یادداشت/ ساره نیازی
عارف پیام را دریافت کرد؟!
به نظر می رسد افرادی مانند موسوی لاری نیز متوجه ریشه و پیام اصلی این نوع حرکات علیه محمدرضا عارف شده اند.
به گزارش شیرازه، «ساره نیازی» در یادداشت روزنامه «افکار» نوشت:
هشتگ ژن خوب ضربه مهمّی به پسر محمدرضا عارف و در حقیقت به خود عارف وارد کرده است. هشتگی که با ارجاع به اظهارات حمیدرضا عارف در گفتگو با یک پایگاه اینترنتی در توئیتر داغ و در پی آن مطالب انتقادی سنگین و پرحجمی علیه پسر عارف و در واقع به ضرر خود محمدرضا عارف منتشر شد.
پسر عارف در این مصاحبه ضمن رد اتهام ها درباره استفاده از رانت پدرش می گوید که توانایی هایش به دلیل «ژن» و «خون خوب» پدر و مادرش بوده است.
از این اقدام مجازی درباره عارف می توان دو نوع تفسیر و برداشت ارائه کرد. تفسیر اول، یک اقدام «عدالتخواهانه» علیه پدیده آقازادگی و رانتخواری فرزندان مقامات از طریق بهره مندی از فرصتهای نابرابر است. بدین معنا که جمعی از اکانت های توئیتر تصمیم گرفتهاند با مشاهده این اظهارات، نسبت به آن رویکرد انتقادی شدید اتخاذ و با یک مفسده مهم مقابله کنند.
اما شواهدی وجود دارد که نشان می دهد این تفسیر نمی تواند کاملاً منطبق بر واقعیت باشد یا به عبارت دقیقتر، دستکم بخش مهمی از اکانت هایی که هسته مرکزی این ماجرا بوده اند، نمی توانند چنین دغدغه ای داشته باشند، اما در ادامه ماجرا، بسیاری از افراد دیگر احتمالاً از همین نقطه نظر عدالتخواهانه وارد شده و دیدگاه های انتقادی خود را علیه ویژه خواری مطرح کرده اند.
این حرکت توسط اکانت هایی آغاز شده است که عمدتاً در جناح موسوم به اصلاح طلب دستهبندی می شوند و از فعالان رسانه ای یا سیاسی آن جریان هستند یا مواضع سیاسی آنها را دنبال می کنند. اما حمیدرضا عارف پیش از این گفتگو هم بروز و ظهور سیاسی و اقتصادی داشته و برای نمونه کاندیدای عضویت در اتاق بزرگانی ایران نیز شده بود، اما با اعتراض و انتقاد موثری از ناحیه اصلاح طلبان مواجه نشده بود.
بنابراین به نظر می رسد، دو عنصر «عارف» و «زمان فعلی»، مولفه های مهمتری برای تحلیل رویداد اخیر است. بخشی از شخصیتهای اصلاح طلب تصمیم گرفته اند علاوه بر ضربه اولیه، نشانه معناداری به محمدرضا عارف بفرستند مبنی بر اینکه او باید حد و جایگاه خود را بشناسد و به بالاتر از آن نیاندیشد.
عارف، از ۹۲ به این سو با این تصور که کمک مهمی به پیروزی حجت الاسلام روحانی کرده، خواهان ایفای نقش پررنگتری در میان اصلاح طلبان است و انتظار دارد دستکم یکی از چند شخصیتِ اصلی تعیینکننده در این جبهه قلمداد شود. او تصور می کند که اگر از انتخابات ۹۲ کنار نمی رفت، دستکم از پیروزی روحانی در دور اول رقابت ها خبری نبود. تصوری که به نظر می رسد با واقعیت هم انطباق داشته باشد.
به نظر می رسد افرادی مانند موسوی لاری نیز متوجه ریشه و پیام اصلی این نوع حرکات علیه محمدرضا عارف شده اند؛ از آنجا که پسر موسوی لاری که خود نیز می تواند در دسته بندی ها به نوعی آقازاده به مفهوم مصطلح منفی آن محسوب شود، جزو بسیار معدود افرادی بود که در این ماجرا از پسر عارف دفاع کرده است.
