد 92 ماهانه 1/66 درصد پيشرفت داشت؛ فاز 13 نيز با معدل پيشرفت 1/72 درصد ركورد خوبي از خود به جا گذاشت. در فاز 14 اين رقم حوالي 1/37 بود، فاز 15 و 16 نيز رقم 1/16 درصد پيشرفت فيزيكي ماهانه را ثبت كرد. فاز 17 و 18 نيز طي اين سالها به طور ميانگين ماهانه 1/17 درصد پيشرفت فيزيكي را تجربه كرد و در فاز 19 به 1/77 درصد رسيد. فازهاي 20 و 21 با پيشرفت ماهانه 2 درصد و فازهاي 22 تا 24 نيز با پيشرفت 1/69 درصد در ماه بيانگر پيشرفت پروژهها بودند. با اين وجود در اين دوره بالاترين سرعت پيشرفت فازهاي پارسجنوبي يعني پيشرفت متوسط ماهانه نزديك به 1/5 درصد براي هشت پروژه همزمان در قالب 18 فاز استاندارد پارس جنوبي ثبت شد.
دولت دهم با به پايان رساندن پنج فاز باقيمانده از دولت هشتم توسعه فازهاي جديد را آغاز كرد و توانست با ميانگين پيشرفت كلي 69 درصد و پيشرفت ماهانه 1/5 درصد پروژهها را تحويل دولت يازدهم دهد. اين در حالي است كه دولت هشتم دو پروژه را با ميانگين كلي 51 درصد و ميانگين ماهانه يك درصد تحويل داد. اين در شرايطي است كه دولت هشتم در راهبري دو پروژه و در شرايط سفيد چنين اعدادي از خود به جاي گذاشت در حالي كه دولت دهم هشت پروژه مهم را يا اعدادي كه به آن اشاره شد به دولت بعدي واگذار كرد.
دولت يازدهم
مينگذاري ژنرالها در پارسجنوبيبيژن نامدار زنگنه كه به نفت آمد در بازديد از پارسجنوبي گفت كه در طول اين هشت سال هيچ اتفاقي نيفتاده است. او گفت كه مشكل اصلي در پروژههاي پارسجنوبي پول نيست بلكه مديريت پروژه است، لذا تصميم گرفت ژنرالهاي بزرگ را در راهبري پروژهها قرار دهد. او علياكبر شعبانپور را به مديريت شركت نفت و گاز پارس منصوب كرد در حالي كه او سابقه اجراي پروژه نداشت و شخص خود وزير مسئوليت پارسجنوبي را بر عهده گرفت.
نگاهي به وضعيت پيشرفت فيزيكي پروژهها از شهريور 92 تا اسفند 94 نشان ميدهد كه ميزان پيشرفت فيزيكي پروژهها با وجود تزريق مناسب منابع مالي – حدود 15 ميليارد دلار- به پروژهها ميانگين ماهانه پيشرفت پروژهها از 1/5 درصد به 0/55 درصد كاهش يافت.
نگاهي به جداول 2 نشان ميدهد با وجود تزريق مناسب منابع مالي به پروژههاي پارس جنوبي 30 ماه نخست فعاليت دولت يازدهم، روند تكميل پروژهها بسيار كند و نااميدكننده بوده است و انتظار ميرود تكميل پروژهها تا پايان سال 96 به طول بكشد. اين ادعا با واقعيت همخواني ندارد چراكه با توجه به كند شدن پيشرفت فيزيكي پروژهها در 10 درصد پاياني و روند فعلي توسعه به طور قطع توسعه پارس جنوبي 30 ماه ديگر به اتمام ميرسد. اين در حالي است كه بيژن نامدار زنگنه يكي از موفقيتهاي وزارت خود طي 2/5 سال گذشته را تسريع در پروژههاي پارس جنوبي ميداند و معتقد است با مديريت خوب پروژه، عملكرد غير قابل دفاع دولت گذشته در عسلويه را جبران كرده است!
شرايط صنعت نفت تفاوت خاصي با دوره گذشته نكرده است و تحريمهاي فلجكننده همچنان وجود دارد و حتي شرايط نيز بهتر شده است اما مديريت ضعيف پروژهها در پارسجنوبي و عقبگرد وزارت نفت، ضررهاي ميليارد دلاري را به كشور وارد كرده است.
رسيدگي به پروژهها
نكته تأسفبرانگيزتر درباره مديريت پارسجنوبي، برگزاري جلسات پيگيري پروژهها بهصورت دو هفته يكبار در دفتر وزير نفت است در حالي كه وزير سابق نفت و مديرعامل شركت ملي نفت روزهاي پاياني هفته در عسلويه حاضر ميشدند و از نزديك به پروژهها رسيدگي ميكردند.
از سوي ديگر، چينش مديران در شركت نفت و گاز پارس و پيمانكاران نشان ميدهد گويا هيچ عزمي در توسعه پارسجنوبي وجود ندارد. وزير نفت يك چهره بهرهبردار و بيگانه با پروژه را به سمت مديريت شركت نفت و گاز پارس منصوب كرده است كه هيچ سنخيتي با پروژه و حتي مباني آن ندارد. مديران پروژه كنار رفته و چهرههاي غيرتوسعهاي عنان كار را بر عهده گرفتهاند كه همين موضوع موجب كاهش يك درصدي پيشرفت ماهانه پروژهها و عقبماندگي شديد شده است. زنگنه در روزهايي كه براي وزارت نفت خود را آماده ميكرد مديران قبلي نفت را گروهبان ناميد و به دلسوزان نفت قول داد تا ژنرالها را جايگزين آنها كند. گروهبانها رفتند و ژنرالها در پارس جنوبي به اندازه «سرباز صفر» نيز كارايي نداشتند تا به همگان ثابت شود عملكرد بهترين قاضي براي درجهبندي مديران نفت است؛ «آمارها دروغ نميگويند.»
نظرات بینندگان