"اکبر گشتاسبی" آزاده و جانباز هشت سال دفاع مقدس در گفتگو با نوید شاهد روایت می کند: «در حال دویدن به سمت سنگر بودم که ناگهان چشمم سياهی رفت. آري ترکش خمپاره دشمن، گلو و دستم را هدف گرفته بود. سر و صورتم غرق خون شد. مدتي هم چون ماري که زخمی شده به خودي مي پيچيدم تا شايد بتوانم از زمين بلند شوم...» متن کامل گفتگوی خواندنی این آزاده جانباز را در نوید شاهد بخوانید.
کد خبر: ۱۴۱۱۹۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۵/۲۵