ناگفته های رزمنده نی ریزی از فتح خرمشهر:
غلامعلی عباسی می گوید: ما یک گروهان 75 نفری بودیم. فرمانده گروهان ما شهید علی اصغر سرافراز و معاون گروهان حاج خلیل داوودی بود.
کد خبر: ۶۹۹۱۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۳/۰۳
شب هفدهم اسفند سال ۶۲ بود و برای چندمین مرحله از عملیات خیبر، به قصد شکار تانکهای دشمن بعثی که در آشیانههای خود جای گرفته بودند، حرکت کردیم.
کد خبر: ۵۳۰۳۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۱۲/۲۴
جبهه که بود برای خواهرش نامه نوشت و گفت: حجاب تو سنگر اسلام هست و سنگراسلام رو حفظ کن.
کد خبر: ۴۷۵۵۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۰۹/۰۴
فرمانده تیپ یک لشکر ۲۷، مداح اهل بیت(ع) بود؛ با صدای دلنشین نوحه میخواند و روضه «شه باوفا ابوالفضل» را هم خیلی دوست داشت.
کد خبر: ۴۷۲۸۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۰۸/۲۹
بوی محرم که میاد سینه زنها و روضه خونها و همه خدمه های دستگاه امام حسین(ع) هوایی میشوند. یکی از اونهایی که خیلی توی جبهه هوایی شده بود روضه خون امام حسین(ع)، شهید حسن مقدم بود.
کد خبر: ۴۶۲۹۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۰۸/۱۳
خبرنگارها لباس فرم پوشیدهاند و نیم چکمه به پا دارند، به خودشان عطر هم زدهاند و خیلی تر و تمیزند. هر کدام یک دوربین دستشان است. من هم سر تا پا آلوده به روغن سوخته و گل و لای هستم.
کد خبر: ۴۶۲۹۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۰۸/۱۳
به طرف حسن رفتم دیدم حسن عزیز سر در بدن ندارد اما با تعجب بسیار مشاهده کردم پیکر بی سر حسن که به طرف قبله افتاده بود بلند شد و روی دو پا نشست.
کد خبر: ۴۶۰۱۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۰۸/۰۸
عراقیها آمده بودند اسیر شوند. هرچه صدا زدند که ما آمدیم پناهنده شویم، کسی جواب نداده بود.
کد خبر: ۴۲۱۸۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۰۵/۱۳