لبیكهایی كه رنگ خون گرفت/ ما در انتظار رؤیت خورشیدیم
شیرازه: در غوغا و هیاهوی چپاول و دستاندازی در بیتالمال و حقوقها و وامهای نجومی، عدهای بیدار و با تأسی به راه شهدا و به دور از رنگ و پوست و سنی و شیعه و افغانی و ایرانی و عراقی پا در ركاب گذاشته و به ندای هل من ناصر لبیكی خونرنگ گفته و عاشقانه نعره الله اكبرشان را به جان كفار و مشرکین داعشی نثار میكنند.
چه زیبا و دلانگیز است زمان عروج و زمان وصل كه در بیانات رهبر كبیر و بنیانگذار جمهوری اسلامی كه میفرمودند «شهدا در قهقهه مستانهشان عِنْدَ رَبِّهِمْ یرْزَقُونَ هستند» و چه جایگاه رفیعی كه در قرآن كریم مقام ...عِنْدَ رَبِّهِمْ یرْزَقُونَ؛ ... نزد پروردگارشان روزى داده میشوند» (آیه 169 آل عمران) ویژه مجاهدان واقعی فی سبیلالله یعنی شهدا كه خالصانه جان عزیز را در طبق ایثار گذاشته و با حال غیرقابل وصف به سوی خدا پر میكشند.
شهادت حال میخواهد، بال نمیخواهد
هر چند در همه فرهنگها از واژه شهید استفاده میشود، لكن حتی غیرمسلمانان این صف را برای كسانی به كار میبرند كه اقدامی یا فعالیتی ویژه داشتهاند و باید بهگونهای خاص از آنها تجلیل شود اطلاق میكنند اما واژه شهید در اسلام زیباترین واژه است كه از صدر تاكنون معصومین و مجاهدان واقعی در آرزوی آن قدم برداشته و در آرزوی آن عمر را سپری میكنند اما در این میان عدهای گوی سبقت را ربوده و به قول شهید آیتالله دستغیب، راه هفتاد ساله را یك شبه طی میكنند ولی چون منی قاصر كه بارها و بارها در معرض كسب فیض بوده به راحتی آن را از دست داده است. شهادت بال نمیخواهد حال میخواهد و به قول آن عالم اهل سنت لارستان كه فرمود كسی كه در انتظار شهادت است باید شهید زندگی كند.
راه شهدا به آمار و همایش نیست
راه شهدا به ادا و آمار و همایش نیست به انجام و التزام و توجه به سیره شهداست لذا میبینیم كه در غوغا و هیاهوی چپاول و دستاندازی در بیتالمال و حقوقها و وامهای نجومی و غرق شدن در باندهای فساد و قاچاق و بیتوجهی و بیكفایتی برخی از مسئولان و متولیان فرهنگی عدهای بیدار و با تأسی به راه شهدا و به دور از رنگ و پوست و سنی و شیعه و افغانی و ایرانی و عراقی پا در ركاب گذاشته و به ندای هل من ناصر لبیكی خونرنگ گفته و در نهایت گمنامی همچون مجاهدان صدر اسلام دست از همه چیز شسته و عاشقانه نعره الله اكبرشان را به جان كفار و مشرکین داعشی نثار میكنند.
كجایند آنها كه بارها فریاد نه غزه نه لبنان را سر دادند و بارها رأی به طرد مهمانان جمهوری اسلامی برادران افغانی و پاكستانیمان دادند و اعتقاد داشتند ما نباید خرج آنها را بدهیم. اف بر غیرت نداشته شما كه امروز میبینید كودك 12 ساله را با وقاحت سر میبرند و به راحتی از همه شبكههای رسانهای پخش میكنند. شمر با آن همه رذالت سر حسینبن علی(ع) مولایمان را در گودالی برید و آنچنان بر خود لرزید كه تا آخر عمر بدان مبتلا بود.
آیا گفتوگوی تمدنها اجازه تاراج مال و ناموس مسلمانان را میدهد؟
مرگ بر آن وجدانهای خوابی كه با شعار ایرانخواهی و آرمانخواهیهای مثل شاه خود را در آستانه دروازه تمدن بزرگ میدانند. آیا گفتوگوی تمدنها تجویز میكند اینگونه مال و ناموس مسلمین در بحرین، یمن و فلسطین عزیز به تاراج برود و شما در ویلاهایتان دوباره طراحی انتخابات و به قدرت رسیدن همقطارانتان را به بحث بگذارید.
بس است كه بارها گفتهام كه حیف قلم كه آلوده این زخارف شود اما درود بر شما ای شهدا كه مولا و مقتدایمان فرمودند همیشه به دعاگویی مدافعان حرم مشغولم. درود بر وجدان و شرف شما كه مثل عبدالله اسكندری سرتان بالای نیزه رفت و نگذاشتید راه و رسم شهادت بسته شود و درود بر وجدان شهید ماندنی، سلام اكبری، شجاعت علمداری و ... كه وظیفه خود را شناختند و بهموقع عمل كردند.
چگونه هم تشییع شهدا و هم کمتوجهی به اهداف آنان را نظارهگر باشیم
چگونه باید شاهد تشییع پیكرهای بیجان و بیسر و دست شهدا باشیم و از طرفی شاهد ایجاد انحراف در اهداف نظام و كمتوجهی به آرمانهای امام و شهدا و رهبری باشیم، همه این غصهها را كناری گذاریم اما یاد شما شهیدان اكبر سلطانی و محمدنبی محمدی، را به یاد یاران رفته ملحق میكنیم البته جا داشت كه مسئولان بنیاد شهید و مسئولان فرهنگی هم در مراسم تشییع این شهدا حضور داشتند.
ما باید به وعده الهی «مِنَ الْمُؤْمِنِینَ رِجَالٌ صَدَقُوا مَا عَاهَدُوا اللَّهَ عَلَیهِ فَمِنْهُمْ مَنْ قَضَى نَحْبَهُ وَمِنْهُمْ مَنْ ینْتَظِرُ وَمَا بَدَّلُوا تَبْدِیلًا؛ از میان مؤمنان مردانیاند كه به آنچه با خدا عهد بستند صادقانه وفا كردند برخى از آنان به شهادت رسیدند و برخى از آنها در [همین] انتظارند و [هرگز عقیده خود را] تبدیل نكردند» (آیه 23 احزاب) دلخوش داریم چرا كه ما در انتظار رؤیت خورشید هستیم.
مجتبی مینایی فرد