یادداشت/ یدالله جوانی
سپاه پرچمدار و پیشگام مبارزه با تروریسم
از زمان لشکرکشی آمریکاییها به منطقه راهبردی غرب آسیا با شعار مبارزه با تروریسم، نه تنها تروریسم تضعیف و ریشهکن نشد، بلکه طی یک دهه و نیم گذشته، برخی از ملتهای این منطقه، قربانی تروریسم شدند.
به گزارش شیرازه، «یدالله جوانی» در روزنامه «جوان» نوشت:
روز هشتم شهریور سالروز شهادت رجایی و باهنر، در تقویم جمهوری اسلامی با عنوان «روز مبارزه با تروریسم» نامگذاری شده است. از آنجا که تروریسم، یکی از اساسیترین معضلات جامعه جهانی در شرایط کنونی به حساب میآید و این پدیده خطرناک از عوامل اصلی بیثباتی و ناآرامی در مناطقی چون غرب آسیا میباشد، روز مبارزه با تروریسم، فرصت مغتنمی برای پرداختن به این موضوع است. پدیده ترور سابقه در تاریخ بشر دارد و در تاریخ مکتوب تمدن بشری، سابقهای دوهزارساله برای این پدیده به ثبت رسیده است. منابع تاریخی، یهودیان افراطی قرن اول میلادی را از جمله اولین آغازگران این کار میدانند. تروریسم در دوره پس از انقلاب فرانسه، رشد قابل ملاحظهای پیدا کرد و به مرور زمان، به ابزاری در دست قدرتها برای رسیدن به مقاصد تبدیل شد.
در فرهنگ سیاسی، ترور از ریشه لاتین terror به معنای ترس و وحشت گرفته شده و به رفتار و اعمال فرد یا گروهی اطلاق میشود که از راه ایجاد ترس، وحشت و استفاده از زور میخواهند به هدف سیاسی خود برسند. به عامل ترور، تروریست گویند و آن کسی است که از طریق آدمکشی، ایجاد رعب و وحشت از طریق بمبگذاری، ایجاد انفجار یا روشهای دیگر، به دنبال به دستآوردن خواستههایش میباشد. تروریستها همواره یک جریان غیر مردمی، متعصب و فرقهگرا، اقلیتمحور، خشونتگرا، غیر اخلاقی و اثرپذیر از بیگانه به دلیل نیازهایشان هستند. با پیروزی انقلاب اسلامی و استقرار جمهوری اسلامی با رأی قاطع ملت ایران، نظام نوپای سیاسی در کشورمان با پدیده شوم و خطرناک تروریسم و انواع و اقسام تروریستها مواجه گشت. با توجه به ناخرسندی قدرتهای جهانی شرقی و غربی، صهیونیستها و دولتهای مرتجع عربی در منطقه از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران، تمامی این قدرتها از تروریستها به عنوان یک ابزار مؤثر برای به شکست رساندن انقلاب اسلامی و ساقط کردن جمهوری اسلامی در دهه 60 بهره جستند.
در دهه 60 انقلاب اسلامی، جمهوری اسلامی و نظام مردمسالاری دینی در ایران با پنج کانون تروریستی فعال و خشونتگرا مواجه گشت. تروریسم دولتی غرب، تروریسم قومی، تروریسم عصر پهلوی، تروریسم چپگرا و تروریسم رادیکالیسم و التقاطی مذهبی، پنج کانون تروریستی مقابله کننده با جمهوری اسلامی در دهه 60 به صورت فعال و گسترده میباشند. 17هزار شهید نتیجه اقدامات گروهکهای تروریستی در دهه 60 در مواجهه با ملت ایران است. البته این رقم جدای از آمار شهدای تروریسم قومی در مناطق قومیتی است. سازمان منافقین که داعیه خلقی بودن (مردمی بودن) را داشت، بعد از پیروزی انقلاب اسلامی برای تحمیل خواستههای خود به ملت ایران و نظام جمهوری اسلامی، استراتژی ترور را انتخاب کرد و به یک گروهک تروریستی تمام عیار تبدیل شد. بیشترین شهدای ترور در دهه 60، به دست عناصر و عوامل گروهک تروریستی منافقین به شهادت رسیدهاند. منافقین پس از انفجار ساختمان مرکزی حزب جمهوری اسلامی در هفتم تیر ماه سال 1360 و به شهادت رساندن بیش از هفتاد نفر از نخبگان مذهبی ـ سیاسی و مسئولان ارشد نظام نوپای اسلامی در روز هشتم شهریور ماه همان سال اقدام به بمبگذاری در ساختمان نخستوزیری کردند.
