شیعه و چالش هویتسازیهای جعلی
شیعیان در جهان امروز دارای وضعیتی هستند که برای ایفای نقش و رسالت واقعی خود باید این وضعیت را به درستی بشناسند و چالشهای پیشروی خود را شناسایی و آسیبها را برطرف کنند.
در بررسی این موضوع با حجتالاسلام والمسلمین دکتر محسن الویری دارای مدرک دکتری در رشته تاریخ تمدن ایران و اسلام، عضو هیات علمی دانشگاه باقرالعلوم(ع)، از پایهگذاران و اساتید رشته تاریخ تشیع در کشور و از صاحبنظران و پژوهشگران حوزه تاریخ و تمدن اسلامی و سردبیر مجله «تاریخ اسلام» به گفتوگو نشستیم که اکنون پیش روی شماست. از وی تاکنون آثار پژوهشی متعددی در زمینههای یادشده تدوین و منتشر شده است که «مطالعات اسلامی در غرب» ازجمله اینهاست.
در ابتدای بحث ضروری است که به وضعیت کنونی شیعیان در جهان نظری داشته باشید تا بعد با دقت بر روی این وضعیت بتوان به چالشهای آن پرداخت.
لازم است وضعیت شیعیان در جهان را از سه زاویه نگریست؛ مناطقی وجود دارد که شیعیان در آنها حضور دارند اما پراکنده هستند؛ یعنی تمرکزی مانند ایران و عراق ندارند. زاویه دیگر، نگاهی است که دیگران به شیعیان دارند؛ یعنی درک وضعیت کنونی شیعیان مستلزم این است که هم یک گزارش از نگاه درونی داشته باشیم و هم گزارشی از نگاه بیرونی به مساله داشته باشیم. در نگاه درونی آنچه که بدون تردید مسلم است و هیچ شکی در آن وجود ندارد، مساله هویتیابی شیعیان در دوران جدید است که به دنبال پیروزی انقلاب اسلامی در ایران ایجاد شد. بعد از انقلاب اسلامی شیعیان سراسر جهان هویت جدیدی پیدا کردند و خود را باز یافتهاند و این بازیابی هویت، بزرگترین مشخصه شیعیان به حساب میآید، طبیعتا این بازیابی هویت ظهور و بروز متفاوت دارد. شیعیان در کشورهای مختلف حاشیه خلیجفارس و در خاورمیانه و حتی جاهایی که اجتماع شیعه به شکل متراکم وجود ندارد به صورت پراکنده زندگی میکنند، به عنوان مثال در کشورهای اروپایی تمام شیعیان یک هویتیابی قابل فهم دارند که قابل تشخیص است؛ اما طبیعی است که براساس شرایط پیرامونی و محیطی نوسان دارد و یکسان و یکدست نیست، بنابراین این یک نگاه درونی است که میتوان به وضعیت شیعه داشت.
از طرف دیگر، نگاه دیگر مربوط به بیرون است که قابل توجه است و از دو زاویه محل بحث است؛ یکی اینکه این جمعیتی که هویت خود را بازیافتهاند، قدر مسلم این است که بسیار بیشتر از گذشته مورد عنایت و مورد توجه قرار گرفتهاند، همه به گونهای آنها را زیر ذرهبین خودشان قرار دادهاند. بررسیهایی که درباره تعداد آثار مربوط به شیعیان در آثار مستشرقان وجود دارد و بررسیهایی که در این باره صورت گرفته، نشان میدهد که تا دهه 70 قرن بیستم تعداد این آثار بسیار بسیار اندک بود و از هر100 اثر درباره جهان اسلام شاید 7 اثر به شیعیان اختصاص داشت و تازه این تعداد هم مربوط به شیعه اثنیعشری نمیشد، بلکه فرقههای مختلف شیعه را در بر میگرفت، فرقههایی چون زیدیه، اسماعیلیه و... اما امروزه بدون تردید این آمار ترقی بسیار زیادی کرده و هر روز به طور منظم شاهد انتشار کتابها، مقالهها و مجموعه مقالات همایشها درباره شیعیان هستیم و تعداد قابل توجهی از پایگاههای اطلاعرسانی هم به این موضوع اختصاص یافته است؛ بنابراین میتوان نتیجه گرفت که شیعیان مورد اقبال قرار گرفتهاند و همه میخواهند که این قشر را بشناسند.