دفاعی که به نظر می رسد بیش از آنکه حمایت از پسر عارف باشد، جانبداری از شورای عالی سیاست گذاری اصلاح طلبان است که پدر او در منصب نائب رئیسی آن نشسته است.
هشتگ ژن خوب ضربه مهمّی به پسر محمدرضا عارف و در حقیقت به خود عارف وارد کرده است. هشتگی که با ارجاع به اظهارات حمیدرضا عارف در گفتگو با یک پایگاه اینترنتی در توئیتر داغ و در پی آن مطالب انتقادی سنگین و پرحجمی علیه پسر عارف و در واقع به ضرر خود محمدرضا عارف منتشر شد.
پسر عارف در این مصاحبه ضمن رد اتهام ها درباره استفاده از رانت پدرش می گوید که توانایی هایش به دلیل «ژن» و «خون خوب» پدر و مادرش بوده است.
از این اقدام مجازی درباره عارف می توان دو نوع تفسیر و برداشت ارائه کرد. تفسیر اول، یک اقدام «عدالتخواهانه» علیه پدیده آقازادگی و رانتخواری فرزندان مقامات از طریق بهره مندی از فرصتهای نابرابر است. بدین معنا که جمعی از اکانت های توئیتر تصمیم گرفتهاند با مشاهده این اظهارات، نسبت به آن رویکرد انتقادی شدید اتخاذ و با یک مفسده مهم مقابله کنند.
اما شواهدی وجود دارد که نشان می دهد این تفسیر نمی تواند کاملاً منطبق بر واقعیت باشد یا به عبارت دقیقتر، دستکم بخش مهمی از اکانت هایی که هسته مرکزی این ماجرا بوده اند، نمی توانند چنین دغدغه ای داشته باشند، اما در ادامه ماجرا، بسیاری از افراد دیگر احتمالاً از همین نقطه نظر عدالتخواهانه وارد شده و دیدگاه های انتقادی خود را علیه ویژه خواری مطرح کرده اند.
این حرکت توسط اکانت هایی آغاز شده است که عمدتاً در جناح موسوم به اصلاح طلب دستهبندی می شوند و از فعالان رسانه ای یا سیاسی آن جریان هستند یا مواضع سیاسی آنها را دنبال می کنند. اما حمیدرضا عارف پیش از این گفتگو هم بروز و ظهور سیاسی و اقتصادی داشته و برای نمونه کاندیدای عضویت در اتاق بزرگانی ایران نیز شده بود، اما با اعتراض و انتقاد موثری از ناحیه اصلاح طلبان مواجه نشده بود.
بنابراین به نظر می رسد، دو عنصر «عارف» و «زمان فعلی»، مولفه های مهمتری برای تحلیل رویداد اخیر است. بخشی از شخصیتهای اصلاح طلب تصمیم گرفته اند علاوه بر ضربه اولیه، نشانه معناداری به محمدرضا عارف بفرستند مبنی بر اینکه او باید حد و جایگاه خود را بشناسد و به بالاتر از آن نیاندیشد.
عارف، از ۹۲ به این سو با این تصور که کمک مهمی به پیروزی حجت الاسلام روحانی کرده، خواهان ایفای نقش پررنگتری در میان اصلاح طلبان است و انتظار دارد دستکم یکی از چند شخصیتِ اصلی تعیینکننده در این جبهه قلمداد شود. او تصور می کند که اگر از انتخابات ۹۲ کنار نمی رفت، دستکم از پیروزی روحانی در دور اول رقابت ها خبری نبود. تصوری که به نظر می رسد با واقعیت هم انطباق داشته باشد.
به نظر می رسد افرادی مانند موسوی لاری نیز متوجه ریشه و پیام اصلی این نوع حرکات علیه محمدرضا عارف شده اند؛ از آنجا که پسر موسوی لاری که خود نیز می تواند در دسته بندی ها به نوعی آقازاده به مفهوم مصطلح منفی آن محسوب شود، جزو بسیار معدود افرادی بود که در این ماجرا از پسر عارف دفاع کرده است.
دفاعی که به نظر می رسد بیش از آنکه حمایت از پسر عارف باشد، جانبداری از شورای عالی سیاست گذاری اصلاح طلبان است که پدر او در منصب نائب رئیسی آن نشسته است.
نظرات بینندگان