سال ۷۶ هم یکی از مسئولین عالی رتبه از من خواست که آقا این انتخابات را ابطال کنید/ اگر همه جمع شوند بگویند ابطال، قبول نخواهم کرد؛ ابطال، یعنی زدن توی دهن مردم
واکنش رهبر انقلاب به ابطال انتخابات در سال ۷۶
در بخش دوم، رهبر انقلاب ختم رسمی جلسه را اعلام میکنند، اما میگویند: «من با دوستان اگر خواستند، مینشینم و صحبت میکنم.» همهی دوربینها به خواست ایشان از اتاق خارج میشود. بعداز آن، برخی از حاضران مجددا نکات مختلفی را با جزئیات بیشتر در مورد انتخابات بیان میکنند. محور اصلی نکات عمدهی این افراد، مخدوش بودن انتخابات و در نتیجه، اعلام ابطال آن است. رهبر انقلاب در جواب یکی از این افراد چنین میگویند: «شما میگویید مردم عصبانیاند. این طبیعی است... شما خیال میکنید وقتی که آقای خاتمی با بیست میلیون رأی پیروز شد، یک عدهای عصبانی نبودند؟ خب چرا، آنها هم عصبانی بودند. آنها هم همین حرف را میزدند. آنها هم همین داعیهها و طلبکاریها را میکردند. همان وقت به من هم مراجعه کردند. یکی از مسئولین عالیرتبهی آن روز آمد پیش من و از من خواست که آقا این انتخابات را ابطال کنید. من آنچنان تشری زدم که به نظرم بعد از آن بین ما و آن مسئول هنوز هم درست اصلاح نشده...»
رهبر انقلاب به یکی از حضار که مدتها در نظام مسئولیت داشته و دستاندرکار امور بوده یادآوری میکنند که امکان تقلب در چنین موردی -که بیش از ۱۰ میلیون اختلاف رأی وجود دارد- بسیار پایین است. اگر هم تردیدی هست، میتوان از آدمهای باتجربه در وزارت کشور که در جریان این امور هستند و بسیاریشان هم با رئیسجمهور وقت موافق نیستند، پرسید.نمایندهی ستاد آقای موسوی نیز که سابقهی برگزاری انتخابات را در دوم خرداد ۷۶ داشته است،خدشه به انتخابات را مرتبط با مسائل قبل از روز انتخابات عنوان میدارد و در عین حال با صراحت میگوید که امکان تقلب در این حد وجود ندارد.
ابطال انتخابات، یعنی زدن توی دهن مردم
سپس رهبر انقلاب نیز با توجه به عدم ارائهی مستندی مبنی بر جابجایی آراء در انتخابات که طبق قانون موجب ابطال انتخابات خواهد شد، تأکید میکنند: «شما بدانید، یقین کنید... اگر همه هم جمع بشوند بگویند ابطال، من قبول نخواهم کرد. ابطال، یعنی زدن توی دهن مردم. چهل میلیون آدم آمدند پای صندوق رأی دادند، من بگویم شما غلط کردید رأی دادید؛ چنین چیزی مگر ممکن است؟ مطلقاً من این را قبول نخواهم کرد. مسئلهی مرجع خلافِ قانون و فرایِ قانون هم جایش اینجا نیست. اینجا مرجع قانونی وجود دارد. راه قانون وجود دارد. من به شورای نگهبان و وزارت کشور توصیه کردم و باز هم میکنم؛ الآن هم آقایان حضور دارند، به ایشان میگویم: به دقت رسیدگی کنند. حتی اگر لازم شد صندوقهایی را بازشماری کنند، حتماً بکنند. شماها هم بروید حضور داشته باشید نگاه کنید. همان مواردی که مورد شبهه است بروید نگاه کنید. اگر چنانچه نتیجهی بازشماریها خلاف آن چیزی درآمد که الآن در آمار رسمی وجود دارد، حتماً آن را دخالت بدهند. البته من مطمئنم، یقین دارم که امکان ندارد که نتایج انتخابات را عوض کند؛ نتایج عوض نخواهد شد. [اما] راه همین است. راه، راه قانونی است. من به آقای مهندس موسوی هم گفتم. ایشان هم از من قبول کرد که راه، راه قانونی است. از همان طریق قانونی مشی کنند، من هم قرص و محکم پشتش میایستم. شما بدانید من با آقایان شورای نگهبان و با آقایان وزارت کشور رودربایستی ندارم. میایستم پایش تا اینکه این قضیه حل بشود.»
آقا مناقشه بر سر نتایج انتخابات مجلس ششم در تهران را مثال میزنند که قرائن اولیه متعددی بر وقوع تخلف در آن وجود داشت و برخی بر ابطال انتخابات اصرار داشتند. موضع رهبر انقلاب در آن موقع این بود که شبهات بررسی شود و اگر تخلف ثابت شد، نتیجه ابطال شود. اما بعد از تحقیقات معلوم شد هرچند تخلفاتی در کار بوده، اما نه چنان که سرنوشتساز و مستلزم ابطال بوده باشد.
رهبری با انتقاد از برخی مواضع دوگانه در
برابر قانونگرایی، تأکید میکنند که در این مورد، راه درستی که بتوان پای
آن ایستاد، سازوکارهای قانونی است؛ نه راههای فراقانونی که تضمینی برای
قبول نتایج آن وجود ندارد: «حالا فرض [کنید] ما یک مجموعه حکمیت هم معین
کردیم. یک حُکمی هم دادند. اگر آن حکم بر خلاف میل شما بود، قبول میکنید؟
من بعید میدانم. باز شبهه به وجود میآید. چه داعی داریم ما بیخود شبهه
را زیاد بکنیم؟ راه قانون را مشی کنید، درست عمل بکنید. انشاءاللّه خدای
متعال هم برکت خواهد داد.»
منبع: نشریه خط حزبالله