اسلام برای خانه نشینی نازل نشده است / انحراف دینی؛ نتیجه نفاق و بی بصیرتی / رهبر انقلاب : واقعهی غدیر خم، منطق روشن و مستحکم اسلام در نفی سکولاریسم است
جامعیت دین خدا
برخی دین را برنامه ای جامع برای رسیدن به حقیقت و سعادت آن هم در همه ی ابعاد زندگی بشر تعریف می کنند. از آنجا که اساسا وجود انسان ابعاد مختلفی دارد و هرگز محدود به یک بعد فردی نیست ، دین کامل و دین حق هم باید بتواند برای همه ی ابعاد زندگی بشر برنامه ای جامع و مانع ارائه نماید. ادیان الهی خصوصا دین اسلام که دین اکمل و خاتم بوده و قرار است برنامه ی کامل و جامع همه بشریت و ابعاد مختلف زندگی ایشان از روز بعثت تا روز قیامت باشد؛ باید دینی باشد که در وجوه مختلف زندگی بشر اعم از زندگی فردی تا زندگی سیاسی و اجتماعی برنامه ارائه نماید . قرآن کریم در آیه 89 سوره نحل به همین معنا تصریح داشته و فرموده است :
وَنَزَّلْنَا عَلَيْكَ الْكِتَابَ تِبْيَانًا لِكُلِّ شَيْءٍ وَهُدًى وَرَحْمَةً وَبُشْرَىٰ لِلْمُسْلِمِينَ : ما بر تو این کتاب (قرآن عظیم) را فرستادیم تا حقیقت هر چیز را روشن کند و برای مسلمین هدایت و رحمت و بشارت باشد.
در واقع دین اسلام و مشخصا قرآن کریم و سنت معصومین (ع) همه ی برنامه ،اهداف ، مبانی و اسلوب های لازم برای رسیدن به حقیقت و سعادت را عرضه کرده است.
آیت الله جوادی آملی در بخشی از تفسیر آیه ی فوق، ذیل آیه 89 سوره مبارکه نحل در تفسیر تسنیم خود فرموده اند:
اينها مربوط به مسئله هايي است كه ( بحث )شده، اما آنچه كه مربوط به ذيل آيه است فرمود: ﴿وَنَزَّلْنَا عَلَيْكَ الْكِتَابَ تِبْيَاناً لِكُلِّ شَيْءٍ وَهُديً وَرَحْمَةً وَبُشْرَي لِلْمُسْلِمِينَ﴾ فرمود ما كتابي نازل كرديم كه اين همه چيز را بيان ميكند هدايت هست، رحمت هست، بشريٰ هست اينها مسائل ارزشي است شما را راهنمايي ميكند به مبدأ، راهنمايي ميكند به معاد، راهنمايي ميكند به بهرهبرداري صحيح، راهنمايي ميكند كه بيراهه نرويد راه كسي را هم نبنديد و اگر بيراهه نرفتيد بشرا و رحمت است و اگر بيراهه رفتيد يا راه كسي را بستيد كه انذار است و عذاب؛ اين براي همه مردم است منتها آنكه طَرفي ميبندد و بهره ميبرد گروه مسلمانها هستند وگرنه اين هدايت است و رحمت است و بشرا است ﴿لِلنَّاسِ أَجْمَعِينَ﴾ اگر فرمود: ﴿وَمَا أَرْسَلْنَاكَ إِلَّا كَافَّةً لِّلنَّاسِ﴾ يا ﴿وَمَا أَرْسَلْنَاكَ إِلَّا رَحْمَةً لِلْعَالَمِينَ﴾ براي آن است كه جهانيان ميتوانند از ذات مقدس پيغمبر(صلّي الله عليه و آله و سلّم) بهرههاي فراواني ببرند منتها آنهايي كه استفاده ميكنند گروه متّقياناند، مسلميناند، مؤمنيناند و مانند آن.
اين ها براي تعبير ﴿هُديً وَرَحْمَةً وَبُشْرَي﴾ است اما هيچ كدام از اينها نشان تقييد ﴿تِبْيَاناً لِكُلِّ شَيْءٍ﴾ نيست بنابراين ميتوان گفت كه قرآن كريم همان طوري كه مبيّن عقايد است از يك سو، مبيّن اخلاق است از سوي ديگر، مبيّن احكام فقهي است از سوي سوم، مبيّن مسائل حقوق فردي و جمعي است از سوي چهارم، مبيّن علوم هم هست از سوي پنجم و (...) .
