۸ نامزد احتمالی انتخابات ۹۶
از اینرو و با سیاستورزی ناشیانه این روزهای جریانات سیاسی کشور، ضعف مفرط احزاب و قانون فشل انتخابات، بسیاری از ناظران سیاسی پیشبینی میکنند که سال آینده نیز همچون ادوار گذشته نامزدهای انتخابات بدون هیچ پشتوانه و برنامهریزی تخصصی و بزرگ سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی وارد میدان انتخابات شوند و تلاش کنند تا با بهرهبردن از شکافهای اقتصادی-سیاسی افکار عمومی پیروز میدان باشند.
آنچه از نظر میگذرد نگاهی بر عملکرد فعالترین سیاسیون کشور است که به نظر میرسد با نگاه انتخاباتی این روزها نسبت به توسعه میدان عمل خود اقدام کردهاند:
جدیترین گزینه دوازدهمین دوره ریاست جمهوری
حسن روحانی رئیس دولت یازدهم جدیترین و مهمترین گزینه نامزدی در انتخابات ریاست جمهوری سال 96 است. او تجربه 4 ساله تصدی بر قوه مجریه را دارد، شرایط را بیش از گذشته میشناسد و به نظر میرسد با توجه به امکاناتی که امروز در دست دارد جدی ترین گزینه انتخابات آتی باشد، هرچند که نگرانیهای جدی ناشی از ضعف عملکرد در دوره یازدهم به شدت برای او و همراهانش آزار دهنده است و میتواند حتی پاشنه آشیل وی نیز تلقی شود.
مسیح مهاجری مدیرمسئول روزنامه جمهوری اسلامی و از نزدیکان روحانی و هاشمی رفسنجانی در حالی در مصاحبهای خبر میدهد "روحانی برای انتخابات آینده تردید داشت اما راضی به حضور شده" که ناظران سیاسی تاکید میکنند که مهمترین تردید رئیس دولت یازدهم نه شرکت در انتخابات بلکه احتمال پیروزی در آن باشد. (اینجا را بخوانید)
روحانی با رای ناپلئونی 50.71 درصد آرا توانست در انتخابات ریاست جمهوری سال 92 به پیروزی برسد (اینجا را بخوانید) و از همان ابتدا به خاطر این رای متزلزل توسط برخی به عنوان اولین رئیس جمهور تک دورهای ایران مطرح بود و بسیاری از رقیبان از همان زمان منتظر هستند تا در انتخابات سال 96 صندلی ریاست جمهوری را از زیر پای وی بکشند، موضوعی که البته با وضعیت اقتصادی و معیشتی این روزهای کشور خیلی هم دور از ذهن به نظر نمیرسد. (اینجا را بخوانید)
رئیس دولت یازدهم که در انتخابات سال 92 قول داده بود "هم چرخ سانتریفیوژ بچرخد و هم چرخ زندگی مردم" این روزها براساس نظرسنجیها داخلی و خارجی در حالی با نارضایتی عمومی و ریزش آرای خود روبرو است که در پسابرجام نه چرخ زندگی مردم روان شده و نه چرخ سانتریفیوژها خیلی میچرخد.
نتایج یکی از این نظر سنجیها را میتوانید در اینجا بخوانید.
از طرف دیگر اما روحانی که در انتخابات ریاست جمهوری سال 92 با حمایت اصلاحطلبان و انصراف عارف به نفع وی توانست گوی سبقت را از دیگر رقبای خود برباید امروز در مورد حمایت آنها از خود هم تردید دارد.
