جهانی شدن به قیمت FATF
به گزارش شیرازه، مسعود یارضوی در یادداشتی نوشت: درک علاقه و اشتیاق برخی چهرههای دولت یازدهم به چیزی به نام «جهانیشدن» از ابتدای روی کار آمدن رئیس جمهور روحانی، کار سختی نبود...
مقولهای که به اذعان اسحاق جهانگیری، توانست نخستین دستور کار دولت آقای روحانی را نیز تحت عنوان «تعامل» به خود اختصاص دهد و به این ترتیب، شاکله اصلی عملکردهای دولت آقای روحانی را تشکیل دهد.[1]
اما در عین حال انتظار این بود که دولت محترم اهل درس گرفتن از تجربههای گوناگون این رفتار خود نیز باشد و اقلاً پس از گذشته و سه و نیم سال آزگار بیدستاوردی و تحریمهای پساتوافقی، متوجه بشود که مشکل آمریکا با ایران نه «سوء تفاهم» و نه «ضرورت انقیاد از سیاستهای جهانی» که با اصل انقلاب اسلامی است.
یعنی اینکه بهتر بود دولت یازدهم، جهانیشدنش را نه فقط به لفظ و لبخند و پیادهروی که در عمل و در ثمن معامله هم بیازماید.
چیزی که شوربختانه هرگز در دولت آقای روحانی متجلی نشد و مبالغه نیست اگر بگوییم که دولت اکنون قادر نیست هیچ دستاورد ملموسی را بعنوان ماحصل تصور جهانیشدنش به مردم ارائه دهد.
این وقایع به روشنی هرچه تمامتر در حافظه تاریخ مضبوط است که نه توافق موقت ژنو در سال 92، نه مذاکرات لوزان و نه حتی توافق برجام؛ هیچ دستاورد ملموسی برای مردم ایران نداشته است و برای همین، دولت محترم، اکنون مجبور است دستاوردهای تصورشده خویش را یا در یادداشتهای سمپاتهای سیاسیاش بجوید و یا در مقولاتی وهمانگیز و دست نیافتنی همچون «دور کردن خطر گرسنگی و جنگ» و نه بیشتر.
نکته اما آنجاست که این اشتیاق جوانانه دولت برای جهانی شدن گویا از بحث عدم التزام به کسب تجربه به وادی ایجاد اضرار قدم گذاشته است.
به این تعبیر که انگار کسانی در دولت قصد دارند به هر شکل ممکن «ژست جهانیشدن» را حفظ کنند و در این ماههای مانده تا پایان عمر دولت، رفتارهایی را بدون تأمل در فرجام و آسیبهای امنیتی و اقتصادی آنها شکل دهند.
لیلاز: ایران اینک 2 راه در پیش دارد، اینکه عضو جامعه جهانی و نظام بینالمللی کنونی شود که بنابراین چارهای جز عضویت در FATF وجود ندارد، یا اینکه همانند کره شمالی انزوا را برگزیند.
مسئله اجرای توافق FATF نیز یکی از همین منصههاست. که دولت محترم بدون هیچگونه توضیح و توشیح مدللی درباره مضارّ امنیتی آن قصد اجرایش را دارد. (و ای بسا که هماکنون نیز مشغول اجرای آنست)
بی آنکه کسی در این میانه به مردم بگوید، غرض اصلیتر این ماجرا نه لزوماً تقلّا برای رسیدن به مواهب برجام و برداشتن مشکلات تبادلات بانکی که «یک گام بلندتر برای جهانی شدن دولت یازدهم» است.
شاهد این گفته نیز صحبتهای اخیر «سعید لیلاز»، از فعالان سیاسی و اقتصادی اصلاحطلبان است که در مصاحبه با خبرگزاری دولتی ایرنا اظهار کرده است:
«ایران اینک 2 راه در پیش دارد، اینکه عضو جامعه جهانی و نظام بینالمللی کنونی شود که بنابراین چارهای جز عضویت در FATF وجود ندارد، یا اینکه همانند کره شمالی انزوا را برگزیند.»[2]
کما اینکه قبل از او هم «عباس عبدی» درباره برجام به سایت جماران گفته بود: «معتقدم برجام تنها یک توافق هستهای نبود. برجام در واقع گفتوگویی با جهان بینالملل در قالب مذاکرات هستهای بود. بنابراین برجام مانعی بسیار جدی برای بازگشت ایران به سیاستهای گذشته است.»[3]
شاید هنوز هم عدهای باشند که شاخ و برگهای جدید عزم روحانی برای جهانی شدن که در قالبهایی مثل برجام یا FATF متبلور میشود را در ساختارها و رفتارهای سیاسی تحلیل کنند.
اما حقیقت این است که ریشه تمام این مقولات را باید در تلاش دولت برای «گلوبالیزاسیون» جستجو کرد.
آبشخوری که اگر به درستی فهم شود آنگاه منصههای جدیدی همچون «برجام 2 و 3»، «چرایی بیدستاوردی برجام»، «دلیل پیدایش مقولاتی مثل احضارهای امنیتی اخیر و دریافت حقالتحریر بابت ترویج برجام» و «علت احتمال بالای شکست رسمی برجام» بصورت واضحتر و کاراتر قابل فهم و تحلیل و تفرّس خواهند شد.
1_ http://www.irna.ir/fa/News/82179674/
2_ http://www.irna.ir/fa/News/82228022/
3_ http://jamaran.ir/NewsPrint.aspx?ID=133735