غدیر؛ منطق روشن اسلام در نفی سکولاریسم
در این میان که تمامی شواهد و قرائن عقلی و نقلی برگرفته از قرآن ، احادیث و سنت معصومین (ع) و احکام روشن عقلی بر جامعیت اسلام و حضور فعال آن در همه ی عرصه های زندگی بشر از جمله بعد سیاسی و اجتماعی آن دلالت دارد عده ای مبحث سکولاریسم و سودای جدایی دین از سیاست را مطرح می کنند .
سکولاریسم که از غرب و پس از خطاهای متعدد کلیسای تحریف شده نشات گرفته است سعی در محدود کردن دین به عرصه های فردی زندگی بشر دارد . سکولاریسم به روشنی می گوید دین و دیانت تنها برای بعد فردی زندگی افراد است و دینی که قرار بود در همه ی ابعاد نسخه ی سعادت بشر را بپیچد ، حق دخالت و ارائه برنامه در عرصه های سیاسی و اجتماعی و فرهنگی و اقتصادی و غیره را ندارد .
همانطور که گذشت شواهد متعدد و متقنی برای اثبات تعارض و تناقض سکولاریسم با اسلام ناب وجود دارد اما ماجرای غدیر خم و انتخاب جانشینی امیرالمومنین (ع) روشن ترین منطق اسلام در نفی سکولاریسم است . در واقع انتصاب الهی امیرالمومنین (ع) به عنوان جانشین پیامبر گرامی اسلام (ص) به وضوح نشان دهنده ی آن است که ، حضور فعال دین در عرصه حکومت و اجتماع ، پس از پیامبر اسلام (ص) هم قرار است ادامه پیدا کند و حقیقت دین هرگز محدود به احکام فردی نخواهد بود .
رهبر انقلاب هم در دیدار عید غدیر خود در سال 93 با اقشار مختلف مردم با اشاره به تبلیغات هدفمند دشمنان امت اسلامی برای جدا کردن اسلام از سیاست و منحصر کردن دین شریف در مسائل شخصی و خصوصی فرمودند : واقعهی غدیر خم، منطق روشن و مستحکم اسلام در نفی این نگاه سکولار است، چرا که غدیر خم مظهر توجه و تأکید اسلام بر حکومتداری و سیاست به شمار میرود.
ولی
امر مسلمین جهان با نفی نگاهی که مسألهی نصب امیر مؤمنان علیهالسلام به
دست پیامبر عظیمالشأن اسلام صلیاللهعلیهوآله را فقط به معنای نصب
جنبههای معنوی میداند، افزودند: جنبههای معنوی قابل نصب نیست و معنای
حقیقی این واقعهی مبارک، توجه به امر حکومت و مدیریت جامعه است و این درس
بزرگ غدیر برای مسلمانان است.
در پی اعلام جانشینی امیرالمومنین (ع) از سوی پیامبر گرامی اسلام (ص) که البته به دستو صریح خداوند انجام شده بود آیه ی اکمال دین و اتمام نعمت نازل گردید .
الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَ رَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلامَ دِيناً : امروز دين شما را برايتان كامل و نعمت خود را بر شما تمام گردانيدم و اسلام را براى شما [به عنوان] آيينى برگزيدم.
این آیه ثابت می کند دین اسلام دین کامل و جامعی نخواهد شد و به رضایت الهی به عنوان یک دین نخواهد رسید تا زمانی که با ولایت امیرالمومنین(ع) ادامه یابد و وظایف امامت ایشان منعقد گردد .
برخی در تقسیمی ، وظایف رسولان الهی را در چهار بخش ذیل تقسیم نموده اند:
1)دریافت و ابلاغ وحی
2)تبیین و تعلیم و تبلیغ وحی (مرجعیت دینی )
3)اجرای اسلام در جامعه از طریق تشکیل حکومت و ولایت ظاهری
4)ولایت معنوی
در واقع امامت و ولایت بعد از پیامبر اسلام (ص) دقیقا تمامی وظایف رسول خدا (ص) را به عنوان جانشین ایشان خواهد داشت به جز وظیفه ی اول که با اتمام عمر گرانقدر رسول خدا (ص) به پایان رسیده بود .
با استناد به آیه ی اکمال و وظایف امام بعد از رسول خدا (ص) این نتیجه حاصل خواهد شد که ورود سکولاریسم و محدود کردن دین به عرصه ی فردی نه تنها برگرفته از دین نیست بلکه این بدعت مخالف با فلسفه ی رضایت الهی از دین خواهد بود.
گرچه موضوع ولایت و امامت با حساسیت شدید خداوند و پیامبر اسلام (ص) همراه بود اما چندی از شهادت رسول خدا (ص) نگذشته بود تا ماجرای سقیفه بنی ساعده با رهبری خط نفاق و بی بصیرتی مردم به آغاز اولین و مهم ترین جریان سکولاریسم بعد از اسلام تبدیل شد .