روحانی و طرفدارانش در حزب اعتدال و توسعه که سال گذشته در کنار اصلاحطلبان با عنوان واحد "لیست امید" وارد کارزار انتخابات مجلس شورای اسلامی شده بودند در زمان انتخاب ریاست مجلس دهم به یک باره و در اقدامی هماهنگ شده پشت عارف را در برابر لاریجانی خالی کردند تا وی از دستیابی به کرسی ریاست مجلس باز ماند، رفتاری که در انتخاب رئیس کمیسیونهای مجلس هم اتفاق افتاد و نتیجه آن رسیدنِ قریب به اتفاقِ کرسیهای هیئت رئیسه مجلس و هیئت رئیسه کمیسیونهای تخصصی به اصولگرایان و حتی نزدیکترین افراد به جبهه پایداری بود. (اینجا را بخوانید)
این مسائل و اختلافاتی که پیش از این ما بین اعضای اعتدال و توسعه، کارگزاران و اصلاحطلبان وجود داشت باعث شده تا پیشبینی هماهنگی انتخاباتی بین آنها سخت به نظر برسد و حتی گمان این برود که شاید در روزهای نزدیک به انتخابات هم اصلاحطلبان به یکباره پشت روحانی را در برابر رقبای انتخاباتی وی خالی کنند، موضوعی که از هم اکنون نگرانی جدی را برای روحانی ایجاد کرده است.
گزینه اصلاحطلبِ هاشمی رفسنجانی، رئیسجمهور ثانی دولت یازدهم
گزینه دیگری که احتمال حضور وی در انتخابات ریاست جمهوری سال 96 میرود نیز احتمالا از میان اصلاح طلبان خواهد بود. اصلاح طلبانی که یا از رفتار حسن روحانی در 4 سال گذشته از انتخاب وزرا، استانداران و فرمانداران گرفته تا انتخابات مجلس ناراضی هستند و یا اینکه در تایید صلاحیت وی مردد.
براساس اخباری که این روزها در فضای مجازی دست به دست میشود، مدتی پیش هاشمی رفسنجانی در جلسهای با برخی از اصلاحطلبان با هشدار نسبت به امکان ردصلاحیت روحانی توسط شورای نگهبان تاکید کرده است باید یک گزینه اصلاحطلب در کنار روحانی برای انتخابات سال 96 وجود داشته باشد.
این هشدار پس از آن اتفاق افتاد که کدخدایی سخنگوی شورای نگهبان گفته بود "اعلام تائید صلاحیت افراد توسط شورای نگهبان فقط برای یک دوره از انتخابات است و شورا در دورههای بعد باید مجددا صلاحیت داوطلبان را بررسی کند" موضوعی که در بسیاری از روزنامهها و رسانههای اصلاح طلب به همراه "سناریوهای حذف روحانی" بازنشر و تحلیل شد.
اصلاحطلبان اکنون در حالی گزینههای خود برای انتخابات 96 را سبک و سنگین میکنند که با اتفاقات بعد از فتنه 88 عملا وزن آنها برای ورود به عرصه انتخابات ریاست جمهوری بسیار کم است و آنها مجبور هستند یا با گزینههای حداقلی وارد عرصه انتخابات شوند و یا کسانی را به نمایندگی خود به میدان بفرستند که یک پا در جریان اصلاحات داشته باشند و یک پا در جریان های مقبولتر نظام؛ هرچند که البته در هر دو صورت آنها باید کسی را راهی میدان کنند که بتواند از فیلتر شورای نگهبان عبور کند.
در اولین تحلیلها نام اسحاق جهانگیری معاون اول روحانی بیش از دیگران مطرح شده است، او هم در دولت اصلاحات وزیر بوده و برند آنها را دارد و هم معاون اول دولت حسن روحانی است. اسحاق جهانگیری که شاید اصلیترین مرد اجرایی دولت یازدهم باشد گفته میشود که در ماههای اخیر قریب به اتفاق جلسات مربوط به دولت از هئیت دولت گرفته تا شوراهای عالی را از جانب حسن روحانی اداره کرده است و حالا خود به یک رئیسجمهور در سایه تبدیل شده است.
مرد دیپلمات دولت یازدهم؛ محبوبتر از رئیس دولت
در میان گزینههای اصلاح طلبی که برای شرکت در انتخابات ریاست جمهوری سال 96 مطرح هستند گزینه شاخص دیگری هم وجود دارد که از نگاه برخی مهمترین گزینه هم هست و او کسی نیست جز محمد جواد ظریف وزیر امورخارجه فعلی ایران.
ظریف که اصلاحطلبان وی را با امیرکبیر و مصدق مقایسه میکنند، به عنوان محبوبترین گزینه برای جانشینی روحانی مطرح است و از قضا در بسیاری از نظر سنجیها او به مراتب از حسن روحانی هم جلوتر است.