نتیجه این اقدام جنایتکارانه تروریستی منافقین، به شهادت رسیدن دو تن از یاران امام و نیروهای اصیل انقلابی و کاملاً مردمی، یعنی رئیسجمهور شهید رجایی و نخستوزیر شهید باهنر بود. منافقین تصور میکردند با استفاده از شیوه ترور، میتوانند نظام مردمسالاری دینی را مغلوب خود سازند؛ لکن نظام با پشتوانههای مردمی خود، منافقین را مغلوب خود ساخت و آنان برای بقا، فرار از کشور و پذیرش مزدوری بیگانه را برای انجام هر نوع خیانت و جنایت، بر دیگر راهکارها ترجیح دادند. مزدوری منافقین و قرار گرفتن آنها در کنار ارتش بعث عراق، روی بسیاری از مزدوران عالم را سفید کرد. بازخوانی خیانتها و جنایتهای منافقین در حق ملت ایران در دوره دفاع مقدس، نشان میدهد که این سازمان تروریستی، تا چه حد دچار انحطاط اخلاقی شده است. در دهه 60 ملت ایران و جمهوری اسلامی، اصلیترین قربانی تروریسم به حساب میآید. اما به دنبال حادثه 11سپتامبر سال 2001 میلادی، تروریسم مختصات جدیدتری پیدا کرد. امریکاییها با تروریستی قلمداد کردن انفجار در برجهای دوقلو به عنوان نمادهای نظام سرمایهداری، شعار مبارزه با تروریسم سر دادند و در این مسیر «ائتلاف جهانی علیه تروریسم» را شکل دادند. امریکاییها تحت عنوان همین ائتلاف و به استناد قطعنامههای شورای امنیت، دو کشور افغانستان و عراق را اشغال کردند. رئیسجمهور امریکا بعد از حوادث 11سپتامبر، دنیا را به دو بلوک تروریستها و حامیان تروریسم و ائتلاف ضد تروریسم تقسیمبندی کرد. امریکاییها با این نوع دستهبندی، اعلام کردند که هر کس در ائتلاف ضد تروریسم با رهبری امریکا وارد نشود، به اردوگاه تروریستها تعلق خواهد داشت و با آن مقابله میشود. در آن زمان رهبر حکیم، بصیر و دوراندیش انقلاب اسلامی با صراحت و قاطعیت، ضمن مشکوک دانستن حادثه 11سپتامبر، خطاب به دولتمردان امریکا فرمودند ما نه با تروریستها هستیم و نه با شما و دولت امریکا را سرکرده تروریستهای عالم میدانیم!
