کد خبر: ۱۱۸۲۳۴
تاریخ انتشار: ۲۲:۱۳ - ۲۰ دی ۱۳۹۶
یادداشت شیرازه؛

اعتراض اجتماعی فرصت طلایی جهت باز اندیشی و اصلاح ساختارهای معیوب

خاموش کردن صدای نخبگان و دلسوزان جامعه و بی‌توجهی به مستضعفین موجب سرخوردگی و فاصله‌گیری پایگاه اجتماعی انقلاب از جمهوری اسلامی می‌شود.
اعتراض اجتماعی فرصت طلایی جهت باز اندیشی و اصلاح ساختارهای معیوب
شیرازه؛ تجمعات اعتراضی که هفته‌های گذشته در گوشه‌ و کنار کشور اتفاق افتاد صدای مطالبات به حق طبقه محروم جامعه ایران بود. همان طبقه‌ای که از ابتدا بار نظام و انقلاب را به دوش کشیده و حال از تبعیض و بی‌عدالتی به ستوه آمدند و پس از سال‌ها شکواییه و بی‌توجهی مسئولان رده‌های مختلف، به کف خیابان‌ها آمدند تا شاید صدای اعتراضات‌شان شنیده شود. بنابراین فروکاست مطالبات مردم به مشکلات معیشتی صحیح نیست بلکه این روزها غده چركين مشكلات اجتماعی با نيشتر سياست و اقتصاد سرباز كرده است.

علاوه بر این باید توجه داشت که؛ ملت ایران در چند سال اخیر و به ویژه در یکسال گذشته تحت تأثیر فشارها و تنش‌های عمده‌ای قرار داشته است و این فشارها به تدریج از آستانه تحمل فراتر رفته و صدای اعتراض‌ها را بلند کرده است. از همین رو شاید لازم باشد با کنار گذاشتن عینک خوش‌بینی علل اصلی نارضایتی عموم جامعه را شناخت و چاره‌ای در این باره اندیشید.

سال‌هاست مشکلات مختلف کشور از جمله بیکاری جوانان، افزایش فقر، خشکسالی و آلودگی هوا توسط مسئولین و رسانه‌ها مطرح می‌شود و این در حالی است ‌که مردم نمی‌توانند در این باره اقدام خاصی داشته باشند بلکه لازم است مدیران با توجه به مشکلات پیش‌روی جامعه برنامه‌ریزی، پیشگیری و اقدامات مقتضی را انجام دهند‌. اما متاسفانه مسئولین با پاس‌کاری مشکلات از انجام وظیفه شانه خالی کرده و هر مسئله‌ای را بعنوان دستاویزی برای تصفیه حساب جناحی خود قرار می‌دهند.

از طرفی وجود فساد‌ه گسترده، اختلاس‌های نجومی، تبعیض‌های سازمان‌ یافته و عدم برخورد مناسب دستگاه‌ قضایی عامل دیگری در افزایش تنش‌های اجتماعی و بی‌اعتمادی به مسئولان است. چرا که شاید مردم بتوانند برخی کمبودها را تحمل نمایند اما تبعیض، فاصله طبقاتی، رانت خواری و اشرافیت مسئولان در حالی‌که عموم جامعه با مشکلات عدیده اجتماعی و اقتصادی مواجه است، حقیقتا غیر قابل تحمل و موجب افزایش خشم توده‌ها شده و امید به اصلاح جامعه را در دل هر ایرانی دلسوز از بین برده است.‌

همچنین در حالی‌که یکی از شعارهای انقلاب اسلامی، آزادی و جمهوریت بود اما با افزایش گسل و شکاف‌های اجتماعی، عموم جامعه از نقش‌آفرینی در بسیاری از مسائل کشور محروم و البته ناامید شده‌اند. مثلا با گذشت 40 سال از انقلاب هنوز مردم نمی‌دانند چگونه می‌توانند صدای خود را به گوش مسئولان برسانند! علی‌رغم اینکه در قانون اساسی حق اعتراض و تجمع در نظر گرفته شده اما هنوز ساز و کاری دقیق و موثر برای این امر اندیشیده نشده است.


البته تعریف ساز و کار اعتراضات اجتماعی و تعیین مکانی برای تجمع شاید امری لازم باشد اما کافی نیست. چرا که صرف تجمع و شنیده شدن اعتراض‌ها مشکلی از جامعه حل نمی‌کند همان‌طور که در سال‌های اخیر با افزایش دامنه فضای مجازی مطالبات عمومی به گوش مسئولان قوای مختلف می‌رسد. اما متاسفانه مشکل اینجاست که هیچ یک خود را در مقام پاسخگویی نمی‌بینند! از همین رو هر تجمع و مطالبه‌ای را از زاویه امنیتی دیده و تهدیدی برای امنیت ملی می‌خوانند و این در حالی است که اتفاقا عملکرد مسئولان‌ رده‌های مختلف حاکمیتی؛ امنیت اجتماعی، سیاسی و اقتصادی را مورد خدشه قرار داده و عرصه را بر جولان مافیا هموار می‌نماید.

بنابراین شفافیت، پاسخگویی و ارتباط مستقیم و بدون واسطه مسئولان با مردم، اجرای عدالت اجتماعی، ارتقای عقلانیت و آزادی اسلامی در جامعه را همواره باید در نظر داشت و دانست که؛ خاموش کردن صدای نخبگان و دلسوزان جامعه و بی‌توجهی به مستضعفین موجب سرخوردگی و فاصله‌گیری پایگاه اجتماعی انقلاب از جمهوری اسلامی می‌شود.

 اعتراض‌ها و چالش‌های تند اجتماعی_سیاسی شاید خطری بالقوه‌‌ برای سامان سیاسی و اجتماعی محسوب شود اما در واقع فرصتی‌ طلایی برای بازاندیشی و اصلاح ساختارهای معیوب است تا راه را بر پیشرفت کشور و همراهی مردم هموار نماید که این مسئله نیازمند هنرمندی نخبگان فکری و مسئولیت‌پذیری و اراده انقلابی مسئولان قوای مختلف است.
*مینا کمالی
نظرات بینندگان