وزیر امورخارجه که با مذاکرات هستهای توانسته است دل بسیاری را به دست بیاورد همیشه در برابر مطرح شدن نام وی به عنوان گزینه ریاست جمهوری مقاومت کرده و با تاکید براینکه حتماً نامزد انتخابات ریاست جمهوری نمیشود گفته است "من تنها همین کار (دیپلماسی) را بلدم"، همچنین قاسمی سخنگوی وزارت امورخارجه اخیرا اظهار داشت: "ظریف قطعا کاندید ریاست جمهوری نمیشود" (اینجا را ببینید) البته باید گفت این پایان کار نیست و شاید در صورت جدیتر شدن رد صلاحیت روحانی اصلاحطلبان بتوانند وی را برای شرکت در انتخابات راضی کنند.
رئیس فراکسیون امید، سرخورده اما مصمم
محمدرضا عارف که حالا و پس از شکست در انتخابات هیئت رئیسه مجلس خیلیها او را مرد بازنشسته عرصه سیاست و انتخابات میدانند، همچنان به عنوان امید بخشی از اصلاحطلبان مطرح است.
عدهای میگویند با اتفاقی که در جریان انتخابات ریاست مجلس برای عارف رخ داد و دولت به همراه بخشی از اصلاحطلبان پشت وی را خالی کردند، حالا سرخورده شده و دیگر علاقه و رمقی برای حضور در میدان نفسگیر مبارزات سیاسی ندارد و در مقابل، عده دیگری معتقدند که عارف با تلاش ویژهای که برای اصلاحطلبان در انتخابات مجلس کرده، لابیهای سیاسی زیادی را شکل داده و با سفرهای مکرر خود به استانها و شهرهای مختلف رای قابل توجهی برای اعضای لیست امید جمع کرده است و با این حساب حق ویژهای برگردن اصلاحطلبان دارد. این دسته دوم معتقدند که مرد اخلاقمدار اصلاحطلبان که در سال 92 با فداکاری به نفع روحانی کنار کشیده بود، در میان مردم رای بالایی دارد و با کارنامه ضعیف روحانی حالا احتمالا رای آوری وی نیز افزایش یافته و با حضور در انتخابات میتواند سبد رای روحانی در سال 92 را یکجا به خود اختصاص دهد.
دیپلمات کهنهکار اصلاحطلبان، آرام و بی سر و صدا
اصلاحطلبان به غیر از ظریف و جهانگیری گزینه دیگری را برای انتخابات ریاست جمهوری پیشروی خود میبینند که اتفاقا او هم مانند وزیر امورخارجه، دیپلمات است.
این گزینه که مدتی است بیش از گذشته در رسانهها آفتابی شده کمال خرازی وزیر امورخارجه دولت اصلاحات است که برخی احتمال حضور وی در انتخابات 96 را زیاد میدانند. هرچند که خرازی این خبر را تکذیب میکند (اینجا را بخوانید) اما به نظر میرسد برخی اصلاحطلبان که از گزینههای دیگر خود نا امید شدهاند خرازی را بهترین فرد برای انتخابات آینده میدانند.
خرازی که اکنون ریاست شورای راهبردی روابط خارجی کشور را برعهده دارد از افراد نزدیک به رئیس دولت اصلاحات است و البته نسبتی هم با رهبر انقلاب دارد.
با این همه اما بسیاری از تحلیلگران معتقد هستند در شرایطی که دست اصلاحطلبان از نظر گزینههای مطرح و همچنین سرمایه اجتماعی برای شرکت در انتخابات ریاست جمهوری 96 پر نیست احتمالا گزینه اول و آخر آنها را باید تکرار روحانی تا 1400 دانست.
بر همین اساس و البته با اظهاراتی که وی از عدم علاقهاش برای حضور در انتخابات بیان کرده، به نظر میرسد کمال خرازی گزینه جدی اصلاحطلبان نخواهد بود.