نکته سومی که در این بحث باید مدنظر قرار گیرد، این است که یک نوع تلاش هم صورت میگیرد تا نوعی هویتسازی جعلی برای شیعیان انجام شود که این مطلب را نمیتوان به عنوان یک واقعیت نادیده انگاشت؛ یعنی جریانهای مختلفی میکوشند تا هویت جعلی آن گونه که خود میخواهند برای شیعه بسازند و آن را معرفی کنند؛ خصوصا جریانهای وهابی و نگاههایی که از جریانات افراطی متاثر است، اینها نیز اغلب میکوشند یک هویت جعلی و بدعتگذارانه برای شیعه ترسیم کنند یا آن را به شیعه تحمیل کنند و شیعه را به عنوان یک جریان انحرافی و بدعتگذار و التقاطی و دور از آموزههای وحیانی اسلام معرفی کنند. این یک هویت جعلی است که دیگران میخواهند بسازند و به شیعه تحمیل کنند، گاهی این هویتسازیهای جعلی هم در کشورهای اروپایی وجود دارد، آنها گاهی به شکلهای مختلف و با ترفندهای گوناگونی که از طریق وسائل ارتباط جمعی امکانش فراهم شده، شیعیان را به عنوان افرادی خونریز و هرج و مرجآفرین و به قول خودشان تروریست معرفی میکنند. این نیز یک هویت جعلی و کذب است که دیگران میخواهند بسازند و تمایل دارند این جامه را به هر قیمتی بر تن شیعه بپوشانند. این نکته مهمی است که در رابطه با بررسی وضعیت کنونی شیعه باید مورد توجه قرار گیرد.
امروزه شیعیان در ارتباط با پیروان سایر مذاهب اسلامی و سایر ادیان و نیز حامیان جریانهای سکولار و غیردینی چه چالشهای نظریای دارند؟
الویری: شیعیان هویت خود را بازیافتهاند، اما حفظ این هویت متناسب با شرایط جدید، یک چالش به حساب میآید. چالش به این معنا فضایی است که اگر انسان در آن تدبیر مناسب را نداشته باشد و سنجیده عمل نکند میتواند آسیب جدی به دنبال داشته باشد و تهدیدهایی را متوجه شیعه کند
در بحث چالشهای پیش روی شیعیان میتوان از زوایای مختلف به این مساله نگاه کرد و ابعاد مختلفی را برای آن ترسیم کرد: نکته اول، نحوه مواجهه با این هویتهای جعلی است که بیان شد که دیگران آن را برای شیعیان میسازند. این چالشی است که اگر شیعیان هوشمندانه با آن برخورد نکنند و در دام این هویتسازیها بیفتند، بدون تردید به آسیب رساندن به بنیانهای خودشان کمک میکنند. به عنوان مثال وهابیها به منازعات فرقهای دامن میزنند و همسو با اهداف آنها کشورهای غربی هم به این مسائل دامن میزنند، اگر شیعیان غافل بمانند و به دام این نوع منازعات فرقهای بیفتند، بدون تردید بیشترین ضرر را خودشان خواهند دید. مثلا نوع مواجهه حزبالله لبنان با اسرائیلیها برخوردی است که از هر زاویهای که نگاه کنیم، قابل دفاع و سنجیده است، اما اگر در مواجهه با غربیها یک عدهای بیایند و بخواهند به جای برخوردهای منطقی مثلا بخواهند در کشورهای غربی در میان مردم بمبگذاری کنند، این روش ناپسندی است؛ گرچه شیعیان از چنین روشهایی همواره دور بودهاند، ولی میخواهم بگویم اگر انجام شود، در دام فریب دشمن افتادن است و دشمن فرصت و ابزاری برای معرفی شیعه به عنوان گروه خشونتطلب، خونریز و آشوبآفرین پیدا خواهد کرد. بنابراین این نخستین چالشی است که هوشمندی شیعیان را برای برخورد با آن میطلبد.
