کد خبر: ۱۰۵۱۳۸
تاریخ انتشار: ۱۲:۲۶ - ۰۶ بهمن ۱۳۹۵

معمای پسابرجامی ترامپ

هدف اساسی‌ای که ترامپ و تیم او نشانه گرفته‌اند، تلاش برای برهم خوردن توافق هسته‌ای، البته با هزینه طرف مقابل، یعنی ایران است.

به گزارش شیرازه، روزنامه «جوان» در یادداشتی از «محمدجواد اخوان» نوشت:

اکنون چند روزی است که زمام دولت ایالات‌متحده امریکا در اختیار یکی از جنجالی‌ترین رؤسای‌جمهور تاریخ این کشور قرارگرفته و درباره رویکرد احتمالی وی در حوزه‌های مهم سیاست خارجی امریکا، پرسش‌هایی جدی‌ در مقابل تحلیلگران قرار دارد. از پرسش‌های مهمی که این روزها بیشتر مطرح می‌شود، «معمای برجام و ترامپ» است و در پی پاسخ به این سؤال است که دونالد ترامپ سرمایه‌دار، با برجام چه خواهد کرد؟

این سؤال از آنجا مهم است که پیش‌تر و در جریان رقابت‌های انتخاباتی، او برجام را شدیداً موردحمله قرار داده و از پاره کردن این سند، سخن به میان آورده بود. البته لحن ترامپ در روزهای بعد و به‌خصوص پس از انتخابات، تا حدی تعدیل شد، اما روشن است که درهرحال ترامپ میانه خوبی با برجام ندارد و آن را به زیان دولت خود می‌داند.

اکنون به‌نظر می‌رسد ترامپ در مواجهه با برجام سیاست هوشمندانه‌تری اتخاذ کرده، اینک او همچنان به دنبال پاره کردن برجام، بدون پرداخت هزینه آن است. هدف اساسی‌ای که ترامپ و تیم او نشانه گرفته‌اند، تلاش برای برهم خوردن این توافق، البته با هزینه طرف مقابل، یعنی ایران است. راهبرد اتخاذی برای تحقق این هدف نیز در یادداشت چندی پیش فارین افرز آمده بود. این نشریه معتبر امریکایی در یادداشتی با عنوان «زمان سخت‌گیری به ایران فرارسیده است» پیشنهاد داده بود: «با توجه به جنبه‌های نگران‌کننده‌ای که در برجام وجود دارد، رئیس‌جمهور بعدی امریکا باید آن را اصلاح کند... ایالات‌متحده علاوه بر تجدیدنظر در برجام، باید ایران را به‌خاطر اقداماتش در منطقه، حمایت از تروریسم و نقض حقوق بشر تنبیه نماید... باید با بازگشت تحریم‌ها تا جایی که ممکن است ایران را از اقتصاد جهانی جدا نماییم... واشنگتن هنگامی‌که در حال اجرای فشار اقتصادی و تفرقه‌افکنی در جامعه ایران است، نباید از پس زدن نفوذ این کشور در خاورمیانه غافل بماند.»

در همین راستا، رکس تیلرسون، وزیر جدید امور خارجه این کشور گفته است «بازنگری کامل در موافقت‌نامه هسته‌ای با ایران را توصیه خواهد کرد.» او همچنین اضافه کرده است «ایران نباید غنی‌سازی و مواد غنی‌شده داشته باشد، برجام ایران را از خرید بمب اتم منع نمی‌کند! این توافق، توان ایران برای دسترسی به سلاح هسته‌ای را متوقف می‌کند، اما برای همیشه مانع آن نمی‌شود. برجام، توان خرید سلاح هسته‌ای را از ایران سلب نمی‌کند. توافق باید به‌طور کامل مانع دستیابی ایران به سلاح هسته‌ای شود. این بدان معنی است که این کشور غنی‌سازی نداشته و مواد غنی‌شده در این کشور وجود نداشته باشد. در مقابل، باید دسترسی ایران به کاربردهای صلح‌آمیز هسته‌ای، مانند پزشکی هسته‌ای را تحت نظارت کامل فراهم کرد.»

به‌نظر می‌رسد تیم جدید دولت امریکا، به دنبال بازی جدیدی است که در آن با اصلاح و بازتعریف مجدد برجام، امتیازات بیشتری کسب کند و با اعمال تحریم‌های گسترده‌تر و تشدید تحریم‌های کنونی به بهانه‌های مختلف، زمینه را برای برهم خوردن توافق فعلی از سوی طرف مقابل –یعنی ایران- فراهم آورد.

حال ما چه باید بکنیم؟ به‌عبارت‌دیگر در چنین شرایطی تصمیم معقول و منطبق بر منافع ملت ایران چیست؟ از سویی ممکن است سریال ‌ نقض‌ برجام از طرف امریکا ادامه ‌یابد و نباید امید چندانی به متحدان اروپایی امریکا برای حل‌وفصل این موضوع داشت. در چنین شرایطی تسلیم محض اراده طرف غربی شدن و پذیرش نقض‌های احتمالی، خلاف عزت ملی است و قطعاً ملت ایران چنین چیزی را نمی‌پذیرد. از سویی اگر پاره کردن برجام از سمت جمهوری اسلامی ایران باشد، مطلوب ترامپ و تیمش تحقق‌یافته است!

قطعاً پاسخ به این پرسش، به این سادگی نیست و باید معادلات چندوجهی و چند مجهولی مختلفی را توأمان بررسی کرد تا به پاسخ دقیق و بهینه‌ای رسید. آنچه روشن است، منافذ و ایرادات متنی برجام و شتاب‌زدگی مذاکره‌کنندگان خودی، اینک به یاری طرف مقابل آمده است.

 برای آنکه بتوان راهبرد مقابله‌ای در مواجهه با سناریوی جدید پسابرجامی امریکا داشت، باید چند مسئله را به‌عنوان پیش‌نیاز تحقق بخشید. نخست آگاه‌سازی ملت ایران در خصوص سناریوی حریف و نیز ریشه‌های آن (پایان دادن به پنهان‌کاری در مورد واقعیت‌های برجام و رهاوردهای آن)، دوم مواجه‌شدن منطقی و غیرتخیلی با پدیداری به نام «برجام» (بی‌تردید، آفتاب تابان خواندن آن در شرایط موجود هیچ کمکی به حل مسئله نمی‌کند). سوم برنامه‌ریزی برای تغییر فاز در دیپلماسی. چه بخواهیم و چه نخواهیم طرف مقابل با روی کار آوردن مهره جدید، بازی جدیدی شروع کرده است، ما نیز اگر بخواهیم متقابل هوشمندانه برخورد کنیم، کلیشه و تکرار سناریوی لبخند، پاسخگو نیست. باید تغییر جدی در نوع مواجهه با طرف مقابل شکل بگیرد که طیف گسترده‌ای از تغییر گفتمان و ادبیات دیپلماتیک، تغییر چهره‌ها و پرهیز از التماس در سیاست خارجی و به‌جای آن، تکیه به نیروهای درونی است. تحقق این پیش نیازها فضای لازم را برای پاسخ متعادل و متناسب به بازی پسابرجامی جدید امریکا فراهم خواهد آورد.

انتهای پیام/


نظرات بینندگان