رفقای قدیم، رقیب جدی نخواهند بود
در جریان اصولگرای سنتی برخی هستند که از طرفی از قدیم با روحانی علقه و رفاقتهایی دارند و از طرف دیگر نه تنها به اجماع در میان اصولگرایان امیدوار نیستند بلکه به دلیل تکدرهایی که بعضا از قبل از آنها دارند به نظر نمیرسد که در حال حاضر به فکر انتخابات ریاست جمهوری باشند و احتمالا ترجیح میدهند برای 4 سال آینده نیز روحانی رئیسجمهور ایران باشد، این ئدر شرایطی است که نام برخی از آنها از ایام پایانی دولت قبل به عنوان گزینه های محتمل ریاست جمهوری بر سرزبان ها بوده است. علی اکبر ناطق نوری اصلیترین گزینه در میان این افراد است.
غلامرضا مصباحیمقدم و مصطفی پورمحمدی از جامعه روحانیت مبارز افرادی هستند که شباهت های فراوانی از نظر رفتاری و البته در سطوح پایین تر با ناطق نوری دارند و البته در اینکه از حسن روحانی در انتخابات آینده حمایت کنند از ناطق نوری جلوتر هم هستند.
رقیب شبیه کابوس برای دولتیها
مطمئنا باید محمود احمدینژاد رئیس دولت نهم و دهم را جدیترین گزینه در برابر روحانی دانست، موضوعی که اکثر نظرسنجیهای داخلی و خارجی درباره انتخابات ریاست جمهوری سال 96 نیز موید آن است.
احمدینژاد که مدتی است سفرهای انتخاباتی خود به استانها را شروع کرده با استقبال نسبتا گرمی در برخی مناطق روبرو شده و به نظر میرسد همین موضوع عزم وی را جزم کرده تا کلید پاستور را از روحانی پس بگیرد.
اما رئیس دولت قبل برای نشستن دوباره بر روی صندلی ریاست جمهوری با دو مشکل جدی روبرو است، اولین موضوعی که شاید ترمز دستی احمدینژاد در انتخابات ریاست جمهوری سال 96 را بکشد مانعی به نام شورای نگهبان است که به نظر نمیرسد احمدینژاد بتواند به آسانی از پس آن برآید و به آن فائق شود. مسئلهای که برخی آن را مهمترین چالش ماههای آینده او ارزیابی می کنند.
احمدینژاد اما در صورت گذشتن از سد شورای نگهبان با مشکل شکاف عمیق بین خود و بخشی از جریان اصولگرایان و همینطور بخشی از جامعه رأی حزب اللهی کشور نیز روبرو خواهد شد، شکافی که در سالهای پایانی ریاست جمهوری او عمیقتر شده و او نیز هنوز نتوانسته بر این مشکل فائق آید، این شکاف شاید باعث روبرو شدن افرادی مانند سعید جلیلی یا پرویز فتاح با احمدینژاد شود و حداقل منجر به شکسته شدن رای وی گردد البته هرچند نسبت احمدینژاد با این دو نفر پیش از این نسبت خوبی بوده اما در دنیای سیاست ممکن است روابط به روز یا ساعت تغییر کند.
در کنار همه اینها احمدی نژاد همیشه گزینهایی چون علی نیکزاد وزیر پرکار مسکن مهر خود را به همراه داشته است و امکان آن هم میرفته که به عنوان جایگزین محمود احمدی نژاد مورد استفاده قرار گیرد. این مسئلهای است که تحلیل گران سیاسی هرگز آن را مطرود ندانستهاند.
مرد ساده زیست اصولگرایان، نمادی که انعطاف ندارد
در بررسی گزینههای اصولگرایان بعد از احمدینژاد اولین گزینهای که به چشم میآید کسی به جز سعید جلیلی عضو فعلی مجمع تشخیص مصلحت نظام و رئیس سابق تیم مذاکره کننده هستهای ایران نیست.
جلیلی که در دوره قبل انتخابات ریاست جمهوری سال 92، 4 میلیون رای آورده بود نه تنها رابطه خود با اعضای ستاد تبلیغاتیاش را در این سالهای قطع نکرده بلکه با سفرهای پی در پی به شهرستان های مختلف در نشستهای سیاسی شرکت میکند.
رئیس سابق تیم مذاکره کننده هستهای همچنین جلسات تحلیل سیاسی در قرآن خود را با بدنه جوان و اجتماعیاش برگزاری میکند و البته به شکل مکرر در سفرهای استانی سخنرانی دارد.