نکته دوم، مساله سازگاری با محیط جدید و با حفظ هویت است. عرض کردم شیعیان هویت خود را بازیافتهاند، اما حفظ این هویت متناسب با شرایط جدید، یک چالش به حساب میآید. چالش به این معنا فضایی است که اگر انسان تدبیر مناسب را نداشته باشد و سنجیده عمل نکند میتواند آسیب جدی به دنبال داشته باشد و تهدیدهایی را متوجه شیعه کند. به عنوان مثال شیعیان در کشورهایی چون بحرین وارد یک فضای جدید شدهاند و نحوه منطبقسازی آنها با شرایط جدید و با حفظ هویت، نکته مهمی است.
یعنی عملکرد شیعیان باید متناسب با شرایط محیطی متفاوت باشد؟
بله. نمیتوان در یک نگاه واقعبینانه روش و شیوه واحد را برای شیعیان در سراسر جهان املا کرد و از آنها خواست که به همین شیوه عمل کنند. شیوه واحد، شدنی نیست، به هر حال اقتضائات شیعیان در لبنان با اقئضائات شیعیان در بنگلادش و در هند متفاوت است و این را باید در نظر گرفت. نمیتوان از همه اینها در گستره پهناوری که شیعه در آن زندگی میکند، مثلا از اندونزی که در آن تعدادی شیعه هستند، گرفته تا هندوستان، پاکستان و افغانستان تا از سوی دیگر لبنان و سوریه و... خواست که رفتار واحدی داشته باشند؛ این امر امکانپذیر نیست. اینها هویتهای بومی متفاوتی دارند و یک فراهویتی که هویت اساسی شیعی آنها به حساب میآید، باید حفظ شود.
مجموعا باید توجه داشت که چگونه در این شرایط متعدد و در جوامع متعدد و متکثر میتوان هویت همگرای شیعی را حفظ کرد و در این جوامع هم باقی ماند. شیعه هندوستان شیعه بماند و در هندوستان زندگی کند، شیعه لبنانی شیعه بماند و در لبنان زندگی کند و حتی در مقیاس فردی نیز یک شیعه که در آمریکا زندگی میکند، شیعه بماند و زندگیاش متناسب با آمریکا باشد. این یک چالش جدی است و به نظرم فوقالعاده حساس است و میتواند سرنوشتساز باشد و مطالعه و بررسی جدی میخواهد و خوب است که اصحاب رسانه فضاهایی را درباره گفتوگو در این موضوعات باز کنند.
نقش و رسالت نهادهای مسوول نسبت به شیعیان ایران و جهان در حوزههای مختلف اعم از اقتصادی، فرهنگی، دینی و سیاسی چیست؟
در این زمینه هم میتوان دو نکته را ذکر کرد: اول اینکه هر کسی باید متناسب با جایگاه و شأن خودش فعالیت داشته باشد و مسأله باید بخوبی برای اقشار مختلف تبیین شود و همه باید به نوع نقشآفرینیای که میتوانند داشته باشند، آشنا شوند. مثلا شاید حضور یک مرجع تقلید شیعه که در ایران زندگی میکند، در بین شیعیان هر کدام از کشورها یک نقش هویتبخشی بسیار جدی و مؤثری داشته باشد، اگر مثلا شیعیان حیدرآباد هند ببینند یکی از مراجع شیعه در بین آنها حضور یافته و مثلا چند روزی با اندیشمندانشان ملاقات داشته باشد و با آنها گفتوگو کند، این به یکباره در تثبیت هویت شیعیان آنجا کمک بسیار میکند و طبیعتا در این کار ما هم باید با ظرافتی خاص عمل کنیم تا چنین کارهایی معنای برهم زدن نظم پذیرفتهشده در این کشورها و دخالت در امور داخلی این کشورها و ایجاد جنجال تلقی نشود. این کارها با رعایتکردن تمام این ملاحظات باید انجام شودو از مراجع میتوان این انتظار را داشت. فراهمآوردن فضای مناسب برای انتقال خواستهها و پرسشهای شیعیان مناطق مختلف از سوی مراجع و اندیشمندان هم یک نکته دیگر است که میتواند فوقالعاده اثرگذار باشد.