از زمان لشکرکشی امریکاییها به منطقه راهبردی غرب آسیا (خاورمیانه) با شعار مبارزه با تروریسم، نه تنها تروریسم تضعیف و ریشهکن نشد، بلکه طی یک دهه و نیم گذشته، برخی از ملتهای این منطقه، قربانی تروریسم شدند. طی این سالها، جنایتهای هولناکی از سوی تروریستها، به ویژه در دو کشور عراق و سوریه انجام شد. «داعش»، هولناکترین، وحشتآفرینترین، خونخوارترین گروهک تروریست عصر حاضر به حساب میآید و همه جهانیان نسبت به این گروهک تکفیری تروریستی، چنین نظری را دارند. اما نکته جالب و بسیار قابل توجه، پشت صحنه داعش است. در پشت صحنه این گروهک تکفیری تروریستی، همان ائتلافی قرار دارد که در سال 2001 میلادی و به دنبال حادثه واقعاً مشکوک 11سپتامبر، به رهبری امریکا و با شعار مبارزه با «تروریسم» شکل گرفت! اسناد برای اثبات این ادعا بسیار است. اما کدام سند محکمتر و شفافتر از سخنان رئیسجمهور فعلی امریکا در دوره رقابتهای انتخاباتی است. آقای ترامپ در زمان رقابتها و مناظرههای انتخاباتی، با صراحت اعلام کرد، پشت صحنه داعش آقای «اوباما» و خانم «هیلاری کلینتون» قرار دارند و امریکا «مؤسس داعش» است! همانطور که تروریسم مورد حمایت نظام سلطه در دهه 60 انقلاب اسلامی در داخل ایران جنایتها آفرید و قربانیها گرفت، در یک و نیم دهه گذشته تروریسم با مختصات جدید و با همان پشت صحنهها، قربانیهای بسیاری را از ملتهای منطقه گرفته است.
اما همانطور که تروریسم دهه 60 در ایران، مغلوب نظام مردم سالاری دینی در سطح ملی شد؛ اینک تروریسم در منطقه به رغم برخورداری از حمایتهای همه جانبه امریکا، برخی از کشورهای اروپایی، صهیونیستها و برخی از دولتهای مرتجع عربی مانند آلسعود، مغلوب محور مقاومت با رهبری جمهوری اسلامی شده است. همه نشانهها و شواهد، از شکست پدیده شوم تروریسم در عراق، سوریه و لبنان حمایت میکند. در یک بررسی اجمالی از روند مبارزه جدی و واقعی با پدیده تروریسم طی قریب 40 سال گذشته در ایران و منطقه، این واقعیت آشکارا خودنمایی میکند که، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی پرچمدار و پیشگام این مبارزه بوده است. در دهه 60، این سپاه پاسداران بود که با تشکیل ارتش 20 میلیونی و سازمان اطلاعات 36 میلیونی به عنوان یک نهاد کاملاً انقلابی و مردمی و با مجاهدتها، رشادتها و شهادتها، توانست بساط و ساختار و سازمان تروریسم را در داخل کشور جمع و یک امنیت و ثبات پایدار را به ملت ایران تقدیم کند. در سالهای اخیر به دنبال پدیدایی سازمانهای مخوف تروریستی با پشتوانه نظام سلطه به رهبری امریکا در منطقه و بحرانآفرینی در کشورهای سوریه و عراق، باز هم سپاه پاسداران بود که به عنوان نماد اقتدار ملت ایران و نماینده جمهوری اسلامی به درخواست ملتها و دولتهای مشروع، قانونی و مردمی سوریه و عراق، پا به عرصه مبارزه با تروریسم در منطقه گذاشت. سپاه پاسداران همانطور که در دهه 60 بساط منافقین و دیگر گروهکهای تروریستی مورد حمایت بیگانه را جمع کرد، اینک هم در کشورهایی چون سوریه و عراق، با کمک مردم این دو کشور، تمام نقشههای تروریستها و حامیانشان را بر هم زده و آنان را دچار شکست قطعی کرده است که به عبارت دیگر سپاه در سطح ملی با کمک مردم ایران تروریسم داخلی مورد حمایت بیگانه را شکست داد و در سطح منطقه هم با کمک ملتهای منطقه گروهکهای تروریستی مورد حمایت نظام سلطه را با شکست مواجه ساخت.