همه اینها در حالی است که کمال سجادی سخنگوی پیروان خط امام و رهبری در گفتگوی گفته است: احمدی نژاد و جلیلی در لیست پیشنهادی ما قرار دارند ولی هنوز زود است که بخواهیم درباره این افراد به نتیجه واحدی برسیم.
در مجموع به نظر میرسد جلیلی در صورت شرکت در انتخابات خواهد توانست بخش از رای احمدینژاد را از آن خود کند.
خاطرات سوم تیر 84، با رئیس کمیته امداد تکرار میشود؟
نفر بعدی در میان گزینههای نامزدی ریاست جمهوری سال 96 پرویز فتاح رئیس کمیته امداد امام خمینی (ره) است.
فتاح تا امروز چندین بار در برابر اصرارها برای شرکت در انتخابات ریاست جمهوری با بیان اینکه انشاءالله به لطف خدا (نامزد انتخابات ریاست جمهوری) نخواهم بود اظهار داشته است: "امیدوارم حتما در این مسئولیت خطیر (ریاست کمیته امداد) باشیم، بمانیم و خدمت کنیم به همین اقشاری که ولی نعمت ما و همه هستند."
او همچنین اخیرا و در اظهار نظر دیگری در پاسخ به این سوال که برخی رسانهها گمانهزنی کردهاند شما را در انتخابات سال 96 خواهیم دید، آیا چنین خواهد شد، گفته است: گمانه زنی را رسانهها بیان میکنند، ما خادم مردم هستیم و این کار را با هیچ چیزی عوض نخواهیم کردمن یک رای دارم و در سال 96 آن را به صندوق خواهم انداخت و این را خواهید دید.
با همه این احوال حضور بدون حاشیه فتاح در سمت وزارت نیرو در دولت نهم و همچنین ادامه فعالیت وی در بنیاد تعاون سپاه و اکنون در کمیته امداد امام خمینی (ره) باعث شده تا برخی از سیاسیون وی را گزینه اصلی اصولگرایان برای انتخابات ریاست جمهوری سال 96 به حساب بیاورند.
چند اقدام مهم فتاح مانند فروش ساختمان "هزار میلیاردی" کمیته امداد در سوهانک یا برخورد وی با کارمندان این سازمان که برای توزیع غذا اثرانگشت میگرفتند به همراه اقدام وی در انتشار فیش حقوقیاش، باعث شده که کارشناسان تحلیهای مثبتی نسبت به عملکرد اخیر او داشته باشند و همین هم باعث شده که بسیاری ازطرفداران دولت نهم فتاح را مناسبترین فرد برای تکرار دولت نهم ارزیابی کنند.
ستادهای دائم الفعال، از سالها پیش تا سالها بعد
محمد باقر قالیباف گزینه بعدی اصولگرایان است. او که ستادهای خود را از 92 در حالت "استندبای" نگه داشته است، این روزها درگیر فضاسازی اصلاح طلبان علیه خود شده و با مسئله واگذاری املاک شهرداری دست به گریبان است. اتفاقی که قطعا در رای آوری او و یا نزدیکانش در انتخابات سال آینده اثرگذار خواهد بود، چه اینکه او به عنوان گزینه اصلی در انتخابات ریاست جمهوری شرکت کند و چه اینکه رفقای خود را به معرکه انتخابات شوراهای شهر و روستا بفرستد.
در شرایطی که اقدامات عمرانی و آبادسازی شهرها نقطه ضعف حسن روحانی در سالهای گذشته محسوب میشود قالیباف امیدوار است با اقدامات عمرانی ویژهای که در این سالهای در تهران انجام داده بتواند از این نقطه ضعف روحانی بیشترین استفاده را کرده و تعداد بیشتری از آرا را در سبد خود بریزد.
تحلیل گران از مدتها پیش البته معتقد بودند که قالیباف در صورتی که اقبال تمامی اصولگرایان را نداشته باشد احتمالا تنها به انتخابات شورای شهر آینده اکتفا خواهد کرد و از ورود به انتخابات ریاست جمهوری اجتناب.
