بنبست لوزان و کارنامه میدانی یکماهه در سوریه
به گزارش شیرازه، «هادی محمدی» در روزنامه «جوان» نوشت:
برای درک تنگناهای امریکا و بقیه حامیان تروریسم رنگارنگ در سوریه و روی آوردن به لوزان چند متغیر اهمیت اساسی دارند. کارنامه یکماهه میدانی و بلافاصله از زمان توافق قبلی امریکا و روسیه که با بیمسئولیتی امریکا ناکام ماند، در مناطق گوناگون و بهویژه در حلب بر نگرانی این حامیان افزوده است و نمیتوانند پیادهنظام سیاستهای خود را در حال نابودی ببینند.
در محور شمالی، شرقی و جنوب غربی با آزادسازی چندین منطقه از دست تروریستها، حداقل 25درصد از مناطق اشغالی تروریستها آزاد شده و هر روز بر محدودتر شدن جغرافیای این گروهها افزوده میشود. متغیر بعدی این است که امریکا در آستانه انتخابات، با محدودیت گزینه و اقدام برای تغییر وضعیت در سوریه روبهرواست و در سطح استراتژیک، درگیری با روسیه را به مصلحت خود نمیداند.
این در حالی است که روسیه، ایران و همپیمانان سوریه، به خوبی از این تنگناها باخبر هستند و پاشنه آشیل امریکا و حامیان تروریسم آن است که باید در مقابل تروریسم القاعدهای، داعشی و بقیه گروههای 21گانه که با النصره اعلام همپیمانی کردهاند، اقدام عملی داشته باشند. به همین دلیل در نشست لوزان با دستکاری در صورت مسئله تروریسم در شرق حلب، اعلام آمادگی کردهاند تا تعداد محدودی از تروریستهای النصره را از حلب خارج کنند ولی بقیه تروریستها در امان بمانند و استمرار عملیات نظامی ارتش سوریه و همپیمانان آن، مناطق جدیدی را آزاد نکند.
نگاه میانمدت امریکا و حامیان تروریسم در سوریه این است که پتانسیل تروریستها حتیالامکان در سوریه حفظ شود و با جابهجایی جغرافیایی آنها در شمال حماه و استان ادلب، در مرحله جدید و پس از انتخابات ریاستی امریکا، با وارد کردن مؤلفه حضور ترکیه در مناطق مرزی، شرایط آزادسازی سوریه از دست تروریستها را پیچیدهتر کنند، به همین دلیل نشست لوزان را برای خود حیاتی میدانند و تلاش دارند با عملیات روانی و تبلیغاتی شدید علیه روسها، به جای امتیازدهی، امتیاز بگیرند.
اوضاع میدانی و جابهجایی اتحاد و ائتلاف بین گروههای تروریستی هم از چالشهای امریکا و حامیان تروریسم است و مهمترین خاصیت آنها را فرسایش ارتش سوریه و استمرار تروریسمزدگی در سوریه میدانند. تنها امکان امریکا برای تأثیرگذاری بر مجموعه گروههای تروریستی از سوی امریکا، ارسال سلاحهای جدید پیشرفته (بهجز موشکهای ضدهوایی) است که برای تروریستها حیاتی است تا بتوانند قدرت آتش و تخریب بیشتری در مقابل هجوم هوایی و زمینی داشته باشند. این رویکرد از این جهت برای امریکا و تروریستها مهم است که بتوانند به نوعی از موازنه و شرایط ساکن در محورهای درگیری دست یابند و سپس در مذاکرات سیاسی بعدی از بهبود شرایط بهرهمند شوند.
بنبست در لوزان بهجز مؤلفهها و متغیرهای فوق به سطوح چالشی بین امریکا و روسیه هم مرتبط است و امریکا و دوستان تروریست آنها نمیتوانند هم جغرافیا را از دست بدهند و هم فرسایش توان نظامی و نیرویی را تحمل کنند و هم در عرصه سیاسی امتیاز دهند. افق قابل تصور برای نشست لوزان و دیدارهای احتمالی بعدی، شرایط میدانی، منطقهای و بینالمللی بهتری برای امریکا و حامیان تروریسم را نشان نمیدهد و دستپاچگی تیم کشورهای حامی تروریسم برای نجات پتانسیلهای تروریستی از همین منظر قابل درک است.