سپاه طی این سالها به نمایندگی از ملت ایران و نظام جمهوری اسلامی، یک ائتلاف قدرتمند و جدی مبارزه با تروریسم را در منطقه و خصوصاً در سوریه شکل داد. در این ائتلاف، در کنار ساختارهای رسمی و باسابقه قدرت چون دولتها و ارتشهای سوریه، عراق و روسیه، ساختارها و سازمانهای مردمی، با الهام از الگوی بسیج در ایران، نقش برجسته و مؤثری در مبارزه با تروریسم ایفا کردند. سپاه در پدیدارسازی این مجموعههای مردمی همانند نیروهای مردمی در سوریه، حشدالشعبی در عراق، پیش از آنها حزبالله در لبنان و لشکرها و تیپهایی چون فاطمیون، زینبیون، حسینیون و ... نقش تأسیسی و هدایتی داشته است. انشاءالله با حول و قوه الهی، همانطور که سپاه با ریشهکنی تروریسم در ایران در دهه 60، امنیت پایداری را به ملت ایران تقدیم کرد، با کمک همین نیروهای مردمی در منطقه، با نابودی آخرین نفرات گروهکهای تروریستی و یا فراری دادن آنها از منطقه، ضمن بالا بردن ضریب امنیتی ایران، امنیت خوب و پایداری را برای ملتهای مسلمان منطقه پدید خواهد آورد. سیلی موشکی سپاه به تروریستها در پی ترقهبازی آنان در تهران از یک طرف و حضور میدانی پاسداران در ارائه خدمات مستشاری برای مبارزه با تروریسم در سوریه و عراق از طرف دیگر، از عزم و اراده جدی سپاه به عنوان نماد اقتدار در مبارزه با تروریسم حکایت میکند. شهدای گرانسنگ سپاه از شهید همدانی به عنوان حبیب سپاه گرفته، تا شهید محسن حججی این پاسداران جوان سر از تن جدا، همگی از این عزم و اراده و صداقت در دفاع از حریم اهل بیت و امنیت ملت ایران گواهی میدهند. اما در این میان نکته تأمل برانگیز برای جهانیان، آن است که امریکا به عنوان حامی اصلی تروریسم در دهههای اخیر، سپاه پاسداران را به اتهام حمایت از تروریسم، مورد تحریم قرار میدهد!
روز هشتم شهریور سالروز شهادت رجایی و باهنر، در تقویم جمهوری اسلامی با عنوان «روز مبارزه با تروریسم» نامگذاری شده است. از آنجا که تروریسم، یکی از اساسیترین معضلات جامعه جهانی در شرایط کنونی به حساب میآید و این پدیده خطرناک از عوامل اصلی بیثباتی و ناآرامی در مناطقی چون غرب آسیا میباشد، روز مبارزه با تروریسم، فرصت مغتنمی برای پرداختن به این موضوع است. پدیده ترور سابقه در تاریخ بشر دارد و در تاریخ مکتوب تمدن بشری، سابقهای دوهزارساله برای این پدیده به ثبت رسیده است. منابع تاریخی، یهودیان افراطی قرن اول میلادی را از جمله اولین آغازگران این کار میدانند. تروریسم در دوره پس از انقلاب فرانسه، رشد قابل ملاحظهای پیدا کرد و به مرور زمان، به ابزاری در دست قدرتها برای رسیدن به مقاصد تبدیل شد.