قالیباف همیشه و در ادوار مختلف چالش عدم همراهی اصولگرایان و طیف مذهبی منتقد به اطرافیانش را با خود به همراه داشته و این چالش از دیدگاه ناظران سیاسی مهمترین مشکل او از گذشته تا آینده خواهد بود.
مدیر نسبتاً موفق صدا و سیما، آتش زیرخاکستر
تحلیلگران سیاسی و برخی از رسانهها این روزها از گزینه جدیدی اسم میبرند و می گویند که او را باید "آتش زیر خاکستر" انتخابات ریاست جمهوری سال 96 نامید؛ کسی که از گذشته در میان سیاسیون به هوشمندی معروف بوده است. این فرد کسی جز عزتالله ضرغامی نیست. فردی که از مدتها قبل در خفا و به دور از چشم رسانههای دیداری و شنیداری حرکت سیاسی خود را آغاز کرده است.
دیدار منظم با محمود احمدینژاد و صبحانههای کاری دو نفره با هنرمندان، بازیگران و افراد سرشناس از جمله حرکات پیش از انتخاباتی است که ضرغامی از مدتی پیش آن را کلید زده است.
رئیس سابق سازمان صدا و سیما علاوه بر حضور در جلسات و اجتماعات مردمی و دانشجویی، استفاده گسترده از فضای مجازی را هم آغاز کرده و با کانال طنز تلگرامی "خمیازه" به همراه کانال و صفحه اینستاگرام با نام خودش، اظهار نظرهای متفات و متنوعی را به مناسبتهای مختلف منتشر میکند و شاید بیش از زمان ریاست بر سازمان صدا و سیما در رسانههای کشور حضور دارد.
موضوعی که خیلی از کارشناسان آن را ویژگی اساسی ضرغامی میدانند، ارتباطات وی با گروه های مختلف اصولگرا است. شرایطی که به او کمک می کند تا به عنوان نقطه اتصال جریانات مختلف اصولگرا از احمدینژادیها و نواصولگرایان تا جریانات سنتی مطرح شود.
ضرغامی علاوه بر رابطه خوبی که با بسیاری از فعالین حوزه فرهنگ و رسانه در دوره ریاست بر صدا و سیما داشت اکنون توانسته با اتفاقاتی که در دوره ریاست سرافراز برای رسانه ملی پیش آمد، بیشتر از گذشته بر توان مدیریتی خود مانور دهد.
تحلیلگران معتقدند ضرغامی گزینهای است که نباید دستکم گرفته شود، او هم سخنور خوبی است و هم توان توان لابی سیاسی در میان احزاب و گروههای مختلف دارد. ویژگی هایی که باید به آنها "پیچیدگی رفتار سیاسی" ضرغامی را نیز اضافه کرد.
سایه کاندیداتوری همیشه بر سر اینهاست
در روزهای منتهی به انتخابات به طور معمول اسامی برخی از سیاسیون به عنوان گزینههای همیشگی که احتمال نامزد شدن آنها برای پست ریاست جمهوری میرود در رسانهها مطرح میشوند.
هرچند افرادی مانند محسن رضایی، علی لاریجانی، علیاکبر ولایتی، محمدباقر قالیباف و غلامعلی حداد عادل از سیاسیونی هستند که در هر انتخاباتی احتمال نامزد شدن آنها وجود دارد اما به نظر میرسد در انتخابات پیشرو نباید انتظار زیادی برای دیدن قریب به اتفاق این افراد در مناظرههای انتخابات ریاست جمهوری داشت.
محسن رضایی دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام و فرمانده سابق سپاه پاسداران انقلاب اسلامی این روزها دوباره به قرارگاه سپاه بازگشته و بعید به نظر میرسد در شرایط حساسی که منطقه دارد اصلا فکری برای حضور دیگر در انتخابات ریاست جمهوری داشته باشد و احتمالا ترجیح میدهد این روزها مانند زمان جنگ به تامین امنیت نظامی کشور کند.
فرمانده سابق سپاه پیش از این هم در گفتگویی در پاسخ به احتمال شرکتش در انتخابات ریاست جمهوری سال 96 گفته بود: من به سپاه برگشتم و دیگر کاندید ریاست جمهوری نمیشوم.