نسبت به اقشار دیگر که در کارهای فکری و اندیشهای فعالیت میکنند، انتقال درست پرسشها یکی از موارد مورد توجه است که مثلا به شکلهای مختلف گفتاری و نوشتاری در اختیار افراد میتواند قرار گیرد و به این پرسشها جواب دهند، البته این کارها پرزحمت است و ملاحظات جانبی سیاسی و امنیتی دارد. همچنین باید فضایی برای ارتباط یک شبکه اجتماعی برای ارتباط نخبگان کشورهای شیعی با همدیگر، توسط اندیشمندان صاحب فضل و قابل اعتماد این شبکه ایجاد شود و این افراد با همدیگر ارتباط داشته باشند.
ترجیحا باید کارهای پژوهشی زمینه این ارتباط باشد یا مثلا در دانشگاهها بورسیه کردن شیعیان نخبه و جوانان نخبه و دعوت اینها و بورس کردن آنها در مراکز علمی ایران یک کار دیگری میتواند باشد که البته کم و بیش صورت میگیرد ولی زمینه کار در این باره بسیار زیاد است. همچنین پژوهشگران غیرشیعی هم که مایل هستند درباره شیعه تحقیق کنند و کم هم نیستند، (ما به کرات درخواستهای اینگونه از خارج کشور داریم مثلاشخصی در اروپا دارد تحصیل میکند و مشتاق است بر روی یک موضوع شیعی تحقیق کند)، مناسب است که نهادهایی در کشور متولی حمایت از اینگونه افراد باشند، اگرچه ممکن است برخی از آنها بخواهند با انگیزه سیاسی داخل کشور بیایند ولی یقین داریم تعداد دیگری هستند که واقعا به دنبال کار علمی اند و به گـــونهای که این آفت را هم در نظر بگیریم و در محدوده خاصی به اطلاعات دسترسی داشته باشند. این هم یکی از کارهایی است که میتواند صورت گیرد، به هر حال مثالهای زیاد میتوان بیان کرد و هر قشری و هر گروهی کار خودش را میتواند انجام دهد و به هر حال باید اینها را به شکل درست منتقل کرد تا این کارها انجام شود.
نکته دیگر این که به هر حال پارهای خاماندیشیها و سادهانگاریها باید مدنظر قرار گیرد که از آن پرهیز شود و هشدار دادن نسبت به اینها هم وظیفه نخبگان جوامع شیعی است. فروغلتیدن در منازعات فرقهای یک آسیب بسیار جدی است که متأسفانه شاهدیم که در چندین سال اخیر به آن دامن زده شده و کشاندن این بحث به فضاهایی که جای طرح آن در فضاهای عمومی نیست، مشاهده میشود.
توسل به ادب شیعی که امام صادق(ع) از شیعیانشان خواستند، موجب دوری جستن از اینگونه مباحث تنشزا میشود. اهانت به مقدسات دیگر مذاهب یکی از این موارد تنشزا ست و از جمله مواردی است که شیعه را به گونهای در معرض تهدید قرار میدهد و نسبت به این گونه موارد باید هوشیار بود و از آنها پرهیز کرد.
نویسنده : سیدحسین امامی
منبع : روزنامه جام جم 09/11/1390