در فرهنگ سیاسی، ترور از ریشه لاتین terror به معنای ترس و وحشت گرفته شده و به رفتار و اعمال فرد یا گروهی اطلاق میشود که از راه ایجاد ترس، وحشت و استفاده از زور میخواهند به هدف سیاسی خود برسند. به عامل ترور، تروریست گویند و آن کسی است که از طریق آدمکشی، ایجاد رعب و وحشت از طریق بمبگذاری، ایجاد انفجار یا روشهای دیگر، به دنبال به دستآوردن خواستههایش میباشد. تروریستها همواره یک جریان غیر مردمی، متعصب و فرقهگرا، اقلیتمحور، خشونتگرا، غیر اخلاقی و اثرپذیر از بیگانه به دلیل نیازهایشان هستند. با پیروزی انقلاب اسلامی و استقرار جمهوری اسلامی با رأی قاطع ملت ایران، نظام نوپای سیاسی در کشورمان با پدیده شوم و خطرناک تروریسم و انواع و اقسام تروریستها مواجه گشت. با توجه به ناخرسندی قدرتهای جهانی شرقی و غربی، صهیونیستها و دولتهای مرتجع عربی در منطقه از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران، تمامی این قدرتها از تروریستها به عنوان یک ابزار مؤثر برای به شکست رساندن انقلاب اسلامی و ساقط کردن جمهوری اسلامی در دهه 60 بهره جستند.
در دهه 60 انقلاب اسلامی، جمهوری اسلامی و نظام مردمسالاری دینی در ایران با پنج کانون تروریستی فعال و خشونتگرا مواجه گشت. تروریسم دولتی غرب، تروریسم قومی، تروریسم عصر پهلوی، تروریسم چپگرا و تروریسم رادیکالیسم و التقاطی مذهبی، پنج کانون تروریستی مقابله کننده با جمهوری اسلامی در دهه 60 به صورت فعال و گسترده میباشند. 17هزار شهید نتیجه اقدامات گروهکهای تروریستی در دهه 60 در مواجهه با ملت ایران است. البته این رقم جدای از آمار شهدای تروریسم قومی در مناطق قومیتی است. سازمان منافقین که داعیه خلقی بودن (مردمی بودن) را داشت، بعد از پیروزی انقلاب اسلامی برای تحمیل خواستههای خود به ملت ایران و نظام جمهوری اسلامی، استراتژی ترور را انتخاب کرد و به یک گروهک تروریستی تمام عیار تبدیل شد. بیشترین شهدای ترور در دهه 60، به دست عناصر و عوامل گروهک تروریستی منافقین به شهادت رسیدهاند. منافقین پس از انفجار ساختمان مرکزی حزب جمهوری اسلامی در هفتم تیر ماه سال 1360 و به شهادت رساندن بیش از هفتاد نفر از نخبگان مذهبی ـ سیاسی و مسئولان ارشد نظام نوپای اسلامی در روز هشتم شهریور ماه همان سال اقدام به بمبگذاری در ساختمان نخستوزیری کردند.
نتیجه این اقدام جنایتکارانه تروریستی منافقین، به شهادت رسیدن دو تن از یاران امام و نیروهای اصیل انقلابی و کاملاً مردمی، یعنی رئیسجمهور شهید رجایی و نخستوزیر شهید باهنر بود. منافقین تصور میکردند با استفاده از شیوه ترور، میتوانند نظام مردمسالاری دینی را مغلوب خود سازند؛ لکن نظام با پشتوانههای مردمی خود، منافقین را مغلوب خود ساخت و آنان برای بقا، فرار از کشور و پذیرش مزدوری بیگانه را برای انجام هر نوع خیانت و جنایت، بر دیگر راهکارها ترجیح دادند. مزدوری منافقین و قرار گرفتن آنها در کنار ارتش بعث عراق، روی بسیاری از مزدوران عالم را سفید کرد. بازخوانی خیانتها و جنایتهای منافقین در حق ملت ایران در دوره دفاع مقدس، نشان میدهد که این سازمان تروریستی، تا چه حد دچار انحطاط اخلاقی شده است. در دهه 60 ملت ایران و جمهوری اسلامی، اصلیترین قربانی تروریسم به حساب میآید. اما به دنبال حادثه 11سپتامبر سال 2001 میلادی، تروریسم مختصات جدیدتری پیدا کرد. امریکاییها با تروریستی قلمداد کردن انفجار در برجهای دوقلو به عنوان نمادهای نظام سرمایهداری، شعار مبارزه با تروریسم سر دادند و در این مسیر «ائتلاف جهانی علیه تروریسم» را شکل دادند. امریکاییها تحت عنوان همین ائتلاف و به استناد قطعنامههای شورای امنیت، دو کشور افغانستان و عراق را اشغال کردند. رئیسجمهور امریکا بعد از حوادث 11سپتامبر، دنیا را به دو بلوک تروریستها و حامیان تروریسم و ائتلاف ضد تروریسم تقسیمبندی کرد. امریکاییها با این نوع دستهبندی، اعلام کردند که هر کس در ائتلاف ضد تروریسم با رهبری امریکا وارد نشود، به اردوگاه تروریستها تعلق خواهد داشت و با آن مقابله میشود. در آن زمان رهبر حکیم، بصیر و دوراندیش انقلاب اسلامی با صراحت و قاطعیت، ضمن مشکوک دانستن حادثه 11سپتامبر، خطاب به دولتمردان امریکا فرمودند ما نه با تروریستها هستیم و نه با شما و دولت امریکا را سرکرده تروریستهای عالم میدانیم!