از طرفی علی لاریجانی را نیز باید گزینهای دانست که شاید اگر رئیس مجلس نمیشد، کاندیداتوری وی در انتخابات ریاست جمهوری قطعی مینمود اما در شرایطی که لاریجانی در این دوره رقبای جدی را برای تکیه زدن بر صندلی ریاست مجلس شورای اسلامی پشت سرگذاشته و در حالی که دولت یازدهم در انتخابات ریاست مجلس حاضر شده هزینه بالای پشت کردن به رفقای لیست امیدی را به قیمت رای آوردن وی پرداخت کند بعید است او تصمیم بگیرد با شکستن نمکدان حسن روحانی بر سر تعویض ریاست بر میز قوه مقننه با میز قوه مجریه ریسک کند.
از دیگر گزینههایی که ذهن جستجوگران نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری سال 96 را متوجه خود میکند علی اکبر ولایتی است.
وزیر اسبق امورخارجه و نامزد انتخابات ریاست جمهوری سال 92 این روزها به عنوان رئیس مرکز تحقیقات استراتژِیک مجمع تشخیص مصلحت نظام احتمالا کمتر حواسش به انتخابات ریاست جمهوری سال 96 پرت میشود.
به نظر میرسد این دیپلمات کهنهکار این روزها به این نتیجه رسیده به جای اینکه وقت خود برای شرکت در انتخابات ریاست جمهوری صرف کند، تخصص چند ده ساله خود در حوزه سیاست خارجی را مصروف پیدا کردن راهحلی برای بحران منطقه نماید.
ولایتی این روزها بیشتر سرگرم تحکیم روابط ایران و روسیه است و سعی دارد با پرکردن خلاء دیپلماتیک ایران در منازعات منطقهای به نحوی نقش سیاستمدار واسط بین ایران، روسیه و سوریه را بازی کند.
گزینه بعد، غلامعلی حدادعادل نماینده چهار دوره مجلس شورای اسلامی و رئیس فرهنگستان زبان و ادب فارسى است که در انتخابات علی رقم اینکه نقش مهمی در شکا گیری ائتلاف اصولگرایان بر عهده داشت، در دوره قبل مجلس شکست سختی را در تهران تجربه کرد.
هرچند ممکن است حدادعادل برخی از مواقع نیم نگاهی به اجماع اصولگرایان بر روی خود داشته باشد اما به نظر میرسد این سیاستمدار کهنهکار این روزها بیشتر ترجیح میدهد وقت خود را در فرهنگستان زبان و ادب فارسى صرف کند تا درگیر پرتنش سیاسی شود.
او که در انتخابات ریاست جمهوری سال 92 هم در اقدامی فداکارانه به نفع اصولگرایان از ادامه رقابت انصراف داده بود بعید است در این دور از انتخابات ریاست جمهوری بخواهد کاندید شود.
خار چشم دشمنان اسلام و ایران، انگیزههای سیاسی ندارد
گزینهای که این روزهای خیلی از رسانهها و افراد عادی خواستار حضور وی در انتخابات ریاست جمهوری هستند سردار قاسم سلیمانی است.
سردار سلیمانی فردی است که با وجود پیروزیهای بسیار در دوران دفاع مقدس و جنگهای منطقهای در برابر قدرتهای استکباری و تروریستها محبویت زیادی را به دست آورده و بسیاری امیداورند او فرماندهی کشور را برای 4 سال آینده هم در دست بگیرد اما به نظر میرسد شاید این فرمانده جنگ به تنها چیزی که فکر نمیکند شرکت در انتخابات ریاست جمهوری باشد؛ وی بارها به شکل رسمی و غیررسمی کاندیداتوری خود در انتخابات سال 96 را تکذیب کرده است.
کمتر تحلیلگری است که از سردار سلیمانی شناخت داشته باشد و با وجود شرایط سخت در منطقه احتمال دهد که وی وقت ارزشمند خود را صرف شرکت در انتخابات کند.
سردار ایرانی که این روزها در همه دنیا به عنوان ژنرال سلیمانی شناخته میشود احتمالا ترجیح میدهد که خار چشم آمریکا و همپیمانانش در عرصه نظامی باشد تا وقت خود را صرف رقابتهای انتخاباتی کند.
منبع: تسنیم