رونق سینما در گرو آشتی با کودکان و نوجوانان
سینمای کودک که در دهه ۶۰ و نیمه اول دهه ۷۰ دوره درخشانی را سپری میکرد و همه جهان سینمای ایران را با کودکانش میشناختند در دورهای تحت تاثیر تحولات سیاسی و اجتماعی جامعه به فراموشی سپرده شد و وارد رکودی بیسابقه شد.
سالهاست این موضوع یک اصل پذیرفتهشده است که کودکان مهمترین مخاطبان محصولات تصویرى هستند. این موضوع آنقدر مبرهن است که از دهههای گذشته تاکنون سینمای امریکا و دیگر کشورهای صاحب صنعت سینما به این مهم توجه ویژه داشتهاند و هر روز بر تولیدات خود با محوریت کودک و نوجوان افزودهاند.
امریکاییها طی ۱۵- ۱۰ سال اخیر محتوای تولیدات سینماییشان را به سمتی بردهاند که سینما محفلی برای حضور همه اقشار خانواده به خصوص کودک و نوجوان باشد. این رویکرد هم به رونق سینما کمک کرد و هم با یک فرهنگسازی راهبردی، روی مهمترین رده سنی متمرکز شده است.
با بررسی سینمای کودک در ایران نیز درمییابیم که از بدو پیدایش سینما در ایران، کوششهایى براى شکلگیرى سینمای کودک و نوجوان صورت گرفته است، اما پیش از انقلاب تمام این تلاشها ابتر ماند و به جز یکی دو فیلم از عباس کیارستمی که کاراکترهای اصلی آن کودک و البته مخاطب آنها نیز بزرگسالان بودند، نمیتوان حتی یک فیلم کودک نام برد که پیش از انقلاب ساخته شده باشد.
با پیروزی انقلاب اسلامی و با رونق دوباره سینما و از اوایل دهه ۶۰ تولیدات سینمای کودک دوباره جان تازهای گرفت و آثار ماندگاری برای خانوادهها با رویکرد کودکان و نوجوانان تولید شد.
در اوایل دهه ۶۰ فیلمسازى براى کودکان صرفاً از طریق تلویزیون دنبال میشد و بخش خصوصى و سینماى حرفهاى خیلی گامی در این جهت برنمیداشت، ولی به مرور با ورود بنیاد فارابی و کانون پرورش فکرى کودکان و نوجوانان گامهای جدی در زمینه یافتن مخاطبان تازه براى سینمای کودک برداشته شد، به عنوان نمونه فیلم «شهر موشها» ساخته مشترک مرضیه برومند و محمدعلى طالبى مورد توجه زیادی قرار گرفت و در نمایش عمومى نیز موفقیت چشمگیرى به دست آورد. پس از آن آثار فراوانی با رویکرد خانواده و توجه به سینمای کودک تولید شدند که اکثر آنها کم و بیش با موفقیت در گیشه نیز همراه بودند.
معصومیت از دست رفته
فیلمسازان جوان آن دوران، با ورودی جسورانه و احساس تکلیف برآمده از متن انقلاب توانستند با خلق آثار در خور توجهی در حوزه سینمای خانواده به خوبی نقش تربیتی خود را در فضای فرهنگی کشور ایفا کنند و بسیاری از مفاهیم اخلاقی را در قالب داستانهایی جذاب به کودکان و نوجوانان آموزش دهند. جالب است که کودکان در این برهه زمانی از تاریخ ایران در فیلمهای سینمایی جولان میدادند و از همین طریق سینمای ایران از معصومیت و پاکی بینظیری برخوردار بود.
جالب است که بهترین آثار برخی فیلمسازان مطرح آن دوره را آثاری تشکیل میدادند که با محوریت یک یا چند کاراکتر کودک ساخته شدهاند.
فیلمهای «خانه دوست کجاست»، «نیاز»، «ساز دهنی»، «داستانهای شاهنامه»، «پاتال و آرزوهای کوچک»، «دزد عروسکها»، «خواهران غریب» و... از جمله آثار شاخصی است که در طول دهه ۶۰ و اوایل دهه ۷۰ به تولید رسید و توانست در بین خانوادههای ایرانی موفقیت کسب کند. از این دوران باید به عنوان دوره طلایی سینمای کودک در ایران یاد کرد و حتی میان آثار عرضه شده در مجامع بینالمللى فیلمهاى کودک و نوجوان سینماى ایران، بیشترین و بهترین حضور را داشتهاند.
نزول سینمای کودک با روی کار آمدن دولت اصلاحات
اما در کمال تأسف روزهای خوش سینمای کودک با ورود به نیمه دوم دهههای ۷۰ و ۸۰ رو به زوال رفت و گویی این معادله کاملاً معکوس شد و سینمای کودک و نوجوان که با آغاز انقلاب اسلامی در سالهای دهههای ۶۰ و ۷۰ اوج گرفته و منجر به رونق سینمای ملی شده بود و آثار تربیتی مطلوبی نیز به همراه داشت کمکم با روی کار آمدن دولت موسوم به اصلاحات تحت تاثیر گرایشاتی افراطی به سمت موضوعات مثلاً مهم و تلخ اجتماعی چرخش کرد تا جایی که مهمترین فیلمسازان کودک هم از این تغییر ذائقه در امان نماندند و در نهایت در قالب قانونی نانوشته بچهها از فیلمها اخراج شدند و متعاقب آن دیگر سالنهای سینما هم جای مناسبی برای بچهها نبود.
حالا در دهه ۹۰ کار به جایی رسیده است که اگر طی سال تنها یک محصول موفق در حوزه کودک و نوجوان داشته باشیم کلاهمان را بالا میاندازیم و آن را نشانه اهمیت نهاد خانواده در سینما میدانیم! اما به واقع خیلی وقت است کار شاخصی در حوزه کودک و نوجوان آن هم در سینمای پرآوازه کشورمان ندیدهایم که قابلیت معرفی در دنیا نیز داشته باشد.
در روزگاری که هالیوود مشتاقانه مشغول سرمایهگذاری روی محصولات کودک و نوجوان است و کمپانیهای مختلف تمرکزشان را بر افزودن کمیت و کیفیت آثار سینمای این حوزه قرار دادهاند، ما همچنان چه در سیاستگذاری چه عرصه اجرا در قبال سینمای کودک منفعلانه عمل میکنیم و نتیجه آن شده که تولیدات باکیفیت سینمای کودک ایران با افت چشمگیری مواجه شود و حتی به یک فیلم هم در طول سال نمیرسد.
این مهجوریت سینمای کودک تا آنجا پیش رفته که با نگاهی به آثاری که اکنون بر پرده سینما قرار دارند، گویی خانواده در سبد محصولات سینمای ایران هیچ جایگاهی ندارد و تقریباً اکثر فیلمهای امسال که مجوز اکران گرفتند با محدودیت نمایش برای سنین ۱۲ تا ۱۵سال اکران شدهاند.
به هر حال لازم است مسئولان و مدیرانی که در دستگاهها و نهادهای مختلف فرهنگی و هنری مرتبط با حوزه کودکان مشغول فعالیت هستند با همتی مضاعف و بر اساس نیازهایی که مخاطب امروز طلب میکند دست به تولیدات در خور توجهی در حوزه کودک و نوجوان بزنند. با وجود تمام اهمالکاریها و سوءمدیریتها و مشکلاتی که گریبانگیر متولیان امر در سینمای مهم کودک است این امید وجود دارد که دوباره سینمای کودک در کشور ما جان بگیرد و روزهای پرفروغ خود را ادامه دهد.
منبع: روزنامه جوان
نظرات بینندگان