از زمان لشکرکشی امریکاییها به منطقه راهبردی غرب آسیا (خاورمیانه) با شعار مبارزه با تروریسم، نه تنها تروریسم تضعیف و ریشهکن نشد، بلکه طی یک دهه و نیم گذشته، برخی از ملتهای این منطقه، قربانی تروریسم شدند. طی این سالها، جنایتهای هولناکی از سوی تروریستها، به ویژه در دو کشور عراق و سوریه انجام شد. «داعش»، هولناکترین، وحشتآفرینترین، خونخوارترین گروهک تروریست عصر حاضر به حساب میآید و همه جهانیان نسبت به این گروهک تکفیری تروریستی، چنین نظری را دارند. اما نکته جالب و بسیار قابل توجه، پشت صحنه داعش است. در پشت صحنه این گروهک تکفیری تروریستی، همان ائتلافی قرار دارد که در سال 2001 میلادی و به دنبال حادثه واقعاً مشکوک 11سپتامبر، به رهبری امریکا و با شعار مبارزه با «تروریسم» شکل گرفت! اسناد برای اثبات این ادعا بسیار است. اما کدام سند محکمتر و شفافتر از سخنان رئیسجمهور فعلی امریکا در دوره رقابتهای انتخاباتی است. آقای ترامپ در زمان رقابتها و مناظرههای انتخاباتی، با صراحت اعلام کرد، پشت صحنه داعش آقای «اوباما» و خانم «هیلاری کلینتون» قرار دارند و امریکا «مؤسس داعش» است! همانطور که تروریسم مورد حمایت نظام سلطه در دهه 60 انقلاب اسلامی در داخل ایران جنایتها آفرید و قربانیها گرفت، در یک و نیم دهه گذشته تروریسم با مختصات جدید و با همان پشت صحنهها، قربانیهای بسیاری را از ملتهای منطقه گرفته است.