در واقع سقیفه حضور رهبر دینی منتصب از جانب خدا را در عرصه سیاست و حاکمیت منع کرد و رهبری جامع ایشان را به خانه نشینی محدود کرد . این اولین و مهم ترین ظهور سکولاریسم بعد از اسلام بود .
علامه مصباح یزدی در کتاب ارزشمند «پرتوی از ولایت» به اثبات همین موضوع پرداخته و فرموده است :
اميرالمؤمومنین (ع) ضمن نامهاى مفصل براى معاويه، به احاديث پيغمبر اكرم(ص)احتجاج كرده، نوشتند: پيغمبر اكرم(ص) مرا وصى و وزير خود قرار داد و فرمود: «على(ع) بعد از من خليفه من بر شما است» و پيغمبر اكرم (ص) تعابيرى مانند ولايت، امامت، خلافت و رياست را در شأن من فرمودند، با اين همه چگونه تو اين احاديث را قبول نمىكنى؟ معاويه در پاسخ حضرت امير(ع) اين گونه نوشت: اَلا وَ اِنَّما كانَ مُحَمَّدٌ رَسُولا مِنَ الرُّسُلِ اِلَى النّاسِ كافَّةً فَبَلَّغَ رِسالاتِ رَبِّهِ لايَمْلِكُ شَيْئاً غَيْرَهُ ؛يعنى درست است كه تو خليفه رسول الله(ص) و جانشين او هستى، اما مگر رسول الله(ص) چه كسى بود؟ او تنها پيام آورى بود و از جانب خدا پيامهايى را به مردم ابلاغ مىكرد؛ اما «لايَمْلِكُ شَيْئاً غَيْرَهُ»، مقام و منصب ديگرى غير از دريافت و ابلاغ پيامهاى خدا به مردم نداشت! از اين رو تو على(ع) نيز خليفه رسول خدا(ص) هستى تا پيامهايى را كه آن حضرت از جانب خدا آورده بود، به مردم برسانى! اما امامت و رياست بر مردم را خود پيغمبر اكرم(ص) هم نداشت تا تو بخواهى جانشين او در اين امر باشى!
حضرت امير(ع) در پاسخ معاويه نامهاى نوشتند و در خصوص اين استدلال او فرمودند: زَعَمْتَ أَنَّهُ كانَ رَسُولا وَ لَم يَكُنْ اِماماً فَاِنَّ اِنْكارَكَ عَلى جَميعِ النَّبيّينَ الْاَئِمَّةِ؛ تو مدعى هستى كه پيغمبر اسلام(ص) تنها مقام رسالت را داشت و مقام امامت و رياست بر امت را نداشت؛ اين سخن تو نه تنها انكار مقام امامت براى پيغمبر اكرم(ص) است، بلكه انكار اين مقام در حق تمام انبيايى است كه داراى مقام امامت بودند.
در توضيح فرمايش حضرت امير(ع) بايد بگوييم، دو آيه در قرآن بر امامت انبيا تصريح كرده است:
وَ جَعَلْنا مِنْهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنا؛ و برخى از آنان (پيامبران) را پيشوايانى قرار داديم كه به فرمان ما (مردم را) هدايت مىكردند.
آيه ديگر آيهاى است كه به طور مشخص مقام امامت را براى حضرت ابراهيم(عليه السلام) ثابت مىكند: وَ إِذِ ابْتَلى إِبْراهِيمَ رَبُّهُ بِكَلِمات فَأَتَمَّهُنَّ قالَ إِنِّي جاعِلُكَ لِلنّاسِ إِماماً . در تفسير اين آيه مفسران اثبات كردهاند كه بعد از آن كه حضرت ابراهيم(عليه السلام) به مقام نبوت، رسالت، و خلّت (مقام خليل اللهى) نايل شد، در نهايت به مقام امامت رسيد و اين آخرين مقام حضرت ابراهيم(ع) بود كه در اواخر عمر به آن حضرت اعطا شد.
نتیجه آن
خواهد بود که اسلام حقیقی نازل شده از طرف خداوند متعال ، در یک کلام اسلام
ناب عملا و نظرا هیچ تناسبی با سکولاریسم ندارد بلکه جای جای این دین بزرگ
نشان از حضور فعال و اثر گذار در همه ی ابعاد زندگی بشر دارد . ماجرای
غدیر خم و انتصاب امیرالمومنین (ع) به عنوان امام بعد از پیامبر (ص) تنها
یکی از دلایل متقن تناقض اسلام با سکولاریسم است .