اما همانطور که تروریسم دهه 60 در ایران، مغلوب نظام مردم سالاری دینی در سطح ملی شد؛ اینک تروریسم در منطقه به رغم برخورداری از حمایتهای همه جانبه امریکا، برخی از کشورهای اروپایی، صهیونیستها و برخی از دولتهای مرتجع عربی مانند آلسعود، مغلوب محور مقاومت با رهبری جمهوری اسلامی شده است. همه نشانهها و شواهد، از شکست پدیده شوم تروریسم در عراق، سوریه و لبنان حمایت میکند. در یک بررسی اجمالی از روند مبارزه جدی و واقعی با پدیده تروریسم طی قریب 40 سال گذشته در ایران و منطقه، این واقعیت آشکارا خودنمایی میکند که، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی پرچمدار و پیشگام این مبارزه بوده است. در دهه 60، این سپاه پاسداران بود که با تشکیل ارتش 20 میلیونی و سازمان اطلاعات 36 میلیونی به عنوان یک نهاد کاملاً انقلابی و مردمی و با مجاهدتها، رشادتها و شهادتها، توانست بساط و ساختار و سازمان تروریسم را در داخل کشور جمع و یک امنیت و ثبات پایدار را به ملت ایران تقدیم کند. در سالهای اخیر به دنبال پدیدایی سازمانهای مخوف تروریستی با پشتوانه نظام سلطه به رهبری امریکا در منطقه و بحرانآفرینی در کشورهای سوریه و عراق، باز هم سپاه پاسداران بود که به عنوان نماد اقتدار ملت ایران و نماینده جمهوری اسلامی به درخواست ملتها و دولتهای مشروع، قانونی و مردمی سوریه و عراق، پا به عرصه مبارزه با تروریسم در منطقه گذاشت. سپاه پاسداران همانطور که در دهه 60 بساط منافقین و دیگر گروهکهای تروریستی مورد حمایت بیگانه را جمع کرد، اینک هم در کشورهایی چون سوریه و عراق، با کمک مردم این دو کشور، تمام نقشههای تروریستها و حامیانشان را بر هم زده و آنان را دچار شکست قطعی کرده است که به عبارت دیگر سپاه در سطح ملی با کمک مردم ایران تروریسم داخلی مورد حمایت بیگانه را شکست داد و در سطح منطقه هم با کمک ملتهای منطقه گروهکهای تروریستی مورد حمایت نظام سلطه را با شکست مواجه ساخت.
سپاه طی این سالها به نمایندگی از ملت ایران و نظام جمهوری اسلامی، یک ائتلاف قدرتمند و جدی مبارزه با تروریسم را در منطقه و خصوصاً در سوریه شکل داد. در این ائتلاف، در کنار ساختارهای رسمی و باسابقه قدرت چون دولتها و ارتشهای سوریه، عراق و روسیه، ساختارها و سازمانهای مردمی، با الهام از الگوی بسیج در ایران، نقش برجسته و مؤثری در مبارزه با تروریسم ایفا کردند. سپاه در پدیدارسازی این مجموعههای مردمی همانند نیروهای مردمی در سوریه، حشدالشعبی در عراق، پیش از آنها حزبالله در لبنان و لشکرها و تیپهایی چون فاطمیون، زینبیون، حسینیون و ... نقش تأسیسی و هدایتی داشته است. انشاءالله با حول و قوه الهی، همانطور که سپاه با ریشهکنی تروریسم در ایران در دهه 60، امنیت پایداری را به ملت ایران تقدیم کرد، با کمک همین نیروهای مردمی در منطقه، با نابودی آخرین نفرات گروهکهای تروریستی و یا فراری دادن آنها از منطقه، ضمن بالا بردن ضریب امنیتی ایران، امنیت خوب و پایداری را برای ملتهای مسلمان منطقه پدید خواهد آورد. سیلی موشکی سپاه به تروریستها در پی ترقهبازی آنان در تهران از یک طرف و حضور میدانی پاسداران در ارائه خدمات مستشاری برای مبارزه با تروریسم در سوریه و عراق از طرف دیگر، از عزم و اراده جدی سپاه به عنوان نماد اقتدار در مبارزه با تروریسم حکایت میکند. شهدای گرانسنگ سپاه از شهید همدانی به عنوان حبیب سپاه گرفته، تا شهید محسن حججی این پاسداران جوان سر از تن جدا، همگی از این عزم و اراده و صداقت در دفاع از حریم اهل بیت و امنیت ملت ایران گواهی میدهند. اما در این میان نکته تأمل برانگیز برای جهانیان، آن است که امریکا به عنوان حامی اصلی تروریسم در دهههای اخیر، سپاه پاسداران را به اتهام حمایت از تروریسم، مورد تحریم قرار میدهد!
نظرات بینندگان